پرش به محتوا

ابودحداح انصاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'واحدی' به 'واحدی'
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
جز (جایگزینی متن - 'واحدی' به 'واحدی')
خط ۱۶: خط ۱۶:
# از [[ابن‌عباس]] و [[سدی|سدّی]] نقل شده که ثابت ‌بن‌ دحداح همان شخصی بود که از پیامبر {{صل}} درباره [[حکم]] آمیزش با [[زنان]] در حال حیض پرسید و {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«و از تو درباره حیض می‌پرسند؛ بگو که آن، گونه‌ای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همان‌جا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref> در پاسخ وی و بیان حکم آن نازل شد<ref>جامع‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۱۸؛ الدرّالمنثور، ج ۱، ص ۶۱۹؛ الاصابه، ج ۱، ص ۵۰۳.</ref>
# از [[ابن‌عباس]] و [[سدی|سدّی]] نقل شده که ثابت ‌بن‌ دحداح همان شخصی بود که از پیامبر {{صل}} درباره [[حکم]] آمیزش با [[زنان]] در حال حیض پرسید و {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«و از تو درباره حیض می‌پرسند؛ بگو که آن، گونه‌ای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همان‌جا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref> در پاسخ وی و بیان حکم آن نازل شد<ref>جامع‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص ۵۱۸؛ الدرّالمنثور، ج ۱، ص ۶۱۹؛ الاصابه، ج ۱، ص ۵۰۳.</ref>
# از [[کلبی]] و ابن‌عبّاس [[نقل]] است که زمانی [[پیامبر]] فرمود: هرکس [[صدقه]] دهد، مثل همان صدقه در [[بهشت]] از آن او خواهد بود. ابودحداح به پیامبر گفت: من دو باغ دارم. آیا اگر یکی را صدقه دهم، مثل آن را دارا خواهم شد و [[همسر]] و فرزندم نیز در کنار من خواهند بود؟ آن‌گاه با پاسخ مثبت پیامبر، باغ مرغوب‌ترش را به [[حضرت]] واگذاشت و به دنبال آن، [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«کیست که به خداوند وامی نیکو دهد تا خداوند آن را برای وی چندین برابر گرداند؟ و خداوند (روزی را) تنگ و فراخ می‌سازد و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۴۵.</ref> در [[شأن]] ابودحداح نازل شد <ref> مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۶۰۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۱۷۸.</ref> و از چندین برابر شدن صدقه وی خبر داد. [[واقدی]]<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۸۱؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> و [[قرطبی]]<ref>قرطبی، ج ۳، ص ۱۵۵.</ref> این داستان را به گونه‌ای دیگر نقل کرده‌اند؛ ولی در [[نقلی]] از [[ابن‌مسعود]]، وقوع این ماجرا پس از [[نزول آیه]] دانسته شده است. در این [[روایت]] آمده است که ابودحداح پس از نزول آیه پیشین از [[رسول خدا]] پرسید: آیا خداوند از ما [[قرض]] می‌خواهد؟ پیامبر پاسخ داد: آری، آن‌گاه دست [[پیامبر]] را گرفت و گفت: باغم را که ششصد درخت خرما دارد، به [[خدا]] [[قرض]] دادم.<ref>جامع‌البیان، مج۲، ج۲، ص ۸۰۳؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص۳۰۱.</ref>
# از [[کلبی]] و ابن‌عبّاس [[نقل]] است که زمانی [[پیامبر]] فرمود: هرکس [[صدقه]] دهد، مثل همان صدقه در [[بهشت]] از آن او خواهد بود. ابودحداح به پیامبر گفت: من دو باغ دارم. آیا اگر یکی را صدقه دهم، مثل آن را دارا خواهم شد و [[همسر]] و فرزندم نیز در کنار من خواهند بود؟ آن‌گاه با پاسخ مثبت پیامبر، باغ مرغوب‌ترش را به [[حضرت]] واگذاشت و به دنبال آن، [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«کیست که به خداوند وامی نیکو دهد تا خداوند آن را برای وی چندین برابر گرداند؟ و خداوند (روزی را) تنگ و فراخ می‌سازد و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۴۵.</ref> در [[شأن]] ابودحداح نازل شد <ref> مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۶۰۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۱۷۸.</ref> و از چندین برابر شدن صدقه وی خبر داد. [[واقدی]]<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۸۱؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> و [[قرطبی]]<ref>قرطبی، ج ۳، ص ۱۵۵.</ref> این داستان را به گونه‌ای دیگر نقل کرده‌اند؛ ولی در [[نقلی]] از [[ابن‌مسعود]]، وقوع این ماجرا پس از [[نزول آیه]] دانسته شده است. در این [[روایت]] آمده است که ابودحداح پس از نزول آیه پیشین از [[رسول خدا]] پرسید: آیا خداوند از ما [[قرض]] می‌خواهد؟ پیامبر پاسخ داد: آری، آن‌گاه دست [[پیامبر]] را گرفت و گفت: باغم را که ششصد درخت خرما دارد، به [[خدا]] [[قرض]] دادم.<ref>جامع‌البیان، مج۲، ج۲، ص ۸۰۳؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص۳۰۱.</ref>
# بنا به [[نقل]] [[واحدی]] از ابن‌عبّاس، [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى }}<ref>«امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد. زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم،» سوره لیل، آیه ۵-۷.</ref> در [[شأن]] مردی از [[انصار]] نازل شد <ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۳۹۰.</ref> که بعضی نام او را ابودحداح ذکر کرده‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۹.</ref> براساس این نقل، مردی از انصار درخت خرمایی داشت که شاخه‌های آن در حیاط فردی مستمند بود. صاحب درخت، خرماهایی را که گاه بر [[زمین]] می‌افتاد و [[فرزندان]] [[مرد]] [[فقیر]] بر می‌داشتند، از دست و دهانشان می‌گرفت. مرد [[نیازمند]] نزد [[رسول خدا]] [[شکایت]] برد و [[حضرت]] از صاحب [[نخل]] خواست تا در مقابل آن، نخلی در [[بهشت]] آن را به آنان ببخشد؛ ولی وی با اینکه نخل‌های بسیاری داشت، مدّعی شد که خرمای هیچ یک از آنها برایم خوشایندتر از این درخت نیست. مرد دیگری (ابودحداح) که [[سخنان پیامبر]] را می‌شنید، با گرفتن تضمین از پیامبر برای واگذاری نخلی در بهشت به او، آن درخت را در مقابل چهل نخل از آن مرد خرید و به پیامبر واگذاشت؛ آن‌گاه این آیات در شأن وی نازل شد. این ماجرا در [[روایات]] [[شیعی]] به گونه‌ای دیگر آمده است.<ref>قمی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۰۱.</ref> [[قرطبی]] به نقل از [[عطا]]، تمام سوره لیل را در شأن ابودحداح و صاحب نخل دانسته است.<ref>قرطبی، ج ۲۰، ص ۶۱.</ref>
# بنا به [[نقل]] واحدی از ابن‌عبّاس، [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى }}<ref>«امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد. زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم،» سوره لیل، آیه ۵-۷.</ref> در [[شأن]] مردی از [[انصار]] نازل شد <ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۳۹۰.</ref> که بعضی نام او را ابودحداح ذکر کرده‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۹.</ref> براساس این نقل، مردی از انصار درخت خرمایی داشت که شاخه‌های آن در حیاط فردی مستمند بود. صاحب درخت، خرماهایی را که گاه بر [[زمین]] می‌افتاد و [[فرزندان]] [[مرد]] [[فقیر]] بر می‌داشتند، از دست و دهانشان می‌گرفت. مرد [[نیازمند]] نزد [[رسول خدا]] [[شکایت]] برد و [[حضرت]] از صاحب [[نخل]] خواست تا در مقابل آن، نخلی در [[بهشت]] آن را به آنان ببخشد؛ ولی وی با اینکه نخل‌های بسیاری داشت، مدّعی شد که خرمای هیچ یک از آنها برایم خوشایندتر از این درخت نیست. مرد دیگری (ابودحداح) که [[سخنان پیامبر]] را می‌شنید، با گرفتن تضمین از پیامبر برای واگذاری نخلی در بهشت به او، آن درخت را در مقابل چهل نخل از آن مرد خرید و به پیامبر واگذاشت؛ آن‌گاه این آیات در شأن وی نازل شد. این ماجرا در [[روایات]] [[شیعی]] به گونه‌ای دیگر آمده است.<ref>قمی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۰۱.</ref> [[قرطبی]] به نقل از [[عطا]]، تمام سوره لیل را در شأن ابودحداح و صاحب نخل دانسته است.<ref>قرطبی، ج ۲۰، ص ۶۱.</ref>
# بلنسی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى وَيَتَجَنَّبُهَا الأَشْقَى}}<ref>«زودا آنکه پروا (ی خداوند) دارد، پند گیرد، و بدبخت‌ترین کس از آن دوری گزیند» سوره اعلی، آیه ۱۰-۱۱.</ref>، با بیان ماجرای خرید درخت [[نخل]] و واگذاری آن به [[پیامبر]]، از برخی [[نقل]] کرده که در [[شأن]] ابودحداح نازل شده است.<ref>مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۷۰۱.</ref>
# بلنسی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى وَيَتَجَنَّبُهَا الأَشْقَى}}<ref>«زودا آنکه پروا (ی خداوند) دارد، پند گیرد، و بدبخت‌ترین کس از آن دوری گزیند» سوره اعلی، آیه ۱۰-۱۱.</ref>، با بیان ماجرای خرید درخت [[نخل]] و واگذاری آن به [[پیامبر]]، از برخی [[نقل]] کرده که در [[شأن]] ابودحداح نازل شده است.<ref>مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۷۰۱.</ref>
# از [[عکرمه]] نقل است که پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و شما را چه می‌شود که در راه خداوند هزینه نمی‌کنید در حالی که میراث آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و در میان شما آنکه پیش از پیروزی (مکّه)، هزینه و جنگ کرده است (با کسان دیگر) برابر نیست؛ آنان از کسانی که پس از آن پیروزی، هزینه و جنگ کرده‌اند بلند پایه‌ترند و خداوند به همه نوید پاداش نیک داده است و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره حدید، آیه ۱۰.</ref> ابودحداح گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! امروز در [[راه خدا]] انفاقی می‌کنم که با آن، [[پاداش]] کسانی را که پیش از من [[انفاق]] کردند را، به دست آورم و پس از این، کسی بر من پیشی نگیرد؛ آن‌گاه گفت: بار خدایا! نصف آن‌چه را ابودحداح [[مالک]] است، برای تو. وی در این انفاق حتّی یک لنگه [[کفش]] خود را نیز بخشید<ref>الدرّالمنثور، ج۸، ص۵۰؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۵۹.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ابودحداح انصاری (مقاله)|مقاله «ابودحداح انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# از [[عکرمه]] نقل است که پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و شما را چه می‌شود که در راه خداوند هزینه نمی‌کنید در حالی که میراث آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و در میان شما آنکه پیش از پیروزی (مکّه)، هزینه و جنگ کرده است (با کسان دیگر) برابر نیست؛ آنان از کسانی که پس از آن پیروزی، هزینه و جنگ کرده‌اند بلند پایه‌ترند و خداوند به همه نوید پاداش نیک داده است و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره حدید، آیه ۱۰.</ref> ابودحداح گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! امروز در [[راه خدا]] انفاقی می‌کنم که با آن، [[پاداش]] کسانی را که پیش از من [[انفاق]] کردند را، به دست آورم و پس از این، کسی بر من پیشی نگیرد؛ آن‌گاه گفت: بار خدایا! نصف آن‌چه را ابودحداح [[مالک]] است، برای تو. وی در این انفاق حتّی یک لنگه [[کفش]] خود را نیز بخشید<ref>الدرّالمنثور، ج۸، ص۵۰؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۵۹.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ابودحداح انصاری (مقاله)|مقاله «ابودحداح انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش