ابودحداح انصاری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'واحدی' به 'واحدی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[واقدی]] درباره ثابت بن دحداح مینویسد: وی در [[جنگ اُحد]] پس از انتشار شایعه کشته شدن [[پیامبر]] و [[مشاهده]] پراکندگی [[اصحاب]]، انصار را نزد خود خواند و فریاد زد که من ثابت بن دحداحه هستم. اگر [[محمد]] کشته شد، [[خداوند]] زندهای است که هرگز نمیمیرد. در [[دفاع]] از [[دین]] خود [[کارزار]] کنید که خداوند [[یار]] و [[پشتیبان]] شما است؛ سپس با گروهی از [[انصار]] که دعوتش را پاسخ گفتند، به [[سپاه مشرکان]] [[حمله]] کرد و بر اثر نیزهای که [[خالد بن ولید]] به او زد، به [[شهادت]] رسید. در این [[نقل]]، ثابت بن دحداح با همراهانش واپسین کشتگان از [[مسلمانان]] در [[جنگ اُحد]] به شمار رفتهاند؛<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref> ولی بنا به [[نقلی]] که ابنحجر آن را درستتر دانسته، وی در این [[جنگ]] مجروح شد؛ سپس بهبود یافت؛ آنگاه در [[سال ششم هجری]] پس از بازگشت [[پیامبر]] از [[حدیبیه]] درگذشت.<ref> الاصابه، ج۱، ص۵۰۳؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۷۸؛ المنتظم، ج ۲، ص۲۷۵.</ref> | [[واقدی]] درباره ثابت بن دحداح مینویسد: وی در [[جنگ اُحد]] پس از انتشار شایعه کشته شدن [[پیامبر]] و [[مشاهده]] پراکندگی [[اصحاب]]، انصار را نزد خود خواند و فریاد زد که من ثابت بن دحداحه هستم. اگر [[محمد]] کشته شد، [[خداوند]] زندهای است که هرگز نمیمیرد. در [[دفاع]] از [[دین]] خود [[کارزار]] کنید که خداوند [[یار]] و [[پشتیبان]] شما است؛ سپس با گروهی از [[انصار]] که دعوتش را پاسخ گفتند، به [[سپاه مشرکان]] [[حمله]] کرد و بر اثر نیزهای که [[خالد بن ولید]] به او زد، به [[شهادت]] رسید. در این [[نقل]]، ثابت بن دحداح با همراهانش واپسین کشتگان از [[مسلمانان]] در [[جنگ اُحد]] به شمار رفتهاند؛<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref> ولی بنا به [[نقلی]] که ابنحجر آن را درستتر دانسته، وی در این [[جنگ]] مجروح شد؛ سپس بهبود یافت؛ آنگاه در [[سال ششم هجری]] پس از بازگشت [[پیامبر]] از [[حدیبیه]] درگذشت.<ref> الاصابه، ج۱، ص۵۰۳؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۷۸؛ المنتظم، ج ۲، ص۲۷۵.</ref> | ||
در [[کتابهای حدیثی]] [[اهلسنّت]]، ماجرای حاضر شدن پیامبر بر جنازه ابودحداح و [[نماز]] گزاردن [[حضرت]] بر جنازه وی، به تفصیل گزارش شده و در ذیل آن، جمله معروفی از پیامبر در [[حقّ]] وی نقل شده که به قضیه بخشیدن درخت خرما به پیامبر اشاره دارد؛ در حالیکه این [[بخشش]]، در روایاتِ [[اسباب نزول]]، به ابودحداح نسبت داده شده است. حضرت فرمود: "چه بسیار شاخههای آویزان درخت خرما که در [[بهشت]] از آنِ ابودحداح است"<ref>صحیح مسلم، ج ۳، ص ۳۷۵؛ سنن ابیداوود، ج ۲، ص ۴۱۲؛ سنن نسائی، ج ۴، ص ۸۸.</ref> چون از وی [[فرزندی]] باقی نماند، پیامبر {{صل}} میراثش را به پسر خواهرش داد.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> بعید نیست همانگونه که از ذیل عبارت استیعاب میتوان استظهار کرد،<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> ابودحداح در همه موارد، همان ثابت بن دحداح باشد که در [[زمان حیات پیامبر]] از [[دنیا]] رفت<ref>الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۱ و ۱۰۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ابودحداح انصاری (مقاله)|مقاله «ابودحداح انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | در [[کتابهای حدیثی]] [[اهلسنّت]]، ماجرای حاضر شدن پیامبر بر جنازه ابودحداح و [[نماز]] گزاردن [[حضرت]] بر جنازه وی، به تفصیل گزارش شده و در ذیل آن، جمله معروفی از پیامبر در [[حقّ]] وی نقل شده که به قضیه بخشیدن درخت خرما به پیامبر اشاره دارد؛ در حالیکه این [[بخشش]]، در روایاتِ [[اسباب نزول]]، به ابودحداح نسبت داده شده است. حضرت فرمود: "چه بسیار شاخههای آویزان درخت خرما که در [[بهشت]] از آنِ ابودحداح است"<ref>صحیح مسلم، ج ۳، ص ۳۷۵؛ سنن ابیداوود، ج ۲، ص ۴۱۲؛ سنن نسائی، ج ۴، ص ۸۸.</ref> چون از وی [[فرزندی]] باقی نماند، پیامبر {{صل}} میراثش را به پسر خواهرش داد.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> بعید نیست همانگونه که از ذیل عبارت استیعاب میتوان استظهار کرد،<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> ابودحداح در همه موارد، همان ثابت بن دحداح باشد که در [[زمان حیات پیامبر]] از [[دنیا]] رفت<ref>الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۱ و ۱۰۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ابودحداح انصاری (مقاله)|مقاله «ابودحداح انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 658-659.</ref> | ||
== ابودحداح در [[شأن نزول]] == | == ابودحداح در [[شأن نزول]] == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
# بنا به [[نقل]] واحدی از ابنعبّاس، [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى }}<ref>«امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد. زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم،» سوره لیل، آیه ۵-۷.</ref> در [[شأن]] مردی از [[انصار]] نازل شد <ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۳۹۰.</ref> که بعضی نام او را ابودحداح ذکر کردهاند.<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۷۵۹.</ref> براساس این نقل، مردی از انصار درخت خرمایی داشت که شاخههای آن در حیاط فردی مستمند بود. صاحب درخت، خرماهایی را که گاه بر [[زمین]] میافتاد و [[فرزندان]] [[مرد]] [[فقیر]] بر میداشتند، از دست و دهانشان میگرفت. مرد [[نیازمند]] نزد [[رسول خدا]] [[شکایت]] برد و [[حضرت]] از صاحب [[نخل]] خواست تا در مقابل آن، نخلی در [[بهشت]] آن را به آنان ببخشد؛ ولی وی با اینکه نخلهای بسیاری داشت، مدّعی شد که خرمای هیچ یک از آنها برایم خوشایندتر از این درخت نیست. مرد دیگری (ابودحداح) که [[سخنان پیامبر]] را میشنید، با گرفتن تضمین از پیامبر برای واگذاری نخلی در بهشت به او، آن درخت را در مقابل چهل نخل از آن مرد خرید و به پیامبر واگذاشت؛ آنگاه این آیات در شأن وی نازل شد. این ماجرا در [[روایات]] [[شیعی]] به گونهای دیگر آمده است.<ref>قمی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۰۱.</ref> [[قرطبی]] به نقل از [[عطا]]، تمام سوره لیل را در شأن ابودحداح و صاحب نخل دانسته است.<ref>قرطبی، ج ۲۰، ص ۶۱.</ref> | # بنا به [[نقل]] واحدی از ابنعبّاس، [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى }}<ref>«امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد. زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم،» سوره لیل، آیه ۵-۷.</ref> در [[شأن]] مردی از [[انصار]] نازل شد <ref>اسباب النزول، واحدی، ص ۳۹۰.</ref> که بعضی نام او را ابودحداح ذکر کردهاند.<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۷۵۹.</ref> براساس این نقل، مردی از انصار درخت خرمایی داشت که شاخههای آن در حیاط فردی مستمند بود. صاحب درخت، خرماهایی را که گاه بر [[زمین]] میافتاد و [[فرزندان]] [[مرد]] [[فقیر]] بر میداشتند، از دست و دهانشان میگرفت. مرد [[نیازمند]] نزد [[رسول خدا]] [[شکایت]] برد و [[حضرت]] از صاحب [[نخل]] خواست تا در مقابل آن، نخلی در [[بهشت]] آن را به آنان ببخشد؛ ولی وی با اینکه نخلهای بسیاری داشت، مدّعی شد که خرمای هیچ یک از آنها برایم خوشایندتر از این درخت نیست. مرد دیگری (ابودحداح) که [[سخنان پیامبر]] را میشنید، با گرفتن تضمین از پیامبر برای واگذاری نخلی در بهشت به او، آن درخت را در مقابل چهل نخل از آن مرد خرید و به پیامبر واگذاشت؛ آنگاه این آیات در شأن وی نازل شد. این ماجرا در [[روایات]] [[شیعی]] به گونهای دیگر آمده است.<ref>قمی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۰۱.</ref> [[قرطبی]] به نقل از [[عطا]]، تمام سوره لیل را در شأن ابودحداح و صاحب نخل دانسته است.<ref>قرطبی، ج ۲۰، ص ۶۱.</ref> | ||
# بلنسی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى وَيَتَجَنَّبُهَا الأَشْقَى}}<ref>«زودا آنکه پروا (ی خداوند) دارد، پند گیرد، و بدبختترین کس از آن دوری گزیند» سوره اعلی، آیه ۱۰-۱۱.</ref>، با بیان ماجرای خرید درخت [[نخل]] و واگذاری آن به [[پیامبر]]، از برخی [[نقل]] کرده که در [[شأن]] ابودحداح نازل شده است.<ref>مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۷۰۱.</ref> | # بلنسی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى وَيَتَجَنَّبُهَا الأَشْقَى}}<ref>«زودا آنکه پروا (ی خداوند) دارد، پند گیرد، و بدبختترین کس از آن دوری گزیند» سوره اعلی، آیه ۱۰-۱۱.</ref>، با بیان ماجرای خرید درخت [[نخل]] و واگذاری آن به [[پیامبر]]، از برخی [[نقل]] کرده که در [[شأن]] ابودحداح نازل شده است.<ref>مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۷۰۱.</ref> | ||
# از [[عکرمه]] نقل است که پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و شما را چه میشود که در راه خداوند هزینه نمیکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین از آن خداوند است و در میان شما آنکه پیش از پیروزی (مکّه)، هزینه و جنگ کرده است (با کسان دیگر) برابر نیست؛ آنان از کسانی که پس از آن پیروزی، هزینه و جنگ کردهاند بلند پایهترند و خداوند به همه نوید پاداش نیک داده است و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره حدید، آیه ۱۰.</ref> ابودحداح گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! امروز در [[راه خدا]] انفاقی میکنم که با آن، [[پاداش]] کسانی را که پیش از من [[انفاق]] کردند را، به دست آورم و پس از این، کسی بر من پیشی نگیرد؛ آنگاه گفت: بار خدایا! نصف آنچه را ابودحداح [[مالک]] است، برای تو. وی در این انفاق حتّی یک لنگه [[کفش]] خود را نیز بخشید<ref>الدرّالمنثور، ج۸، ص۵۰؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۵۹.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ابودحداح انصاری (مقاله)|مقاله «ابودحداح انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | # از [[عکرمه]] نقل است که پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و شما را چه میشود که در راه خداوند هزینه نمیکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین از آن خداوند است و در میان شما آنکه پیش از پیروزی (مکّه)، هزینه و جنگ کرده است (با کسان دیگر) برابر نیست؛ آنان از کسانی که پس از آن پیروزی، هزینه و جنگ کردهاند بلند پایهترند و خداوند به همه نوید پاداش نیک داده است و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره حدید، آیه ۱۰.</ref> ابودحداح گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! امروز در [[راه خدا]] انفاقی میکنم که با آن، [[پاداش]] کسانی را که پیش از من [[انفاق]] کردند را، به دست آورم و پس از این، کسی بر من پیشی نگیرد؛ آنگاه گفت: بار خدایا! نصف آنچه را ابودحداح [[مالک]] است، برای تو. وی در این انفاق حتّی یک لنگه [[کفش]] خود را نیز بخشید<ref>الدرّالمنثور، ج۸، ص۵۰؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۵۹.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ابودحداح انصاری (مقاله)|مقاله «ابودحداح انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 659-660.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000052.jpg|22px]] [[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ابودحداح انصاری (مقاله)|مقاله «ابودحداح انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||