پرش به محتوا

بحث:عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۴۱: خط ۹۴۱:
'''پاسخ:'''
'''پاسخ:'''


۱. استغفاری که در [[دعاها]] آمده، [[استغفار]] دفعی است که از عروض [[غفلت]] و [[گناه]] جلوگیری می‌کند، نه [[استغفار]] رفعی که برای [[آمرزش]] [[گناه]] و خطای موجود است. مَثَل آنان، مَثَل کسی است که پارچه‌ای بر روی آیینه شفاف، آویزان می‌کند تا غبار بر آن ننشیند، نه مانند کسی که بر روی آینه غبار گرفته‌اش، دستمال می‌کشد تا غبار آن را بزداید.
1. استغفاری که در بیان و [[مناجات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به درگاه [[الهی]] آمده، رفعی به‌شمار می‌آید که برای [[آمرزش]] [[گناه]] و خطای غیر اصطلاحی است. به دیگر سخن، برخی از کارهایی که [[انسان‌ها]] انجام می‌دهند، [[گناه]] اصطلاحی نیست، ولی با [[عزّت]] و جلال [[خدای سبحان]] منافات دارد، هرچند که ناچار از انجام آن [[کارها]] باشد یا خود [[خداوند]] به آنها [[فرمان]] داده باشد، مانند خوردن و آشامیدن در محضر [[پروردگار]] و یا [[حشر]] و نشر با [[بندگان خدا]].
 
۲. استغفاری که در بیان و [[مناجات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به درگاه [[الهی]] آمده، رفعی به‌شمار می‌آید که برای [[آمرزش]] [[گناه]] و خطای غیر اصطلاحی است. به دیگر سخن، برخی از کارهایی که [[انسان‌ها]] انجام می‌دهند، [[گناه]] اصطلاحی نیست، ولی با [[عزّت]] و جلال [[خدای سبحان]] منافات دارد، هرچند که ناچار از انجام آن [[کارها]] باشد یا خود [[خداوند]] به آنها [[فرمان]] داده باشد، مانند خوردن و آشامیدن در محضر [[پروردگار]] و یا [[حشر]] و نشر با [[بندگان خدا]].


در [[حدیثی]] معروف از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رسیده است: "بر قلب و روح من غبار می‌نشیند، به گونه‌ای که من روزانه هفتاد بار (یا صدبار) استغفار می‌کنم"<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِينَ مَرَّةً}}؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۴.</ref>.
در [[حدیثی]] معروف از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رسیده است: "بر قلب و روح من غبار می‌نشیند، به گونه‌ای که من روزانه هفتاد بار (یا صدبار) استغفار می‌کنم"<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِينَ مَرَّةً}}؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۴.</ref>.
خط ۹۴۹: خط ۹۴۷:
از این‌رو تحلیل، [[استغفار]] آنان برای رفع است، ولی نه برای رفع [[گناه]] اصطلاحی، بلکه برای رفع چیزی که نسبت به [[شهود]] تام و استغراق محض، [[گناه]] به شمار می‌آید؛ از این‌رو، گفته‌اند: [[حسنات]] [[ابرار]] و [[نیکان]]، [[سیّئه]] و [[گناه]] برای مقرّبان است: {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۵.</ref>.
از این‌رو تحلیل، [[استغفار]] آنان برای رفع است، ولی نه برای رفع [[گناه]] اصطلاحی، بلکه برای رفع چیزی که نسبت به [[شهود]] تام و استغراق محض، [[گناه]] به شمار می‌آید؛ از این‌رو، گفته‌اند: [[حسنات]] [[ابرار]] و [[نیکان]]، [[سیّئه]] و [[گناه]] برای مقرّبان است: {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۵.</ref>.


۳. هرگاه فرزندی، خردسال باشد یا از [[رشد]] [[عقلی]] کافی برخوردار نباشد، خلاف کند، یا زیانی به دیگران وارد کند، پدر و مادر او شرمنده و خجالت‌زده شده، خود را به پوزش خواستن و جبران خسارت لازم می‌دانند؛ به گونه‌ای که گویا آن عمل ناروا از خودشان سرزده است. گاهی نیز، [[احساس]] شرمندگی آنها بیشتر است؛ زیرا [[زشتی]] کار را بیشتر [[درک]] می‌کنند و اگر فرزندشان بی‌ادب و بی‌بندوبار باشد و به این امور توجّه نکند، [[احساس]] شرمندگی آنان بسیار بیشتر خواهد بود.
2. [[استغفار]] به معنای طلب ظرفیت است و آنان با [[استغفار]] به [[درگاه الهی]] ظرفیت خود را افزایش می‌دهند تا [[انوار]] قدسیه [[الهی]] بر آنها بتابد، چراکه همیشه [[استغفار]]، [[توبه از گناه]] نیست، بلکه [[بهترین]] [[دعاها]] است: {{متن قرآن|الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ}}<ref>«همان شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان»... سوره آل عمران، آیه ۱۷.</ref> و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>«آنان اندکی از شب را می‌خفتند و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند» سوره ذاریات، آیه ۱۷-۱۸.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۶۴-۶۷.</ref>
 
از سویی، در بسیاری از [[روایات]]، از [[رسول خدا]] {{صل}} و [[حضرت علی]] {{ع}} به دو پدر برای [[امت]] [[اسلامی]] یاد شده است. [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: "من و [[علی]]، دو پدر برای این [[امت]] هستیم. بی‌گمان [[حق]] ما بر آنها بزرگ‌تر از [[حق]] پدر و مادر جسمی‌بر آنان است؛ زیرا اگر اطاعتمان کنند، از [[عذاب]] نجاتشان می‌دهیم، از [[بردگی]] رهایشان کرده، به آزادمردان نیک‌کردار ملحق می‌کنیم"<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۵۹.</ref>.
 
از این‌رو، گناهانی که از [[امت]] [[اسلامی]] سر می‌زند، مایه شرمندگی پدران [[معنوی]] [[امت]] خواهد شد که در [[شناخت خدا]] در بالاترین رتبه‌اند. به‌ویژه آنکه بسیاری از این [[گناهان]] با [[طغیان]] و گردن‌کشی همراه است، با [[توبه]] و امثال آن جبران نمی‌شود، با تکرار و پافشاری، به حریم اقدس [[الهی]] هتک می‌شود و... .
 
مؤیّد این توجیه، پاسخ [[امام صادق]] {{ع}} است. هنگامی‌ که از [[آیه]]: {{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ}}<ref>«تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد» سوره فتح، آیه ۲.</ref> پرسیده شد، فرمودند: به [[خدا]] [[سوگند]] آن حضرت گناهی نکرده بود، ولی [[خداوند]] برای ایشان ضمانت کرده است که [[گناه]] [[شیعیان]] [[حضرت علی]] {{ع}} را ببخشد<ref>{{متن حدیث|مَا كَانَ لَهُ ذَنْبٌ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ ضَمِنَ لَهُ أَنْ يَغْفِرَ ذُنُوبَ شِيعَةِ عَلِيٍّ {{ع}}}}؛ ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۲۶۷.</ref>.
 
۴. [[استغفار]] به معنای طلب ظرفیت است و آنان با [[استغفار]] به [[درگاه الهی]] ظرفیت خود را افزایش می‌دهند تا [[انوار]] قدسیه [[الهی]] بر آنها بتابد، چراکه همیشه [[استغفار]]، [[توبه از گناه]] نیست، بلکه [[بهترین]] [[دعاها]] است: {{متن قرآن|الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ}}<ref>«همان شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان»... سوره آل عمران، آیه ۱۷.</ref> و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>«آنان اندکی از شب را می‌خفتند و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند» سوره ذاریات، آیه ۱۷-۱۸.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۶۴-۶۷.</ref>
 
5. گاهی ترک [[مستحب]] و فعل [[مکروه]] نسبت به [[مقام]] بلند آنان، [[گناه]] نامیده می‌شود که از باب [[حسنات]] [[ابرار]]، [[سیئات]] المقربین است و انجام گناه یا ترک [[طاعت]] به شمار نمی‌آید، بلکه به خاطر انحطاط حالشان نسبت به حالات بهترشان است، مثل: ترک [[نماز شب]] که امری مستحب است یا اشتغال به کار مستحب و [[غافل]] شدن از کاری که [[اصلح]] بود، و ترک این موارد گناه اصطلاحی نیست.
 
6.  گاهی با عنوان کردن مطالبی، می‌خواستند بگویند که بدون تکیه بر [[لطف خداوند]] از خود چیزی ندارند و [[عصمت]] هم از امدادها و [[الطاف]] اوست؛ مثلاً [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: "من از [[خطا]] در کارهایم ایمن نیستم، مگر اینکه [[خدا]] مرا [[حفظ]] کند"<ref>نهج‌البلاغه (ترجمه دشتی)، خ ۲۱۶، ص۴۴۵.</ref>. این [[کلام]] [[علی]] {{ع}} را خرده‌گیران به معنای عدم عصمت تلقی می‌کنند، در حالی که این کلام عصمت را ثابت می‌کند و آن را موهبت [[الهی]] می‌داند.
 
7. در بسیاری از موارد آنها، به عنوان [[الگو]] و [[سرمشق]] [[سخن]] می‌گفتند و کلام آنها جنبه تعلیمی داشت.
 
8. ایشان همیشه مراتب کمال را طی می‌کردند و با قرار گرفتن در مرحله بالاتر، [[طاعات]] گذشته خود را کوچک می‌شمردند و بر آن [[استغفار]] می‌کردند.


9. چون آنها به [[درجه]] اعلی در [[معرفت]] و [[عبودیت]] رسیدند، لذا [[اعمال]] خود را [[شایسته]] مقام والای [[الهی]] نمی‌دیدند و دائماً از [[ضعف]] و نقص اعمال خود استغفار می‌کردند<ref>المیزان، ج۶، ص۳۷۱؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۹، ص۴۲؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۱۰؛ پیام قرآن، ج۹، ص۱۵۳-۱۵۴.</ref>.
3. گاهی ترک [[مستحب]] و فعل [[مکروه]] نسبت به [[مقام]] بلند آنان، [[گناه]] نامیده می‌شود که از باب [[حسنات]] [[ابرار]]، [[سیئات]] المقربین است و انجام گناه یا ترک [[طاعت]] به شمار نمی‌آید، بلکه به خاطر انحطاط حالشان نسبت به حالات بهترشان است، مثل: ترک [[نماز شب]] که امری مستحب است یا اشتغال به کار مستحب و [[غافل]] شدن از کاری که [[اصلح]] بود، و ترک این موارد گناه اصطلاحی نیست.


این نکته نیز قابل ذکر است که استغفار در ذات خود به معنای [[توبه]] و گناه نیست، بلکه یکی از مصادیق آن را تشکیل می‌دهد، لذا استغفار، نشانه [[تواضع]] و عبودیت شخص در همه حالات است؛ چنان‌که دعاهایی که از [[ناحیه]] [[اهل بیت]] {{عم}} رسیده است، مثل [[دعای کمیل]] و [[ابوحمزه ثمالی]]، همگی از سر [[ذلت]] و [[فروتنی]] در مقابل ذات بی‌همتای الهی است و این نوع [[دعا]] و [[استغفار]] اثر عمیق و سازنده‌ای در [[روح]] می‌گذارد؛ چنانکه [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ}}<ref>«اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.</ref>.
4. گاهی با عنوان کردن مطالبی، می‌خواستند بگویند که بدون تکیه بر [[لطف خداوند]] از خود چیزی ندارند و [[عصمت]] هم از امدادها و [[الطاف]] اوست؛ مثلاً [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: "من از [[خطا]] در کارهایم ایمن نیستم، مگر اینکه [[خدا]] مرا [[حفظ]] کند"<ref>نهج‌البلاغه (ترجمه دشتی)، خ ۲۱۶، ص۴۴۵.</ref>. این [[کلام]] [[علی]] {{ع}} را خرده‌گیران به معنای عدم عصمت تلقی می‌کنند، در حالی که این کلام عصمت را ثابت می‌کند و آن را موهبت [[الهی]] می‌داند.


[[شأن]] دیگر استغفار، پیمودن راه [[کمال]] و [[ترقی]] است، چنانکه [[نبی اکرم]] {{صل}} می‌فرمود: "بر قلبم غبار و [[حجاب]] وارد می‌شد تا اینکه شب و [[روز]] هفتاد بار استغفار می‌کردم تا رفع گردد"<ref>صحیح مسلم، ج۸، ص۷۲.</ref> و می‌دانیم که نبی اکرم {{صل}} با توجه به اشتغال روزانه در برآوردن حاجات [[مردم]]، که خود [[عبادت]] است، چنین احساسی داشت و آن [[گناه]] نیست، بلکه [[نشانه]] [[عبودیت]] و کمال نبی اکرم {{صل}} است.
5. در بسیاری از موارد آنها، به عنوان [[الگو]] و [[سرمشق]] [[سخن]] می‌گفتند و کلام آنها جنبه تعلیمی داشت.


مرتبه دیگر استغفار، جلب [[رحمت]] [[خداوند]] است، چنانکه در [[آیات]] و [[روایات]] به آن اشاره شده است، مثل: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>«و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد» سوره انفال، آیه ۳۳.</ref> و هیچ [[کلامی]] از [[انبیا]] و [[امامان]] که دلالت بر [[صدور گناه]] از آنان باشد، [[ثبت]] نشده و [[تاریخ]] هم گناهی را ثبت نکرده است، بلکه برعکس، تاریخ، [[عقل]]، [[قرآن]] و روایات بر [[عصمت]] آنان [[گواهی]] می‌دهد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۶۶.</ref>.
6. ایشان همیشه مراتب کمال را طی می‌کردند و با قرار گرفتن در مرحله بالاتر، [[طاعات]] گذشته خود را کوچک می‌شمردند و بر آن [[استغفار]] می‌کردند.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۶۶.</ref>.


==== شبهه دوم: عصمت [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} ====
==== شبهه دوم: عصمت [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} ====
۱۱٬۱۹۲

ویرایش