قیس بن سعد بن عباده در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اولین نامه معاویه به قیس
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۰۸: | خط ۳۰۸: | ||
حضور قیس در مصر برای معاویه و یارانش دشوار بود. [[ترس]] معاویه از این جهت بود که امکان داشت [[علی]]{{ع}} همراه [[مردم عراق]] و قیس همگام با [[مردم مصر]]، به جانب [[شام]] رفته و با معاویه درگیر شوند. از این رو معاویه [[تصمیم]] گرفت که قیس را بفریبد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۶۰؛ ثقفی، الغارات، ص۱۳۰.</ref>. | حضور قیس در مصر برای معاویه و یارانش دشوار بود. [[ترس]] معاویه از این جهت بود که امکان داشت [[علی]]{{ع}} همراه [[مردم عراق]] و قیس همگام با [[مردم مصر]]، به جانب [[شام]] رفته و با معاویه درگیر شوند. از این رو معاویه [[تصمیم]] گرفت که قیس را بفریبد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۶۰؛ ثقفی، الغارات، ص۱۳۰.</ref>. | ||
===اولین | ===اولین نامه معاویه به قیس=== | ||
[[معاویه]] اولین نامۀ خود را زمانی به قیس نوشت که [[امیرالمؤمنین]] در [[کوفه]] بود. معاویه در [[نامه]] خود چنین نوشت: «اگر [[دشمنی]] شما با [[عثمان]] و کشتن وی به خاطر این بود که دیگری را بر او مقدم دانسته و صلاحیت [[خلافت]] را در شخص دیگری دیدید و یا تازیانههایی که عثمان بر بعضی اشخاص زده و یا کسی را [[فحش]] و [[ناسزا]] داده و یا بیگناهی را از [[شهر]] خود [[تبعید]] کرده و یا به [[زندان]] انداخته و یا اینکه [[خویشاوندان]] خود را بر منصبها گماشته و دیگران را [[محروم]] ساخته، شما خود به خوبی میدانید که این امور موجب کشتن [[مسلمانی]] نمیشود و [[خون]] کسی را [[مباح]] نمیگرداند. بنابراین شما [[مرتکب گناه]] بزرگی شده و کار [[زشتی]] انجام دادهاید. ای قیس از کرده خود [[توبه]] نما و اگر در [[خون عثمان]] شرکت داشتهای، به سوی خدایت باز گرد و [[استغفار]] کن؛ البته اگر توبه کردن در کشتن فرد با [[ایمانی]] فایدهای بخشد! اما [[مولی]] و [[دوست]] تو علی{{ع}}، ما به [[یقین]] میدانیم که وی [[مردم]] را تحریک کرده و بر کشتن [[خلیفه]] وادارشان ساخته است. بسیاری از خویشاوندان تو در خون او [[شریک]] بودهاند. اکنون تو ای قیس! اگر میخواهی که از خون خواهان عثمان باشی و [[انتقام]] او را بگیری، بیا و با من [[بیعت]] کن، تا با علی بجنگیم و در عوض [[حکومت عراق]] (کوفه و [[بصره]]) پس از [[پیروزی]] از آن تو باشد، علاوه بر آن [[حکومت حجاز]] را به هر کس که تو مایل باشی خواهم داد. تا وقتی که زمام امور در دست من باشد و از من هر چه به خواهی به تو خواهم داد»<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۹۸ و مترجم، ج۳، ص۱۷۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۶۰؛ ثقفی، الغارات، ص۱۳۱.</ref>. | [[معاویه]] اولین نامۀ خود را زمانی به قیس نوشت که [[امیرالمؤمنین]] در [[کوفه]] بود. معاویه در [[نامه]] خود چنین نوشت: «اگر [[دشمنی]] شما با [[عثمان]] و کشتن وی به خاطر این بود که دیگری را بر او مقدم دانسته و صلاحیت [[خلافت]] را در شخص دیگری دیدید و یا تازیانههایی که عثمان بر بعضی اشخاص زده و یا کسی را [[فحش]] و [[ناسزا]] داده و یا بیگناهی را از [[شهر]] خود [[تبعید]] کرده و یا به [[زندان]] انداخته و یا اینکه [[خویشاوندان]] خود را بر منصبها گماشته و دیگران را [[محروم]] ساخته، شما خود به خوبی میدانید که این امور موجب کشتن [[مسلمانی]] نمیشود و [[خون]] کسی را [[مباح]] نمیگرداند. بنابراین شما [[مرتکب گناه]] بزرگی شده و کار [[زشتی]] انجام دادهاید. ای قیس از کرده خود [[توبه]] نما و اگر در [[خون عثمان]] شرکت داشتهای، به سوی خدایت باز گرد و [[استغفار]] کن؛ البته اگر توبه کردن در کشتن فرد با [[ایمانی]] فایدهای بخشد! اما [[مولی]] و [[دوست]] تو علی{{ع}}، ما به [[یقین]] میدانیم که وی [[مردم]] را تحریک کرده و بر کشتن [[خلیفه]] وادارشان ساخته است. بسیاری از خویشاوندان تو در خون او [[شریک]] بودهاند. اکنون تو ای قیس! اگر میخواهی که از خون خواهان عثمان باشی و [[انتقام]] او را بگیری، بیا و با من [[بیعت]] کن، تا با علی بجنگیم و در عوض [[حکومت عراق]] (کوفه و [[بصره]]) پس از [[پیروزی]] از آن تو باشد، علاوه بر آن [[حکومت حجاز]] را به هر کس که تو مایل باشی خواهم داد. تا وقتی که زمام امور در دست من باشد و از من هر چه به خواهی به تو خواهم داد»<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۹۸ و مترجم، ج۳، ص۱۷۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۶۰؛ ثقفی، الغارات، ص۱۳۱.</ref>. | ||