پرش به محتوا

افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم
| موضوع مرتبط = افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم
| عنوان مدخل  = [[افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم]]
| عنوان مدخل  = افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم
| مداخل مرتبط = [[افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در حدیث]] - [[افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در کلام اسلامی]] - [[افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در معارف و سیره رضوی]]
| مداخل مرتبط = [[افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در حدیث]] - [[افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در کلام اسلامی]] - [[افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در معارف و سیره رضوی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}
== [[برتری اهل بیت]] {{عم}} بر خلائق ==
== [[برتری اهل بیت]] {{عم}} بر خلائق ==
[[اباصلت هروی]] از [[حضرت رضا]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند که آن [[حضرت]] از پدرانش از [[امیرالمؤمنین]] {{عم}} [[روایت]] نمود که [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "[[خداوند عزوجل]] هیچ آفریده‌ای [[برتر]] و گرامی‌تر نزد او از من نیافریده است. [[حضرت علی]] {{ع}} میپرسد: یا [[رسول الله]]، پس شما برترید یا [[جبرئیل]]؟ [[حضرت]] فرمود: [[یا علی]]، همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی انبیای مرسل را بر [[ملائکه]] [[مقرب]] خودش [[برتری]] داده است، و من را بر همۀ [[پیامبران]] و [[رسولان]] [[برتری]] داده است و [[برتری]] بعد از من - [[یا علی]] - برای تو و [[امامان]] بعد از توست، همانا [[ملائکه]] خدمتکاران ما و [[دوستان]] ما هستند. [[یا علی]]، آنها که - از فرشته‌ها - [[عرش]] را حمل می‌کنند و کسانی که اطراف [[عرش]] با [[حمد]] پروردگارشان [[تسبیح]] می‌کنند، برای آنها که به [[ولایت]] ما [[ایمان]] دارند، [[استغفار]] می‌کنند. [[یا علی]]، اگر ما نبودیم، [[خداوند]] نه [[آدم]] را می‌آفرید و نه [[حوا]] را و نه [[بهشت]] و نه [[جهنم]] و نه [[آسمان]] و نه [[زمین]] را، پس چگونه ما از [[ملائکه]] [[برتر]] نباشیم با وجود آنکه از آنها در [[معرفت]] پروردگارمان و [[تسبیح]] و [[تهلیل]] و [[تقدیس]] او [[سبقت]] گرفتیم؟ زیرا اولین مخلوقی که [[خداوند عزوجل]] [[آفریده]]، [[ارواح]] ماست و ما را به [[توحید]] و [[حمد]] خودش گویا کرد. و سپس [[ملائکه]] را آفرید و آنها چون [[ارواح]] ما را به صورت یک [[نور]] دیدند، [[امر]] ما را بزرگ شمردند پس ما [[تسبیح]] کردیم تا [[ملائکه]] بدانند ما آفریده‌ای مخلوق هستیم و اینکه [[خداوند]] از صفات ما منزه است، سپس [[ملائکه]] با [[تسبیح]] ما، [[تسبیح]] گفتند و او را از صفات ما [[تنزیه]] کردند، و چون [[ملائکه]]، [[عظمت]] [[شأن]] ما را دیدند ما {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} گفتیم تا [[ملائکه]] بدانند که جز [[خداوند]] معبودی نیست و اینکه ما بنده‌هایی هستیم نه خدایانی که با [[خداوند]] یا بدون او، [[پرستش]] شویم، سپس [[ملائکه]] گفتند: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}. و چون [[ملائکه]] بزرگی موقعیت ما را [[مشاهده]] کردند ما [[تکبیر]] گفتیم تا [[ملائکه]] بدانند [[خداوند]]، بزرگ‌تر از آن است که کسی به جایگاهی [[عظیم]] برسد جز به وسیله او، و چون [[ملائکه]] آن عزتی و قدرتی را که [[خداوند]] برای ما قرار داد را [[مشاهده]] کردند. گفتم: {{متن حدیث|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}، تا [[ملائکه]] بدانند ما حول و قوه‌ای جز به وسیله [[خداوند]] نداریم و چون [[ملائکه]] نعمتی را که [[خداوند]] بر ما قرار داد و [[طاعت]] ما را [[واجب]] کرد، [[مشاهده]] کردند، ما گفتیم: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ}}، تا [[ملائکه]] بدانند [[حق]] [[خداوند متعال]] را بر ما که عبارت است از [[حمد]] بر [[نعمت]] او، سپس [[ملائکه]] گفتند: الحمد لله، پس به وسیله ما بود که [[ملائکه]] به [[شناخت]] [[توحید خداوند]] و [[تسبیح]] او و [[تهلیل]] او و [[حمد]] و [[تمجید]] او، [[هدایت]] شدند. سپس [[خداوند]] تبارک و تعالی [[آدم]] را آفرید و ما را در صلب او قرار داد و به [[ملائکه]] [[دستور]] داد تا بر او [[سجده]] کنند به جهت [[بزرگداشت]] و [[احترام]] ما، و سجود [[ملائکه]] [[عبودیت]] [[خداوند عزوجل]] بود و برای [[آدم]] [[احترام]] و [[طاعت]] بود چون ما در صلب او بودیم، با این حال چگونه ما از [[ملائکه]] [[برتر]] نباشیم در حالی که همگی برای [[آدم]] [[سجده]] کردند. و همانا چون مرا به [[آسمان]] بالا بردند، [[جبرئیل]] دوتا دوتا [[اذان]] و دوتا دوتا اقامه گفت، سپس به من گفت: جلو بایست برای [[امام]] [[جماعت]]، من گفتم: ای [[جبرئیل]] آیا بر تو جلو بیافتم؟ گفت: آری، چون [[خداوند]] تبارک و تعالی [[پیامبران]] خودش را بر همه فرشته‌های خویش [[برتری]] داده و تو را به ویژه؛ من جلو رفتم و با آنها [[نماز]] خواندم و افتخاری نمی‌کنم و چون به حجاب‌های [[نور]] رسیدم، [[جبرئیل]] به من گفت: برو جلو یا [[محمد]]، و خودش نیامد. گفتم: ای [[جبرئیل]]، آیا مرا در چنین جایگاهی تنها می‌گذاری؟ گفت: ای [[محمد]]، اینجا نهایت جایگاهی است که [[خداوند عزوجل]] برایم قرار داده است، اگر عبور کنم بال‌هایم به جهت عبور از حدود پروردگارم می‌سوزد، سپس مرا در [[نور]] انداخت تا آنکه به آنجایی که [[خداوند]] خواست از [[ملک]] وادی او رسیدم، ندا آمد: یا [[محمد]]، عرض کردم: {{عربی|لَبَّيْكَ رَبِّي وَ سَعْدَيْكَ تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ}}، ندا آمد: ای [[محمد]]، تو [[بنده]] من هستی و من [[پروردگار]] تو هستم. تنها مرا [[عبادت]] کن و بر من تکیه نما و [[توکل]] کن؛ تو در میان [[بندگان]] من، [[نور]] من و فرستاده من هستی به سوی [[خلق]] من و [[حجت]] من هستی در میان [[مردم]]، برای تو و آنانکه از تو [[پیروی]] کنند [[بهشت]] را آفریدم و برای آنکه با تو [[مخالفت]] کند [[جهنم]] را آفریده‌ام، [[کرامت]] خود را برای اوصیای تو [[واجب]] کردم و برای [[شیعیان]] ایشان، [[ثواب]] خویش را لازم شمردم. عرض کردم: ای [[پروردگار]] من، اوصیای من کیانند؟ ندا آمد: ای [[محمد]]، اوصیای تو آنهایند که نامشان بر ساق عرض نوشته شده است، من در حالی که مقابل پروردگارم بودم به ساق [[عرش]] نگریستم، دوازده [[نور]] دیدم در هر نوری یک سطر سبز بود که نام یکی از [[اوصیا]] در آن بود، اول آنها [[علی بن ابی‌طالب]] و آخر آنها [[مهدی امت من]] بود. عرض کردم: ای [[پروردگار]] من، آیا اینان اوصیای من هستند؟ ندا آمد: ای [[محمد]]، اینان اولیای من و [[دوستان]] من و برگزیدگان من و حجت‌های من بر مخلوقات من هستند بعد از تو، و ایشان اوصیای تو و [[جانشینان]] تو و [[برترین مخلوق]] بعد از تو می‌باشند. به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]] که به وسیله ایشان، من [[دین]] خودم را آشکار می‌کنم و به وسیله ایشان کلمه خود را بلند می‌گردانم و قطعاً [[زمین]] را به وسیله آخرین ایشان از دشمنانم [[پاک]] می‌گردانم و او را در [[شرق]] و [[غرب]] عالم مسلط میکنم، و قطعاً او را بر بادها مسلط کرده و ابرهای سخت را برای او رام می‌گردانم. او را در میان سبب‌ها بالا برده و با [[لشکر]] خود [[یاری]] می‌دهم و حتما با [[ملائکه]] خویش به او کمک می‌رسانم تا [[دعوت]] من بلند و [[مردم]] بر محور [[توحید]] من، جمع شوند آنگاه [[حکومت]] او را طولانی میکنم و روزگاران را میان اولیای خودم میگردانم تا [[قیامت]]"<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۶۲؛ بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۳۵.</ref>.
[[اباصلت هروی]] از [[حضرت رضا]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند که آن [[حضرت]] از پدرانش از [[امیرالمؤمنین]] {{عم}} [[روایت]] نمود که [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "[[خداوند عزوجل]] هیچ آفریده‌ای [[برتر]] و گرامی‌تر نزد او از من نیافریده است. [[حضرت علی]] {{ع}} میپرسد: یا [[رسول الله]]، پس شما برترید یا [[جبرئیل]]؟ [[حضرت]] فرمود: [[یا علی]]، همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی انبیای مرسل را بر [[ملائکه]] [[مقرب]] خودش [[برتری]] داده است، و من را بر همۀ [[پیامبران]] و [[رسولان]] [[برتری]] داده است و [[برتری]] بعد از من - [[یا علی]] - برای تو و [[امامان]] بعد از توست، همانا [[ملائکه]] خدمتکاران ما و [[دوستان]] ما هستند. [[یا علی]]، آنها که - از فرشته‌ها - [[عرش]] را حمل می‌کنند و کسانی که اطراف [[عرش]] با [[حمد]] پروردگارشان [[تسبیح]] می‌کنند، برای آنها که به [[ولایت]] ما [[ایمان]] دارند، [[استغفار]] می‌کنند. [[یا علی]]، اگر ما نبودیم، [[خداوند]] نه [[آدم]] را می‌آفرید و نه [[حوا]] را و نه [[بهشت]] و نه [[جهنم]] و نه [[آسمان]] و نه [[زمین]] را، پس چگونه ما از [[ملائکه]] [[برتر]] نباشیم با وجود آنکه از آنها در [[معرفت]] پروردگارمان و [[تسبیح]] و [[تهلیل]] و [[تقدیس]] او [[سبقت]] گرفتیم؟ زیرا اولین مخلوقی که [[خداوند عزوجل]] [[آفریده]]، [[ارواح]] ماست و ما را به [[توحید]] و [[حمد]] خودش گویا کرد. و سپس [[ملائکه]] را آفرید و آنها چون [[ارواح]] ما را به صورت یک [[نور]] دیدند، [[امر]] ما را بزرگ شمردند پس ما [[تسبیح]] کردیم تا [[ملائکه]] بدانند ما آفریده‌ای مخلوق هستیم و اینکه [[خداوند]] از صفات ما منزه است، سپس [[ملائکه]] با [[تسبیح]] ما، [[تسبیح]] گفتند و او را از صفات ما [[تنزیه]] کردند، و چون [[ملائکه]]، [[عظمت]] [[شأن]] ما را دیدند ما {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} گفتیم تا [[ملائکه]] بدانند که جز [[خداوند]] معبودی نیست و اینکه ما بنده‌هایی هستیم نه خدایانی که با [[خداوند]] یا بدون او، [[پرستش]] شویم، سپس [[ملائکه]] گفتند: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}. و چون [[ملائکه]] بزرگی موقعیت ما را [[مشاهده]] کردند ما [[تکبیر]] گفتیم تا [[ملائکه]] بدانند [[خداوند]]، بزرگ‌تر از آن است که کسی به جایگاهی [[عظیم]] برسد جز به وسیله او، و چون [[ملائکه]] آن عزتی و قدرتی را که [[خداوند]] برای ما قرار داد را [[مشاهده]] کردند. گفتم: {{متن حدیث|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}، تا [[ملائکه]] بدانند ما حول و قوه‌ای جز به وسیله [[خداوند]] نداریم و چون [[ملائکه]] نعمتی را که [[خداوند]] بر ما قرار داد و [[طاعت]] ما را [[واجب]] کرد، [[مشاهده]] کردند، ما گفتیم: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ}}، تا [[ملائکه]] بدانند [[حق]] [[خداوند متعال]] را بر ما که عبارت است از [[حمد]] بر [[نعمت]] او، سپس [[ملائکه]] گفتند: الحمد لله، پس به وسیله ما بود که [[ملائکه]] به [[شناخت]] [[توحید خداوند]] و [[تسبیح]] او و [[تهلیل]] او و [[حمد]] و [[تمجید]] او، [[هدایت]] شدند. سپس [[خداوند]] تبارک و تعالی [[آدم]] را آفرید و ما را در صلب او قرار داد و به [[ملائکه]] [[دستور]] داد تا بر او [[سجده]] کنند به جهت [[بزرگداشت]] و [[احترام]] ما، و سجود [[ملائکه]] [[عبودیت]] [[خداوند عزوجل]] بود و برای [[آدم]] [[احترام]] و [[طاعت]] بود چون ما در صلب او بودیم، با این حال چگونه ما از [[ملائکه]] [[برتر]] نباشیم در حالی که همگی برای [[آدم]] [[سجده]] کردند. و همانا چون مرا به [[آسمان]] بالا بردند، [[جبرئیل]] دوتا دوتا [[اذان]] و دوتا دوتا اقامه گفت، سپس به من گفت: جلو بایست برای [[امام]] [[جماعت]]، من گفتم: ای [[جبرئیل]] آیا بر تو جلو بیافتم؟ گفت: آری، چون [[خداوند]] تبارک و تعالی [[پیامبران]] خودش را بر همه فرشته‌های خویش [[برتری]] داده و تو را به ویژه؛ من جلو رفتم و با آنها [[نماز]] خواندم و افتخاری نمی‌کنم و چون به حجاب‌های [[نور]] رسیدم، [[جبرئیل]] به من گفت: برو جلو یا [[محمد]]، و خودش نیامد. گفتم: ای [[جبرئیل]]، آیا مرا در چنین جایگاهی تنها می‌گذاری؟ گفت: ای [[محمد]]، اینجا نهایت جایگاهی است که [[خداوند عزوجل]] برایم قرار داده است، اگر عبور کنم بال‌هایم به جهت عبور از حدود پروردگارم می‌سوزد، سپس مرا در [[نور]] انداخت تا آنکه به آنجایی که [[خداوند]] خواست از [[ملک]] وادی او رسیدم، ندا آمد: یا [[محمد]]، عرض کردم: {{عربی|لَبَّيْكَ رَبِّي وَ سَعْدَيْكَ تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ}}، ندا آمد: ای [[محمد]]، تو [[بنده]] من هستی و من [[پروردگار]] تو هستم. تنها مرا [[عبادت]] کن و بر من تکیه نما و [[توکل]] کن؛ تو در میان [[بندگان]] من، [[نور]] من و فرستاده من هستی به سوی [[خلق]] من و [[حجت]] من هستی در میان [[مردم]]، برای تو و آنانکه از تو [[پیروی]] کنند [[بهشت]] را آفریدم و برای آنکه با تو [[مخالفت]] کند [[جهنم]] را آفریده‌ام، [[کرامت]] خود را برای اوصیای تو [[واجب]] کردم و برای [[شیعیان]] ایشان، [[ثواب]] خویش را لازم شمردم. عرض کردم: ای [[پروردگار]] من، اوصیای من کیانند؟ ندا آمد: ای [[محمد]]، اوصیای تو آنهایند که نامشان بر ساق عرض نوشته شده است، من در حالی که مقابل پروردگارم بودم به ساق [[عرش]] نگریستم، دوازده [[نور]] دیدم در هر نوری یک سطر سبز بود که نام یکی از [[اوصیا]] در آن بود، اول آنها [[علی بن ابی‌طالب]] و آخر آنها [[مهدی امت من]] بود. عرض کردم: ای [[پروردگار]] من، آیا اینان اوصیای من هستند؟ ندا آمد: ای [[محمد]]، اینان اولیای من و [[دوستان]] من و برگزیدگان من و حجت‌های من بر مخلوقات من هستند بعد از تو، و ایشان اوصیای تو و [[جانشینان]] تو و [[برترین مخلوق]] بعد از تو می‌باشند. به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]] که به وسیله ایشان، من [[دین]] خودم را آشکار می‌کنم و به وسیله ایشان کلمه خود را بلند می‌گردانم و قطعاً [[زمین]] را به وسیله آخرین ایشان از دشمنانم [[پاک]] می‌گردانم و او را در [[شرق]] و [[غرب]] عالم مسلط میکنم، و قطعاً او را بر بادها مسلط کرده و ابرهای سخت را برای او رام می‌گردانم. او را در میان سبب‌ها بالا برده و با [[لشکر]] خود [[یاری]] می‌دهم و حتما با [[ملائکه]] خویش به او کمک می‌رسانم تا [[دعوت]] من بلند و [[مردم]] بر محور [[توحید]] من، جمع شوند آنگاه [[حکومت]] او را طولانی میکنم و روزگاران را میان اولیای خودم میگردانم تا [[قیامت]]"<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۶۲؛ بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۳۵.</ref>.
خط ۲۷: خط ۲۸:


[[رده:افضلیت امام]]
[[رده:افضلیت امام]]
[[رده:اهل بیت]]
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش