افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در معارف و سیره رضوی
برتری اهل بیت (ع) بر خلائق
اباصلت هروی از حضرت رضا (ع) روایت میکند که آن حضرت از پدرانش از امیرالمؤمنین (ع) روایت نمود که رسول الله (ص) فرمود: "خداوند عزوجل هیچ آفریدهای برتر و گرامیتر نزد او از من نیافریده است. حضرت علی (ع) میپرسد: یا رسول الله، پس شما برترید یا جبرئیل؟ حضرت فرمود: یا علی، همانا خداوند تبارک و تعالی انبیای مرسل را بر ملائکه مقرب خودش برتری داده است، و من را بر همۀ پیامبران و رسولان برتری داده است و برتری بعد از من - یا علی - برای تو و امامان بعد از توست، همانا ملائکه خدمتکاران ما و دوستان ما هستند. یا علی، آنها که - از فرشتهها - عرش را حمل میکنند و کسانی که اطراف عرش با حمد پروردگارشان تسبیح میکنند، برای آنها که به ولایت ما ایمان دارند، استغفار میکنند. یا علی، اگر ما نبودیم، خداوند نه آدم را میآفرید و نه حوا را و نه بهشت و نه جهنم و نه آسمان و نه زمین را، پس چگونه ما از ملائکه برتر نباشیم با وجود آنکه از آنها در معرفت پروردگارمان و تسبیح و تهلیل و تقدیس او سبقت گرفتیم؟ زیرا اولین مخلوقی که خداوند عزوجل آفریده، ارواح ماست و ما را به توحید و حمد خودش گویا کرد. و سپس ملائکه را آفرید و آنها چون ارواح ما را به صورت یک نور دیدند، امر ما را بزرگ شمردند پس ما تسبیح کردیم تا ملائکه بدانند ما آفریدهای مخلوق هستیم و اینکه خداوند از صفات ما منزه است، سپس ملائکه با تسبیح ما، تسبیح گفتند و او را از صفات ما تنزیه کردند، و چون ملائکه، عظمت شأن ما را دیدند ما «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» گفتیم تا ملائکه بدانند که جز خداوند معبودی نیست و اینکه ما بندههایی هستیم نه خدایانی که با خداوند یا بدون او، پرستش شویم، سپس ملائکه گفتند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ». و چون ملائکه بزرگی موقعیت ما را مشاهده کردند ما تکبیر گفتیم تا ملائکه بدانند خداوند، بزرگتر از آن است که کسی به جایگاهی عظیم برسد جز به وسیله او، و چون ملائکه آن عزتی و قدرتی را که خداوند برای ما قرار داد را مشاهده کردند. گفتم: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»، تا ملائکه بدانند ما حول و قوهای جز به وسیله خداوند نداریم و چون ملائکه نعمتی را که خداوند بر ما قرار داد و طاعت ما را واجب کرد، مشاهده کردند، ما گفتیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، تا ملائکه بدانند حق خداوند متعال را بر ما که عبارت است از حمد بر نعمت او، سپس ملائکه گفتند: الحمد لله، پس به وسیله ما بود که ملائکه به شناخت توحید خداوند و تسبیح او و تهلیل او و حمد و تمجید او، هدایت شدند. سپس خداوند تبارک و تعالی آدم را آفرید و ما را در صلب او قرار داد و به ملائکه دستور داد تا بر او سجده کنند به جهت بزرگداشت و احترام ما، و سجود ملائکه عبودیت خداوند عزوجل بود و برای آدم احترام و طاعت بود چون ما در صلب او بودیم، با این حال چگونه ما از ملائکه برتر نباشیم در حالی که همگی برای آدم سجده کردند. و همانا چون مرا به آسمان بالا بردند، جبرئیل دوتا دوتا اذان و دوتا دوتا اقامه گفت، سپس به من گفت: جلو بایست برای امام جماعت، من گفتم: ای جبرئیل آیا بر تو جلو بیافتم؟ گفت: آری، چون خداوند تبارک و تعالی پیامبران خودش را بر همه فرشتههای خویش برتری داده و تو را به ویژه؛ من جلو رفتم و با آنها نماز خواندم و افتخاری نمیکنم و چون به حجابهای نور رسیدم، جبرئیل به من گفت: برو جلو یا محمد، و خودش نیامد. گفتم: ای جبرئیل، آیا مرا در چنین جایگاهی تنها میگذاری؟ گفت: ای محمد، اینجا نهایت جایگاهی است که خداوند عزوجل برایم قرار داده است، اگر عبور کنم بالهایم به جهت عبور از حدود پروردگارم میسوزد، سپس مرا در نور انداخت تا آنکه به آنجایی که خداوند خواست از ملک وادی او رسیدم، ندا آمد: یا محمد، عرض کردم: لَبَّيْكَ رَبِّي وَ سَعْدَيْكَ تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ، ندا آمد: ای محمد، تو بنده من هستی و من پروردگار تو هستم. تنها مرا عبادت کن و بر من تکیه نما و توکل کن؛ تو در میان بندگان من، نور من و فرستاده من هستی به سوی خلق من و حجت من هستی در میان مردم، برای تو و آنانکه از تو پیروی کنند بهشت را آفریدم و برای آنکه با تو مخالفت کند جهنم را آفریدهام، کرامت خود را برای اوصیای تو واجب کردم و برای شیعیان ایشان، ثواب خویش را لازم شمردم. عرض کردم: ای پروردگار من، اوصیای من کیانند؟ ندا آمد: ای محمد، اوصیای تو آنهایند که نامشان بر ساق عرض نوشته شده است، من در حالی که مقابل پروردگارم بودم به ساق عرش نگریستم، دوازده نور دیدم در هر نوری یک سطر سبز بود که نام یکی از اوصیا در آن بود، اول آنها علی بن ابیطالب و آخر آنها مهدی امت من بود. عرض کردم: ای پروردگار من، آیا اینان اوصیای من هستند؟ ندا آمد: ای محمد، اینان اولیای من و دوستان من و برگزیدگان من و حجتهای من بر مخلوقات من هستند بعد از تو، و ایشان اوصیای تو و جانشینان تو و برترین مخلوق بعد از تو میباشند. به عزت و جلالم سوگند که به وسیله ایشان، من دین خودم را آشکار میکنم و به وسیله ایشان کلمه خود را بلند میگردانم و قطعاً زمین را به وسیله آخرین ایشان از دشمنانم پاک میگردانم و او را در شرق و غرب عالم مسلط میکنم، و قطعاً او را بر بادها مسلط کرده و ابرهای سخت را برای او رام میگردانم. او را در میان سببها بالا برده و با لشکر خود یاری میدهم و حتما با ملائکه خویش به او کمک میرسانم تا دعوت من بلند و مردم بر محور توحید من، جمع شوند آنگاه حکومت او را طولانی میکنم و روزگاران را میان اولیای خودم میگردانم تا قیامت"[۱].
یکی از مهمترین توصیههای پیامبر اکرم (ص) خدمت و کمک به اهل بیت (ع) میباشد که در روایتها فراوان آمده است. از جمله حضرت رضا (ع) از پدران خویش (ع) از رسول الله (ص) نقل میفرماید که فرمود: "چهار گروهاند که من شفیع آنها در قیامت هستم، آنکه اهل بیت مرا دوست دارد، و آنکه اهل بیت من، محور دوستی و دشمنی او با افراد باشد، و آنکه نیازهای ایشان را فراهم کند و آنکه به هنگام مشکلات برای آنها تلاش کند"[۲].
در روایت دیگری حضرت رضا (ع) از پدرانش (ع) از رسول الله (ص) روایت مینماید که فرمود: چهار گروهاند که من شفیع آنها هستم روز قیامت، هر چند با گناه اهل زمین نزد من آیند، آنکه اهل بیت مرا یاری کند و آنکه حوائج آنها را هنگامی که در اضطرار باشند برآورده سازد، و آنکه آنها را با دل و زبان دوست دارد، و آنکه با دوست - در عمل- از آنها دفاع کند[۳].
در احادیث فراوان از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) این نکته آمده است که محبت اهل بیت (ع) علامت پاکیزگی ولادت است[۴]. پیامبر اکرم (ص) فرمود: "هر که ما اهل بیت را دوست دارد، باید خدای را بر اولین نعمتها سپاس گوید". پرسش شد: اولین نعمتها چیست؟ فرمود: "پاکیزگی ولادت؛ ما را دوست نمیدارد مگر کسی که ولادتش پاکیزه است"[۵]. در برخی از این احادیث آمده است پیامبر اکرم (ص) به علی بن ابی طالب (ع) فرمود: "آیا به تو بشارت ندهم؟ آیا هدیهای به تو ندهم؟ عرض کرد: آری یا رسول الله! فرمود: من و تو از یک سرشت آفریده شدیم و شیعۀ ما از اضافۀ آن سرشت آفریده شده است؛ چون روز قیامت شود، مردم به نام مادرهایشان صدا زده میشوند جز شیعۀ تو که به نام پدرانشان خوانده میشوند زیرا ولادت آنها پاکیزه است"[۶].
بر اساس روایتی از امام رضا (ع) از پدرانشان آمده است که شیطان خود را در نطفه دشمنان اهل بیت (ع) شریک دانسته است[۷]. گویا سخن حضرت هادی (ع) در زیارت جامعه به همین نکته اشاره دارد که میفرماید: "خداوند، درود ما را بر شما و نعمت ولایت شما را که به ما اختصاص داد، سبب پاکیزگی آفرینش ما و و طهارت جانهای ما و تزکیۀ ما و کفارۀ گناهان ما قرار داد"[۸].
حضرت رضا (ع) فرمود: "هر که خوشنود میشود که به سوی حق، بدون حجاب بنگرد و خداوند بدون حجاب به او نظر کند، پس ولایت آل محمد (ص) را بپذیرد و از دشمن ایشان بیزاری جوید و به پیشوای مسلمین از ایشان اقتدا کند، همانا در روز قیامت، خداوند بدون حجاب به او نظر میکند و او نیز بدون حجاب به خداوند نظر میکند"[۹]. محمد بن نوفلی که خدمتکار حضرت رضا (ع) بود میگوید: حضرت رضا (ع) فرمود: امام کاظم از پدران خود از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) نقل کرده که فرمود: "برادرم و حبیب من رسول الله (ص) فرمود: هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که خداوند به او روی کرده و از او اعراض نکرده، باید ولایت تو را یا علی داشته باشد، و هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که از او راضی است باید ولایت پسر تو حسن را بپذیرد، و هر که دوست دارد خداوند را ملاقات کند در حالی که ترس بر او نباشد باید ولایت پسر تو حسین را بپذیرد، هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که خداوند گناهان او را محو کند باید ولایت علی بن حسین را بپذیرد، چرا که او از کسانی است که خداوند عزوجل فرموده است: ﴿سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ﴾[۱۰]. و هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که چشم او روشن باشد، باید ولایت محمد بن علی باقر را بپذیرد و هر که دوست دارد خداوند را ملاقات کند، در حالی که نامۀ عمل او در دست راست او باشد، باید ولایت جعفر بن محمد را بپذیرد و هر که دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه ملاقات کند باید ولایت موسی بن جعفر را بپذیرد، و هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که خندان است باید ولایت علی بن موسی الرضا را داشته باشد و هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که درجات او بالا و گناهان او به حسنات تبدیل شده باشد، باید ولایت محمد بن علی جواد را بپذیرد. و هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند و با او محاسبه آسان نماید و او را در جنات عدن که وسعت آن به اندازه آسمانها و زمین است و برای اهل تقوی آماده شده است، وارد کند، باید ولایت علی بن محمد هادی را بپذیرد و هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که از رستگاران است، باید ولایت حسن بن علی عسکری را بپذیرد. و هر که دوست دارد خداوند عزوجل را ملاقات کند در حالی که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد، باید ولایت حجة بن حسن منتظر را بپذیرد. اینان پیشوایان هدایت و نشانههای تقوی هستند، هر که اینها را دوست دارد و ولایت آنها را بپذیرد، من بر خداوند عزوجل برای او بهشت را ضمانت میکنم"[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۶۲؛ بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۳۵.
- ↑ بشارة المصطفی (ص)، ص۱۴۰.
- ↑ الخصال، ج۱، ص۱۹۶؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۷۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۱۴۶، ۱۴۸، ۱۵۲.
- ↑ معانی الأخبار، ص۱۶۱، المحاسن، ج۱، ص۱۳۸.
- ↑ الأمالی، مفید، ص۳۱۱؛ الارشاد، ج۱، ص۴۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۷۲؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۱۴۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ۲۵۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۰.
- ↑ «نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۰۷.
- ↑ کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۶۷۴.