افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

معناشناسی

در اینکه افضلیت چیست دو احتمال وجود دارد:

  1. افضلیت در امور دنیوی مانند: نَسب و حَسب و... ؛
  2. افضلیت در امور اخروی و صفات انسانی مانند علم، تقوا و ورع، شجاعت و زهد[۱].

و اهل البیت در مورد خاندان پیامبر (ص) به کار می‌‌رود و نزد شیعه و اهل سنت مسلم است که اصحاب کساء یعنی پیامبر (ص)، امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (ع) و امامان معصوم از نسل سیدالشهدا مشمول عنوان اهل بیت هستند[۲].

برتری امامان از اهل بیت بر پیامبران

با توجّه به مبنای قرآنی امامیه از تعریف امامت؛ امامت مقام الهی مافوق نبوت است و به تبع آن امامان شیعه نیز به عنوان امام از دیگر پیامبران ـ جز پیامبر اسلام ـ افضل و برتر خواهند بود. اهل سنت نیز با توجّه به مبنای خود از امامت "تعریف سطحی و نازل از امامت و تطبیق آن بر حکومت و حاکم دینی" عقیده شیعه مبنی بر برتری امامان از پیامبران جز حضرت محمد (ص) را منکر و بر آن خدشه وارد می‌‌کنند[۳].[۴]

در تحلیل این شبهه نکات ذیل قابل تأمل است:

عنوان امامت مثبت افضلیت

بعد از اینکه شیعه با دلیل قرآنی ثابت نمود مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است و از سوی دیگر نصوص دینی "آیات و روایات نبوی" بر تعیین حضرت علی (ع) و یازده امام دیگر به عنوان امام و جانشین پیامبر اسلام (ص) دلالت می‌‌کنند، رهاورد دو مقدمه فوق (برتری امامت بر نبوت و نصب دوازده معصوم به مقام امامت توسط قرآن و سنت) برتری و افضلیت امامان شیعه بر پیامبرانی می‌‌شود که دارای مقام امامت صرف و فاقد مقام امامت بودند. این دلیل تنها برتری ائمه شیعه بر پیامبرانی را ثابت می‌‌کند که به مقام امامت نائل نیآمدند، اما ادعای افضلیت امامان بر تمامی‌ پیامبران جز پیامبر اسلام (ص) را دلیل بعدی روشن می‌‌کند[۵].

وجود نصوص خاص بر افضلیت ائمه (ع)

علاوه بر دو نکته برتری امامت بر نبوت و وجود نص بر امامت امامان شیعه می‌‌توان از طریق آیات و روایات افضلیت امامان شیعه و به شکل بارز برتری حضرت علی (ع) بر سایر پیامبران را ثابت نمود. به دیگر سخن اگر فرضاَ بتوان در صحت و صدق دلیل پیشین بر مدعای شیعه شک و تردید نمود، باز می‌‌توان از طریق نصوص خاص آن را تنقیح و اثبات نمود؛ چراکه نصوص خاصی از قرآن و روایات بر افضلیت امامان بر پیامبران وجود دارد مانند:

مباهله

در جریان مباهله[۶] خداوند از پیامبرش خواست با اهل‌ بیت خود به مباهله و دعا دست بزنند: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ [۷]. همه مفسران و اهل تاریخ بالاتفاق ذکر کرده‌اند که پیامبر (ص) در مباهله تنها دختر خویش حضرت زهرا (س) و امام حسن و امام حسین و امام علی (ع) را به همراه خود به مباهله برد[۸]. حضرت زهرا (س) مصداق فراز آیه نِسَاءنَا. امام حسن (ع) و امام حسین (ع) مصداق فراز أَبْنَاءَنَا و حضرت علی (ع) نیز مصداق أَنفُسَنَا است. از اینجا معلوم می‌‌شود آن حضرت هم نفس و هم ردیف پیامبر اسلام (ص) است و به تعبیر دقیق‌تر مقام و مرتبه حضرت علی (ع) پیش خداوند چنان بلند مرتبه است که خداوند و رسولش وی را هم نفس پیامبر ذکر می‌‌کند و این دلیل بر آن است که غیر از حضرت علی (ع) احدی در صفات و کمالات مانند وی برای پیامبر نیست و چون پیامبر اسلام برترین انسان‌ها و پیامبران است، هم ردیف و هم نفس وی یعنی حضرت علی (ع) نیز مانند پیامبر بردیگر پیامبران برتر خواهد بود[۹].[۱۰]

روایات از پیامبر (ص)

پیامبر اسلام (ص) در موارد مختلف به افضلیت دوازده امام معصوم و در موارد خاص به برتری حضرت علی (ع) نسبت به همه انسان‌ها و پیامبران تأکید و تصریح داشته است مانند:

  1. اهل البیت اولین مخلوق الهی: در نصوص روایی تأکید شده است روح انسان‌ها پیش از عالم دنیا در عالمی‌ دیگر به نام عالم ذر، الست یا نور تحقق داشته است که اولین روح مخلوق در آن عالم روح پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) و سایر ائمه (ع) است. در احادیث به اتحاد نور حضرت علی (ع) با نور پیامبر (ص) تأکید شده است: "من و علی بن ابی طالب از نور خدا و از عین عرش آفریده شده‌ایم چهارده هزار سال پیش از آنکه خداوند آدم را بیافریند، ما خداوند را تسبیح و تقدیس می‌‌کردیم"[۱۱] پیامبر (ص) با این بیان در مقام تمجید و معرفی مقام حقیقی حضرت علی (ع) است که او را متحد خود در عالم انوار و ارواح ذکر می‌‌کند. بر این مضمون روایاتی از اهل سنت نیز گزارش‌ شده است [۱۲] اینکه نفس خلقت اولیه بر افضلیت مقام حضرت علی (ع) دلالت می‌‌کند، روشن و نیاز به توضیح نیست؛ چرا که خود پیامبر (ص) همین نکته را بر برتری امام خود و حضرت علی (ع) بر فرشتگان می‌‌شمارد: "چگونه ما بر ملائکه افضل نباشیم در حالی که در معرفت، تسبیح، ‌تهلیل و تقدیس خداوند بر آنان سبقت گرفتیم؟! ارواح ما اولین مخلوق الهی بود، به توحید و حمد خدا به نطق آمدیم[۱۳]
  2. درج اسامی امامان در بهشت و معرفی آنان به پیامبران: در روایات مختلف وارد شده است که نام پنج‌تن آل‌عبا یا دوازده امام قبل از ورود آدم به زمین در جاهای مقدس مانند بهشت، عرش و درب بهشت درج شده بود و آدم از چیستی و وجود آنها سؤال نموده است و خداوند نیز اوصاف الهی آنها را ذکر فرمود. خداوند در بعض احادیث قدسی و غیر آن مانند حدیث معراج به این مسئله تصریح داشته است، چنان‌که بعد از مشاهده پیامبر، اسامی دوازده امام در ساق عرش الهی از طرف خدا ندا آمد که:«هُمْ‏ أَوْصِيَاؤُكَ‏ وَ خُلَفَاؤُكَ‏ وَ خَيْرُ خَلْقِي‏ بَعْدَكَ‏»[۱۴] وصی حضرت محمد (ص) صرف امور شخصی و خانوادگی مرسوم در امر وفات نیست، بلکه مراد وصایت و جانشینی در امور نبوت است. این نکته خوشبختانه در ادامه حدیث آمده است، چنان‌که پیامبر بعد از مشاهده دوازده نور پرسید آیا اینها اوصیای من هستند؟ ندای الهی آمد که: " ای محمّد اینان اولیا، اوصیا، برگزیدگان و حجت‌های من بر مخلوقات بعد از تو هستند. آنان اوصیا و خلفای تو و بهترین خلقم بعد از تو هستند" [۱۵]. روشن است اگر در میان انسان‌ها و پیامبران علاوه بر امامان انسان‌های برتری بود، نام و اسامی آنان در بهشت درج و آدم آنها را مشاهده می‌کرد. درج اسامی ائمه دلیل بر برتری آنان است.
  3. پیامبر (ص) و امامان غایت آفرینش: در روایات متعدد از پیامبر (ص) نقل شده است که آن حضرت فلسفه و غایت آفرینش عالم امکان را وجود خویش و اهل بیت دانسته است. در اکثر روایات خداوند در جواب سؤال آدم از فضل آنان تأکید کرده است اگر وجود آنان نبود عالمی خلق نمی‌شد: «يا آدم، لولاهم لمّا خلقتك، ولما خلقت الجنّة والنار، والعرش والكرسي، واللوح والقلم» [۱۶]
  4. عدم قیاس احدی به امامان: مقام و رتبه شخص پیامبر (ص) و امامان (ع) در عالم امکان چنان بلند مرتبه و در نقطه اوج است که به فرموده شخص پیامبر (ص) احدی در حدی نیست که با آنان مقایسه گردد: «نَحْنُ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏»[۱۷]. از امام علی (ع) نیز روایات مختلف به این مضمون وارد شده است، مانند: "احدى قابل قياس با ما اهل بيت نيست"[۱۸]. طبق این روایت احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت فتوا داده است، وقتی عبدالله فرزندش از برترین مردم پرسید؟ او جواب داد: ابوبکر، عمر و عثمان سپس ساکت شد، عبدالله می‌گوید سپس پرسیدم پس جایگاه علی بن ابی طالب کجاست؟ احمد در جواب گفت: «هو من اهل البیت لایقاس به هؤلاء‏»[۱۹]
  5. تصریح به افضلیت حضرت علی (ع): روایت‌های پیشین به دلالت التزامی بر افضلیت اهل بیت (ع) دلالت می‌کردند که برخی می‌توانستند در دلالت آنها شک و تردید ایجاد نمایند، لکن خوشبختانه روایات متعددی وارد شده است که به دلالت مطابقی و شفاف بر برتری اهل بیت و امامان دلالت می‌کنند که اینک به برخی اشاره می‌شود:
    1. پیامبر (ص) خطاب به عبدالرحمن بن عوف فرمود:«إنّكم أصحابي و علي بن أبي طالب أخي و منّي و أنا من علي، فهو باب علمي و وصيّي، و هو و فاطمة و الحسن و الحسين هم خير الأرض عنصراً و شرفاً و كرماً "»[۲۰]
    2. عایشه از پیامبر (ص) روایت می‌کند بهترین خلق و بزرگ‌ترین آنان نزد خداوند در قیامت را خوارج خواهد کشت: "آنان، بدترينِ مردم و آفريده‌ها هستند كه بهترينِ مردم و آفريده‌ها و نزديكترين‌شان به خدا، آنان را خواهد كشت"[۲۱]. حضرت شخص خود و اهل بیتش را برگزیده الهی بر جمیع مخلوقات توصیف می‌کند: "خداوند تعالى مرا و اهل بيت مرا بر جميع خلق اختيار كرد... پس من و اهل بيت من از ميان خلق او برگزيده او هستيم‏"[۲۲]
    3. پیامبر (ص) در میان جمعی از انصار و مهاجر خطاب به حضرت علی (ع) فرمود: ای علی! اگر احدی عبادت خدا را به کمال انجام دهد، سپس در افضلیت تو و اهل بیتت بر مردم شک و تردید نماید، در آتش خواهد بود"[۲۳].
    4. حدیث دیگر معروف به حدیث «أَكْلِ‏ الطَّيْر» است که برخی از اهل سنت مانند حاکم نیشابوری در مستدرک و ذهبی در تذکرة الحفاظ به صحت آن تصریح داشتند. انس بن مالک می‌گوید من پرنده‌های بریان شده برای پیامبر (ص) تقدیم کردم، حضرت لقمه‌ای از آن را میل نمود و فرمود: " خدایا! بهترین و دوست‌ داشتنی‌ترین خلقت از اولین تا آخرین را به سوی ما برسان"[۲۴].أنس می‌گوید: ناگاه صدای درب به صدا درآمد و دیدم که علی (ع) است. بعد از ورود حضرت علی (ع)، پیامبر (ص) برای اجابت دعایش حمد و سپاس خدا را نمود.
    5. روایت صریح و شفاف که بر افضلیت امامان بر همه مردم حتی پیامبران پیشین دلالت می‌کند، روایت علی (ع) است که در کتب فریقین آمده است. آن حضرت از پیامبر پرسید شما افضل هستید یا جبرئیل؟ پیامبر (ص) با تصریح به افضلیت پیامبران بر فرشتگان فرمود: "اى علىّ! خداوند ـ تبارك و تعالى ـ پيامبران مرسل خود را بر ملائكه مقرّب خود برترى داده است و مرا بر تمام انبياء و مرسلين برترى داده است، و فضيلت، بعد از من براى تو و امامان بعد از تو است و ملائكه كمك كار ما و دوستان ما هستند"[۲۵].[۲۶]
    6. از حدیث ثقلین نیز برتری اهل بیت پیامبر (ص) بر دیگران نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا پیامبر (ص) آنان را در کنار قرآن قرار داده است، قرآن را ثقل اکبر و اهل بیت را ثقل اصغر نامیده است و فرد دیگری را در ردیف قرآن قرار نداده است. بنابراین همان‌گونه که قرآن کریم که کلام الهی است، بر مسلمانان برتری دارد، اهل بیت نیز که در کنار قرآن و ملازم با آن هستند، بر دیگران برترند[۲۷].

روایات از ائمه (ع)

علاوه بر روایات نبوی از خود امامان شیعه روایات متعددی بر افضلیت خودشان بر همه مردم حتی پیامبران وارد شده است. شاید اینجا شبهه دور به نظر رسد که ما افضلیت امامان را با احادیث خود امامان ثابت می‌کنیم و این استدلال حجت نخواهد بود. در پاسخ باید گفت ما بیش از اثبات افضلیت امامان نخست امامت و صفات لازمه آن مانند عصمت، مرجعیت دینی و حجیت اقوالش را ثابت و به عنوان مبنا و پیش‌فرض می‌پذیریم، آن‌گاه با مراجعه به این منبع یعنی منبع عصمت و حجت الهی در مقام سؤال از برترین انسان‌ها جواب خودمان را از آنان دریافت می‌کنیم:

  1. امیرالمؤمنین (ع) در زمینه برتری اهل بیت (ع) می‌‌فرماید: "کسی از این امّت را هم‌سنگ و هم‌تراز آل پیامبر نتوان دید و نیز خوشه‌چین خرمن اهل‌بیت با آنان برابر نیست. دودمان پاک پیامبر سنگ بنای دین و پشتوانه یقین‌اند. تندروان به میزان آنان بازگردند و کندروان سرانجام خود را بدان‌جا رسانند که راهی جز آن نیابند. ویژگی‌های رهبری از آنِ اهل‌بیت است و وصیّت پیامبر پیامبر درباره آنان و میراث آن حضرت مخصوص ایشان. اینک حق به حق‌دار رسید و به جایگاه اصلی‌اش پر کشید"[۲۸].[۲۹]
  2. امام علی (ع) عترت پیامبر (ص) را بهترین عترت‌ها توصیف فرمود: "عترت او بهترين عترت‏هاست"[۳۰].
  3. امام باقر (ع) فرمود: "ما در كنار خداونديم و ما برگزيدۀ خداونديم و ما منتخب الهى هستيم"[۳۱]
  4. در روایات بلندی امام صادق (ع) می‌فرماید: "به‎واسطه ما خدا افتتاح نمود و به‌ما ختم كرد ما اولين و آخرين هستيم ما بهترين جهانيان و نواميس زمان و سرور بندگان و رهبر دنيا و راه استوار و صراط مستقيم ما علت وجودیم‏"[۳۲].[۳۳]

جمع روایات افضلیت علی (ع) و ابو بکر

از مطالب پیشین روشن شد علی (ع) افضل مردم بعد از پیامبر بود این نکته و اصل با ظاهر روایات اهل سنت دال برافضلیت ابوبکر و عمر و در بعضی روایت عثمان اصطکاک پیدا می‌کند، لکن برای جمع می‌توان این نکته را افزود، نزد عالمان مختلف اهل سنت، در افضلیت حضرت علی (ع) بر دیگر اصحاب تردیدی وجود ندارد اما اینکه آنان در عین حال ابوبکر و عمر را افضل شمردند، باید گفت این افضلیت در بین صحابه پیامبر (ص) بود که از نظر آنان این سه شخصیت از دیگران برتر بودند، در این مقایسه حضرت علی (ع) اصلاً زیر مجموعه و جزء افراد مقایسه شده نیست؛ چراکه شخصیت علی (ع) مافوق صحابه و هم‌ردیف پیامبر (ص) بوده است.

کلام احمد بن حنبل صریحاً دلالت بر این جمع می‌کند که پیش‌تر گزارش شد. افزون بر وی این نکته در بعضی روایات و دیدگاه‌های بعضی صحابه نیز آمده است. مثلاً عبدالله فرزند عمر می‌گوید: ما وقتی صحابه پیامبر (ص) را [از حیث برتری] شمارش می‌کردیم، می‌گفتیم: ابوبکر، عمر، عثمان. در این هنگام شخصی سؤال کرد پس جایگاه علی (ع) کجاست؟ عبدالله بن عمر گفت: "علی از اهل بیت است و کسی با او قیاس نمی‏‌شود، علی در رتبه خود همراه با رسول الله است‏"[۳۴]. از گزارش عبدالله بن عمر چنین استفاده می‌شود که گویا افضلیت علی (ع) بر دیگر اصحاب مثل آفتاب روشن بوده است[۳۵].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۹۳.
  2. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۱، ص ۱۰۹؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۵.
  3. ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷.
  4. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.
  5. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.
  6. مباهله آن است که پیروان دو دین مختلف بعد از ناامیدی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت مکتب خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از خداوند بخواهند که عذاب خود را بر پیرو دین رقیب نازل کند
  7. بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.
  8. مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱.
  9. ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.
  10. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ – ۱۰۶؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  11. «خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة»؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر. ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.
  12. ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.
  13. «فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ»؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  14. «آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  15. «يَا مُحَمَّدُ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَائِي وَ أَحِبَّائِي وَ أَصْفِيَائِي وَ حُجَجِي بَعْدَك‏ عَلَى بَرِيَّتِي، وَ هُمْ أَوْصِيَاؤُك‏، و عِزَّتِي وَ جَلَالِي، لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْض‏ بِآخِرِهِمْ المهدي من الظلم‏»؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  16. ر. ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.
  17. «هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲.
  18. «نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏»؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، خطبه ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴.
  19. ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸.
  20. ینابیع الموده، ج۲، ص ۳۳۳؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص ۶۰.
  21. «هُمْ‏ شَرُّ الْخَلْقِ‏ وَ الْخَلِيقَةِ، يَقْتُلُهُمُ خَيْرُ الْخَلْقِ وَ الْخَلِيقَةِ وَ أَقْرَبُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَسِيلَةً"»؛ قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار، ج۱، ص ۱۴۲؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۵۶.
  22. " إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَعَالَى‏ اخْتَارَنِي‏ وَ أَهْلَ‏ بَيْتِي‏ عَنْ‏ جَمِيعِ‏ الْخَلْقِ‏... فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي صَفْوَةُ اللَّهِ وَ خِيَرَتُهُ مِنْ خَلْقِه‏"؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص ۲۵۶؛ ابن طاوس، الطرائف، ص ۹۷؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۳۹۲.
  23. «يا علي لو أنّ أحدا عبد اللّه حق عبادته ثم يشك فيك و أهل بيتك أنكم افضل الناس كان في النار‏»؛ الموده فی القربی، ص ۱۳۲۰؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۲۹۸.
  24. «أللّهمَّ أئتني بأحبّ خلقك إليك من الأوّلين و الآخرين»؛ سنن ترمذی، ج۵، ص ۴۳۶،ب ۱۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۳۰ و ۱۴۲؛ المعم الکبیر، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۷۳۰؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۱۶۹، ح ۲۰۱؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص ۵۶۰، ح ۹۴۵.
  25. «يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ‏ الْمُرْسَلِينَ‏ عَلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ الْمُقَرَّبِينَ‏ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا»؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.
  26. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.
  27. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹ و امامت اهل بیت، ص ۱۶۶.
  28. «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ إِلَیْهِمْ یَفِی‏ءُ الْغَالِی وَ بِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَی أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَی مُنْتَقَلِه‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲.
  29. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵.
  30. «عِتْرَتُهُ‏ خَيْرُ الْعِتَرِ»؛ نهج البلاغه، خ ۹۴.
  31. «نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خِيَرَتُه»؛ فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.
  32. «بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ»؛ بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹.
  33. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.
  34. «عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله (ص) وَ فِي دَرَجَتِهِ»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.
  35. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.