پرش به محتوا

قریش: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۸۷۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۵: خط ۴۵:
== قریش در زمان ظهور [[اسلام]] ==
== قریش در زمان ظهور [[اسلام]] ==
[[رسول خدا]] {{صل}} بیشترین آزارها را در دوران [[پیامبری]] خود، از قریش متحمل شد و قریشی‌ها پیوسته به [[مخالفت]] و [[جنگ]] با ایشان پرداختند تا زمانی که [[لشکر]] [[اسلام]] [[مکه]] را [[فتح]] کرد و آنان مجبور به [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} شدند. قریش پس از [[رسول اکرم]] {{صل}} مخالفتش را با [[خانواده]] [[پیامبر]] {{صل}} شروع کرد. [[حضرت زهرا]] {{س}} اولین [[قربانی]] این کینۀ قدیمی بود و تمام [[ائمه]] {{ع}} بر اثر این مخالفت‌ها به [[شهادت]] رسیدند. [[بنی امیه]] و [[بنی العباس]] که از [[خویشاوندان]] [[قریشی]] [[رسول خدا]] {{صل}} بودند جنایاتی را درباره [[بنی هاشم]] مرتکب شدند که گوش از شنیدن آن همه [[شقاوت]] عاجز است. [[شهادت امام حسین]] {{ع}} اوج این جنایات بود که در همیشه [[تاریخ]] جاودانه ماند<ref>ر.ک: [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۴۹۷.</ref>.
[[رسول خدا]] {{صل}} بیشترین آزارها را در دوران [[پیامبری]] خود، از قریش متحمل شد و قریشی‌ها پیوسته به [[مخالفت]] و [[جنگ]] با ایشان پرداختند تا زمانی که [[لشکر]] [[اسلام]] [[مکه]] را [[فتح]] کرد و آنان مجبور به [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} شدند. قریش پس از [[رسول اکرم]] {{صل}} مخالفتش را با [[خانواده]] [[پیامبر]] {{صل}} شروع کرد. [[حضرت زهرا]] {{س}} اولین [[قربانی]] این کینۀ قدیمی بود و تمام [[ائمه]] {{ع}} بر اثر این مخالفت‌ها به [[شهادت]] رسیدند. [[بنی امیه]] و [[بنی العباس]] که از [[خویشاوندان]] [[قریشی]] [[رسول خدا]] {{صل}} بودند جنایاتی را درباره [[بنی هاشم]] مرتکب شدند که گوش از شنیدن آن همه [[شقاوت]] عاجز است. [[شهادت امام حسین]] {{ع}} اوج این جنایات بود که در همیشه [[تاریخ]] جاودانه ماند<ref>ر.ک: [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۴۹۷.</ref>.
==[[قریش]] و [[همسویی]] و [[همگرایی]] با دولت‌های "[[قریشی]]"==
داده‌های منابع حکایت از آن می‌‌کند که [[قریشیان]] نسبت به [[قبیله قریش]] [[تعصب]] ویژه‌ای داشته‌اند. در [[روزگار]] [[چیرگی]] گفتمان «[[امامت]] قریش»، قریش خصوصاً بیشتر چهره‌های برجسته [[بنی محارب]] با خلیفگان نخستین و [[بنی امیه]]<ref>آنان با بنی امیه ارتباطی بسیار وثیق و محکم داشتند چندان که در ایام حکومت خلفای اموی از مهمترین یاران این حکومت بودند و افراد بسیاری از آنان امارت شهرها و مناطق مختلف خصوصاً در شمال افریقا را عهده دار بودند. آنان حتی پس از انقراض حکومت بنی امیه در خاور اسلامی، با بقایای امویان در اندلس همکاری صمیمانه‌ای داشتند. (جهت مطالعه ر. ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۱۷۸ - ۱۸۰)</ref> [[ارتباط]] نزدیکی داشتند و برخی از آنان در رخدادهای [[سیاسی]] آن روزگار ایفای نقش کردند، چنان که [[ابو عبیده جراح]] از کسانی بود که در [[ماجرای سقیفه]] و دیگر وقایع سیاسی ایام [[خلفا]] ایفای نقش کرد.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص۴۹، ۵۱، ۶۱، ۶۳، ۶۴، ۶۶، ۹۳، ۱۶۴.</ref> حتی نقل شده که [[اصحاب]] شورایی که [[عمر]] برای [[تعیین جانشین]] خود [[انتخاب]] نموده بود، پس از کشته شدن عمر، در [[منزل]] یکی از همین فهریان یعنی [[فاطمه]] [[خواهر]] [[ضحاک بن قیس]] - که از [[مهاجران]] نخستین و زنی [[زیبا]] و [[خردمند]] بود،<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۲۷۶</ref> - گرد آمده بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۸۱۰ - ۱۹۱۰.</ref> علاوه بر آن، [[رجال]] بسیاری از این [[قبیله]] در شمار عوامل [[حکومتی]] خلفای ثلاث و نیز [[معاویه بن ابی سفیان]] و دیگر [[حکام اموی]] قرار گرفتند که از جمله آنان می‌‌توان به نام [[عیاض بن غنم]] اشاره کرد. [[عیاض]] مدتی از سوی [[عمر بن خطاب]]، عهده دار [[امارت]] قنسرین و جزیره بود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۷۴</ref> و پس از برکناری او، عمر، [[حبیب بن مسلمه فهری]] را مدتی [[کارگزار]] خود بر این مناطق قرار داد.<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ،ص۱۵۵، ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۲۰.</ref> [[حبیب]] پس از [[انتصاب]] [[عثمان]] به [[خلافت]] نیز، به دستور [[خلیفه]] و توسط [[معاویة]] بن [[ابوسفیان]] - [[فرماندار]] [[عمر]] و عثمان بر [[شام]] و [[جزیره]]- جهت [[تصدی]] گری امر [[کارگزاری]] خلیفه به [[ارمنستان]] فرستاده شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۹۶.</ref> - <ref>تاریخ و تمدن اسلامی، مقاله «بررسی مقایسه‌ای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (با تکیه بر عملکرد صحابیان آنها)»، رضا کردی، ص۲۰.</ref> در هنگام [[شورش]] مردمی علیه عثمان و در پی [[استمداد]] خلیفه از [[معاویه]]، وی، [[حبیب بن مسلمه]] را با لشکری، جهت [[یاری]] خلیفه به [[مدینه]] فرستاد.<ref>ابن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۴،ص۱۲۸۹،ضبی، الفتنة و وقعة الجمل، ص۶۲.</ref> حبیب در [[وادی القری]] خبر [[کشته شدن عثمان]] را دریافت کرد و از این رو به شام بازگشت. او پس از کشته شدن عثمان، پیوسته با معاویه همراه بود و وی را در [[جنگ‌ها]] از جمله [[نبرد صفین]] [[همراهی]] نمود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۲۱.</ref> یک بار معاویه او را همراه با گروهی نزد [[امام علی]]{{ع}} فرستاد. او در [[حضور امام]] از عثمان به [[نیکی]] یاد کرد و [[یاران]] حضرت را به [[قتل]] او متهم کرد که با پاسخ [[قاطع]] و محکم [[امام]] مواجه شد.<ref>نک: صقوت، جمهرة خطب العرب، ج۱، ص۳۳۵.</ref> حکایت‌های حبیب بن مسلمه در باره معاویة بن ابوسفیان نشان می‌‌دهد که وی رابطه [[استواری]] با معاویه داشته است.<ref>نک: ابن فضل الله عمری، مسالک الابصار، ج۲۴، ص۳۵۴.</ref> وی همچنین در [[سال ۴۲ هجری]]، بار دیگر از سوی معاویه، [[والی]] ارمنستان گردید و گویا همان سال<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ،ص۲۰۵.</ref> و ظاهراً در همان جا در گذشت.<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸۱، ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱،ص۳۲۱.</ref> [[زیاد بن نعیم فهری]] هم از دیگر چهره‌های [[قبیله قریش]] است که در جریان محاصره اشغال [[خانه]] عثمان کشته شد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲،ص۵۳۴؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۲، ص۶۷۱ و ج۴،ص۳۸۳.</ref> [[ابن کثیر]] او را از [[یاران]] برجسته [[عثمان]] دانسته است.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷،ص۱۸۸.</ref> - <ref>تاریخ و تمدن اسلامی، مقاله «بررسی مقایسه‌ای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (با تکیه بر عملکرد صحابیان آنها)»، رضا کردی، ص۲۰.</ref> [[ضحاک بن قیس فهری]] هم از [[رجال]] معروف بنی فهر قریش است. وی [[رئیس شرطه]] [[معاویه]] بود و پس از [[زیاد بن ابیه]]، از سال ۵۳ تا ۵۷ [[والی کوفه]] بود.<ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۱، ص۴۴؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۱۹.</ref> او در یکی از غاراتی که علیه ولایات تابعه [[حکومت امام علی]]{{ع}} صورت گرفت، [[فرماندهی]] جمعی از [[شامیان]] را بر عهده داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۳۷.</ref> همچنین، معاویه به هنگام حرکت به سوی [[عراق]] جهت [[رویارویی]] با [[سپاه امام حسن]]{{ع}}، [[ضحاک بن قیس]] را [[جانشین]] خود در [[شام]] قرار داد.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱،ص۲۰۷، بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۶.</ref> [[ضحاک]]، معاویه را ستون [[خیمه]] [[عرب]] می‌‌دانست.<ref>صقوت، جمهرة خطب العرب، ج۲، ص۲۷۹.</ref> وی در آستانه [[مرگ معاویه]]، به همراه [[مسلم بن عقبه]] مری از سوی او [[مأموریت]] یافتند تا با طرح موضوع [[جانشینی]] یزید، وی را جهت پذیرش [[منصب خلافت]] آماده کنند. ضحاک بن قیس در جهت [[بیعت]] ستاندن از بزرگان برای یزید سعی بسیار کرد.<ref>صقوت، جمهرة خطب العرب، ج۲، ص۲۳۶ - ۲۳۸.</ref> - <ref>تاریخ و تمدن اسلامی، مقاله «بررسی مقایسه‌ای نقش دو تیره بنی فهر در تحولات صدر اسلام (با تکیه بر عملکرد صحابیان آنها)»، رضا کردی، ص۲۰ - ۲۱.</ref> ضحاک تا [[مرگ یزید]] با او بود و پس ازوی با پسرش معاویه دوم [[همراهی]] نمود. [[ضرار بن خطاب]] هم از مریدان و ارادتمندان [[خاندان اموی]] بود چندان که بمانند بسیاری دیگر از هواداران [[آل امیه]] رهسپار شام شد و تا پایان [[عمر]] در آنجا به سر برد.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۲۰۰.</ref> ضمن این که [[حارث بن خالد مخزومی]] - عامل [[یزید بن معاویه]] بر [[مدینه]] - <ref>مصعب زبیری، نسب قریش، ج۹، ص۳۱۳.</ref> و [[هشام بن اسماعیل]] و دو پسرش ابراهیم و محمد - عاملان [[عبدالملک بن مروان]] و [[هشام بن عبدالملک]] در مدینه - <ref>مصعب زبیری، نسب قریش، ج۹، ص۳۲۸ - ۳۲۹؛ زبیر بکار، جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۳۹ - ۷۴۱.</ref> هم از دیگر چهره‌های مطرح [[قریشی]] و از سرسپردگان و حامیان [[دولت اموی]] بودند.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش