توسل در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تعلیم اسما' به 'تعلیم اسماء'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'تعلیم اسما' به 'تعلیم اسماء') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در [[قرآن کریم]] نمونههایی از توسل بیان شده است؛ مانند اینکه [[حضرت آدم]] {{ع}} برای [[پذیرش توبه]] خویش، کلماتی را از پروردگارش دریافت کرد و به وسیله آنها توبهاش پذیرفته شد: {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> برخی [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] یاد شده گفتهاند: منظور از کلمات، [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref> است که [[توبه]] [[آدم]] {{ع}} با این [[نیایش]] و اعتراف پذیرفته شد<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۳۴۹ - ۳۵۱.</ref>؛ ولی این [[تفسیر]] صحیح نیست؛ زیرا چنان که از [[آیات]] [[سوره بقره]] برمیآید، [[توبه]] [[آدم]] {{ع}} پس از [[هبوط]] به [[زمین]] بوده است؛ زیرا در این [[آیات]] ابتدا از [[لغزش]] آنها و خروجشان از جایگاهی که در آن بودهاند و هبوط ایشان به زمین سخن به میان آمده: {{متن قرآن|فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref>«شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت» سوره بقره، آیه ۳۶.</ref> و سپس به تلقی کلمات از سوی [[پروردگار]] و قبولی [[توبه]] وی پرداخته شده است، در حالی که کلماتی را که بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref> آدم و [[حوا]] به آن تکلم کردهاند پیش از هبوط و در [[بهشت]] آموخته بودند؛ زیرا در آیات [[سوره اعراف]] ابتدا به [[توبیخ]] آدم و حوا از جانب [[خدا]]، سپس به [[پشیمانی]] آنها و آن گاه به خروج آنها از بهشت اشاره شده است: {{متن قرآن|فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref>«فرمود: فرود آیید! برخی دشمن برخی دیگر و در زمین تا روزگاری آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت» سوره اعراف، آیه ۲۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱، ص۱۴۹.</ref> مقصود از کلمات در آیه {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> به گفته بسیاری از [[مفسران]] [[پنج تن آل عبا]] ([[حضرت محمد]] {{صل}}، [[علی]]، [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}}) هستند که [[حضرت آدم]] {{ع}} خدا را به [[حق]] آنها خوانده است<ref>روض الجنان، ج ۱، ص۲۲۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۰۰؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۱۰۰؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۶۰.</ref>. این مطلب در [[روایات شیعه]] و [[سنّی]] نیز آمده است<ref>البرهان، ج ۱، ص۱۹۸؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۰؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۶۰ - ۶۱.</ref>. | در [[قرآن کریم]] نمونههایی از توسل بیان شده است؛ مانند اینکه [[حضرت آدم]] {{ع}} برای [[پذیرش توبه]] خویش، کلماتی را از پروردگارش دریافت کرد و به وسیله آنها توبهاش پذیرفته شد: {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> برخی [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] یاد شده گفتهاند: منظور از کلمات، [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref> است که [[توبه]] [[آدم]] {{ع}} با این [[نیایش]] و اعتراف پذیرفته شد<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۳۴۹ - ۳۵۱.</ref>؛ ولی این [[تفسیر]] صحیح نیست؛ زیرا چنان که از [[آیات]] [[سوره بقره]] برمیآید، [[توبه]] [[آدم]] {{ع}} پس از [[هبوط]] به [[زمین]] بوده است؛ زیرا در این [[آیات]] ابتدا از [[لغزش]] آنها و خروجشان از جایگاهی که در آن بودهاند و هبوط ایشان به زمین سخن به میان آمده: {{متن قرآن|فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref>«شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت» سوره بقره، آیه ۳۶.</ref> و سپس به تلقی کلمات از سوی [[پروردگار]] و قبولی [[توبه]] وی پرداخته شده است، در حالی که کلماتی را که بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref> آدم و [[حوا]] به آن تکلم کردهاند پیش از هبوط و در [[بهشت]] آموخته بودند؛ زیرا در آیات [[سوره اعراف]] ابتدا به [[توبیخ]] آدم و حوا از جانب [[خدا]]، سپس به [[پشیمانی]] آنها و آن گاه به خروج آنها از بهشت اشاره شده است: {{متن قرآن|فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ}}<ref>«فرمود: فرود آیید! برخی دشمن برخی دیگر و در زمین تا روزگاری آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت» سوره اعراف، آیه ۲۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱، ص۱۴۹.</ref> مقصود از کلمات در آیه {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> به گفته بسیاری از [[مفسران]] [[پنج تن آل عبا]] ([[حضرت محمد]] {{صل}}، [[علی]]، [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}}) هستند که [[حضرت آدم]] {{ع}} خدا را به [[حق]] آنها خوانده است<ref>روض الجنان، ج ۱، ص۲۲۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۰۰؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۱۰۰؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۶۰.</ref>. این مطلب در [[روایات شیعه]] و [[سنّی]] نیز آمده است<ref>البرهان، ج ۱، ص۱۹۸؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۰؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۶۰ - ۶۱.</ref>. | ||
برخی مفسران در [[تأیید]] این [[تفسیر]] گفتهاند: تلقی به معنای قبول با استقبال و روی آوردن است و جمله {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ}} بدین معناست که آدم {{ع}} این کلمات را از ناحیه خدا گرفته و پیش از توبه به آنها [[آگاه]] شده است. از سوی دیگر حضرت آدم {{ع}} همه [[اسما]] را از پروردگارش آموخته بود: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و همه نامها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> و [[شأن]] [[علم]] مذکور از بین بردن هر [[ظلم]] و [[معصیت]] و [[اصلاح]] هر [[مفسده]] ای است؛ زیرا [[خداوند]] در برابر سخن [[فرشتگان]] که به [[خلیفه]] بودن [[آدم]] {{ع}} در [[زمین]] [[اعتراض]] داشتند: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> تنها به [[علم]] وی به [[اسما]] اشاره کرده است. از طرفی [[حقیقت]] این اسما موجودات عالیه ای هستند که در پس پرده [[آسمانها]] و زمین غایب و واسطههایی برای فیضهای [[الهی]] به مادون خود هستند و هیچ جوینده کمالی جز به [[برکت]] ایشان به آن کمال نمیرسد، چنان که در برخی [[روایات]] آمده که آدم {{ع}} شبحهایی از [[اهل بیت]] {{عم}} و [[انوار]] ایشان را هنگام [[تعلیم]] | برخی مفسران در [[تأیید]] این [[تفسیر]] گفتهاند: تلقی به معنای قبول با استقبال و روی آوردن است و جمله {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ}} بدین معناست که آدم {{ع}} این کلمات را از ناحیه خدا گرفته و پیش از توبه به آنها [[آگاه]] شده است. از سوی دیگر حضرت آدم {{ع}} همه [[اسما]] را از پروردگارش آموخته بود: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و همه نامها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> و [[شأن]] [[علم]] مذکور از بین بردن هر [[ظلم]] و [[معصیت]] و [[اصلاح]] هر [[مفسده]] ای است؛ زیرا [[خداوند]] در برابر سخن [[فرشتگان]] که به [[خلیفه]] بودن [[آدم]] {{ع}} در [[زمین]] [[اعتراض]] داشتند: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> تنها به [[علم]] وی به [[اسما]] اشاره کرده است. از طرفی [[حقیقت]] این اسما موجودات عالیه ای هستند که در پس پرده [[آسمانها]] و زمین غایب و واسطههایی برای فیضهای [[الهی]] به مادون خود هستند و هیچ جوینده کمالی جز به [[برکت]] ایشان به آن کمال نمیرسد، چنان که در برخی [[روایات]] آمده که آدم {{ع}} شبحهایی از [[اهل بیت]] {{عم}} و [[انوار]] ایشان را هنگام [[تعلیم اسماء]] دید، بنابراین خداوند از همین [[حقایق]] اسما در [[آیه]] {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> به صورت مبهم در قالب صیغه نکره با واژه {{متن قرآن|كَلِمَاتٍ}} یاد کرده است، چنان که در [[قرآن]] «کلمه» صریحاً بر موجود عینی مانند [[عیسی]] {{ع}} اطلاق شده است:{{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref>.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری {{ع}}، ص۲۱۹ - ۲۲۰؛ نورالثقلین، ج ۲، ص۹۲ - ۱۰۱؛ المیزان، ج ۱، ص۱۴۸ - ۱۴۹.</ref> | ||
بر اساس آیه {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref> نیز [[برادران یوسف]] برای [[توبه]] از [[گناهان]] خویش [[یعقوب]] را وسیله قرار داده، با [[توسل]] به وی از خداوند [[آمرزش]] خواستند. | بر اساس آیه {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref> نیز [[برادران یوسف]] برای [[توبه]] از [[گناهان]] خویش [[یعقوب]] را وسیله قرار داده، با [[توسل]] به وی از خداوند [[آمرزش]] خواستند. |