جبر و اختیار در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
←حکمت الهی و جبر و اختیار
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در پاسخ به این [[شبهه]] گفتنی است که [[شقاوت]] و [[سعادت آدمی]] نتیجه عمل او است، نه اینکه [[خداوند متعال]] کسی را بیتوجه به کردارش سعید و دیگری را [[شقی]] بیافریند. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در این باره میفرماید: «[[سعادت]] آن است که [[کردار]] [[آدمی]] به سعادت بینجامد و شقاوت آن است که کردار آدمی به شقاوت پایان پذیرد»<ref>صدوق، محمد بن علی، معانیالاخبار، ص۳۴۵؛ بحارالانوار، ج۵، ص۱۵۶.</ref>. از این رو است که [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا}}<ref>«میگویند: پروردگارا! سنگدلی ما بر ما چیره بود و ما گروهی گمراه بودیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۶.</ref> میفرماید: «آنان به واسطه کردارشان به شقاوت در افتادند»<ref>التوحید، ص۳۵۶.</ref>. و [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[روایت]] [[پیامبر]] که پیشتر آمد، میفرماید: «شقی کسی است که در حالی که در رحم مادر است، [[خداوند]] میداند او در [[آینده]] کردار شقاوتپیشگان را در پیش میگیرد»<ref>التوحید، ص۳۵۶.</ref>. همچنین [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: «[[خداوند سبحان]] آن گاه که آدمی به صورت جنین در رحم مادر است، [[فرشتگان]] را [[فرمان]] میدهد که بر پیشانیاش سعادت یا شقاوتش را باز نویسند»<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۵۵.</ref>. بنابر برخی [[روایات]] آن گاه که سعادت یا شقاوت جنین [[انسانی]] را ثبت میکنند، خداوند به فرشتگان فرمان میدهد که در آن نوشته، [[حق]] «[[بداء]]» را برای خداوند برنویسند<ref>الکافی، ج۶، ص۱۳.</ref>. از این روایات برمیآید که [[رفتار]] و کردار آینده جنین است که سعادت یا شقاوت او را رقم میزند و حتی تقدیر جنین میتواند به وسیله خود او دستخوش تغییر شود؛ چنانکه امام صادق{{ع}} میفرماید: «خداوند - تبارک و تعالی - [[بنده]] خویش را از شقاوت به سعادت میکشاند»<ref>التوحید، ص۳۵۸.</ref>. البته درست است که این کار خداوند، گونهای فضل و [[احسان]] است، ولی [[رفتار]] و [[کردار]] [[بنده]] نیز بیگمان در آن دخیل است.<ref>[[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۳۳۱.</ref>. | در پاسخ به این [[شبهه]] گفتنی است که [[شقاوت]] و [[سعادت آدمی]] نتیجه عمل او است، نه اینکه [[خداوند متعال]] کسی را بیتوجه به کردارش سعید و دیگری را [[شقی]] بیافریند. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در این باره میفرماید: «[[سعادت]] آن است که [[کردار]] [[آدمی]] به سعادت بینجامد و شقاوت آن است که کردار آدمی به شقاوت پایان پذیرد»<ref>صدوق، محمد بن علی، معانیالاخبار، ص۳۴۵؛ بحارالانوار، ج۵، ص۱۵۶.</ref>. از این رو است که [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا}}<ref>«میگویند: پروردگارا! سنگدلی ما بر ما چیره بود و ما گروهی گمراه بودیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۶.</ref> میفرماید: «آنان به واسطه کردارشان به شقاوت در افتادند»<ref>التوحید، ص۳۵۶.</ref>. و [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[روایت]] [[پیامبر]] که پیشتر آمد، میفرماید: «شقی کسی است که در حالی که در رحم مادر است، [[خداوند]] میداند او در [[آینده]] کردار شقاوتپیشگان را در پیش میگیرد»<ref>التوحید، ص۳۵۶.</ref>. همچنین [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: «[[خداوند سبحان]] آن گاه که آدمی به صورت جنین در رحم مادر است، [[فرشتگان]] را [[فرمان]] میدهد که بر پیشانیاش سعادت یا شقاوتش را باز نویسند»<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۵۵.</ref>. بنابر برخی [[روایات]] آن گاه که سعادت یا شقاوت جنین [[انسانی]] را ثبت میکنند، خداوند به فرشتگان فرمان میدهد که در آن نوشته، [[حق]] «[[بداء]]» را برای خداوند برنویسند<ref>الکافی، ج۶، ص۱۳.</ref>. از این روایات برمیآید که [[رفتار]] و کردار آینده جنین است که سعادت یا شقاوت او را رقم میزند و حتی تقدیر جنین میتواند به وسیله خود او دستخوش تغییر شود؛ چنانکه امام صادق{{ع}} میفرماید: «خداوند - تبارک و تعالی - [[بنده]] خویش را از شقاوت به سعادت میکشاند»<ref>التوحید، ص۳۵۸.</ref>. البته درست است که این کار خداوند، گونهای فضل و [[احسان]] است، ولی [[رفتار]] و [[کردار]] [[بنده]] نیز بیگمان در آن دخیل است.<ref>[[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۳۳۱.</ref>. | ||
== | ==حکمت الهی== | ||
«[[حکیم]]» یکی از | {{اصلی|حکمت الهی}} | ||
«[[حکیم]]» یکی از [[صفتهای الهی]] است که [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] خود را با آن وصف کرده است. [[حکمت]] در لغت از «[[حکم]]» به معنای منع گرفته شده است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۹۱.</ref>. بنابراین، حکیم کسی است که کارهایش محکم و [[استوار]] و نفوذناپذیر است و هیچ [[نقص]] و عیبی بدان راه ندارد و جای سؤال و خدشهای بر جای نمیگذارد. از اینرو جابر در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ}}<ref>«او از آنچه انجام میدهد بازخواست نمیگردد ولی آنان بازخواست میشوند» سوره انبیاء، آیه ۲۳.</ref> میگوید: به [[امام محمد باقر]]{{ع}} عرض کردم: «ای فرزند [[رسول خدا]]، چرا نمیتوان از آنچه [[خداوند]] میکند، «پرسید؟» حضرت فرمود: «زیرا همه کارهای او بر حکمت و [[حق]] است»<ref>التوحید، ص۳۹۷.</ref>. | |||
بدینسان، روشن میشود که قول به [[جبر و تفویض]] با حکمت الهی سازگار نیست و کسی که [[خدا]] را حکیم میداند، نمیتواند به [[جبر]] یا [[تفویض]] [[ایمان]] آورد؛ زیرا چنانکه در [[روایت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} گذشت، جبر در [[افعال عباد]] و حتمی بودن [[قضا و قدر الهی]]، موجب [[لغو]] و [[بیهودگی]] [[ارسال رسل]] و [[امر و نهی]] و [[ثواب و عقاب]] است و عمل لغو و [[باطل]] و [[بیهوده]] از حکیم به هیچ وجه سرنمیزند.<ref>[[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۳۳۲.</ref>. | بدینسان، روشن میشود که قول به [[جبر و تفویض]] با حکمت الهی سازگار نیست و کسی که [[خدا]] را حکیم میداند، نمیتواند به [[جبر]] یا [[تفویض]] [[ایمان]] آورد؛ زیرا چنانکه در [[روایت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} گذشت، جبر در [[افعال عباد]] و حتمی بودن [[قضا و قدر الهی]]، موجب [[لغو]] و [[بیهودگی]] [[ارسال رسل]] و [[امر و نهی]] و [[ثواب و عقاب]] است و عمل لغو و [[باطل]] و [[بیهوده]] از حکیم به هیچ وجه سرنمیزند.<ref>[[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۳۳۲.</ref>. | ||