بنیکنده در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق'
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = بنیکنده | عنوان مدخل = بنیکنده | مداخل مرتبط = بنیکنده در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} '''بنیکنده''' از قبایل بزرگ یمن و در جاهلیت و قرون نخست ظهور اسلام جایگاه ممتازی داشته است. کندیان قدرت نظامی و سیاسی...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
[[سرزمین کنده]] در [[حضرموت]]، محصور بین دو درۀ "عین" و "دَوعن" -که در بالای آن قلاع و در پایین آن، مزارع و نخلستان قرار داشت - بود.<ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، صفة جزیرة العرب، تحقیق محمد بن علی اکوع، بغداد، بیتا، ۱۹۸۹ ه. ق، ص۱۶۸</ref> در میان این دو دره، قلعه نُجَیر و [[شهر]] تَرِیم<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، الجزء الثانی، ص۲۸ (ذیل کلمه تَریم)</ref> که مقر [[پادشاهان]] [[بنی عمرو بن معاویه]] بود رخ نموده بود.<ref>حسن بن احمد همدانی، الاکلیل، تحقیق نبیه امین فارس، الجزء الثامن، ص۹۰</ref> منطقه حضرموت در کُل، شامل مناطق مختلفی از جمله: «خَوار»، «حَرَیم»، «اَبَیورد»، «المَی»، «یشرح»، «کَفیل»، «تسریر»، «حَبُوطه»، «مَدُوده»، «تَرَیم» و «الحیق» است که بطون مختلف کنده در این مناطق به شکل پراکنده [[زندگی]] میکردند.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۱۳.</ref> ضمن این که از بلاد رِیدَة اَرَضین - که با روستاهای زیادش [[مسکن]] بنیعباد کنده بود- سَدَبه محل سکونت طایفهای از بنیتجیب کنده، حَوره از منازل [[بنیحارثه]] کنده، قارة الاشبا، العجلانیه، شَبام، قلاع حَذیِه و نُجیر، شَزَن و ذو [[صبح]]-سکونتگاه بنی واحد از [[طوایف]] [[بنی معاویه]] کنده- الیَحَق [[منزل]] بنیبنایه از تیرههای صدف کنده، <ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، ص۱۶۶-۱۶۹</ref> عندل، خودون و هدون از مساکن صدف کنده<ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، ص۱۶۸</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۱۲-۱۱۳.</ref> و دمّون به عنوان یکی دیگر از شهرهای تیره صدف<ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، ص۸۸</ref> و به [[نقلی]] از منازل [[بنوالحارث بن عمرو بن حجر آکلالمُرار]] در حضرموت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۶۸ </ref> میتوان به عنوان دیگر منزلگاههای [[قبیله کنده]] نام برد. همچنین منطقه «کسرقُشاقِش» -در وسط حضرموت که شامل روستاهای زیاد از جمله روستاهای بزرگ هَینَن-<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۷۱ </ref> میشد هم به عنوان یکی دیگر از سکونتگاههای شاخه تُجیب یاد شده است. علاوه بر مناطق یاد شده، در مناطقی مانند کر و شبوه، وجود چند [[قبیله]] از کندیان گزارش شده است.<ref>محمد بن احمد بن عمر، ادوار تاریخ الحضری، جده، مکتبة الارشاد، بیتا، ص۵۸</ref> ضمن این که در [[دوران پیش از اسلام]]، برخی از [[قبایل]] کنده به [[منطقه نجد]] رفتنند که [[خانواده]] [[امرؤالقیس شاعر]] از جمله این گروه هستند. چنان که بعضی دیگر به مناطق [[مضر]] مثل «بَیا»، «عین الشمس» و «اثریب» رفتند و به نام «حضارمه» معروف گشتند.<ref>ابن داود الدینوری، اخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، ۱۴۱۲ ه. ق، ص۱۷۵؛ احمد حسین شرف الدین، ص۷۲.</ref> | [[سرزمین کنده]] در [[حضرموت]]، محصور بین دو درۀ "عین" و "دَوعن" -که در بالای آن قلاع و در پایین آن، مزارع و نخلستان قرار داشت - بود.<ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، صفة جزیرة العرب، تحقیق محمد بن علی اکوع، بغداد، بیتا، ۱۹۸۹ ه. ق، ص۱۶۸</ref> در میان این دو دره، قلعه نُجَیر و [[شهر]] تَرِیم<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، الجزء الثانی، ص۲۸ (ذیل کلمه تَریم)</ref> که مقر [[پادشاهان]] [[بنی عمرو بن معاویه]] بود رخ نموده بود.<ref>حسن بن احمد همدانی، الاکلیل، تحقیق نبیه امین فارس، الجزء الثامن، ص۹۰</ref> منطقه حضرموت در کُل، شامل مناطق مختلفی از جمله: «خَوار»، «حَرَیم»، «اَبَیورد»، «المَی»، «یشرح»، «کَفیل»، «تسریر»، «حَبُوطه»، «مَدُوده»، «تَرَیم» و «الحیق» است که بطون مختلف کنده در این مناطق به شکل پراکنده [[زندگی]] میکردند.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۱۳.</ref> ضمن این که از بلاد رِیدَة اَرَضین - که با روستاهای زیادش [[مسکن]] بنیعباد کنده بود- سَدَبه محل سکونت طایفهای از بنیتجیب کنده، حَوره از منازل [[بنیحارثه]] کنده، قارة الاشبا، العجلانیه، شَبام، قلاع حَذیِه و نُجیر، شَزَن و ذو [[صبح]]-سکونتگاه بنی واحد از [[طوایف]] [[بنی معاویه]] کنده- الیَحَق [[منزل]] بنیبنایه از تیرههای صدف کنده، <ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، ص۱۶۶-۱۶۹</ref> عندل، خودون و هدون از مساکن صدف کنده<ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، ص۱۶۸</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۱۲-۱۱۳.</ref> و دمّون به عنوان یکی دیگر از شهرهای تیره صدف<ref>حسن بن احمد بن یعقوب همدانی، ص۸۸</ref> و به [[نقلی]] از منازل [[بنوالحارث بن عمرو بن حجر آکلالمُرار]] در حضرموت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۶۸ </ref> میتوان به عنوان دیگر منزلگاههای [[قبیله کنده]] نام برد. همچنین منطقه «کسرقُشاقِش» -در وسط حضرموت که شامل روستاهای زیاد از جمله روستاهای بزرگ هَینَن-<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۷۱ </ref> میشد هم به عنوان یکی دیگر از سکونتگاههای شاخه تُجیب یاد شده است. علاوه بر مناطق یاد شده، در مناطقی مانند کر و شبوه، وجود چند [[قبیله]] از کندیان گزارش شده است.<ref>محمد بن احمد بن عمر، ادوار تاریخ الحضری، جده، مکتبة الارشاد، بیتا، ص۵۸</ref> ضمن این که در [[دوران پیش از اسلام]]، برخی از [[قبایل]] کنده به [[منطقه نجد]] رفتنند که [[خانواده]] [[امرؤالقیس شاعر]] از جمله این گروه هستند. چنان که بعضی دیگر به مناطق [[مضر]] مثل «بَیا»، «عین الشمس» و «اثریب» رفتند و به نام «حضارمه» معروف گشتند.<ref>ابن داود الدینوری، اخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، ۱۴۱۲ ه. ق، ص۱۷۵؛ احمد حسین شرف الدین، ص۷۲.</ref> | ||
پس از [[اسلام]] نیز، [[کوفه]] از بزرگترین مراکز حضور [[قبایل]] کنده به شمار میرفت. این [[شهر]] در [[قرن اول هجری]] [[شاهد]] حضور قبایلی مانند [[بنیمرة بن حجر]] -از بطون [[بنی معاویه الأکرمین]] و [[بنیشجره]] از [[نسل]] بنیمعاویه- بود که علاوه بر [[مسجد]] عمومی کندیان، خود دارای مسجد مستقلی در این شهر بودند. [[بنی شیطان]] نیز از دیگر قبایل مهم کنده در [[کوفه]] محسوب میشد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۱۶-۱۱۷</ref> حضور پُر رنگ کندیان در کوفه هنگامی ملموستر میشود که بنابر نقل گزارشات [[تاریخی]]، زمانی که [[زیاد بن ابیه]] -[[فرماندار کوفه]]- در [[سال ۵۰ هجری]]، [[نظام]] ارباع<ref>در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت اهل مدینه، تمیم و همدان، ربیعة و کنده و مذحج و اسد تقسیم میشدند. فرماندهانی که زیاد برای ارباع انتخاب کرده بود به ترتیب عبارت بودند از: عمروبن حریث، خالد بن عرفطه، قیس بن ولید و ابوبردة بن ابوموسی اشعری</ref> را جایگزین نظام اسباع<ref>قبل از بنیان نهادن شهر کوفه، قبایل مختلفی در فتوحات شرکت داشتند. این قبایل در جنگ تحت نظام اعشار اداره میشدند به این معنا که سعد بن ابی وقاص، لشکر خود را به ده قسدت تقسیم میکرد و برای هر قسمت فرماندهی انتخاب مینمود و در هر قسمت که به نام عشر خوانده میشد، دو یا چند قبیل یا تیرههایی از قبایل مختلف، فعالیت میکردند. پس از شهرنشین شدن لشکریان، سعد بن وقاص به دستور عمر بن خطاب، نظام اسباع را به جای نظام اعشار در کوفه تأسیس کرد. به این ترتیب که از نسبشناسان عرب دعوت کرد، قبایل و تیرههایی را که بههم نزدیک بودند در یک گروه قرار دهند. او کل جمعیت عرب کوفة را به هفت قسمت تقسیم کرد. هر قسدت به نام سبع خوانده میشد و برای هر سبع، فرماندهی تعیین شد. نعمت الله صفری فروشانی، مردمشناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> کرد، [[قبایل]] [[ربیعه]] و کنده به [[تنهایی]] یک چهارم [[جمعیت]] [[کوفه]] را به خود اختصاص داده بودند.<ref>نعمت الله صفری فروشانی، مردمشناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> «سکاسک» از تیرههای مهم [[بنیالأشرس]] در [[شام]] [[اموال]] بسیاری داشتند؛ ضمن این که برخی نیز از حضور تیرههایی از [[قبیله تجیب]] –از دیگر بطون مشهور کنده- مانند [[بنیصمادخ]]، [[بنیذی البؤن]] و [[بنیالأفطس]] در [[شام]] و [[مصر]] و [[اندلس]] خبر دادهاند.<ref>ابنخلدون، تاریخ، بیروت، داراحیا، التراث العربی، | پس از [[اسلام]] نیز، [[کوفه]] از بزرگترین مراکز حضور [[قبایل]] کنده به شمار میرفت. این [[شهر]] در [[قرن اول هجری]] [[شاهد]] حضور قبایلی مانند [[بنیمرة بن حجر]] -از بطون [[بنی معاویه الأکرمین]] و [[بنیشجره]] از [[نسل]] بنیمعاویه- بود که علاوه بر [[مسجد]] عمومی کندیان، خود دارای مسجد مستقلی در این شهر بودند. [[بنی شیطان]] نیز از دیگر قبایل مهم کنده در [[کوفه]] محسوب میشد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۱۶-۱۱۷</ref> حضور پُر رنگ کندیان در کوفه هنگامی ملموستر میشود که بنابر نقل گزارشات [[تاریخی]]، زمانی که [[زیاد بن ابیه]] -[[فرماندار کوفه]]- در [[سال ۵۰ هجری]]، [[نظام]] ارباع<ref>در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت اهل مدینه، تمیم و همدان، ربیعة و کنده و مذحج و اسد تقسیم میشدند. فرماندهانی که زیاد برای ارباع انتخاب کرده بود به ترتیب عبارت بودند از: عمروبن حریث، خالد بن عرفطه، قیس بن ولید و ابوبردة بن ابوموسی اشعری</ref> را جایگزین نظام اسباع<ref>قبل از بنیان نهادن شهر کوفه، قبایل مختلفی در فتوحات شرکت داشتند. این قبایل در جنگ تحت نظام اعشار اداره میشدند به این معنا که سعد بن ابی وقاص، لشکر خود را به ده قسدت تقسیم میکرد و برای هر قسمت فرماندهی انتخاب مینمود و در هر قسمت که به نام عشر خوانده میشد، دو یا چند قبیل یا تیرههایی از قبایل مختلف، فعالیت میکردند. پس از شهرنشین شدن لشکریان، سعد بن وقاص به دستور عمر بن خطاب، نظام اسباع را به جای نظام اعشار در کوفه تأسیس کرد. به این ترتیب که از نسبشناسان عرب دعوت کرد، قبایل و تیرههایی را که بههم نزدیک بودند در یک گروه قرار دهند. او کل جمعیت عرب کوفة را به هفت قسمت تقسیم کرد. هر قسدت به نام سبع خوانده میشد و برای هر سبع، فرماندهی تعیین شد. نعمت الله صفری فروشانی، مردمشناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> کرد، [[قبایل]] [[ربیعه]] و کنده به [[تنهایی]] یک چهارم [[جمعیت]] [[کوفه]] را به خود اختصاص داده بودند.<ref>نعمت الله صفری فروشانی، مردمشناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> «سکاسک» از تیرههای مهم [[بنیالأشرس]] در [[شام]] [[اموال]] بسیاری داشتند؛ ضمن این که برخی نیز از حضور تیرههایی از [[قبیله تجیب]] –از دیگر بطون مشهور کنده- مانند [[بنیصمادخ]]، [[بنیذی البؤن]] و [[بنیالأفطس]] در [[شام]] و [[مصر]] و [[اندلس]] خبر دادهاند.<ref>ابنخلدون، تاریخ، بیروت، داراحیا، التراث العربی، ۱۳۹۱ﻫ.ق ، ج ۲، ص۲۷۶</ref> همچنین، درباره سکونت کندیان در [[حیره]] و اندلس، به ویژه درباره تجیبیها که در اندلس دارای حکومتهای [[ملوک]] الطوائفی بودند،<ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۵، ص۶۰ و ج۳، ص۴۰۶</ref> گزارشهایی وجود دارد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۱۲-۱۱۳</ref> | ||
== نگاهی به [[تاریخ]] کنده تا [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] == | == نگاهی به [[تاریخ]] کنده تا [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] == | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
کندیان علاوه بر مسجد معروف کنده، [[مساجد]] مهم دیگری داشتند. یکی از این مسجدها مسجد سکون متعلق به بنی سکون کنده بود. این مسجد در جریان [[قیام مختار]] در سال ۶۶ه.ق محل استفاده نیروهای مختار بود.<ref>هشام جيعد، كوفة پيدايش شهر اسلامی، ترجمه ابوالحسن سرو، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۲ق، ص۳۵۷.</ref> همچنین، مسجد بنی بهدله از [[قبیله کنده]] در جنوب [[مسجد جامع]] قرار داشت. <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۸۴.</ref> علاوه بر اینها مسجد مستقلی به نام [[اشعث بن قیس]] در جنوب مسجد جامع بود. مسجد [[اشعث]] از مساجد ملعونه به شمار آمده است و در روایتی منسوب به [[امیرمؤمنان]] از [[نماز خواندن]] در آن [[نهی]] شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۴۸۳.</ref> | کندیان علاوه بر مسجد معروف کنده، [[مساجد]] مهم دیگری داشتند. یکی از این مسجدها مسجد سکون متعلق به بنی سکون کنده بود. این مسجد در جریان [[قیام مختار]] در سال ۶۶ه.ق محل استفاده نیروهای مختار بود.<ref>هشام جيعد، كوفة پيدايش شهر اسلامی، ترجمه ابوالحسن سرو، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۲ق، ص۳۵۷.</ref> همچنین، مسجد بنی بهدله از [[قبیله کنده]] در جنوب [[مسجد جامع]] قرار داشت. <ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۸۴.</ref> علاوه بر اینها مسجد مستقلی به نام [[اشعث بن قیس]] در جنوب مسجد جامع بود. مسجد [[اشعث]] از مساجد ملعونه به شمار آمده است و در روایتی منسوب به [[امیرمؤمنان]] از [[نماز خواندن]] در آن [[نهی]] شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۴۸۳.</ref> | ||
مسجد جامع کوفه، درهای متعددی داشت که به جهت حضور کندیان در ورود و خروج از یکی از دربها، آن درب، باب الکنده نامیده میشد.<ref>حسن براقی، تاریخ کوفه، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۸، ص۵۳.</ref> [[قاتلان]] امیرمؤمنان [[حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} از باب الکنده مسجد جامع گریختند.<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۵، ص۱۴۵.</ref> علاوه بر مساجد در کوفه، هر قبیلهای جبانهای<ref>جبان به معنای زمینه مسطح، صاف و بیدرخت است که به معنای گورستان استفاده شده است. این زمینها علاوه بر این که به عنوان گورستان استفاده میشد، محل تجمع قبایل هم بود.)ن. ک: هشام جیعد، کوفة پیدایش شهر اسلامی، ترجمه ابوالحسن سرو، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۲ق، ص۳۵۴) یکی از این جبانها به جبان کنده معروف بود و در جنوب کوفه قرار داشت که محل استفاده قبایل کنده و ربیع بود. جبان از ابتکارات یمنیها بود. بنابر این بیشتر جبان به قبایل یمنی تعلق داشت. (ن. ک. هشام جیعد، کوفة پیدایش شهر اسلامی، ترجمه ابوالحسن سرو، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۲ق، ص۳۴۲) </ref> داشت که به نام [[قبیله]] یا [[رئیس]] قبیله مشهور بود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱۰.</ref> [[اشعث]]، جبانه قبیله را به محض ورود به [[کوفه]] رسم کرد و زمینهای اطراف آن را بین کندیان تقسیم نمود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۱.</ref> این جبانه به جبانه کنده [[شهرت]] یافت. محله کندیان درکوفه معروف و مشهور بود. بر اساس برخی گزارشهای [[تاریخی]]، هنگامی که [[ابو هریره]] در کوفه بود، به جهت موقعیت ویژه محله کندیان، پس از [[نماز]] عشا در [[قبیله کنده]] مینشست و [[مردم]] نزدش میآمدند.<ref>ابن شاذان، الفضائل، نجف، مکتبة الحیدریة، ۱۳۸۱، ص۴۹۶؛ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، بیجا، داراحیاء الکتب العربیه، | مسجد جامع کوفه، درهای متعددی داشت که به جهت حضور کندیان در ورود و خروج از یکی از دربها، آن درب، باب الکنده نامیده میشد.<ref>حسن براقی، تاریخ کوفه، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۸، ص۵۳.</ref> [[قاتلان]] امیرمؤمنان [[حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} از باب الکنده مسجد جامع گریختند.<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۵، ص۱۴۵.</ref> علاوه بر مساجد در کوفه، هر قبیلهای جبانهای<ref>جبان به معنای زمینه مسطح، صاف و بیدرخت است که به معنای گورستان استفاده شده است. این زمینها علاوه بر این که به عنوان گورستان استفاده میشد، محل تجمع قبایل هم بود.)ن. ک: هشام جیعد، کوفة پیدایش شهر اسلامی، ترجمه ابوالحسن سرو، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۲ق، ص۳۵۴) یکی از این جبانها به جبان کنده معروف بود و در جنوب کوفه قرار داشت که محل استفاده قبایل کنده و ربیع بود. جبان از ابتکارات یمنیها بود. بنابر این بیشتر جبان به قبایل یمنی تعلق داشت. (ن. ک. هشام جیعد، کوفة پیدایش شهر اسلامی، ترجمه ابوالحسن سرو، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۲ق، ص۳۴۲) </ref> داشت که به نام [[قبیله]] یا [[رئیس]] قبیله مشهور بود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱۰.</ref> [[اشعث]]، جبانه قبیله را به محض ورود به [[کوفه]] رسم کرد و زمینهای اطراف آن را بین کندیان تقسیم نمود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۱.</ref> این جبانه به جبانه کنده [[شهرت]] یافت. محله کندیان درکوفه معروف و مشهور بود. بر اساس برخی گزارشهای [[تاریخی]]، هنگامی که [[ابو هریره]] در کوفه بود، به جهت موقعیت ویژه محله کندیان، پس از [[نماز]] عشا در [[قبیله کنده]] مینشست و [[مردم]] نزدش میآمدند.<ref>ابن شاذان، الفضائل، نجف، مکتبة الحیدریة، ۱۳۸۱، ص۴۹۶؛ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، بیجا، داراحیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ﻫ.ق ، ج۴۰، ص۶۸.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام (مقاله)|قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام]]، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> | ||
== کندیان و نقش آنان در وقایع و حوادث بزرگ [[عراق]] و دیگر [[بلاد اسلامی]] == | == کندیان و نقش آنان در وقایع و حوادث بزرگ [[عراق]] و دیگر [[بلاد اسلامی]] == |