پرش به محتوا

بنی‌کنده در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنی‌حارث بن کعب' به 'بنی حارث بن کعب'
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق')
جز (جایگزینی متن - 'بنی‌حارث بن کعب' به 'بنی حارث بن کعب')
 
خط ۶۱: خط ۶۱:


== تعاملات [[سیاسی]] – [[اجتماعی]] کنده با دیگر [[قبایل]] ==
== تعاملات [[سیاسی]] – [[اجتماعی]] کنده با دیگر [[قبایل]] ==
در کل می‌‌توان [[رفتار]] [[قبیله کنده]]<ref>مراد از کنده، بنو معاویه است و چنانچه مقصود بنی‌الأشرس باشد، به اسم یکی از آنان مثل صدف، سکون و سکاسک خوانده می‌‌شود. عبدالرحمن عبدالواحد، الیمن فی صدر الاسلام، دمشق، دارالفکر، ۱۴۰۸ ه. ق، ص۴۳.</ref> با دیگر قبایل را [[رفتاری]] خصمانه و [[خشن]] توأم با تبختر و [[خیانت]] ارزیابی کرد. چندان که گفته شده، جنگ‌های بین آنان و قبایل حضرموت آنها را نابود ساخت.<ref>یعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۶۷</ref> با این حال، وضع پیوسته بر مدار [[جنگ]] و [[خونریزی]] نمی‌گشت بلکه [[شاهد]] تعاملات سازنده و صلح‌آمیز کندیان با خود و دیگر قبایل -در عرصه‌های مختلف- نیز هستیم. به طوری که نقل شده شاخه صدف با قبایل حضرموت رابطه داشت و به آنها نامیده می‌شد.<ref>عبدالرحمن عبدالواحد الشجاع، الیمن فی صدر الاسلام، ص۴۴</ref> شاخه‌های دیگر کنده هر کدام به طور مستقل با همسایگانشان روابطی داشتند. شاخه تجیب با مَذحِج، [[روابط]] [[خویشاوندی]] داشت؛ زیرا مادرشان که به او انتساب داشتند تجیب دختر [[ثوبان]] از [[قبیله مَذحِج]] بود<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۲۹</ref>. به طور کلی کنده با مَذحِج پیوندهای [[نیکو]] برقرار کرده بود،<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲ و ۵۹۶</ref> ولی گاهی روابط آنان تیره می‌شد مثلاً [[قیس بن معدی‌کرب کندی]] [[پدر]] [[اشعث]] با آنکه هم‌پیمان مراد بود، [[عهد]] خویش را نقض کرد و با آنها جنگید و کشته شد. اشعث در صدد [[خونخواهی]] پدر برآمد، ولی [[اسیر]] شد و مجبور گشت سه‌هزار شتر فدیه دهد تا [[آزادی]] خود را به دست آورد.<ref>ابو علی اسماعیل بن القاسم القالی البغدادی، ذیل الامالی و النوادر، ص۱۴۶</ref> اشعث بار دیگر به [[بنی‌حارث بن کعب]] از مَذحِج [[نیرنگ]] زد و [[پیمان]] [[صلح]] و [[حسن همجواری]] خود را با آنان [[شکست]]، در نتیجه بار دیگر اسیر شد و قرار گردید، برای آزادی خود دویست شتر ماده [[جوان]] فدیه دهد، ولی او صد شتر داد و صد شتر دیگر را پرداخت نکرد تا این که [[اسلام]] آمد و امور [[جاهلی]] را از بین برد<ref>ابن رسته، الاعلاق النفیسه، ترجمه حسین قره چانلو، ص۲۸۱</ref>.  
در کل می‌‌توان [[رفتار]] [[قبیله کنده]]<ref>مراد از کنده، بنو معاویه است و چنانچه مقصود بنی‌الأشرس باشد، به اسم یکی از آنان مثل صدف، سکون و سکاسک خوانده می‌‌شود. عبدالرحمن عبدالواحد، الیمن فی صدر الاسلام، دمشق، دارالفکر، ۱۴۰۸ ه. ق، ص۴۳.</ref> با دیگر قبایل را [[رفتاری]] خصمانه و [[خشن]] توأم با تبختر و [[خیانت]] ارزیابی کرد. چندان که گفته شده، جنگ‌های بین آنان و قبایل حضرموت آنها را نابود ساخت.<ref>یعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۶۷</ref> با این حال، وضع پیوسته بر مدار [[جنگ]] و [[خونریزی]] نمی‌گشت بلکه [[شاهد]] تعاملات سازنده و صلح‌آمیز کندیان با خود و دیگر قبایل -در عرصه‌های مختلف- نیز هستیم. به طوری که نقل شده شاخه صدف با قبایل حضرموت رابطه داشت و به آنها نامیده می‌شد.<ref>عبدالرحمن عبدالواحد الشجاع، الیمن فی صدر الاسلام، ص۴۴</ref> شاخه‌های دیگر کنده هر کدام به طور مستقل با همسایگانشان روابطی داشتند. شاخه تجیب با مَذحِج، [[روابط]] [[خویشاوندی]] داشت؛ زیرا مادرشان که به او انتساب داشتند تجیب دختر [[ثوبان]] از [[قبیله مَذحِج]] بود<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۲۹</ref>. به طور کلی کنده با مَذحِج پیوندهای [[نیکو]] برقرار کرده بود،<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲ و ۵۹۶</ref> ولی گاهی روابط آنان تیره می‌شد مثلاً [[قیس بن معدی‌کرب کندی]] [[پدر]] [[اشعث]] با آنکه هم‌پیمان مراد بود، [[عهد]] خویش را نقض کرد و با آنها جنگید و کشته شد. اشعث در صدد [[خونخواهی]] پدر برآمد، ولی [[اسیر]] شد و مجبور گشت سه‌هزار شتر فدیه دهد تا [[آزادی]] خود را به دست آورد.<ref>ابو علی اسماعیل بن القاسم القالی البغدادی، ذیل الامالی و النوادر، ص۱۴۶</ref> اشعث بار دیگر به [[بنی حارث بن کعب]] از مَذحِج [[نیرنگ]] زد و [[پیمان]] [[صلح]] و [[حسن همجواری]] خود را با آنان [[شکست]]، در نتیجه بار دیگر اسیر شد و قرار گردید، برای آزادی خود دویست شتر ماده [[جوان]] فدیه دهد، ولی او صد شتر داد و صد شتر دیگر را پرداخت نکرد تا این که [[اسلام]] آمد و امور [[جاهلی]] را از بین برد<ref>ابن رسته، الاعلاق النفیسه، ترجمه حسین قره چانلو، ص۲۸۱</ref>.  


چنین به نظر می‌رسد [[خیانت]] در [[تاریخ]] [[خاندان]] [[معدی‌کرب بن جبله]]، قبل و بعد از اسلام، امری رایج بوده است: [[فروة بن مسیک مرادی]] هم‌پیمان با کنده بود، ولی آنان به وی خیانت کرده؛ او را [[یاری]] ندادند. [[اشعث]] در جریان [[ارتداد]] [[قبایل]] جنوب، پس از [[شکست]] از [[زیاد بن لبید بیاضی]] [[پیمان]] صلحی با وی بست و به [[قوم]] خود خیانت کرد.<ref>واقدی، کتاب الرده، تحقیق یحیی الجبوری، ص۲۱۱</ref>
چنین به نظر می‌رسد [[خیانت]] در [[تاریخ]] [[خاندان]] [[معدی‌کرب بن جبله]]، قبل و بعد از اسلام، امری رایج بوده است: [[فروة بن مسیک مرادی]] هم‌پیمان با کنده بود، ولی آنان به وی خیانت کرده؛ او را [[یاری]] ندادند. [[اشعث]] در جریان [[ارتداد]] [[قبایل]] جنوب، پس از [[شکست]] از [[زیاد بن لبید بیاضی]] [[پیمان]] صلحی با وی بست و به [[قوم]] خود خیانت کرد.<ref>واقدی، کتاب الرده، تحقیق یحیی الجبوری، ص۲۱۱</ref>
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش