بحث:حضرت زینب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←رشادت و شجاعت
(صفحهای تازه حاوی «== خصائص و ویژگیها == سرسلسله زنان شجاع نهضت امام حسین {{ع}} زینب کبری {{س}} است. او خداشناسی بود<ref>در دوران کودکی روزی در آغوش پدر بود، علی {{ع}} از او پرسید: بگو یک، زینب جواب داد یک فرمود بگو دو، زینب عرض کرد، پدر عزیزم زبانی که به گفتن خدای ی...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[زینب]] {{س}} پا به پای [[امام حسین]] {{ع}} در [[نهضت عاشورا]] آمد. او پسرش [[عون]]<ref>رموز الشهادة (نفس المهموم، ص۱۴۵) شیخ عباس قمی به نقل از مقاتل الطالبیین.</ref> را پیشکش [[برادر]] برده بود، اگر حسین {{ع}} [[شهید]] شد زینب هم با [[اسارت]] خود خط سرخ [[شهادت]] را پیمود، کاروان [[اهل بیت]] را به رهبری امام سجاد {{ع}} به [[مدینه]] رسانید<ref>کورت فریشلر نویسنده توانمند آلمانی در کتاب امام حسین و ایران مینویسد: زینب با همه اینها، مسئولیت اداره امور اسیران را داشت و قبل از این که در محاضر برای سخنرانی حاضر شود همه کودکان را دقت میکرد که گم نشوند، خود غذای کودکان را میداد و تطبیق میکرد احدی از کودکان بیغذا نماند و بعضی اوقات حتی یک لقمه برای خود او نمیماند... (ص ۴۷۷).</ref>؛ چراکه او عقیله [[بنی هاشم]] بود و یادگار [[حیدر]]<ref>از زمانی که زینب کبری {{س}} آن نطق را در مجلس خلیفه اموی ایراد کرد، این که نزدیک چهار قرن میگذرد و هنوز مورخان حیرت میکنند که چگونه یزید بن معاویه تحت تأثیر سخنان زینب قرار گرفته بود و سکوت انتخاب نموده بود، این سکوت و تحمل خلیفه ناشی از حمایت خداوند از زینب بود....</ref>.<ref>[[ملیحه خادری|خادری، ملیحه]]، [[زنان در نهضت عاشورا (مقاله)|مقاله «زنان در نهضت عاشورا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]] ص ۴۳.</ref> | [[زینب]] {{س}} پا به پای [[امام حسین]] {{ع}} در [[نهضت عاشورا]] آمد. او پسرش [[عون]]<ref>رموز الشهادة (نفس المهموم، ص۱۴۵) شیخ عباس قمی به نقل از مقاتل الطالبیین.</ref> را پیشکش [[برادر]] برده بود، اگر حسین {{ع}} [[شهید]] شد زینب هم با [[اسارت]] خود خط سرخ [[شهادت]] را پیمود، کاروان [[اهل بیت]] را به رهبری امام سجاد {{ع}} به [[مدینه]] رسانید<ref>کورت فریشلر نویسنده توانمند آلمانی در کتاب امام حسین و ایران مینویسد: زینب با همه اینها، مسئولیت اداره امور اسیران را داشت و قبل از این که در محاضر برای سخنرانی حاضر شود همه کودکان را دقت میکرد که گم نشوند، خود غذای کودکان را میداد و تطبیق میکرد احدی از کودکان بیغذا نماند و بعضی اوقات حتی یک لقمه برای خود او نمیماند... (ص ۴۷۷).</ref>؛ چراکه او عقیله [[بنی هاشم]] بود و یادگار [[حیدر]]<ref>از زمانی که زینب کبری {{س}} آن نطق را در مجلس خلیفه اموی ایراد کرد، این که نزدیک چهار قرن میگذرد و هنوز مورخان حیرت میکنند که چگونه یزید بن معاویه تحت تأثیر سخنان زینب قرار گرفته بود و سکوت انتخاب نموده بود، این سکوت و تحمل خلیفه ناشی از حمایت خداوند از زینب بود....</ref>.<ref>[[ملیحه خادری|خادری، ملیحه]]، [[زنان در نهضت عاشورا (مقاله)|مقاله «زنان در نهضت عاشورا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]] ص ۴۳.</ref> | ||
== نقشآفرینی ویژه در قیام حسینی == | |||
وقتی [[امام حسین]] {{ع}} پس از امتناع از بیعت با یزید، از [[مدینه]] به قصد [[مکّه]] خارج شد، [[زینب]] نیز با این دو [[فرزند]]، همراه [[برادر]] گشت. در طول [[نهضت عاشورا]]، نقش فداکاریهای عظیم [[زینب]]، بسیار بود. [[سرپرست]] کاروان [[اسیران]] [[اهل بیت]] و [[مراقبت]] کننده از [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} و افشاگر ستمگریهای [[حکام]] [[اموی]] با خطبههای آتشین بود. [[زینب]]، هم دختر [[شهید]] بود، هم خواهر [[شهید]]، هم مادر [[شهید]]، هم عمّه [[شهید]]. پس از [[عاشورا]] و در [[سفر]] [[اسارت]]، در [[کوفه]] و [[دمشق]]، خطابههای آتشینی ایراد کرد و رمز بقای [[حماسه]] [[کربلا]] و [[بیداری]] [[مردم]] گشت. پس از بازگشت به [[مدینه]] نیز، در مجالس ذکری که برای [[شهدای کربلا]] داشت، به سخنوری و افشاگری میپرداخت. وی به "قهرمان [[صبر]]" [[شهرت]] یافت. | |||
در سال ۶۳ و به [[نقلی]] ۶۵ هجری درگذشت. قبرش در زینبیّه (در سوریّه کنونی) است. برخی نیز معتقدند مدفن او در [[مصر]] است. در [[کتاب]]"[[خیرات]] الحسان" آمده است: در [[مدینه]] قحطی پیش آمد. [[زینب]] همراه شوهرش [[عبد الله بن جعفر]] به [[شام]] کوچ کردند و قطعه زمینی داشتند. [[زینب]] در همانجا در سال ۶۵ هجری درگذشت و در همان مکان [[دفن]] شد<ref>درباره زندگینامه حضرت زینب، از جمله ر. ک: بطله کربلا عایشه بنت الشاطی، که با نام زینب، بانوی قهرمان کربلا به قلم حبیب الله چایچیان و مهدی آیت الله زاده ترجمه شده است.</ref>. | |||
بارزترین بُعد [[زندگی]] [[حضرت زینب]]، همان پاسداری از [[فرهنگ عاشورا]] بود که با [[خطابه]] هایش، [[پیام]] خون حسین {{ع}} را به جهانیان رساند. در این زمینه، نوشتهها و سرودههای بسیاری است. | |||
خود [[زینب]] نیز از [[فصاحت]] و [[ادب]] برخوردار بود. در هنگام دیدن سر بریده [[برادر]]، خطاب به او چنین سرود: {{متن حدیث|یا هلالا لمّا استتمّ کمالا}}. بعدها هم در سوگ [[حسین]] {{ع}} اشعاری سرود، با این مطلع: {{متن حدیث|علی الطّف السّلام و ساکنیه...}}: [[سلام]] بر [[کربلا]] و بر آرمیدگان آن دشت، که روح خدا در آن قبّهها و بارگاههاست. جانهای افلاکی و [[پاکی]] که در [[زمین]] خاکی، [[مقدّس]] و متعالی شدند، آرامگاه جوانمردانی که [[خدا]] را پرستیدند و در آن دشتها و هامونها خفتند. سرانجام، گورهای خاموششان را قبّههایی افراشته در برخواهد گرفت، و بارگاهی خواهد شد، دارای صحنهای گسترده و باز<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۳۴؛ [[ملیحه خادری|خادری، ملیحه]]، [[زنان در نهضت عاشورا (مقاله)|مقاله «زنان در نهضت عاشورا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]] ص ۴۳.</ref>. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |