ثروتاندوزی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
این بدان معناست که همانگونه که بینشها و نگرشها در انسان تاثیر میگذارد و [[رفتارها]] و کردارها را دگرگون میکند، همچنین رفتارها و کردارهای نادرست و [[ناهنجار]] و [[افراطی]] میتواند اندکاندک در یک فرآیند نگرش و [[بینش]] [[انسانی]] را نسبت به هستی دگرگون کند. | این بدان معناست که همانگونه که بینشها و نگرشها در انسان تاثیر میگذارد و [[رفتارها]] و کردارها را دگرگون میکند، همچنین رفتارها و کردارهای نادرست و [[ناهنجار]] و [[افراطی]] میتواند اندکاندک در یک فرآیند نگرش و [[بینش]] [[انسانی]] را نسبت به هستی دگرگون کند. | ||
اینگونه است که در [[آیات قرآن]] گاه تکاثر و [[ثروتاندوزی]] به سبب نوع بینش و نگرش نادرست انسان به هستی و نادیده گرفتن [[ربوبیت]] و پروردگاری [[خداوند]] است و گاه دیگر تکاثر را عامل [[تغییر]] نگرش و بینش انسان بر میشمارد تا اینگونه، از تاثیر و تاثر بینشها در نگرشها، و نگرشها در بینشها خبر دهد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن (مقاله)|تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن]].</ref> | اینگونه است که در [[آیات قرآن]] گاه تکاثر و [[ثروتاندوزی]] به سبب نوع بینش و نگرش نادرست انسان به هستی و نادیده گرفتن [[ربوبیت]] و پروردگاری [[خداوند]] است و گاه دیگر تکاثر را عامل [[تغییر]] نگرش و بینش انسان بر میشمارد تا اینگونه، از تاثیر و تاثر بینشها در نگرشها، و نگرشها در بینشها خبر دهد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن (مقاله)|تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن]].</ref> | ||
==تکاثرگرایی به جای کوثرگرایی== | |||
[[انسان]] به اموری به عنوان نیازهای طبیعی و ابتدایی نیازمند است. غذا و [[امنیت]] و [[همسر]] و مانند آنها از ابتداییترین [[نیازهای بشر]] است. اصولا انسان در معنای [[خوشبختی]] و [[سعادت]] تنها به دو مولفه و عنصر اصلی [[آسایش]] و [[آرامش]] توجه دارد و اگر این دو امر تأمین شود، خود را [[خوشبخت]] عالم میداند. | |||
آسایش به معنای تأمین مواد غذایی، [[مسکن]] و [[خانه]]، ابزارهای کار و آسان کردن آن، چون انواع ماشینهای حمل و نقل، رختشویی، پخت و پز، گرمایشی و سرمایشی، ارتباطی و مانند آنها است. از آن جایی که تأمین این امور نیازمند [[پول]] و [[ثروت]] است، انسان گرایشی به [[ثروت اندوزی]] و [[کسب مال]] و ثروت پیدا میکند تا در تأمین این ابزارهای آسایشی [[ناتوان]] و [[درمانده]] نباشد. اما این [[گرایش]] گاه چنان شدید میشود که به یک [[بیماری]] به عنوان بیماری کنز و [[تکاثر]] تبدیل میشود.<ref>سورههای تکاثر و همزه؛ توبه، آیه ۳۴</ref> و [[کنز اندوزی]] و تکاثرگرایی به عنوان یک بیماری به این معناست که خود داشتن ثروت و گردآوری و شمارش اعداد ثروت و [[مال]] به یک امر [[محبوب]] و [[هدف]] اصلی تبدیل شده و حتی شخص نه تنها حاضر به [[بخشش]] آن به دیگری نیست، بلکه حاضر نیست تا به خودش [[هزینه]] کند. | |||
[[خداوند]] بیان میکند که برخی از [[انسانها]] چنان به اموری علاقه مند میشوند که [[محبت]] به آن چیز حتی از [[محبت به خدا]] نیز فراتر میرود: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ}}<ref>«و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی میگزینند و آنها را چنان دوست میدارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بتها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) مینگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref> | |||
از جمله مواردی که انسان بسیار [[دوست]] میدارد، [[دوستی مال]] و [[ثروت]] است. همین [[محبت]] زیادی به [[مال]] و اموری غیر از [[محبت خدا]] موجب میشود که مسیر [[زندگی]] [[انسان]] به طور کامل [[تغییر]] کند،<ref>آل عمران، آیه ۱۴ و آیات دیگر</ref> اینان به جای آنکه [[خداوند]] را [[هدف]] و [[محبوب]] خود قرار دهند و در مسیر خدایی شدن گام بردارند،<ref>آل عمران، آیات ۳۱ و ۳۲؛ بقره، آیه ۱۶۵</ref> به سمت این امور میروند و پشت به [[خدا]] به سمت این محبوبهای میروند تا جایی که نفس خودشان را خدا و [[معبود]] خویش قرار میدهند.<ref>فرقان، آیه ۴۳؛ جاثیه، آیه ۲۳</ref> | |||
اینان در مال [[دوستی]] [[افراط]] میکنند، چنان که دیگر [[آخرت]] را در همین [[دنیا]] و [[آسایش]] [[ابدی]] را در همین جا میجویند. از همین روست که به جای [[کوثر]] که زیادی در خیر است، در [[تکاثر]] یعنی زیاد در [[دنیاگرایی]] [[سرمایهگذاری]] میکنند؛ شکی نیست که دنیا خود مزرعه و کشتزار و مقدمه ای برای آخرت است و این کشت و کار ما در آخرت درو میشود و اگر بخواهیم در دنیا آن را درو کنیم مانند محصول نارس را درو کردن است. از این روست که [[اهل]] تکاثر میوه خام و نارس دنیا را میخورند و با هر لذتی که میبرند یک تلخی نیز نوش [[جان]] میکنند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونه ثروت خود را افزایش دهیم (مقاله)|چگونه ثروت خود را افزایش دهیم]].</ref> | |||
==تقسیم روزی در دنیا== | |||
بر اساس [[آموزههای قرآنی]] روزی هر [[آفریده]] ای از جمله هر [[انسانی]] تقسیم شده است. خداوند برای هر چیزی از جمله [[رزق]] خزائنی قرار داده و به میزانی که [[حکمت الهی]] و مصحلت مخلوق است به او میدهد.<ref>حجر، آیه ۲۱؛ منافقون، آیه ۷</ref> بنابراین، هر انسانی آن چه روزیاش باشد به او خواهد رسید و تلاش بیشتر او نتیجه بیش تری نخواهد داشت. | |||
افزون بر این باید توجه داشت که خیر هر کسی آن است که به او میرسد و از آن برای تعالی و [[تکامل]] خویش بهره میبرد. ممکن است کسی بسیار بیاندوزد ولی هیچ بهره ای [[نبرد]]؛ زیرا هزار [[درد]] و [[بیماری]] دارد و یا [[ناتوان]] است که از [[ثروت]] میلیاردی خود بهره برد. این گونه است که تنها تکاثرگری است که نه خود میتواند بخورد و بهره گیرد بلکه یا [[دزدی]] به [[غارت]] برد یا [[وارث]] بخورد بیآنکه از [[سود دنیوی]] آن بیبهره بوده و هیچ بهره ای نیز در [[آخرت]] برای خود نیاندوخته است. | |||
اگر [[انسان]] بداند که [[خداوند]] به هر کسی به میزانی که [[حکمت]] و مصحلت اقتضا میکند میدهد، دیگر نمیبایست خود را به [[رنج]] افکند و بیش از اندازه [[حرص]] زند. خداوند براساس همان حکمت و [[مصلحت]] گاهی به شخص بیشتر یا کمتر میدهد، یا حتی گاهی به دیگری بیش از اندازه میدهد و درباره دیگری خیلی کمتر میدهد، تا آزمونی برای دو طرف باشد؛ یعنی ببیند که آیا دارنده بیشتر به کمتر از خود کمک میکند و [[اطعام]] مینماید یا آنکه آن را کنز میکند بیآنکه خود استفاده ای برد؛ زیرا [[احسان]] و [[انفاق]] و اطعام در [[مکتب الهی]] به معنای بهرهمندی شخص از آن [[مال]] است؛ زیرا این گونه در بانک [[الهی]] برای آخرت خود ذخیره میکند؛ اما آن چه که خود در این [[دنیا]] خورد که بر باد رفت و چیزی نماند مگر آنکه با آن خوردن به عبادتی پرداخته و کاری برای [[خلق]] انجام داده باشد، و اما آن چیزی که [[خیرات]] و مبرات کرد برای او در نزد خداوند ذخیره میشود و باقی میماند.<ref>{{متن قرآن|مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} «آنچه نزد شماست پایان مییابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام میدادند خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۶.</ref> | |||
خداوند میفرماید که انسان باید به این نکته توجه کند که [[دارایی]] و نداریی به معنای [[اکرام]] و [[اهانت]] نیست؛ پس آنکه دارد به مفهوم اکرام [[خدا]] نیست و آنکه ندارد در نزد خداوند [[خوار]] نیست.<ref>فجر، آیات ۱۵ و ۱۶</ref>پس [[انسان]] نمیبایست به داشتهها و داراییهای خود بیش از اندازه سرمست و [[فرح]] و شاد شود؛ چنان که نمیبایست در پس نداری [[اندوهگین]] و [[نومید]] شود. | |||
البته از آیاتی از جمله [[آیه]] ۳۶ [[سوره روم]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ}} «و چون به مردم بخشایشی بچشانیم بدان شادمان میگردند و اگر برای کارهایی که کردهاند بلایی به آنان برسد ناگاه نومید میگردند» سوره روم، آیه ۳۶.</ref> به دست میآید که انسان گاه به نداری و مصیبتی دچار میشود که ریشه در رفتارهای [[باطل]] و غلط خود دارد؛ زیرا یکی از عوامل کاهش و افزایش روزی [[بیتقوایی]] است.<ref>اعراف، آیه ۹۶؛ نحل، آیه ۱۱۲</ref> پس اگر دچار نداری شد باید نگاه کند و به درمان بیتقوایی خود بپردازد؛ زیرا چنان که گفته شد یکی از علل دارا و نداری افراد به مسأله [[حکمت]] باز میگردد که از جمله [[حکمتها]] این است که انسان را بیدار کند و زمینه [[توبه]] و [[استغفار]] را فراهم آورد. از این روست که با کارهایی که انسان انجام میدهد از جمله بیتقوایی، فسادی در [[زمین]] و [[آسمان]] و دریا و خشکی و از جمله [[زندگی]] شخص و یا [[جامعه]] ایجاد میشود که تا [[مردم]] توبه و استغفار کنند و راه درست را بیابند و به سوی [[حق]] بازگردند.<ref>{{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}} «برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.</ref> | |||
از [[آیات قرآنی]] از جمله آیه ۳۸ سوره روم به دست میآید که انسان اگر [[حقوق مالی]] خود را به ویژه درباره [[خویشان]] و [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] انجام ندهد، گرفتار تنگ روزی میشود و [[خداوند]] او را این گونه [[تنبیه]] میکند. البته [[خداوند]] بسیار [[رحمان]] و [[رحیم]] است که [[انسان]] را در این [[دنیا]] تنبیه میکند تا بیدار شود؛ چنان که رحمان و رحیم است؛ چراکه تنها بخشی کوچک از بازتاب [[زشت]] اعمالش را به او نشان میدهد و او را تنبیه میکند و اگر میخواست هم آن چه میکند را به عنوان واکنش کنش او نشان دهد که وضعیت فلاکت باری پیدا میکرد.<ref>روم، ایه ۴۱</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونه ثروت خود را افزایش دهیم (مقاله)|چگونه ثروت خود را افزایش دهیم]].</ref> | |||
==[[رباخواری]] عامل کاهش روزی== | |||
یکی از عللی که موجب کاهش روزی میشود، [[ربا خواری]] است. رباخوار با [[نزول]] [[خواری]] خود نه تنها به [[مال]] خویش نمیافزاید بلکه مال خویش را در یک فرآیندی از دست میدهد و در همین دنیا به انواع [[مصیبتها]] و بلایای سخت درمان [[مبتلا]] میشود. خداوند رباخوار را [[دشمن]] خود معرفی میکند که به [[جنگ]] [[خدا]] آمده است.<ref>{{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}} «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref> | |||
چنین شخصی به دلیل [[اعلان]] رسمی جنگ با خدا، میبایست خود را آماده همه [[بلایا]] و مصیبتها کند؛ زیرا [[سلامتی جسم]] و [[روح]] [[عنایت الهی]] است و چون رباخوار به جنگ رسمی خداوند رفته، نخستین پاتک خداوند به او این است که [[سلامت جسم]] و روح را از او میگیرد و او را به [[جنون]] و دیوانگی مبتلا میکند که نخستین علائم و نشانههای آن [[افسردگی]] و دلمردگی است. | |||
از نظر [[قرآن]] بر اساس [[آیه]] ۴۱ [[سوره روم]] که درسیاق مسأله [[ربا]] مطرح شده میتوان گفت که بسیاری از بلایای [[اجتماعی]] و [[فساد در زمین]] به دلیل، همین رویه شوم رباخواری است؛ زیرا این [[عمل زشت]] در جایی ریشه میداوند که [[مردم]] در مسیر [[باطل]] قرار گرفتهاند و حاضر به [[احسان]] و [[انفاق]] و [[پرداخت زکات]] [[مال]] خود نیستند. همچنین هر ربادهنده ای یک [[ربا]] گیرنده ای دارد که هر دو با این کار خود و [[خانواده]] را به [[بلا]] و [[مصیبت]] دچار میکنند. این گونه است که باید گفت که بسیاری از [[بیماریها]] و [[مشکلات]] و دردها و مصیبتهای [[جامعه]] به دلیل همین [[فرهنگ]] [[رباخواری]] پدیدار میشود. | |||
رباخوار [[گمان]] میکند که با رباخواری [[سود]] و بهره ای گرفته و به مال و [[ثروت]] خویش افزوده است، در حالی که چنین نیست و در [[حقیقت]] سوراخ [[دعا]] گم کرده است؛ زیرا او با این کارش هرگز به ثروت خود در واقع نیافزوده است؛ چراکه داشتن مال و ثروت و [[تکاثر]] آن به معنایی بهرهمندی از آن نیست. از این روست که [[خداوند]] در باره این مال و ثروت تعبیر به خیر نمیکند، بلکه آن را [[شر]] میداند؛ یعنی نعمتی است که خودش بلای [[جان]] شخص میشود و شخص هیچ خیری از آن نمیبرد؛ چراکه خیر به معنای امری است که [[انسان]] از آن سود میبرد و برای [[رشد]] و [[آسایش]] و [[آرامش]] خویش بهره میگیرد. رباخوار تنها بر ثروت خود میاندوزد و هیچ خیری در [[دنیا]] و [[آخرت]] از آن نمیبیند؛ زیرا با ابزار [[باطل]] و مال [[حرام]] خیری نمیتوان کسب کرد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونه ثروت خود را افزایش دهیم (مقاله)|چگونه ثروت خود را افزایش دهیم]].</ref> | |||
==[[زکات]] راه افزایش ثروت== | |||
خداوند هر گاه از امری [[نهی]] میکند و آن را به عنوان منکر معرفی میکند، [[جایگزینی]] نیز معرفی مینماید؛ زیرا اگر یک امر طبیعی و برای برآورد یک نیاز طبیعی باشد، لازم است که جایگزینی در همان حد یا حتی آسانتر و بهتر معرفی کند که هم قابل دسترسی همگانی باشد و هم [[برکات]] و اثار آن بیشتر باشد. به عنوان نمونه [[حضرت لوط]]{{ع}} [[مردم]] را از هم جنس [[بازی]] باز میداشت و در همان حال جایگزین عینی معرفی کرده و فرموده است که این [[دختران]] من.<ref>هود، آیه ۷۸؛ حجر، آیات ۷۰ و ۷۱</ref> | |||
از آن جایی که [[انسان]] نیازمند [[مال]] و [[ثروت]] برای [[آسایش]] است و حتی فقدان آن نیز موجب آرامشزدایی میشود، [[خداوند]] وقتی از [[ربا]] به عنوان راه [[باطل]] و نادرست برای [[ثروت اندوزی]] یاد میکند، جایگزین مناسبی نیز قرار میدهد که همان [[زکات]] است؛ زکات در لغت به معنای نمو و [[رشد]] است؛ چنان که واژه ربا به عنوان پرورش دادن است. پس اگر رشد و نموی را در ثروت بخواهیم میبایست زکات پرداخت کرده و [[واجبات مالی]] خود را ادا کنیم نه این که با دادن [[پول]] به دیگری و [[رباخواری]] و [[نزول]] [[خواری]] آن را افزایش دهیم که در اصل کاهش دادن است. | |||
شگفت این که ظاهر هر دو کار یعنی زکات و ربا خلاف یک دیگر است؛ یعنی ظاهر زکات دادن بخشی از مال بیهیچ سودی به دیگری است، در حالی که دادن ربا در ظاهر دادن پول و گرفتن زیادتر در هنگام پس گرفتن است. | |||
اما از نظر [[قرآن]]، زکات با آنکه ظاهر از دست دادن مال است، در [[باطن]] افزایش ثروت و مال است؛ و ربا با آنکه ظاهرش افزایش مال است، در باطن کاهش مال وثروت است؛ زیرا [[برکت]] و افزایش را خداوند میدهد نه دیگری. | |||
خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> | |||
پس بر اساس این [[آیه]]، افراد سطحی و کوتهبین، ثروت حاصل از ربا را افزایش مال میپندارند، اما در پیشگاه [[خدا]] چیزی بر مال آنها افزوده نمیشود، بلکه، زکات، در راه خداست که ثروت را افزایش میدهد. | |||
[[امام باقر]]{{ع}} فرموده اند: {{متن حدیث|وَ الزَّكَاه تَزِيدُ فِي الرِّزْق}}؛ زکات موجب افزایش روزی میشود.<ref>أمالی شیخ طوسی، ص۲۹</ref> این همان مفهوم [[برکت]] است که در [[آیات]] و [[روایات]] بیان شده است. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|عَلَي كُلِّ جُزْءٍ مِنْ اَجْزَائِكَ زَكَاةٌ وَاجِبَةٌ للهِ عزَّوجلَّ بَلْ عَلَي كُلِّ شَعْرَةٍ، بَلْ عَلَي كُلِّ لَحْظَةٍ! فَزَكَاةُ الْعَيْنِ النَّظَرُ بِالْعِبرَةِ وَ الْغَضُّ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَا يُضَاهِيهَا وَ زَكاةُ الْاُذُنِ اسْتِماعُ الْعِلْمِ وَ الْحِكمَةِ وَ الْقُرْآنِ و فوائد الدين من الحكمة و الموعظة و النصيحة و ما فيه نجاتك بالاعراض عما هو ضده من الكذب و الغيبة و اشباهها...}}؛ بر هر جزئی از اجزای بدن تو دادن زکاتی در راه [[خدای بزرگ]] [[واجب]] است، بلکه بر هر تار مویی، پس [[زکات]] چشم، نگریستن برای [[عبرت گرفتن]] است، و چشم [[پوشیدن]] از نامحرم و شهوات، زکات گوش، شنیدن [[علم]] و [[حکمت]] و [[قرآن]] است، و حکمتهای مفید [[دینی]] و [[پند]] و [[اندرز]] نجاتبخش، بهمراه دوری گزیدن از آنچه بر ضد اینهاست، یعنی [[دروغ]] و [[غیبت]] و نظایر آنها، زکات زبان، اندرز دادن به [[مسلمانان]] و بیدار کردن غافلان است، و ذکر و [[تسبیح]] بسیار گفتن، زکات دست، [[بخشندگی]] و [[سخاوت]] است از آنچه [[خدا]] به تو انعام کرده است، و بکار گرفتن آن در [[نوشتن]] [[علوم]]، و رهنمودهایی که مسلمانان در [[طاعت]] [[خدای متعال]] از آنها بهرهمند شوند؛ و همچنین به کار نبردن آن در هر کار بد و هر [[اقدام]] [[شر]]، زکات پا، [[کوشش]] در انجام [[دادن حقوق]] خدای متعال است، یعنی رفتن به دیدن [[صالحان]]، و حضور در [[مجالس ذکر]]، و کوشش در [[اصلاح امور]] [[مردمان]]، و [[صله رحم]]، و [[جهاد]]، و هر چه [[صلاح]] [[قلب]] و [[سلامت]] [[دین]] تو در آن باشد».<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۱۰</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونه ثروت خود را افزایش دهیم (مقاله)|چگونه ثروت خود را افزایش دهیم]].</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۴۷: | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تکاثر مسابقه برای زراندوزی (مقاله)|'''تکاثر مسابقه برای زراندوزی''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تکاثر مسابقه برای زراندوزی (مقاله)|'''تکاثر مسابقه برای زراندوزی''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن (مقاله)|'''تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن (مقاله)|'''تکاثر و ثروتاندوزی و زیانهـای آن''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونه ثروت خود را افزایش دهیم (مقاله)|'''چگونه ثروت خود را افزایش دهیم''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |