نقش دولت در اقتصاد: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
توجه به [[حقوق مردم]] در [[بیت المال]] و دقت در رساندن حقشان به طور کامل به آنان، نکته بسیار عمیقی است که باید کسانی که [[پیروی]] از الگوی [[حکومت علوی]] را در سر میپرورانند از امامشان بیاموزند. حقی را که [[خداوند]] برای مردم قرار داده است با بهانههایی نظیر [[فسق]] و [[نفاق]] نمیتوان از آنان دریغ نمود. در بلندای نظر [[امیرمؤمنان]]، بهای [[ایمان]] در ظرفهای کوچک [[دنیایی]] نمیگنجد. [[سنت نبوی]] و [[سیره علوی]] سفره [[رحمت خداوند]] را آن چنان گسترده میدانند که برای تمامی [[مخلوقات]] خداوند در آن [[نصیبی]] است. از این رو علی {{ع}} از پیروانش میخواهد که این [[حق الهی]] را [[پاس]] دارند و خود را به این [[صبغه]] کریمانه [[الهی]] بیارایند. امام خطاب به کژاندیشان [[خوارج]]، سنت نبوی را چنین یادآور میشود: | توجه به [[حقوق مردم]] در [[بیت المال]] و دقت در رساندن حقشان به طور کامل به آنان، نکته بسیار عمیقی است که باید کسانی که [[پیروی]] از الگوی [[حکومت علوی]] را در سر میپرورانند از امامشان بیاموزند. حقی را که [[خداوند]] برای مردم قرار داده است با بهانههایی نظیر [[فسق]] و [[نفاق]] نمیتوان از آنان دریغ نمود. در بلندای نظر [[امیرمؤمنان]]، بهای [[ایمان]] در ظرفهای کوچک [[دنیایی]] نمیگنجد. [[سنت نبوی]] و [[سیره علوی]] سفره [[رحمت خداوند]] را آن چنان گسترده میدانند که برای تمامی [[مخلوقات]] خداوند در آن [[نصیبی]] است. از این رو علی {{ع}} از پیروانش میخواهد که این [[حق الهی]] را [[پاس]] دارند و خود را به این [[صبغه]] کریمانه [[الهی]] بیارایند. امام خطاب به کژاندیشان [[خوارج]]، سنت نبوی را چنین یادآور میشود: | ||
... میدانید که [[رسول الله]] {{صل}}... دست کسی را که مرتکب دزدی شده بود قطع کرد و زناکار غیر محصن را تازیانه زد؛ ولی سهمی را که از [[غنایم]] نصیبشان میشد به آنان پرداخت و [[رخصت]] داد که با [[زنان]] [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنند. [[رسول الله]] {{صل}} آنان را به سبب گناهی که مرتکب شده بودند، [[مؤاخذه]] کرد و حد [[خدا]] را بر ایشان جاری ساخت؛ ولی از سهمی که [[اسلام]] برایشان معین کرده بود، منعشان ننمود و نامشان را از میان [[مسلمانان]] نزدود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۲۸.</ref> | ... میدانید که [[رسول الله]] {{صل}}... دست کسی را که مرتکب دزدی شده بود قطع کرد و زناکار غیر محصن را تازیانه زد؛ ولی سهمی را که از [[غنایم]] نصیبشان میشد به آنان پرداخت و [[رخصت]] داد که با [[زنان]] [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنند. [[رسول الله]] {{صل}} آنان را به سبب گناهی که مرتکب شده بودند، [[مؤاخذه]] کرد و حد [[خدا]] را بر ایشان جاری ساخت؛ ولی از سهمی که [[اسلام]] برایشان معین کرده بود، منعشان ننمود و نامشان را از میان [[مسلمانان]] نزدود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۲۸.</ref> | ||
===عمران و آبادی=== | |||
[[حکمت]] [[علوی]] به [[پیروی]] از تعلیمات [[الهی]]، [[انسانها]] را [[مأمور]] [[عمران]] و آبادی [[زمین]] و بهرهمندی از آن میداند. در باره [[وظیفه]] [[آدم]] {{ع}} پس از [[هبوط]] به زمین میفرماید: | |||
{{متن حدیث|فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ لِيَعْمُرَ أَرْضَهُ بِنَسْلِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۱.</ref>؛ «[[خداوند]] آدم {{ع}} را پس از [[توبه]] به زمین فرود آورد، تا با [[نسل]] او زمین خود را آباد گرداند». | |||
[[امام]] برای به فعلیت رساندن وظیفه یادشده به دست [[مردم]]، [[دولت]] را موظف به آباد کردن زمین مینماید. از این رو در ابتدای [[نامه]] خود به مالک، یکی از [[وظایف]] اصلی او را آباد کردن [[مصر]] برمیشمارد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | |||
[[حکومت علوی]] با [[درک]] توان بخش خصوصی در آبادکردن زمین، [[مسئولیت]] عمده دولت را [[حمایت]] از این بخش و کاستن از موانع بر سر راه [[تولید]] میداند. از این رو به مالک مینویسد که [[خراج]] را طوری تنظیم کند که مانع تولید نشود و به امور بازرگانان و صنعتگران توجه خاصی مبذول داشته، به آنان کمک نماید<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | |||
[[امام علی]] {{ع}} برای حمایت از بازار - همانند [[زمان پیامبر]] - به ساختن بازار [[اقدام]] کرده و سپس آن را در [[اختیار]] [[تجار]] قرار داده است<ref>عاملی، سیدجعفر مرتضی، بازار در سایه حکومت اسلامی، ص۲۷.</ref>. از ایشان [[روایت]] شده است که از حجرههای بازار کرایه نمیگرفت<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۰۰؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۹.</ref>. در روایتی دیگر آمده است که از گرفتن اجاره [[کراهت]] داشت<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۸۳. </ref>. در نامهای به [[قرظة بن کعب انصاری]] [[کارگزار]] بهقباذات<ref>اسم سه منطقه در بغداد بوده است که از طریق شط فرات مشروب میشدند. اهالی آن منسوب به قباد بن فیروز، پدر انوشیروانند. (ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص۱۷۶- ۱۷۷).</ref> به او سفارش میکند در لایروبی نهرها به کشاورزان کمک نماید. [[بلاذری]] نامه [[حضرت]] را چنین گزارش کرده است: | |||
اما بعد؛ گروهی از مردم منطقه [[مأموریت]] تو نزد من آمدند و یادآوری کردند که نهری از آنها پنهان و از بین رفته است و در صورتی که آن نهر را حفر نموده و آماده سازند، دیار آنها آباد میگردد و بر پرداخت [[خراج]] خود [[توانایی]] پیدا میکنند و بر [[بیت المال]] [[مسلمین]] نیز افزوده میشود. از من خواستند نامهای به تو بنویسم تا آنها را به کار گرفته، برای حفر نهر و لایروبی آن، آنها را جمع نمایی و در این راه به آنان [[کمک مالی]] کنی. اما من این را صحیح نمیدانم که کسی را مجبور به کاری بکنم که [[کراهت]] دارد. آنها را [[دعوت]] نما، پس اگر نهر آنگونه بود که آنها میگفتند، هر کسی بخواهد او را برای کار بفرست و نهر از آن کسی است که روی آن کار کند، نه آنان که مایل به [[همکاری]] نیستند. اگر آن را آباد سازند و [[قوی]] گردند، برای من محبوبتر است از آنکه [[ضعیف]] شوند. والسلام<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۹۰؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۱، ص۱۷۸ – ۱۷۹؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۳؛ محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۵، ص۳۲ – ۳۳.</ref><ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۳۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |