زبور در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[عربی]] یا دخیل بودن و نیز معنای ریشهای [[زبور]] و تفاوت معنای آن با «کتاب» مورد [[اختلاف]] است: عموم فرهنگنویسان عربی نخست و متأخر، زَبور را در لغت به معنای مزبور (اسم مفعول مانند [[رسول]])، جمع آن را زُبُر (مانند [[رُسُل]]) و برگرفته از «زَبْر» ([[نوشتن]]) دانستهاند<ref>لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵؛ تاج العروس، ج ۶، ص۴۵۱، «زبر».</ref> که به معنایِ کلیِ کتاب و نوشته (مکتوب) آمده و در عین حال [[عَلَم]] خاص برای کتاب نازل شده بر [[حضرت داود]]{{ع}} است.<ref>العین، ج ۷، ص۳۶۲؛ الصحاح، ج ۲، ص۶۶۷؛ المصباح، ص۲۵۰، «زبر».</ref> به رغم این معنای مشترک، کاربرد هر دو واژه زبور و کتاب و نیز جمع آنها در [[قرآن]]، موجب شده است که تفاوت «زَبْر» و «زبور» با «[[کتابت]]» و «کتاب» مورد توجه [[مفسران]] و فرهنگنویسان قرار گیرد: | [[عربی]] یا دخیل بودن و نیز معنای ریشهای [[زبور]] و تفاوت معنای آن با «کتاب» مورد [[اختلاف]] است: عموم فرهنگنویسان عربی نخست و متأخر، زَبور را در لغت به معنای مزبور (اسم مفعول مانند [[رسول]])، جمع آن را زُبُر (مانند [[رُسُل]]) و برگرفته از «زَبْر» ([[نوشتن]]) دانستهاند<ref>لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵؛ تاج العروس، ج ۶، ص۴۵۱، «زبر».</ref> که به معنایِ کلیِ کتاب و نوشته (مکتوب) آمده و در عین حال [[عَلَم]] خاص برای کتاب نازل شده بر [[حضرت داود]]{{ع}} است.<ref>العین، ج ۷، ص۳۶۲؛ الصحاح، ج ۲، ص۶۶۷؛ المصباح، ص۲۵۰، «زبر».</ref> به رغم این معنای مشترک، کاربرد هر دو واژه زبور و کتاب و نیز جمع آنها در [[قرآن]]، موجب شده است که تفاوت «زَبْر» و «زبور» با «[[کتابت]]» و «کتاب» مورد توجه [[مفسران]] و فرهنگنویسان قرار گیرد: | ||
#به [[عقیده]] [[ابن درید]] «زَبْر» در اصل به نوشتن روی تخته سنگ به صورت کندهکاری گفته میشود.<ref>تهذیب اللغه، ج ۱۳، ص۱۹۶ - ۱۹۷ و نیز نک: التبیان، ج ۸، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۴۶۲.</ref> [[ابن منظور]] و [[زبیدی]] اینگونه نوشتن را معروفترین شکل «زَبْر» دانستهاند.<ref>لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵؛ تاج العروس، ج ۶، ص۴۵۱.</ref> [[ابوهلال عسکری]] پس از بیان اصل گفته شده [[ابندرید]]، از [[توسعه]] معنای «زبر» به سبب کاربرد فراوان و در نتیجه، اطلاق آن بر هر نوشتهای سخن گفته است. وی سبب اطلاق «زَبْر» بر کتابت روی سنگ به صورت کندهکاری را [[درشتی]] و زبری ([[غلظت]]) آن در مقایسه با نوشتن روی پوست و کاغذ میداند.ر برخی دیگر مانند [[راغب اصفهانی]] و جز او نیز آن را به معنای نوشتن با خط زبر و درشت و در نتیجه زبور را هر کتابی میدانند که دارای خطی با آن ویژگی باشد.<ref>مفردات، ص۳۷۷، «زبر»؛ الموسوعة الاسلامیه، ص۱۲۰۸، «زبور».</ref> بر اساس دیدگاه این دسته از واژه پژوهان، تفاوت زبور با کتاب به نوع خط و [[نگارش]] آن دو باز میگردد. | #به [[عقیده]] [[ابن درید]] «زَبْر» در اصل به نوشتن روی تخته سنگ به صورت کندهکاری گفته میشود.<ref>تهذیب اللغه، ج ۱۳، ص۱۹۶ - ۱۹۷ و نیز نک: التبیان، ج ۸، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۴۶۲.</ref> [[ابن منظور]] و [[زبیدی]] اینگونه نوشتن را معروفترین شکل «زَبْر» دانستهاند.<ref>لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵؛ تاج العروس، ج ۶، ص۴۵۱.</ref> [[ابوهلال عسکری]] پس از بیان اصل گفته شده [[ابندرید]]، از [[توسعه]] معنای «زبر» به سبب کاربرد فراوان و در نتیجه، اطلاق آن بر هر نوشتهای سخن گفته است. وی سبب اطلاق «زَبْر» بر کتابت روی سنگ به صورت کندهکاری را [[درشتی]] و زبری ([[غلظت]]) آن در مقایسه با نوشتن روی پوست و کاغذ میداند.ر برخی دیگر مانند [[راغب اصفهانی]] و جز او نیز آن را به معنای نوشتن با خط زبر و درشت و در نتیجه زبور را هر کتابی میدانند که دارای خطی با آن ویژگی باشد.<ref>مفردات، ص۳۷۷، «زبر»؛ الموسوعة الاسلامیه، ص۱۲۰۸، «زبور».</ref> بر اساس دیدگاه این دسته از واژه پژوهان، تفاوت زبور با کتاب به نوع خط و [[نگارش]] آن دو باز میگردد. | ||
#زَجّاج [[معتقد]] است، به هر کتابِ حکمتی زبور گفته میشود.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۱۲۴.</ref> برخی از واژه پژوهان<ref>نک: مفردات، ص۳۷۷؛ معجم الفروق اللغویه، ص۲۶۵، «زبر».</ref> و عموم مفسران با پذیرش این دیدگاه، آموزههای زبور را منحصر در [[حکمت]] و [[موعظه]]،<ref>التبیان، ج ۳، ص۶۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۴۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۱۲۴.</ref> ولی کتاب را در بردارنده اَحکام و [[شریعت]] دانستهاند.<ref> تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۲۶؛ تفسیر ابو السعود، ج ۲، ص۱۲۲؛ المیزان، ج ۱۷، ص۳۷.</ref> در [[تأیید]] این دیدگاه به کاربرد «کتاب» به معنای کتابِ [[احکام]] و شریعت و عطف «کتاب» و «[[حکمت]]» به جای یکدیگر در [[قرآن]] {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>، {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>.<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۲۶؛ تفسیر ابو السعود، ج ۲، ص۱۲۲.</ref> و نیز نبود [[احکام]] [[حلال و حرام]] در [[زبور]] ([[مزامیر]]) [[داوود]]{{ع}} استناد شده است.<ref>البحر المحیط، ج ۳، ص۱۳۸؛ روح المعانی، ج ۶، ص۱۷.</ref> | #زَجّاج [[معتقد]] است، به هر کتابِ حکمتی زبور گفته میشود.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۱۲۴.</ref> برخی از واژه پژوهان<ref>نک: مفردات، ص۳۷۷؛ معجم الفروق اللغویه، ص۲۶۵، «زبر».</ref> و عموم مفسران با پذیرش این دیدگاه، آموزههای زبور را منحصر در [[حکمت]] و [[موعظه]]،<ref>التبیان، ج ۳، ص۶۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۴۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۱۲۴.</ref> ولی کتاب را در بردارنده اَحکام و [[شریعت]] دانستهاند.<ref> تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۲۶؛ تفسیر ابو السعود، ج ۲، ص۱۲۲؛ المیزان، ج ۱۷، ص۳۷.</ref> در [[تأیید]] این دیدگاه به کاربرد «کتاب» به معنای کتابِ [[احکام]] و شریعت و عطف «کتاب» و «[[حکمت]]» به جای یکدیگر در [[قرآن]] {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>، {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>.<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۲۶؛ تفسیر ابو السعود، ج ۲، ص۱۲۲.</ref> و نیز نبود [[احکام]] [[حلال و حرام]] در [[زبور]] ([[مزامیر]]) [[داوود]]{{ع}} استناد شده است.<ref>البحر المحیط، ج ۳، ص۱۳۸؛ روح المعانی، ج ۶، ص۱۷.</ref> | ||
#«زَبْر» به معنای باز داشتن، [[نکوهش]] و طرد کردن (زَبَرَهُ: زَجَرَهُ و نَهَرَهُ) نیز آمده است.<ref> نک: المصباح، ص۲۵۰؛ لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵؛ تاج العروس، ج ۶، ص۴۵۰، «زبر».</ref> بر همین اساس، برخی زبور را به معنای کتابی مشتمل بر [[نواهی]] و مواعظِ زیاد گرفتهاند که از انجام امور ناحق باز میدارد.<ref> مجمعالبیان، ج ۲، ص۴۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۱۲ ـ ۱۲۴؛ معجم الفروق اللغویه، ص۷۱۶.</ref> مفسرانی مانند [[بیضاوی]] و ابوالسعود این دیدگاه را نپذیرفتهاند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۲۶؛ تفسیر ابو السعود، ج ۲، ص۱۲۲؛</ref> | #«زَبْر» به معنای باز داشتن، [[نکوهش]] و طرد کردن (زَبَرَهُ: زَجَرَهُ و نَهَرَهُ) نیز آمده است.<ref> نک: المصباح، ص۲۵۰؛ لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵؛ تاج العروس، ج ۶، ص۴۵۰، «زبر».</ref> بر همین اساس، برخی زبور را به معنای کتابی مشتمل بر [[نواهی]] و مواعظِ زیاد گرفتهاند که از انجام امور ناحق باز میدارد.<ref> مجمعالبیان، ج ۲، ص۴۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۱۲ ـ ۱۲۴؛ معجم الفروق اللغویه، ص۷۱۶.</ref> مفسرانی مانند [[بیضاوی]] و ابوالسعود این دیدگاه را نپذیرفتهاند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۲۶؛ تفسیر ابو السعود، ج ۲، ص۱۲۲؛</ref> | ||
#مصطفوی واژه پژوه معاصر [[قرآنی]] با توجه به معنای دوم «زبر» و مشتقات دیگر آن، اصل و مؤلفه معنایی مشترکی را به دست داده است که در همه موارد یافت میشود. <ref>التحقیق، ج ۴، ص۲۶۷ ـ ۲۶۸، «زبر».</ref> کاربردهای زَبَر البئر (دیواره [[چاه]] را سنگچین کرد و [[استحکام]] بخشید)، زَبَر البناء (ساختمان را بر روی هم بنا کرد)، الزَبْر (سنگ، نیرومند، سخت و محکم)، الزَبْر ([[عقل]])، زَبارَة (تناور و [[تنومند]] شدن) و الزَبْرة (تکهای بزرگ از آهن) از این مواردند<ref>تاج العروس، ج ۶، ص۴۴۹ ـ ۴۵۱؛ لسان العرب، ج، ص۳۱۵، «زبر».</ref> که معنا و ویژگیهایی چون سفتی، [[سختی]]، [[استواری]]، استحکام و [[درشتی]] در آنها به چشم میخورد. بر این اساس، وی معنای اصلی زبر را تثبیت، مستحکم و [[استوار]] ساختن خطوطی دانسته که میتواند به وسیله [[نوشتن]]، [[فکر]] و [[اندیشه]] یا امری طبیعی مانند سنگچین کردن [[دیوار]] چاه باشد، بنابراین، تفاوت زبور با کتاب در نوع آموزههای آن است؛ یعنی [[تعالیم]] زبور کلیاتی از احکام و [[تکالیف]] [[ثابت]] و [[لایتغیر]]، الزامی، حتمی و تأکید شده الهیاند که بر همه [[پیامبران]] نازل شدهاند تا با تأکید بر [[کتاب آسمانی]] اصلی، مهمترین [[وظایف]] فعلی [[مردم]] را بیان کنند؛ اما آموزههای کتاب، [[احکام]]، [[معارف]]، [[مواعظ]]، [[پند]] و [[اندرز]] و جز آن را در بر داشته و تنها بر [[پیامبران اولواالعزم]] نازل شدهاند.<ref>التحقیق، ج ۴، ص۲۶۳ـ ۲۶۶.</ref> | #مصطفوی واژه پژوه معاصر [[قرآنی]] با توجه به معنای دوم «زبر» و مشتقات دیگر آن، اصل و مؤلفه معنایی مشترکی را به دست داده است که در همه موارد یافت میشود. <ref>التحقیق، ج ۴، ص۲۶۷ ـ ۲۶۸، «زبر».</ref> کاربردهای زَبَر البئر (دیواره [[چاه]] را سنگچین کرد و [[استحکام]] بخشید)، زَبَر البناء (ساختمان را بر روی هم بنا کرد)، الزَبْر (سنگ، نیرومند، سخت و محکم)، الزَبْر ([[عقل]])، زَبارَة (تناور و [[تنومند]] شدن) و الزَبْرة (تکهای بزرگ از آهن) از این مواردند<ref>تاج العروس، ج ۶، ص۴۴۹ ـ ۴۵۱؛ لسان العرب، ج، ص۳۱۵، «زبر».</ref> که معنا و ویژگیهایی چون سفتی، [[سختی]]، [[استواری]]، استحکام و [[درشتی]] در آنها به چشم میخورد. بر این اساس، وی معنای اصلی زبر را تثبیت، مستحکم و [[استوار]] ساختن خطوطی دانسته که میتواند به وسیله [[نوشتن]]، [[فکر]] و [[اندیشه]] یا امری طبیعی مانند سنگچین کردن [[دیوار]] چاه باشد، بنابراین، تفاوت زبور با کتاب در نوع آموزههای آن است؛ یعنی [[تعالیم]] زبور کلیاتی از احکام و [[تکالیف]] [[ثابت]] و [[لایتغیر]]، الزامی، حتمی و تأکید شده الهیاند که بر همه [[پیامبران]] نازل شدهاند تا با تأکید بر [[کتاب آسمانی]] اصلی، مهمترین [[وظایف]] فعلی [[مردم]] را بیان کنند؛ اما آموزههای کتاب، [[احکام]]، [[معارف]]، [[مواعظ]]، [[پند]] و [[اندرز]] و جز آن را در بر داشته و تنها بر [[پیامبران اولواالعزم]] نازل شدهاند.<ref>التحقیق، ج ۴، ص۲۶۳ـ ۲۶۶.</ref> | ||
#به [[اعتقاد]] آرتور جفری زبور از تصحیف یک واژه [[یهودی]] یا [[مسیحی]] که معنای [[مزمور]] (سرود مذهبی) میداده پدید آمده و شکل آن از واژه [[عربی]] «زَبْر» اثر پذیرفته است. وی در این باره که تصحیف شده کدام واژه است، دیدگاههای مختلفی را از [[پژوهشگران]] [[غربی]] گزارش کرده و با اشاره به کاربرد [[زبور]] در [[شعر]] قدیم [[عربی]] به معنایِ کلیِ نوشته، نتیجه میگیرد که این واژه پیش از [[اسلام]] بر پایه التباس و اشتقاقی عامیانه برای [[مزامیر]] به کار رفته است.<ref>واژههای دخیل، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱، «زبور».</ref> دیدگاه جفری با چالش زبانشناختی روبه روست؛ به این معنا که تفاوت ریشه و معنای لغوی زبور و مزامیر، آن را نامحتمل میسازد. تفاوت یاد شده با توجه به کاربرد مشتقات گوناگون «زَبْر» و «زَمْر» (نواختن [[نی]] و [[آواز]] خواندن)، به ویژه در دوره پیش از اسلام و شعر [[جاهلی]] کاملاً [[تأیید]] میشود.<ref>نک: لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵ ـ ۳۱۶؛ تاج العروس، ج۶، ص۴۴۹، ۴۵۱، «زبر»؛ ۴۶۸ ـ ۴۶۹، «زمر»؛ العین، ج ۷، ص۳۶۵.</ref> به نظر میرسد انگاره اینهمانی زبور و [[مزامیر داود]]{{ع}} که به احتمال زیاد پس از [[نزول قرآن]] پدید آمده، زمینهساز پیدایش دیدگاه واژهشناختی آرتور جفری است و او تلاش کرده است تا افزون بر محتوای زبور یادشده در [[قرآن]]، نام آن را نیز با مزامیر داود{{ع}} پیوند دهد، در حالی که کتاب مزامیر در [[زبان عبری]]، «کتاب [[ستایش]]» نام دارد <ref> نیز نک: قاموس الکتاب المقدس، ص۴۳۰، «مزامیر».</ref> و همانگونه که ریشه و ساختار عربی واژه مزامیر (جمع مُکَسَّر) نیز به روشنی نشان میدهد، به احتمال زیاد سبک بیانی کتاب [[داوود]]{{ع}} ([[زبان شعر]])، خواندن آن همراه با آوای نی و مانند آن سبب شده است که در [[زبان عربی]] و زبانهای همجوار آن با عنوان مزامیر نامگذاری شود، بنابراین میتوان ادعا کرد که نام کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} از همان آغاز، مزامیر نبوده، بلکه با ورود به حوزه زبان عربی، با این عنوان، نامگذاری شده است. | #به [[اعتقاد]] آرتور جفری زبور از تصحیف یک واژه [[یهودی]] یا [[مسیحی]] که معنای [[مزمور]] (سرود مذهبی) میداده پدید آمده و شکل آن از واژه [[عربی]] «زَبْر» اثر پذیرفته است. وی در این باره که تصحیف شده کدام واژه است، دیدگاههای مختلفی را از [[پژوهشگران]] [[غربی]] گزارش کرده و با اشاره به کاربرد [[زبور]] در [[شعر]] قدیم [[عربی]] به معنایِ کلیِ نوشته، نتیجه میگیرد که این واژه پیش از [[اسلام]] بر پایه التباس و اشتقاقی عامیانه برای [[مزامیر]] به کار رفته است.<ref>واژههای دخیل، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱، «زبور».</ref> دیدگاه جفری با چالش زبانشناختی روبه روست؛ به این معنا که تفاوت ریشه و معنای لغوی زبور و مزامیر، آن را نامحتمل میسازد. تفاوت یاد شده با توجه به کاربرد مشتقات گوناگون «زَبْر» و «زَمْر» (نواختن [[نی]] و [[آواز]] خواندن)، به ویژه در دوره پیش از اسلام و شعر [[جاهلی]] کاملاً [[تأیید]] میشود.<ref>نک: لسان العرب، ج ۴، ص۳۱۵ ـ ۳۱۶؛ تاج العروس، ج۶، ص۴۴۹، ۴۵۱، «زبر»؛ ۴۶۸ ـ ۴۶۹، «زمر»؛ العین، ج ۷، ص۳۶۵.</ref> به نظر میرسد انگاره اینهمانی زبور و [[مزامیر داود]]{{ع}} که به احتمال زیاد پس از [[نزول قرآن]] پدید آمده، زمینهساز پیدایش دیدگاه واژهشناختی آرتور جفری است و او تلاش کرده است تا افزون بر محتوای زبور یادشده در [[قرآن]]، نام آن را نیز با مزامیر داود{{ع}} پیوند دهد، در حالی که کتاب مزامیر در [[زبان عبری]]، «کتاب [[ستایش]]» نام دارد <ref> نیز نک: قاموس الکتاب المقدس، ص۴۳۰، «مزامیر».</ref> و همانگونه که ریشه و ساختار عربی واژه مزامیر (جمع مُکَسَّر) نیز به روشنی نشان میدهد، به احتمال زیاد سبک بیانی کتاب [[داوود]]{{ع}} ([[زبان شعر]])، خواندن آن همراه با آوای نی و مانند آن سبب شده است که در [[زبان عربی]] و زبانهای همجوار آن با عنوان مزامیر نامگذاری شود، بنابراین میتوان ادعا کرد که نام کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} از همان آغاز، مزامیر نبوده، بلکه با ورود به حوزه زبان عربی، با این عنوان، نامگذاری شده است. | ||
نکته شایان توجه اینکه در برخی ترجمههای رسمی [[کتاب مقدس]] به [[زبان فارسی]]، کتاب داود{{ع}} با اثرپذیری از قرآن با نام زبور یاد شده است و این نشان میدهد که مترجمان کتاب مقدس چندان به ضبط دقیق و عین واژگانی از این دست پایبند نبوده و نیستند | نکته شایان توجه اینکه در برخی ترجمههای رسمی [[کتاب مقدس]] به [[زبان فارسی]]، کتاب داود{{ع}} با اثرپذیری از قرآن با نام زبور یاد شده است و این نشان میدهد که مترجمان کتاب مقدس چندان به ضبط دقیق و عین واژگانی از این دست پایبند نبوده و نیستند<ref>برای نمونه نک: کتاب مقدس ترجمه تفسیری لوقا: ۲۰: ۴۳؛ کتاب مقدس (انجمن پخش کتب مقدسه)، لوقا، ۲۰: ۴۳.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 288-291.</ref> | ||
==نسبت [[زبور]] و [[مزامیر]]== | ==نسبت [[زبور]] و [[مزامیر]]== | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
مزامیر داود{{ع}} از معتبرترین [[منابع دینی]]، [[اخلاقی]] و [[فرهنگ]] [[یهودیت]] به شمار میرود. بخش عمده متون دعاهای روزانه، هفتگی و [[اعیاد]] و سایر [[مراسم]] [[یهودیان]] از این کتاب است. | مزامیر داود{{ع}} از معتبرترین [[منابع دینی]]، [[اخلاقی]] و [[فرهنگ]] [[یهودیت]] به شمار میرود. بخش عمده متون دعاهای روزانه، هفتگی و [[اعیاد]] و سایر [[مراسم]] [[یهودیان]] از این کتاب است. | ||
خواندن مزامیر که همراه با آوای [[نی]] بوده است،<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۶، «مزامیر».</ref> ابتدا به [[زبان عبری]] در وادیهای [[بیت لحم]] و بر فراز [[کوه]] [[صهیون]] انجام میشد و امروزه با زبانهای دیگر به وسیله [[مسیحیان]] در عبادتهای فردی و جمعی خوانده میشود. هیچ بخشی از [[کتاب مقدس]] جز [[اناجیل]] به اندازه [[مزامیر]] خوانده نمیشود<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۳۷۰ـ ۳۷۱، «داود»، ص۷۹۹، «مزامیر».</ref>. | خواندن مزامیر که همراه با آوای [[نی]] بوده است،<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۶، «مزامیر».</ref> ابتدا به [[زبان عبری]] در وادیهای [[بیت لحم]] و بر فراز [[کوه]] [[صهیون]] انجام میشد و امروزه با زبانهای دیگر به وسیله [[مسیحیان]] در عبادتهای فردی و جمعی خوانده میشود. هیچ بخشی از [[کتاب مقدس]] جز [[اناجیل]] به اندازه [[مزامیر]] خوانده نمیشود<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۳۷۰ـ ۳۷۱، «داود»، ص۷۹۹، «مزامیر».</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 291-292.</ref> | ||
==تقسیمبندی مزامیر== | ==تقسیمبندی مزامیر== | ||
مزامیر، دارای ۱۵۰ [[مزمور]] یا فصل است و به ۵ کتاب قسمت میشود. مزمورهای ۱ تا ۴۱ کتاب اول، ۴۲ تا ۷۲ کتاب دوم، ۷۳ تا ۸۹ کتاب سوم، ۹۰ تا ۱۰۶ کتاب چهارم و ۱۰۷ تا ۱۵۰ کتاب پنجم را تشکیل میدهند. این قسمتبندی که وجود آن در [[ترجمه]] [[سبعینیه]] [[عهد عتیق]]، [[قدمت]] بسیار آن را میرساند، به دوران [[حاکمیت]] نَحَمِیا منسوب است.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۴؛ نیز نک: قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷، «مزامیر»، ص۸۷۶، «نحمیاه»؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۳۱.</ref> برخی [[مسیحیان]] نخستین با استناد به آنچه که در «[[اعمال رسولان]]، ۱: ۲۰» آمده است، این قسمتبندی را نپذیرفتهاند. در آنجا از کتاب [[داوود]]{{ع}} با عنوان یک سِفر و کتابی واحد و نه اسفار یا کتب یاد شده است.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷؛ قاموس الکتاب المقدس، ۴۳۱.</ref> مزامیر دستهبندی موضوعی نیز دارد: مزامیر حمد و [[تسبیح]]، شکرانه، [[توبه]]، [[تاریخی]]، نبوتی (درباره [[وعدههای خدا]] به داود{{ع}} و [[فرزندان]] او)، تعلیمی و مزامیر[[دعا]] بر [[گنهکاران]] از این قبیلاند. از ۱۵۰ مزمور فقط ۳۴ تای آن عنوان ندارند که به آنها مزامیر [[یتیم]] گفته میشود.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۳۱ - ۴۳۲.</ref> | مزامیر، دارای ۱۵۰ [[مزمور]] یا فصل است و به ۵ کتاب قسمت میشود. مزمورهای ۱ تا ۴۱ کتاب اول، ۴۲ تا ۷۲ کتاب دوم، ۷۳ تا ۸۹ کتاب سوم، ۹۰ تا ۱۰۶ کتاب چهارم و ۱۰۷ تا ۱۵۰ کتاب پنجم را تشکیل میدهند. این قسمتبندی که وجود آن در [[ترجمه]] [[سبعینیه]] [[عهد عتیق]]، [[قدمت]] بسیار آن را میرساند، به دوران [[حاکمیت]] نَحَمِیا منسوب است.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۴؛ نیز نک: قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷، «مزامیر»، ص۸۷۶، «نحمیاه»؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۳۱.</ref> برخی [[مسیحیان]] نخستین با استناد به آنچه که در «[[اعمال رسولان]]، ۱: ۲۰» آمده است، این قسمتبندی را نپذیرفتهاند. در آنجا از کتاب [[داوود]]{{ع}} با عنوان یک سِفر و کتابی واحد و نه اسفار یا کتب یاد شده است.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷؛ قاموس الکتاب المقدس، ۴۳۱.</ref> مزامیر دستهبندی موضوعی نیز دارد: مزامیر حمد و [[تسبیح]]، شکرانه، [[توبه]]، [[تاریخی]]، نبوتی (درباره [[وعدههای خدا]] به داود{{ع}} و [[فرزندان]] او)، تعلیمی و مزامیر[[دعا]] بر [[گنهکاران]] از این قبیلاند. از ۱۵۰ مزمور فقط ۳۴ تای آن عنوان ندارند که به آنها مزامیر [[یتیم]] گفته میشود.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۳۱ - ۴۳۲.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 292.</ref> | ||
==مؤلفان مزامیر== | ==مؤلفان مزامیر== | ||
در [[سنت]] [[یهودی]] ـ [[مسیحی]]، مزامیر را به داود{{ع}} نسبت میدهند.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۵؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۱۲.</ref> وی با [[مهارت]] کاملی که در انشا و [[سرودن شعر]] داشته، همه [[الهامات]] و [[مکاشفات]] [[قلبی]] خود را در قالب این ساختار بیان کرده است.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۳۷۰، «داود».</ref> این دیدگاه در مطالعات جدید با چالش جدی روبهروست و [[دانشمندان]] با استناد به مطالب خود مزامیر، بخشی از آن را به دوره [[تبعید]] و بخشی دیگر را به دوره پس از آن مربوط دانستهاند؛<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref> اما با توجه به انتساب بیشتر مزمورها به [[حضرت داود]]{{ع}} و [[شهرت]] وی در میان مؤلفان [[مزامیر]]، کتاب، [[مزامیر داود]]{{ع}} خوانده میشود.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۹.</ref> در مجموع ۷۲ [[مزمور]] به حضرت داود{{ع}}، دو مزمور به [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، ۱۲ مزمور به «آساف» ([[شاعر]] و نوازنده معروف دوران [[داوود]])،<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۴۶، «آساف».</ref> ۱۱ مزمور به [[خاندان]] «[[قورح]]» (شهره به [[شعر]]، [[آواز]] و سرودخوانی در دوره داود{{ع}})، <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۰۴، «قورحیان»، ص۷۹۹، «مزامیر».</ref> یک مزمور به [[حضرت موسی]]{{ع}} و بقیه به افرادی ناشناخته منسوباند.<ref>کتاب مقدس، ترجمه تفسیری، ص۵۳۰، «مقدمه»؛ المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۵؛ قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷ ـ ۷۹۸، «مزامیر».</ref> برخی در ارتباط با تألیف نهایی مزامیر، ضمن تأکید بر [[نگارش]] قسمتهایی از آن به دست حضرت داود{{ع}} پیش از سده دهم قبل از میلاد، بر این باورند که الفاظ اصلی آن باقی نمانده و صورت کنونی آن میان قرنهای هشتم تا دوم پیش از میلاد تنظیم و دست کم پس از دوره [[تبعید]] بابلی تدوین نهایی شده است.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۵.</ref> برخی نیز با تأکید بر بررسی جداگانه هر مزموری معتقدند که کتاب مزامیر به تدریج پدید آمده است و نمیتوان [[زمان]] خاصی را برای نگارش همه کتاب در نظر گرفت.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۱۴۵؛ قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷ ـ ۷۹۸، «مزامیر».</ref> | در [[سنت]] [[یهودی]] ـ [[مسیحی]]، مزامیر را به داود{{ع}} نسبت میدهند.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۵؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۱۲.</ref> وی با [[مهارت]] کاملی که در انشا و [[سرودن شعر]] داشته، همه [[الهامات]] و [[مکاشفات]] [[قلبی]] خود را در قالب این ساختار بیان کرده است.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۳۷۰، «داود».</ref> این دیدگاه در مطالعات جدید با چالش جدی روبهروست و [[دانشمندان]] با استناد به مطالب خود مزامیر، بخشی از آن را به دوره [[تبعید]] و بخشی دیگر را به دوره پس از آن مربوط دانستهاند؛<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref> اما با توجه به انتساب بیشتر مزمورها به [[حضرت داود]]{{ع}} و [[شهرت]] وی در میان مؤلفان [[مزامیر]]، کتاب، [[مزامیر داود]]{{ع}} خوانده میشود.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۹.</ref> در مجموع ۷۲ [[مزمور]] به حضرت داود{{ع}}، دو مزمور به [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، ۱۲ مزمور به «آساف» ([[شاعر]] و نوازنده معروف دوران [[داوود]])،<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۴۶، «آساف».</ref> ۱۱ مزمور به [[خاندان]] «[[قورح]]» (شهره به [[شعر]]، [[آواز]] و سرودخوانی در دوره داود{{ع}})، <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۰۴، «قورحیان»، ص۷۹۹، «مزامیر».</ref> یک مزمور به [[حضرت موسی]]{{ع}} و بقیه به افرادی ناشناخته منسوباند.<ref>کتاب مقدس، ترجمه تفسیری، ص۵۳۰، «مقدمه»؛ المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۵؛ قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷ ـ ۷۹۸، «مزامیر».</ref> برخی در ارتباط با تألیف نهایی مزامیر، ضمن تأکید بر [[نگارش]] قسمتهایی از آن به دست حضرت داود{{ع}} پیش از سده دهم قبل از میلاد، بر این باورند که الفاظ اصلی آن باقی نمانده و صورت کنونی آن میان قرنهای هشتم تا دوم پیش از میلاد تنظیم و دست کم پس از دوره [[تبعید]] بابلی تدوین نهایی شده است.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، الخوری، ج ۳، ص۱۵.</ref> برخی نیز با تأکید بر بررسی جداگانه هر مزموری معتقدند که کتاب مزامیر به تدریج پدید آمده است و نمیتوان [[زمان]] خاصی را برای نگارش همه کتاب در نظر گرفت.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۱۴۵؛ قاموس کتاب مقدس، ص۷۹۷ ـ ۷۹۸، «مزامیر».</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 292-293.</ref> | ||
==[[زبور]] در [[قرآن]]== | ==[[زبور]] در [[قرآن]]== | ||
واژه زبور به عنوان کتاب حضرت داود{{ع}} سه بار {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۲۴۱؛ ج ۶، ص۲۶۲.</ref> و جمع آن (زُبُر) ۷ بار، اغلب به معنای [[کتب آسمانی]] [[انبیا]] {{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ}}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref>، {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و بیگمان (خبر) آن در کتابهای (آسمانی) پیشینیان (آمده) است» سوره شعراء، آیه ۱۹۶.</ref>، یک بار به معنای نامههای [[اعمال]] و در دو مورد به معنای قطعهها و تکهها (ی مثلاً آهن) در قرآن آمده است. {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ}}<ref>«و هر چه کردهاند در نامهها (ی اعمال آنان آمده) است» سوره قمر، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}<ref>«آنگاه کار (دین) خود را در میان خویش پارهپاره کردند؛ هر گروهی بدانچه خود دارد شادمان است» سوره مؤمنون، آیه ۵۳.</ref>،{{متن قرآن|آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا}}<ref>«پارههای (بزرگ) آهن برایم بیاورید؛ تا هنگامی که میان دو کوه را (پر و) برابر کرد، گفت اکنون (در کورههای آتش) بدمید؛ تا هنگامی که آن (پارههای آهن) را آتش (گون) کرد، گفت: (اینک) برای من مس گداخته بیاورید تا روی آن بریزم» سوره کهف، آیه ۹۶.</ref> افزون بر این [[آیات]] که به صراحت از [[زبور]] یاد کردهاند، برخی [[مفسران]] در ذیل شماری دیگر از آیات، مراد از [[حکمت]] و فضل داده شده به [[حضرت داود]]{{ع}} را نیز زبور دانستهاند {{متن قرآن| فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ}}<ref>«و به راستی به داوود از نزد خود بخششی ارزانی داشتیم؛ ای کوهها و پرندگان با وی همنوا شوید! و آهن را برای او نرم کردیم» سوره سبأ، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ}}<ref>«و فرمانروایی او را استوار کردیم و به او فرزانگی و گفتار پایانبخش (در داوری) دادیم» سوره ص، آیه ۲۰.</ref>.<ref>التبیان، ج ۸، ص۳۷۹؛ الکشاف، ج ۳، ص۳۶۵؛ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۱۹۱.</ref>؛ همچنین مراد از کتابِ به کار رفته در برخی از آیات را شامل زبور نیز دانستهاند {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ}}<ref>«و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸.</ref>،{{متن قرآن|وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و لوط را (یاد کن) آنگاه که به قوم خود گفت: شما آن کار زشت را میکنید که در آن هیچ کس از جهانیان، از شما پیش نیفتاده است» سوره عنکبوت، آیه ۲۸.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۲۹۸؛ التبیان، ج ۲، ص۴۶۶؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۶۳۱.</ref> | واژه زبور به عنوان کتاب حضرت داود{{ع}} سه بار {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۲۴۱؛ ج ۶، ص۲۶۲.</ref> و جمع آن (زُبُر) ۷ بار، اغلب به معنای [[کتب آسمانی]] [[انبیا]] {{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ}}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref>، {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و بیگمان (خبر) آن در کتابهای (آسمانی) پیشینیان (آمده) است» سوره شعراء، آیه ۱۹۶.</ref>، یک بار به معنای نامههای [[اعمال]] و در دو مورد به معنای قطعهها و تکهها (ی مثلاً آهن) در قرآن آمده است. {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ}}<ref>«و هر چه کردهاند در نامهها (ی اعمال آنان آمده) است» سوره قمر، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}<ref>«آنگاه کار (دین) خود را در میان خویش پارهپاره کردند؛ هر گروهی بدانچه خود دارد شادمان است» سوره مؤمنون، آیه ۵۳.</ref>،{{متن قرآن|آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا}}<ref>«پارههای (بزرگ) آهن برایم بیاورید؛ تا هنگامی که میان دو کوه را (پر و) برابر کرد، گفت اکنون (در کورههای آتش) بدمید؛ تا هنگامی که آن (پارههای آهن) را آتش (گون) کرد، گفت: (اینک) برای من مس گداخته بیاورید تا روی آن بریزم» سوره کهف، آیه ۹۶.</ref> افزون بر این [[آیات]] که به صراحت از [[زبور]] یاد کردهاند، برخی [[مفسران]] در ذیل شماری دیگر از آیات، مراد از [[حکمت]] و فضل داده شده به [[حضرت داود]]{{ع}} را نیز زبور دانستهاند {{متن قرآن| فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ}}<ref>«و به راستی به داوود از نزد خود بخششی ارزانی داشتیم؛ ای کوهها و پرندگان با وی همنوا شوید! و آهن را برای او نرم کردیم» سوره سبأ، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ}}<ref>«و فرمانروایی او را استوار کردیم و به او فرزانگی و گفتار پایانبخش (در داوری) دادیم» سوره ص، آیه ۲۰.</ref>.<ref>التبیان، ج ۸، ص۳۷۹؛ الکشاف، ج ۳، ص۳۶۵؛ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۱۹۱.</ref>؛ همچنین مراد از کتابِ به کار رفته در برخی از آیات را شامل زبور نیز دانستهاند {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ}}<ref>«و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸.</ref>،{{متن قرآن|وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و لوط را (یاد کن) آنگاه که به قوم خود گفت: شما آن کار زشت را میکنید که در آن هیچ کس از جهانیان، از شما پیش نیفتاده است» سوره عنکبوت، آیه ۲۸.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۲۹۸؛ التبیان، ج ۲، ص۴۶۶؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۶۳۱.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 293.</ref> | ||
==[[زبور داود]]{{ع}}== | ==[[زبور داود]]{{ع}}== | ||
[[قرآن]] درباره ماهیت و آموزههای زبور داود{{ع}} مطلب چندانی ندارد؛ اما ماهیت [[وحیانی]] و امتیاز بودن آن برای [[داوود]]{{ع}}، [[احتجاج]] به آن و وجود [[وعده خداوند]] در آن مبنی بر [[حکومت صالحان]]، از آیات مربوط، به روشنی برمیآید. | [[قرآن]] درباره ماهیت و آموزههای زبور داود{{ع}} مطلب چندانی ندارد؛ اما ماهیت [[وحیانی]] و امتیاز بودن آن برای [[داوود]]{{ع}}، [[احتجاج]] به آن و وجود [[وعده خداوند]] در آن مبنی بر [[حکومت صالحان]]، از آیات مربوط، به روشنی برمیآید. | ||
===زبور امتیازی برای داود{{ع}}=== | ===زبور امتیازی برای داود{{ع}}=== | ||
[[خداوند]] پس از بیان تفاوت و وجه امتیاز [[پیامبران]] نسبت به یکدیگر، از دادن زبور به حضرت داود{{ع}} [[سخن]] میگوید: {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref> مفسران اتفاق دارند که [[آیه]] فوق به شرایط متفاوت و برخی ویژگیهای برجسته هر یک از [[انبیا]] نسبت به دیگری مانند [[خلیلالرحمان]] شدن ابراهیم{{ع}}، کلیمالله بودن [[موسی]]{{ع}}، [[آفرینش]] غیر عادی [[عیسی]]{{ع}}، [[پادشاهی]] با [[عظمت]] سلیمان{{ع}}، همچنین عالمانه و [[حکیمانه]] بودن این امتیازها و تفاوتها اشاره دارد.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۲۶۱؛ جامع البیان، ج ۱۵، ص۱۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۲۶۲.</ref> بر این اساس، یادکرد داود{{ع}} و زبور وی برای بیان وجه [[برتری]] و امتیاز اوست؛<ref>الکشاف، ج ۲، ص۴۵۳؛ المیزان، ج ۱۳، ص۱۲۰.</ref> اما اینکه چرا فقط از حضرت داود{{ع}} و زبور وی یاد شده است، مفسران به اختلاف گراییدهاند. بر اساس دیدگاه مفسرانی مانند [[طبرسی]]، [[بیضاوی]] و [[آلوسی]]، [[مشرکان]] درباره [[نبوت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول قرآن]] بر وی به سبب [[یتیم]] و [[فقیر]] بودن او و با وجود اَشراف و افراد نامی، [[تردید]] و آن را [[تکذیب]] کردند. [[خداوند]] با یادکرد [[زبور]] به عنوان وجه امتیاز [[داوود]]{{ع}} ـ به رغم برخورداری وی از امتیاز [[قدرت]] و [[ثروت]] [[پادشاهی]] ـ پاسخ میدهد که نداری و [[یتیمی]] موجب [[نقص]]، و ثروت و پادشاهی مایه [[ارزش انسان]] و اثرگذار در [[گزینش]] [[انبیا]] نیست و [[انتخاب]] [[حضرت داوود]] و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[نبوت]] و دادن [[کتاب آسمانی]] به آن دو به رغم شرایط متفاوت از سر [[حکمت]]، [[دانش]] و [[هدفمندی]] است و نباید بر پیامبر اکرم{{صل}} خرده گرفت.<ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص۲۶۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۴۵۲؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۵.</ref> بر اساس [[تفسیر]] دوم میان [[آیه]] مورد بحث با آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که از [[وعده خداوند]] در زبور مبنی بر [[حاکمیت صالحان]] بر روی [[زمین]] سخن میگوید، ارتباط وجود دارد؛ به این معنا که خداوند با یادکرد زبور میخواهد در پاسخ [[مشرکان]]، پیامبر اکرم{{صل}} و [[پیروان]] او را مصداق [[صالحان]] یادشده در آن بخواند که بر آنان [[حاکم]] خواهند شد.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۴۵۳؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۷.</ref> تفسیر سوم، آیه را پاسخ به یهودیانی میداند که با [[انکار]] [[نزول]] کتاب آسمانی پس از [[موسی]]{{ع}}، درباره [[نزول قرآن]] تردید کردند؛<ref>نک: التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص۲۳۰؛ اللباب، ج ۱۲، ص۳۱۲؛ نمونه، ج ۹، ص۳۳.</ref> اما خداوند با اشاره به [[زبور داود]]{{ع}} که پس از [[تورات]] نازل شده است، ادعای آنان را از اساس [[باطل]] میخواند.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۲۷۸.</ref> تفسیر چهارم را [[علامه طباطبایی]] ارائه کرده است. وی با پیوند دادن آیه مورد بحث با دومین آیه پیش از آن {{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref> که [[مؤمنان]] را به [[نیکوترین سخن]]، در [[گفتوگو]] با [[کافران]] میخواند، بر این [[باور]] است که یادکرد زبور داود{{ع}} برای [[ترغیب]] مؤمنان به گفتن اینگونه سخنان و رعایت کامل [[ادب]] هنگام گفت و گوست؛ زیرا [[زبور داود]]{{ع}} دارای [[زیباترین]] جملات و سخنان در [[حمد]] و [[ستایش]] خداست.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref> | [[خداوند]] پس از بیان تفاوت و وجه امتیاز [[پیامبران]] نسبت به یکدیگر، از دادن زبور به حضرت داود{{ع}} [[سخن]] میگوید: {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref> مفسران اتفاق دارند که [[آیه]] فوق به شرایط متفاوت و برخی ویژگیهای برجسته هر یک از [[انبیا]] نسبت به دیگری مانند [[خلیلالرحمان]] شدن ابراهیم{{ع}}، کلیمالله بودن [[موسی]]{{ع}}، [[آفرینش]] غیر عادی [[عیسی]]{{ع}}، [[پادشاهی]] با [[عظمت]] سلیمان{{ع}}، همچنین عالمانه و [[حکیمانه]] بودن این امتیازها و تفاوتها اشاره دارد.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۲۶۱؛ جامع البیان، ج ۱۵، ص۱۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۲۶۲.</ref> بر این اساس، یادکرد داود{{ع}} و زبور وی برای بیان وجه [[برتری]] و امتیاز اوست؛<ref>الکشاف، ج ۲، ص۴۵۳؛ المیزان، ج ۱۳، ص۱۲۰.</ref> اما اینکه چرا فقط از حضرت داود{{ع}} و زبور وی یاد شده است، مفسران به اختلاف گراییدهاند. بر اساس دیدگاه مفسرانی مانند [[طبرسی]]، [[بیضاوی]] و [[آلوسی]]، [[مشرکان]] درباره [[نبوت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول قرآن]] بر وی به سبب [[یتیم]] و [[فقیر]] بودن او و با وجود اَشراف و افراد نامی، [[تردید]] و آن را [[تکذیب]] کردند. [[خداوند]] با یادکرد [[زبور]] به عنوان وجه امتیاز [[داوود]]{{ع}} ـ به رغم برخورداری وی از امتیاز [[قدرت]] و [[ثروت]] [[پادشاهی]] ـ پاسخ میدهد که نداری و [[یتیمی]] موجب [[نقص]]، و ثروت و پادشاهی مایه [[ارزش انسان]] و اثرگذار در [[گزینش]] [[انبیا]] نیست و [[انتخاب]] [[حضرت داوود]] و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[نبوت]] و دادن [[کتاب آسمانی]] به آن دو به رغم شرایط متفاوت از سر [[حکمت]]، [[دانش]] و [[هدفمندی]] است و نباید بر پیامبر اکرم{{صل}} خرده گرفت.<ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص۲۶۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۴۵۲؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۵.</ref> بر اساس [[تفسیر]] دوم میان [[آیه]] مورد بحث با آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که از [[وعده خداوند]] در زبور مبنی بر [[حاکمیت صالحان]] بر روی [[زمین]] سخن میگوید، ارتباط وجود دارد؛ به این معنا که خداوند با یادکرد زبور میخواهد در پاسخ [[مشرکان]]، پیامبر اکرم{{صل}} و [[پیروان]] او را مصداق [[صالحان]] یادشده در آن بخواند که بر آنان [[حاکم]] خواهند شد.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۴۵۳؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۷.</ref> تفسیر سوم، آیه را پاسخ به یهودیانی میداند که با [[انکار]] [[نزول]] کتاب آسمانی پس از [[موسی]]{{ع}}، درباره [[نزول قرآن]] تردید کردند؛<ref>نک: التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص۲۳۰؛ اللباب، ج ۱۲، ص۳۱۲؛ نمونه، ج ۹، ص۳۳.</ref> اما خداوند با اشاره به [[زبور داود]]{{ع}} که پس از [[تورات]] نازل شده است، ادعای آنان را از اساس [[باطل]] میخواند.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۲۷۸.</ref> تفسیر چهارم را [[علامه طباطبایی]] ارائه کرده است. وی با پیوند دادن آیه مورد بحث با دومین آیه پیش از آن {{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref> که [[مؤمنان]] را به [[نیکوترین سخن]]، در [[گفتوگو]] با [[کافران]] میخواند، بر این [[باور]] است که یادکرد زبور داود{{ع}} برای [[ترغیب]] مؤمنان به گفتن اینگونه سخنان و رعایت کامل [[ادب]] هنگام گفت و گوست؛ زیرا [[زبور داود]]{{ع}} دارای [[زیباترین]] جملات و سخنان در [[حمد]] و [[ستایش]] خداست.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 293-294.</ref> | ||
===[[احتجاج]] به زبور داود{{ع}}=== | ===[[احتجاج]] به زبور داود{{ع}}=== | ||
[[قرآن کریم]] [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول]] [[کتاب آسمانی]] بر او را دارای پیشینه و ماهیتی یکسان با [[رسالت]] [[پیامبران]] گذشته و استمرار حرکت آنان میخواند: {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> [[مفسران]] [[زبور]] یادشده در [[آیه]] را کتاب نازل شده بر [[حضرت داود]]{{ع}} دانستهاند؛<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹.</ref> اما [[شأن نزول]] و چگونگی ارتباط این آیه با [[آیات]] پیشین مورد [[اختلاف]] است: بر اساس [[تفسیر ابن عباس]] آیه در احتجاج با [[یهود]] نازل شده است؛ زیرا آنان با [[اعتقاد]] به [[نزول دفعی]] [[تورات]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خواستند تا کتابی همانند آن به عنوان [[گواه]] [[صدق]] [[نبوت]] خویش بیاورد. [[قرآن]] با گزارش نمونههایی از برخورد [[ناشایست]] آنان در مواجهه با [[آیات الهی]] و پیامبران خویش، درخواست مزبور را [[بهانهجویی]] و از سر [[لجاجت]] و [[عناد]] خواند {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنبِيَاء بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم.و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم. آنگاه برای پیمانشکنی آنان و کفر ورزیدنشان به آیات خداوند و کشتن پیامبران به ناحق (لعنتشان کردیم) و (نیز برای این) گفتارشان که: دلهای ما در پوششهایی است- (در حالی که چنین نیست) بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل) ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند- و (نیز) برای کفرشان و بهتان سترگی که به مریم زدند؛ و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است. آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم. و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم.» سوره نساء، آیه ۱۵۳-۱۶۱.</ref> و هنگامی که [[یهودیان]] در واکنش به این [[افشاگری]]، [[نزول وحی]] پس از [[موسی]]{{ع}} را [[انکار]] کردند، [[خداوند]] با یادآوری نزول وحی بر شماری از [[انبیا]]، از جمله پیامبران پس از موسی{{ع}} و کتاب آسمانی[[داوود]]{{ع}}، ادعای آنها را [[تکذیب]] کرد.<ref>جامعالبیان، ج ۶، ص۳۷ـ ۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۳۹۱ ـ ۳۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۸.</ref> به نظر [[فخر رازی]] و [[آلوسی]]، قرآن در پاسخ [[اهل کتاب]] با احتجاج به [[عقیده]] آنان مبنی بر [[نزول تدریجی]] و [[وحیانی]] بودن زبور داود{{ع}} در صدد بیان این نکته است که [[نزول تدریجی قرآن]] با وحیانی بودن آن منافات ندارد.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹؛ روح المعانی، ج ۶، ص۱۷.</ref> [[علامه طباطبایی]] در دیدگاهی کاملاً متفاوت، [[آیه]] مورد بحث را فقط با آیه پیش از خود مرتبط و آن را بیان کننده علت [[ایمان]] [[راسخان در علم]] و [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[قرآن]] دانسته است {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>؛ با این توضیح که چون آنها با توجه به آشنایی خویش با [[نزول وحی]] بر [[پیامبران]] یادشده و دادن کتاب [[زبور]] به [[داوود]]{{ع}} میدانستند که [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول قرآن]] بر وی ادامه همان حرکت است و امری شگفت و بیسابقه نیست، به وی ایمان آوردند.<ref>المیزان، ج ۵، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> برخی [[مفسران]] گفتهاند که زبور در دو آیه یادشده {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref> نه به عنوان [[عَلَم]] خاص برای کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} بلکه در معنای نکره آن به کار رفته است؛ به این معنا که «کتابی به وی دادیم»؛ با این توضیح که کتاب حضرت داود{{ع}}، یکی از مصادیق «زُبُر» یعنی [[کتب آسمانی]] است.<ref>البحر المحیط، ج ۶، ص۴۹.</ref> [[آلوسی]] با جایز دانستن این معنا، سبب اشتهار کتاب داود{{ع}} به زبور را، کاربرد فراوان زبور (اسم جنس) در مورد کتاب آن حضرت و از باب «عَلَم بالغلبه» خوانده است.<ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۶.</ref> | [[قرآن کریم]] [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول]] [[کتاب آسمانی]] بر او را دارای پیشینه و ماهیتی یکسان با [[رسالت]] [[پیامبران]] گذشته و استمرار حرکت آنان میخواند: {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> [[مفسران]] [[زبور]] یادشده در [[آیه]] را کتاب نازل شده بر [[حضرت داود]]{{ع}} دانستهاند؛<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹.</ref> اما [[شأن نزول]] و چگونگی ارتباط این آیه با [[آیات]] پیشین مورد [[اختلاف]] است: بر اساس [[تفسیر ابن عباس]] آیه در احتجاج با [[یهود]] نازل شده است؛ زیرا آنان با [[اعتقاد]] به [[نزول دفعی]] [[تورات]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خواستند تا کتابی همانند آن به عنوان [[گواه]] [[صدق]] [[نبوت]] خویش بیاورد. [[قرآن]] با گزارش نمونههایی از برخورد [[ناشایست]] آنان در مواجهه با [[آیات الهی]] و پیامبران خویش، درخواست مزبور را [[بهانهجویی]] و از سر [[لجاجت]] و [[عناد]] خواند {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنبِيَاء بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم.و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم. آنگاه برای پیمانشکنی آنان و کفر ورزیدنشان به آیات خداوند و کشتن پیامبران به ناحق (لعنتشان کردیم) و (نیز برای این) گفتارشان که: دلهای ما در پوششهایی است- (در حالی که چنین نیست) بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل) ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند- و (نیز) برای کفرشان و بهتان سترگی که به مریم زدند؛ و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است. آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم. و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم.» سوره نساء، آیه ۱۵۳-۱۶۱.</ref> و هنگامی که [[یهودیان]] در واکنش به این [[افشاگری]]، [[نزول وحی]] پس از [[موسی]]{{ع}} را [[انکار]] کردند، [[خداوند]] با یادآوری نزول وحی بر شماری از [[انبیا]]، از جمله پیامبران پس از موسی{{ع}} و کتاب آسمانی[[داوود]]{{ع}}، ادعای آنها را [[تکذیب]] کرد.<ref>جامعالبیان، ج ۶، ص۳۷ـ ۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۳۹۱ ـ ۳۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۸.</ref> به نظر [[فخر رازی]] و [[آلوسی]]، قرآن در پاسخ [[اهل کتاب]] با احتجاج به [[عقیده]] آنان مبنی بر [[نزول تدریجی]] و [[وحیانی]] بودن زبور داود{{ع}} در صدد بیان این نکته است که [[نزول تدریجی قرآن]] با وحیانی بودن آن منافات ندارد.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹؛ روح المعانی، ج ۶، ص۱۷.</ref> [[علامه طباطبایی]] در دیدگاهی کاملاً متفاوت، [[آیه]] مورد بحث را فقط با آیه پیش از خود مرتبط و آن را بیان کننده علت [[ایمان]] [[راسخان در علم]] و [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[قرآن]] دانسته است {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>؛ با این توضیح که چون آنها با توجه به آشنایی خویش با [[نزول وحی]] بر [[پیامبران]] یادشده و دادن کتاب [[زبور]] به [[داوود]]{{ع}} میدانستند که [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول قرآن]] بر وی ادامه همان حرکت است و امری شگفت و بیسابقه نیست، به وی ایمان آوردند.<ref>المیزان، ج ۵، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> برخی [[مفسران]] گفتهاند که زبور در دو آیه یادشده {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref> نه به عنوان [[عَلَم]] خاص برای کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} بلکه در معنای نکره آن به کار رفته است؛ به این معنا که «کتابی به وی دادیم»؛ با این توضیح که کتاب حضرت داود{{ع}}، یکی از مصادیق «زُبُر» یعنی [[کتب آسمانی]] است.<ref>البحر المحیط، ج ۶، ص۴۹.</ref> [[آلوسی]] با جایز دانستن این معنا، سبب اشتهار کتاب داود{{ع}} به زبور را، کاربرد فراوان زبور (اسم جنس) در مورد کتاب آن حضرت و از باب «عَلَم بالغلبه» خوانده است.<ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 294-296.</ref> | ||
=== [[پیش بینی]] [[حکومت صالحان]] در زبور=== | === [[پیش بینی]] [[حکومت صالحان]] در زبور=== | ||
قرآن از [[وعده]] صریح [[خداوند]] در زبور خبر میدهد که بر اساس آن [[بندگان]] [[صالح]] و شایسته او [[میراثدار]] [[زمین]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> این میراثداری به [[حاکمیت]] یافتن [[صالحان]] در روی [[زمین]]، به عنوان [[پاداش الهی]] آنان در [[دنیا]] معنا شده است.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۲، ۳۲۹ ـ ۳۳۱.</ref> اینکه مراد از «ذکر» و «زبور» چیست، مورد [[اختلاف]] است: مفسرانی چون [[ابن جبیر]]، [[مجاهد]]، [[ابن زید]] و [[زجاج]]، مراد از زبور را عموم کتابهای نازل شده بر [[انبیا]] و «ذکر» را «[[ام الکتاب]]» یا همان «[[لوح محفوظ]]» دانستهاند.<ref>جامعالبیان، ج ۱۷، ص۱۳۶ ـ ۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج، ص۱۱۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> بر اساس این [[تفسیر]]، خداوند پس از ثبت آموزه مزبور ([[حاکمیت صالحان]]) در [[امالکتاب]]، آن را در قالب کتب [[انبیا]] نازل کرد. [[طبری]] با ترجیح این دیدگاه، هم معنا بودن [[زبور]] و کتاب، همچنین دلالت «الِ» الذکر بر شناخته شده بودن آن برای مخاطبان [[آیه]] را، دلیل درستیِ دیدگاه خویش و نپذیرفتن [[تفاسیر]] دیگر میخواند؛ با این توضیح که در کاربرد [[قرآنی]] به همه [[کتب آسمانی]] «ذکر» اطلاق میشود، بنابراین، تطبیق آن بر [[تورات]] که دیدگاه مقابل، آن را طرح میکند هیچ اولویتی در مقایسه با انطباق آن بر [[صحف ابراهیم]]{{ع}} که آن هم پیش از زبور است، ندارد.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷.</ref> [[ابن عباس]] و ضحاک «ذکر» را تورات و «زبور» را اشاره به کتابهایی دانستهاند که پس از آن، نازل شدهاند.<ref>جامعالبیان، ج ۱۷، ص۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] [[تفسیر]] زبور به «کتب انبیا» یا کتب نازل شده پس از تورات را فاقد دلیل میخواند.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹.</ref> دیدگاه سوم که منسوب به [[شعبی]] است، «ذکر» را تورات و «زبور» را [[کتاب آسمانی]] [[داوود]]{{ع}} میداند.<ref> جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> بنابر روایتی منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} نیز مراد از زبور، کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} است.<ref>الکافی، ج ۱، ص۲۴۰؛ نور الثقلین، ج ۳، ص۴۶۴؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۷.</ref> مفسرانی مانند [[زمخشری]]،<ref>الکشاف، ج ۲، ص۵۸۶.</ref> [[بیضاوی]]،<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۱۱۱.</ref> [[ابوالسعود]]،<ref> تفسیر ابوالسعود، ج ۶، ص۸۸.</ref> [[آلوسی]] <ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۵ ـ ۹۶.</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹.</ref> این تفسیر را پذیرفتهاند. مفرد بودن واژه زبور، ظهور بیشتر و کاربرد فراوان آن در مورد کتاب حضرت داود{{ع}} و نیز یادکرد کتاب آن حضرت در [[قرآن]] با این عنوان و وجود [[وعده]] [[حاکمیت صالحان]] در زبور ([[مزامیر]]) موجود، از مستندات و مؤیدات این دیدگاهاند؛<ref>التسهیل، ج ۲، ص۳۰-۳۱؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹؛ نمونه، ج ۱۳، ص۵۱۶.</ref> توضیح اینکه در [[مزمور]] ۳۷ که از آغاز تا پایان به [[سرنوشت]] و سرانجام [[نیکان]] و بدان میپردازد، به صراحت آمده است: «و اما [[نسل]] شریر منقطع خواهد شد. [[صالحان]] [[وارث زمین]] خواهند بود و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود».<ref> کتاب مقدس، مزامیر، ۳۷: ۲۸ ـ ۲۹.</ref> مصداق «صالحان» و «[[زمین]]» یادشده در آیه نیز مورد [[اختلاف]] است: از جمله بر عموم [[مؤمنان]] و زمین [[بهشت]]، [[تسلط]] [[بنیاسرائیل]] بر [[سرزمین موعود]] و تسلط [[مسلمانان]] بر سرزمینهای فتح شده در جریان [[فتوحات اسلامی]] تطبیق شده است.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷ ـ ۱۳۹؛ التبیان، ج ۷، ص۲۸۳ـ ۲۸۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۵۸۶.</ref> شماری دیگر از [[مفسران]]، وعده مزبور را اشاره به [[پیروزی]] نهایی [[مؤمنان]] و [[صالحان]] و [[تسلط]] آنان بر سراسر [[جهان]] در [[پایان تاریخ]] دانستهاند.<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۲، ۳۲۹ـ۳۳۱؛ نمونه، ج ۱۷، ص۵۱۷ ـ ۵۱۸.</ref> در [[روایات]] [[شیعی]]، صالحان یادشده، [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخرالزمان]] معرفی شدهاند. بر اساس این [[احادیث]]، [[حاکمیت صالحان]] بر [[دنیا]] چنان [[قطعی]] و حتمی است که اگر از [[عمر]] دنیا حتی یک [[روز]] نیز مانده باشد، [[حضرت مهدی]] و یارانش در آن روز به [[حاکمیت جهانی]] خواهند رسید | قرآن از [[وعده]] صریح [[خداوند]] در زبور خبر میدهد که بر اساس آن [[بندگان]] [[صالح]] و شایسته او [[میراثدار]] [[زمین]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> این میراثداری به [[حاکمیت]] یافتن [[صالحان]] در روی [[زمین]]، به عنوان [[پاداش الهی]] آنان در [[دنیا]] معنا شده است.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۲، ۳۲۹ ـ ۳۳۱.</ref> اینکه مراد از «ذکر» و «زبور» چیست، مورد [[اختلاف]] است: مفسرانی چون [[ابن جبیر]]، [[مجاهد]]، [[ابن زید]] و [[زجاج]]، مراد از زبور را عموم کتابهای نازل شده بر [[انبیا]] و «ذکر» را «[[ام الکتاب]]» یا همان «[[لوح محفوظ]]» دانستهاند.<ref>جامعالبیان، ج ۱۷، ص۱۳۶ ـ ۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج، ص۱۱۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> بر اساس این [[تفسیر]]، خداوند پس از ثبت آموزه مزبور ([[حاکمیت صالحان]]) در [[امالکتاب]]، آن را در قالب کتب [[انبیا]] نازل کرد. [[طبری]] با ترجیح این دیدگاه، هم معنا بودن [[زبور]] و کتاب، همچنین دلالت «الِ» الذکر بر شناخته شده بودن آن برای مخاطبان [[آیه]] را، دلیل درستیِ دیدگاه خویش و نپذیرفتن [[تفاسیر]] دیگر میخواند؛ با این توضیح که در کاربرد [[قرآنی]] به همه [[کتب آسمانی]] «ذکر» اطلاق میشود، بنابراین، تطبیق آن بر [[تورات]] که دیدگاه مقابل، آن را طرح میکند هیچ اولویتی در مقایسه با انطباق آن بر [[صحف ابراهیم]]{{ع}} که آن هم پیش از زبور است، ندارد.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷.</ref> [[ابن عباس]] و ضحاک «ذکر» را تورات و «زبور» را اشاره به کتابهایی دانستهاند که پس از آن، نازل شدهاند.<ref>جامعالبیان، ج ۱۷، ص۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] [[تفسیر]] زبور به «کتب انبیا» یا کتب نازل شده پس از تورات را فاقد دلیل میخواند.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹.</ref> دیدگاه سوم که منسوب به [[شعبی]] است، «ذکر» را تورات و «زبور» را [[کتاب آسمانی]] [[داوود]]{{ع}} میداند.<ref> جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> بنابر روایتی منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} نیز مراد از زبور، کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} است.<ref>الکافی، ج ۱، ص۲۴۰؛ نور الثقلین، ج ۳، ص۴۶۴؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۷.</ref> مفسرانی مانند [[زمخشری]]،<ref>الکشاف، ج ۲، ص۵۸۶.</ref> [[بیضاوی]]،<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۱۱۱.</ref> [[ابوالسعود]]،<ref> تفسیر ابوالسعود، ج ۶، ص۸۸.</ref> [[آلوسی]] <ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۵ ـ ۹۶.</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹.</ref> این تفسیر را پذیرفتهاند. مفرد بودن واژه زبور، ظهور بیشتر و کاربرد فراوان آن در مورد کتاب حضرت داود{{ع}} و نیز یادکرد کتاب آن حضرت در [[قرآن]] با این عنوان و وجود [[وعده]] [[حاکمیت صالحان]] در زبور ([[مزامیر]]) موجود، از مستندات و مؤیدات این دیدگاهاند؛<ref>التسهیل، ج ۲، ص۳۰-۳۱؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹؛ نمونه، ج ۱۳، ص۵۱۶.</ref> توضیح اینکه در [[مزمور]] ۳۷ که از آغاز تا پایان به [[سرنوشت]] و سرانجام [[نیکان]] و بدان میپردازد، به صراحت آمده است: «و اما [[نسل]] شریر منقطع خواهد شد. [[صالحان]] [[وارث زمین]] خواهند بود و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود».<ref> کتاب مقدس، مزامیر، ۳۷: ۲۸ ـ ۲۹.</ref> مصداق «صالحان» و «[[زمین]]» یادشده در آیه نیز مورد [[اختلاف]] است: از جمله بر عموم [[مؤمنان]] و زمین [[بهشت]]، [[تسلط]] [[بنیاسرائیل]] بر [[سرزمین موعود]] و تسلط [[مسلمانان]] بر سرزمینهای فتح شده در جریان [[فتوحات اسلامی]] تطبیق شده است.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷ ـ ۱۳۹؛ التبیان، ج ۷، ص۲۸۳ـ ۲۸۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۵۸۶.</ref> شماری دیگر از [[مفسران]]، وعده مزبور را اشاره به [[پیروزی]] نهایی [[مؤمنان]] و [[صالحان]] و [[تسلط]] آنان بر سراسر [[جهان]] در [[پایان تاریخ]] دانستهاند.<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۲، ۳۲۹ـ۳۳۱؛ نمونه، ج ۱۷، ص۵۱۷ ـ ۵۱۸.</ref> در [[روایات]] [[شیعی]]، صالحان یادشده، [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخرالزمان]] معرفی شدهاند. بر اساس این [[احادیث]]، [[حاکمیت صالحان]] بر [[دنیا]] چنان [[قطعی]] و حتمی است که اگر از [[عمر]] دنیا حتی یک [[روز]] نیز مانده باشد، [[حضرت مهدی]] و یارانش در آن روز به [[حاکمیت جهانی]] خواهند رسید<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۱۲۰؛ نور الثقلین، ج ۳، ص۴۶۴؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 296-297.</ref> | ||
=== [[نزول]] و محتوای [[زبور]]=== | === [[نزول]] و محتوای [[زبور]]=== | ||
برخی نزول زبور را دفعی دانستهاند.<ref>علل الشرایع، ج ۲، ص۴۷۰.</ref> بر اساس برخی روایات، زبور در هجدهم [[ماه رمضان]] نازل شده است <ref>الکافی، ج ۲، ص۶۲۹؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۵۷۳.</ref> و هنگام [[تلاوت]] آن به وسیله [[حضرت داود]]{{ع}} [[کوهها]] و پرندگان با آن حضرت همنوا میشدهاند.<ref>نور الثقلین، ج ۳، ص۴۴۴.</ref> برخی [[مفسران]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ}}<ref>«و آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک داوری و دانشی دادیم و کوهها و پرندهها را رام کردیم که همراه با داود نیایش میکردند و کننده (ی این کار) بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۹.</ref> را اشاره به این همنوایی دانستهاند.<ref>نور الثقلین، ج ۳، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵.</ref> بر اساس برخی گزارشهای [[تفسیری]]، هنگام [[تلاوت]] [[زبور]]، [[بنیاسرائیل]]، [[جنیان]]، درندگان و پرندگان، مجذوب صدای دلنشین [[داوود]]{{ع}} شده و به ترتیب پشت سر آن حضرت میایستادند.<ref>نک: تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص۴۱۵ ـ ۴۱۶؛ تفسیر بغوی، ج ۱، ص۵۰۰.</ref> البته این گزارشها که بدون مستندات معتبری ارائه شدهاند، تا حدودی اغراقآمیزند. | برخی نزول زبور را دفعی دانستهاند.<ref>علل الشرایع، ج ۲، ص۴۷۰.</ref> بر اساس برخی روایات، زبور در هجدهم [[ماه رمضان]] نازل شده است <ref>الکافی، ج ۲، ص۶۲۹؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۵۷۳.</ref> و هنگام [[تلاوت]] آن به وسیله [[حضرت داود]]{{ع}} [[کوهها]] و پرندگان با آن حضرت همنوا میشدهاند.<ref>نور الثقلین، ج ۳، ص۴۴۴.</ref> برخی [[مفسران]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ}}<ref>«و آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک داوری و دانشی دادیم و کوهها و پرندهها را رام کردیم که همراه با داود نیایش میکردند و کننده (ی این کار) بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۹.</ref> را اشاره به این همنوایی دانستهاند.<ref>نور الثقلین، ج ۳، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵.</ref> بر اساس برخی گزارشهای [[تفسیری]]، هنگام [[تلاوت]] [[زبور]]، [[بنیاسرائیل]]، [[جنیان]]، درندگان و پرندگان، مجذوب صدای دلنشین [[داوود]]{{ع}} شده و به ترتیب پشت سر آن حضرت میایستادند.<ref>نک: تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص۴۱۵ ـ ۴۱۶؛ تفسیر بغوی، ج ۱، ص۵۰۰.</ref> البته این گزارشها که بدون مستندات معتبری ارائه شدهاند، تا حدودی اغراقآمیزند. | ||
شماری از [[مفسران]] به [[پیروی]] از [[قتاده]] گفتهاند: محتوای زبور، [[حکمت]] و [[مواعظ]] و دعاهایی است در [[ستایش]] و [[تمجید]] [[خداوند]]؛ و [[احکام]] [[حلال و حرام]] و [[واجبات]] و حدود در آن وجود ندارند.<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۵۰ ـ ۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۰، ۱۷، ۲۷۸.</ref> توصیه به [[کنارهگیری]] از [[خطاکاران]]، [[ستمگران]] و بیکاران، [[توهین]] نکردن به [[اولیای الهی]]، [[خداترسی]] و [[بندگی خدا]] و تقسیم ساعات [[عمر]] به ۴ بخش (برای [[عبادت]]، [[محاسبه]] نفس، [[لذتجویی]] [[حلال]] و [[معاشرت]] با [[دوستان]] [[صالح]]) از آموزههای دیگر زبور خوانده شدهاند؛<ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۸۹.</ref> همچنین مفسرانی مانند قتاده و [[ابوالعالیه]]، صابئیها را پیرو زبور دانستهاند | شماری از [[مفسران]] به [[پیروی]] از [[قتاده]] گفتهاند: محتوای زبور، [[حکمت]] و [[مواعظ]] و دعاهایی است در [[ستایش]] و [[تمجید]] [[خداوند]]؛ و [[احکام]] [[حلال و حرام]] و [[واجبات]] و حدود در آن وجود ندارند.<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۵۰ ـ ۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۰، ۱۷، ۲۷۸.</ref> توصیه به [[کنارهگیری]] از [[خطاکاران]]، [[ستمگران]] و بیکاران، [[توهین]] نکردن به [[اولیای الهی]]، [[خداترسی]] و [[بندگی خدا]] و تقسیم ساعات [[عمر]] به ۴ بخش (برای [[عبادت]]، [[محاسبه]] نفس، [[لذتجویی]] [[حلال]] و [[معاشرت]] با [[دوستان]] [[صالح]]) از آموزههای دیگر زبور خوانده شدهاند؛<ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۸۹.</ref> همچنین مفسرانی مانند قتاده و [[ابوالعالیه]]، صابئیها را پیرو زبور دانستهاند<ref>جامعالبیان، ج ۱، ص۴۵۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 297-298.</ref> | ||
== کتب پیامبران پیشین== | == کتب پیامبران پیشین== | ||
در شماری از [[آیات]]، «زُبُر» به معنای کلی «کُتُب» و برای اشاره به [[کتب آسمانی پیشین]] به کار رفته است: | در شماری از [[آیات]]، «زُبُر» به معنای کلی «کُتُب» و برای اشاره به [[کتب آسمانی پیشین]] به کار رفته است: | ||
#در پی [[تکذیب]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از سوی [[مشرکان قریش]] و [[یهودیان]]، خداوند برای [[دلداری]] آن حضرت،<ref>الکشاف، ج ۳، ص۳۰۹؛ التبیان، ج ۳، ص۶۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۴۶۳.</ref> از [[پیامبران]] پیش از وی یاد میکند که به رغم آوردن [[معجزات]] و [[کتب آسمانی]]، از سوی [[اقوام]] خویش تکذیب شدند: {{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ}}<ref>«پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref> کاربرد «زُبُر» در کنار «کتاب» به رغم معنای مشترک آن دو، سبب شده است تا مفسران، مصداق مورد اشاره هر یک را متفاوت از دیگری دانسته و در این باره به [[اختلاف]] گرایند: مفسرانی مانند [[طبری]] و [[فخر رازی]]، «زُبُر» را به معنایِ عموم [[کتابهای آسمانی]] و «کتاب منیر» را اشاره به [[تورات]] و [[انجیل]] دانستهاند. [[فخر رازی]] ارتباط آن دو را از باب عطف خاص بر عام دانسته و افزوده است که چون تورات و انجیل، صورت کاملی از [[شریعت]] و [[آموزههای وحیانی]] را ارائه کردهاند، نسبت به کتابهای دیگر [[برتری]] دارند و از این رو به رغم اینکه «زُبُر» [[تورات]] و انجیل را نیز شامل میشود، آن دو به صورت جداگانه و با لفظ «کتاب منیر» مورد اشاره قرار گرفتهاند. وی در ادامه، نمونههایی از این گونه عطف خاص بر عام در [[قرآن]] را در [[تأیید]] دیدگاه خود میآورد.<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۸۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۱۲ ـ ۱۲۴.</ref> برخی دیگر از [[مفسران]] «زُبُر» را اشاره به آن دسته از [[کتابهای آسمانی]] دانستهاند که آموزههای آنها فقط [[حکمت]] و [[موعظه]] است؛ ولی «کتاب منیر» به معنای کتبی است که افزون بر موعظه و حکمت، دارای [[مقام]] و شریعت نیز هستند.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱ ـ ۲؛ المیزان، ج ۴، ص۸۳.</ref> برخی دیگر «زُبُر» را اشاره به کتبی مانند کتاب نوح{{ع}} و [[صحف ابراهیم]] و «کتاب منیر» را اشاره به تورات و انجیل دانستهاند.<ref>تفسیر جلالین، ص۹۳۰؛ المیزان، ج ۴، ص۸۳.</ref> | |||
#در [[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم؛ اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref> نیز کتب داده شده به [[انبیا]] با عنوان «زُبُر» یاد شدهاند. برخی مفسران، این [[آیه]] را در رد [[عقیده]] [[مشرکان قریش]] نازل دانستهاند. آنان با این تصور که [[پیامبر]] باید از میان [[فرشتگان]] باشد، [[خداوند]] را بسیار فراتر از آن میپنداشتند که بشری همانند آنان را برای [[رسالت]] خویش برگزیند؛ ولی این آیه با اشاره به [[بشر]] بودن ([[رجال]]) همه [[انبیای گذشته]] و برخورداری آنان از [[وحی]]، [[معجزات]] و [[کتب آسمانی]]، [[پندار]] [[مشرکان]] را رد کرده و از آنان میخواهد که در این باره از افراد [[آگاه]] بپرسند.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۴۱۱؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۱۵۸ـ ۱۵۹؛ جوامع الجامع، ج ۲، ص۳۲۷.</ref> [[علامه طباطبایی]] این [[تفسیر]] را با [[سیاق آیات]] ناسازگار خوانده و [[معتقد]] است که بر اساس برخی از آیات پیشین، مشرکان بر پایه گرایشی جبرگرایانه، [[شرک]] و [[بتپرستی]] خود و پدرانشان را به اقتضای [[اراده خداوند]] دانسته و در توجیه انجام [[محرمات]] نیز میگفتند: اگر [[خدا]] میخواست، ما نمیتوانستیم چیزی جز آنچه را که او [[حرام]] کرده است حرام بشماریم {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند میخواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمیپرستیدیم و چیزی را بی (فرمان) وی حرام نمیشمردیم؛ پیشینیان ایشان نیز بدینگونه رفتار میکردند و آیا جز پیامرسانی آشکار بر عهده پیامبران است؟» سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>؛ اما [[خداوند]] در رد [[پندار]] مزبور، دعوتهای [[دینی]] پیش از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به وسیله انبیای برخوردار از [[معجزه]] و [[کتب آسمانی]] میخواند. بر این اساس، هیچ [[قدرت]] [[غیبی]] غالب و [[اراده تکوینی]]، [[اختیار]] و [[اراده آزاد]] [[آدمیان]] را از بین نمیبرد.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۵۶.</ref> | |||
#در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و بیگمان (خبر) آن در کتابهای (آسمانی) پیشینیان (آمده) است» سوره شعراء، آیه 196.</ref> نیز از کتب آسمانی پیشینیان با عنوان «زُبُر» یاد شده است. این آیه و [[آیات]] پیش از آن، در پاسخ [[مشرکان]] که [[قرآن]] را از سنخ القائات [[شیاطین]] و سرودههای [[شاعران]] میخواندند نازل شده<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۱۵.</ref> و وجود [[بشارت]] درباره آمدن قرآن و بیان ویژگیهای آن در [[کتب آسمانی پیشین]] و [[آگاهی]] علمای [[بنیاسرائیل]] از این مسئله را از جمله [[ادله]] [[حقانیت]] آن معرفی میکنند.<ref>التبیان، ج ۸، ص۶۲ـ ۶۳؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۵۳ ـ ۳۵۴؛ روح المعانی، ج ۱۹، ص۱۲۵.</ref>. | |||
#در [[سوره قمر]]، خداوند [[مشرکان قریش]] را به سبب [[تکذیب]] پیامبر اکرم{{صل}}، به [[عذاب]] [[دنیا]] و [[آخرت]] [[تهدید]] میکند. بر این اساس، از یک سو با اشارهای گذرا به [[کیفر]] [[اقوام]] گذشته، درباره دچار آمدن مشرکان به [[سرنوشت]] آنان هشدار داده و در قالب استفهام انکاری تصریح میکند که نه مشرکان قریش از آنان برترند و نه در کتب آسمانی پیشین به [[قریشیان]] [[وعده]] مصونیت از [[عذاب الهی]] داده شده است: {{متن قرآن|أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ}}<ref>«آیا کافران شما (مردم مکّه) بهتر از آنانند یا شما را در کتابها (ی آسمانی) امان نامهای است؟» سوره قمر، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ}}<ref>«و بیگمان بیم دادن به فرعونیان نیز رسید» سوره قمر، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ}}<ref>«آنان همه نشانههای ما را دروغ شمردند پس، آنان را چون فرو گرفتن پیروزمندی توانا فرو گرفتیم» سوره قمر، آیه ۴۲.</ref>.<ref>التبیان، ج ۹، ص۴۵۹؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۲۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص۸۳ ـ ۸۴.</ref> و از سوی دیگر با ترسیم [[فرجام بد]] [[تبهکاران]] در [[روز واپسین]]، از ثبت همه کارهای [[خرد]] و کلان اقوام [[کافر]] و [[مشرک]] گذشته در [[نامه اعمال]] آنان خبر میدهد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ}}<ref>«و به راستی ما همانندان شما را نابود کردیم، آیا پندپذیری هست؟» سوره قمر، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ}}<ref>«و هر چه کردهاند در نامهها (ی اعمال آنان آمده) است» سوره قمر، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ}}<ref>«و هر (چیز) خرد و کلانی نوشته شده است» سوره قمر، آیه ۵۳.</ref> بیشتر [[مفسران]] با [[تفسیر]] «زبر» در این [[آیه]] به معنای کتبی که [[فرشتگان]] کاتب [[اعمال]]: {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|كِرَامًا كَاتِبِينَ}}<ref>«که نویسندگانی بزرگوارند،» سوره انفطار، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ}}<ref>«آنچه انجام میدهید میدانند،» سوره انفطار، آیه ۱۲.</ref> اعمال [[بندگان]] را در آن ثبت و ضبط میکنند، <ref>جامع البیان، ج ۲۷، ص۱۴۶؛ التبیان، ج ۹، ص۴۶۱؛ الکشاف، ج ۴، ص۴۲.</ref> تفسیر آن به «[[لوح محفوظ]]» از سوی مفسرانی مانند [[مقاتل]] <ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص۳۰۲؛ نک: تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۱۴۹.</ref> را [[تضعیف]] کردهاند.<ref>المیزان، ج ۱۹، ص۸۸.</ref> | |||
نتیجه آنکه کتاب [[حضرت داوود]] در [[زبان عبری]]، نام دیگری داشته است و [[زبور]] از واژگان [[عربی]] است که در [[قرآن]] به معنای کلی کتاب و بیشتر برای اشاره به [[کتب آسمانی]] [[انبیا]]{{عم}} و در سه مورد مشخصا درباره کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} به کار رفته است. یادکرد [[قرآن کریم]] به طور مشخص و معین از کتاب حضرت داود{{ع}} با عنوان «زبور» سبب شده است تا [[مسلمانان]]، کتابِ آن حضرت را با این نام بشناسند و به مرور [[زمان]] و بر اثر کثرت کاربرد، زبور، [[عَلَم]] خاص برای کتاب [[داوود]]{{ع}} گشته است. «[[مزامیر]]» نیز نامی عربی است و [[زبور داود]]{{ع}} را از نظر محتوا، نمیتوان عینا ـ همان [[مزامیر داود]]{{ع}} دانست. به احتمال [[زیاد]]مزامیر داود{{ع}} ترکیبی از آموزههای زبور داود{{ع}} و نوشتههای دیگری است که در طول [[تاریخ]] تدوین و دستخوش تحولاتی شدهاند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 298-300.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
#[[پرونده:1100408.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴''']]. | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |