پرش به محتوا

رشوه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۰۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۹: خط ۲۹:
== [[نهی]] از رشوه ==
== [[نهی]] از رشوه ==
[[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>، [[مؤمنان]] را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از [[اموال]] [[مردم]]، همراه [[علم]] به این موضوع، نهی می‌کند. به [[اعتقاد]] بسیاری از مفسران، مراد آیه <ref>التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref> یا یکی از مصادیق آن،<ref>التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> نهی از رشوه دادن به قاضیان با [[هدف]] بهره‌مندی از [[حکم]] [[باطل]] آنان برای تصرّف [[حرام]] در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند<ref>التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.</ref>. {{متن قرآن|تُدْلُوا}} از مصدر «ادلاء» که در لغت به معنای فرو فرستادن دلو در چاه برای کشیدن آب است<ref> تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۱۲، «دلو».</ref>. در آیه یاد شده کنایه لطیفی دانسته شده است: [[حکم]] باطلی که شخص با رشوه دادن به [[قاضی]] از آن بهره‌مند می‌شود، به آبی مانند شده که در چاه پنهان است و با دلو می‌توان به آن دست یافت<ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص۴۱۱؛ مخزن العرفان، ج ۲، ص۲۲۷.</ref>. بر پایه احتمالی، فعل {{متن قرآن|تُدْلُوا}} [[منصوب]] است و این بخش از [[آیه]] با بخش نخست آن:  {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ}} روی هم یک [[کلام]] برای فهماندن یک [[هدف]] است و آن، [[نهی]] راشی و مرتشی است که مبادا با [[تبانی]]، [[اموال]] دیگران را به [[گناه]] میان خود قسمت کنند<ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲.</ref>. در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} از [[رشوه]] به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی [[لعن]] شده‌اند و رشوه گرفتن برای [[داوری]]، مصداق [[کفر]] دانسته شده است.<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.</ref> افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی [[حرام]] است، رشوه گیرنده [[واجب]] است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است<ref>تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.</ref>. رشوه دادن با این هدف نیز که [[قاضی]] [[حکم]] باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به [[حق]] خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است<ref>السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.</ref>. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برای پیشگیری از رشوه‌خواری و [[مبارزه]] با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین [[زندگی]] قاضیان از [[بیت‌المال]]<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، [[استخدام]] بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و [[مجازات]] آنان<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 634-635.</ref>
[[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>، [[مؤمنان]] را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از [[اموال]] [[مردم]]، همراه [[علم]] به این موضوع، نهی می‌کند. به [[اعتقاد]] بسیاری از مفسران، مراد آیه <ref>التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref> یا یکی از مصادیق آن،<ref>التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> نهی از رشوه دادن به قاضیان با [[هدف]] بهره‌مندی از [[حکم]] [[باطل]] آنان برای تصرّف [[حرام]] در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند<ref>التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.</ref>. {{متن قرآن|تُدْلُوا}} از مصدر «ادلاء» که در لغت به معنای فرو فرستادن دلو در چاه برای کشیدن آب است<ref> تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۱۲، «دلو».</ref>. در آیه یاد شده کنایه لطیفی دانسته شده است: [[حکم]] باطلی که شخص با رشوه دادن به [[قاضی]] از آن بهره‌مند می‌شود، به آبی مانند شده که در چاه پنهان است و با دلو می‌توان به آن دست یافت<ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص۴۱۱؛ مخزن العرفان، ج ۲، ص۲۲۷.</ref>. بر پایه احتمالی، فعل {{متن قرآن|تُدْلُوا}} [[منصوب]] است و این بخش از [[آیه]] با بخش نخست آن:  {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ}} روی هم یک [[کلام]] برای فهماندن یک [[هدف]] است و آن، [[نهی]] راشی و مرتشی است که مبادا با [[تبانی]]، [[اموال]] دیگران را به [[گناه]] میان خود قسمت کنند<ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲.</ref>. در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} از [[رشوه]] به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی [[لعن]] شده‌اند و رشوه گرفتن برای [[داوری]]، مصداق [[کفر]] دانسته شده است.<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.</ref> افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی [[حرام]] است، رشوه گیرنده [[واجب]] است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است<ref>تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.</ref>. رشوه دادن با این هدف نیز که [[قاضی]] [[حکم]] باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به [[حق]] خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است<ref>السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.</ref>. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برای پیشگیری از رشوه‌خواری و [[مبارزه]] با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین [[زندگی]] قاضیان از [[بیت‌المال]]<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، [[استخدام]] بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و [[مجازات]] آنان<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 634-635.</ref>
==رشوه؛ مصداق بارز [[حرام]] [[خواری]]==
[[خداوند متعال]] در [[آیه]] ۱۸۸ [[سوره بقره]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>. از این [[آیه]] به دست می‌‌آید که الادلاء و سرازیر کردن [[مالی]] به [[حکام]] و [[قضات]] برای خوردن [[مال]] دیگران به [[باطل]] از مصادیق مکاسب [[حرام]] است. [[شیخ طبرسی]] در [[مجمع البیان]] در ذیل آیه می‌‌نویسد که مراد از [[حکّام]]، قضات هستند.<ref>مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۳۶۶.</ref> البته این نظر در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} نیز [[تأیید]] شده است.<ref>تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص۱۷۶، ح ۶۱۳.</ref> همچنین در روایتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} «[[سحت]]» در آیه را بر [[رشوه]] تطبیق داده است.<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۶۳۴.</ref> علاّمه طباطبایی در [[تفسیر]] این آیه می‌‌گوید:»ادلاء (مصدر تُدْلُوا) در چاه کردن دلو برای کشیدن آب است و منظور از آن در [[آیه مبارکه]]، رشوه دادن به [[حاکمان]] است که کنایه لطیف و [[زیبایی]] بر این مطلب است که [[حکم]] مورد نظر رشوه دهنده را به منزله آب ته چاه قرار داده که به وسیله دلو رشوه، از آن بیرون کشیده می‌‌شود”<ref>المیزان، ج۲، ص۵۲، ذیل آیه ۱۸۸سوره بقره.</ref>.
از [[حرمت]] دادن رشوه می‌‌توان [[استنباط]] کرد که گرفتن رشوه نیز حرام است؛ چراکه لازمه حرمت رشوه دادن، این است که گرفتن آن نیز حرام باشد<ref>مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۳۴.</ref>. پس در این آیه پرداخت رشوه به حاکمان به منظور دستیابی به [[اموال]] دیگران مورد [[نهی]] [[خداوند]] قرار گرفته است و این مطلبی نیست که بر کسی پوشیده باشد؛ چراکه ناروایی و حرمت پرداخت رشوه به منظور جلب نظر حاکمان و [[قضاوت]] ایشان به [[سود]] رشوه دهنده حکمی معلوم برای همگان است و کسی نمی‌تواند مدعی شود که از این حکم بی‌خبر است.
از این آیه می‌‌توان به دست آورد که این [[حکم عقلی]] است که مورد تأیید [[شارع مقدس]] قرار گرفته است. به این معنا که خداوند در [[فطرت]] و [[عقل آدمی]] این معنا را نهاده که [[ظلم]] و [[باطل]] را بشناسد و از آنها اجتناب کند. [[شریعت]] در [[حقیقت]] همان [[حکم]] [[فطری]] را مورد تاکید و [[امضا]] قرار داده است. پس کسی نمی‌تواند مدعی شود که از کارحرامی چون رشوه خواری [[آگاه]] نیست؛ زیرا شخص می‌‌داند که [[مالی]] را می‌‌دهد تا حقی را ناحق و باطلی را [[حق]] جلوه دهد. این شخص شکی ندارد که چنین شیوه ای باطل و ظلم است.
[[خدای تعالی]] در [[آیات]] ۶۲ و ۶۳ [[سوره مائده]]، از «[[سحت]] [[خواری]]» باز داشته است؛ چراکه [[انسانی]] که رشوه خواری می‌‌کند آتشی را در درون خویش قرار می‌‌دهد که او را می‌‌سوزاند و هنگامی که [[قیامت]] بر پا شود این شخص در آن [[زمان]] به حالت [[تجسم اعمال]] خواهد دید که در درونش چیزی جز [[آتش]] نینداخته و آن چیزی که [[گمان]] می‌‌کرد مایه [[رشد]] و [[قدرت]] بدنی او می‌‌شود، مالی [[حرام]] بوده که آتش را به جانش افکنده است.
پس از نظر [[روحی]] و روانی، رشوه خواری همانند دیگر اقسام حرام خواری چون [[ربا]]، چیزی جز آتش درونی نیست؛ لذا [[خداوند]] به شدت از آن برحذر می‌‌دارد و با بیان [[عذاب]] عظیم و الیم از [[مردم]] می‌‌خواهد تا از هر گونه حرام خواری از جمله رشوه خواری پرهیز کنند<ref>مائده، آیات ۴۱ و ۴۲ و ۶۲ و ۶۳.</ref>.
[[روایات معصومین]]، [[ارتشاء]] (گرفتن [[رشوه]]) را از مصادیق [[کفر]] دانسته است؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: «از رشوه دوری کنید؛ زیرا این کار کفر است و رشوه [[خوار]] بوی [[بهشت]] را استشمام نمی‌کند”. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در این باره می‌‌فرمایند:» رشوه، در مورد [[احکام]]، کفر به [[خدای بزرگ]] و [[رسول]] او است”<ref>وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵، ح ۱.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>


== رشوه خواری [[اهل کتاب]] ==
== رشوه خواری [[اهل کتاب]] ==
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش