←مبانی اقتصاد اسلامی
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== مبانی اقتصاد اسلامی == | == مبانی اقتصاد اسلامی == | ||
دانشمندان [[مسلمان]] در تبیین اقتصاد اسلامی و بیان تمایز آن با دیگر مکاتب [[اقتصادی]] به بررسی اصول ثابتی در [[اسلام]] چون [[مالکیت]] مختلط و اسباب حصول آن، آزادیهای قانونمند، [[عدالت اجتماعی]] و [[ضرورت]] تأمین حد کفایت برای همگان، [[همیاری]] عمومی و تأکید فراوان بر [[انفاق]] پرداختهاند<ref>اقتصادنا، ص ۲۷۹ ـ ۲۹۰؛ مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ص ۱۰۳ ـ ۱۸۱؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵: ص ۴۸۷ ـ ۴۹۱؛ الموسوعة العربیة العالمیه، ج ۲، ص ۴۲۲ ـ ۴۲۸.</ref>. | دانشمندان [[مسلمان]] در تبیین اقتصاد اسلامی و بیان تمایز آن با دیگر مکاتب [[اقتصادی]] به بررسی اصول ثابتی در [[اسلام]] چون [[مالکیت]] مختلط و اسباب حصول آن، آزادیهای قانونمند، [[عدالت اجتماعی]] و [[ضرورت]] تأمین حد کفایت برای همگان، [[همیاری]] عمومی و تأکید فراوان بر [[انفاق]] پرداختهاند<ref>اقتصادنا، ص ۲۷۹ ـ ۲۹۰؛ مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ص ۱۰۳ ـ ۱۸۱؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵: ص ۴۸۷ ـ ۴۹۱؛ الموسوعة العربیة العالمیه، ج ۲، ص ۴۲۲ ـ ۴۲۸.</ref>. | ||
# [[مالکیت]] مختلط: مسئله مالکیت، در پرتو [[منازعات]] [[نظام سرمایهداری]] و [[مارکسیستی]] به صورت یکی از موضوعات مهم و مورد توجه [[دانشمندان اسلامی]] معاصر در آمده است. این دانشمندان افزون بر بحث از منشأ مالکیت در [[اسلام]]<ref>اقتصادنا، ص ۴۸۲ ـ ۴۸۳؛ نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص ۶۴.</ref>، به تبیین نظریه مالکیت مختلط در اسلام پرداخته<ref>اقتصادنا، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۱.</ref> و با پذیرش مالکیتهای غیر فردی چون مالکیت عمومی و دولتی در کنار [[احترام]] به مالکیت فردی به اهمیت [[حقوق]] [[جامعه]] از نگاه اسلام توجه دادهاند. | # '''[[مالکیت]] مختلط:''' مسئله مالکیت، در پرتو [[منازعات]] [[نظام سرمایهداری]] و [[مارکسیستی]] به صورت یکی از موضوعات مهم و مورد توجه [[دانشمندان اسلامی]] معاصر در آمده است. این دانشمندان افزون بر بحث از منشأ مالکیت در [[اسلام]]<ref>اقتصادنا، ص ۴۸۲ ـ ۴۸۳؛ نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص ۶۴.</ref>، به تبیین نظریه مالکیت مختلط در اسلام پرداخته<ref>اقتصادنا، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۱.</ref> و با پذیرش مالکیتهای غیر فردی چون مالکیت عمومی و دولتی در کنار [[احترام]] به مالکیت فردی به اهمیت [[حقوق]] [[جامعه]] از نگاه اسلام توجه دادهاند. | ||
# [[عدالت اجتماعی]]: تأکید [[قرآن]] به [[برقراری عدالت]] در [[جامعه]] و روابط بین افراد در اقتصاد اسلامی به صورت اصلی در [[نظام]] [[توزیع ثروت]] بازتاب یافته است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>.<ref>اقتصادنا، ص ۲۸۶.</ref> | # '''[[عدالت اجتماعی]]:''' تأکید [[قرآن]] به [[برقراری عدالت]] در [[جامعه]] و روابط بین افراد در اقتصاد اسلامی به صورت اصلی در [[نظام]] [[توزیع ثروت]] بازتاب یافته است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>.<ref>اقتصادنا، ص ۲۸۶.</ref> | ||
# [[تعاون]] و [[احسان]]: امر به [[نیکی]] و احسان و منع از [[ظلم]] و عدوان، اعلام [[مساوات]] و [[برابری]] میان همه [[مسلمانان]]، تشویق فراوان به [[انفاق]] و ترجیح دیگران بر خود و همچنین موارد خاصی چون [[تحریم]] ربا و در مقابل، [[تحریض]] بر قرضالحسنه بیانگر اهمیت تعاون و [[همیاری]] در [[نظام اجتماعی]] [[اسلام]] است که گاه نیز از آن به عنوان ضامن تحقق [[عدالت اجتماعی]] در اقتصاد اسلامی تعبیر شده است<ref>النظریة الاقتصادیة الاسلامیه، ص ۱۹.</ref>. برخی نیز با طرح تعاون اجتماعی در اسلام<ref>ر.ک: العمل و الضمان الاجتماعی فی الاسلام، ص ۱۷۱ ـ ۲۱۸؛ پیامهای اقتصادی قرآن، ص ۵۸۳.</ref> همچون مشارکتهای گروهی در حل نارساییهای جامعه و [[بسیج عمومی]] در [[زمان]] وقوع حوادث پیش بینی نشده، به پیوند و [[تکافل اجتماعی]] بین مسلمانان توجه دادهاند. | # '''[[تعاون]] و [[احسان]]:''' امر به [[نیکی]] و احسان و منع از [[ظلم]] و عدوان، اعلام [[مساوات]] و [[برابری]] میان همه [[مسلمانان]]، تشویق فراوان به [[انفاق]] و ترجیح دیگران بر خود و همچنین موارد خاصی چون [[تحریم]] ربا و در مقابل، [[تحریض]] بر قرضالحسنه بیانگر اهمیت تعاون و [[همیاری]] در [[نظام اجتماعی]] [[اسلام]] است که گاه نیز از آن به عنوان ضامن تحقق [[عدالت اجتماعی]] در اقتصاد اسلامی تعبیر شده است<ref>النظریة الاقتصادیة الاسلامیه، ص ۱۹.</ref>. برخی نیز با طرح تعاون اجتماعی در اسلام<ref>ر.ک: العمل و الضمان الاجتماعی فی الاسلام، ص ۱۷۱ ـ ۲۱۸؛ پیامهای اقتصادی قرآن، ص ۵۸۳.</ref> همچون مشارکتهای گروهی در حل نارساییهای جامعه و [[بسیج عمومی]] در [[زمان]] وقوع حوادث پیش بینی نشده، به پیوند و [[تکافل اجتماعی]] بین مسلمانان توجه دادهاند. | ||
# چارچوب [[اخلاقی]] و [[دینی]]: آزادیهای فردی در اقتصاد اسلامی به وسیله ارزشهای [[معنوی]] از درون افراد و قوانین اجتماعی از برون محدود شده است<ref>اقتصادنا، ص ۲۸۲.</ref>. [[انسانها]] در اقتصاد اسلامی هرچند [[مالک]] درآمدهای خویش هستند<ref>سوره نساء، آیه ۳۲.</ref>؛ ولی مجاز به هرگونه تصمیمگیری در [[اموال]] خود و هرگونه کسب درآمد نیستند. در [[ثروت]] کسب شده از راه [[حلال]] [[حق]] معلومی چون [[زکات]] برای دیگران وجود دارد و تصرف تضییعی در اموال شخصی نیز ممنوع است<ref> نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص ۵۵.</ref>. همچنین [[وصیت]] به بیش از ثلث ترکه پذیرفته نمیشود<ref>الروضة البهیه، ج ۲، ص ۵۳.</ref> و [[حاکم شرع]] مجاز به [[محروم]] کردن افراد از [[ملک]] خویش در صورت اضرار به دیگران است<ref>صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، ص ۱۳.</ref>. سفیهان نیز از تصرف در اموال خود منع شدهاند، زیرا قوام [[جامعه]] و تحقق [[حیات]] کریمانه [[انسانی]] در گرو استفاده صحیح از این [[اموال]] است<ref>صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، ص ۱۲.</ref>. کسب درآمد از هرگونه شغل تولیدی یا خدماتی نیز در اقتصاد اسلامی محدود به [[قواعد]] [[اخلاقی]] معینی است<ref>[[محمد جواد معموری|معموری، محمد جواد]]، [[اقتصاد (مقاله)|مقاله «اقتصاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]].</ref>. | # '''چارچوب [[اخلاقی]] و [[دینی]]:''' آزادیهای فردی در اقتصاد اسلامی به وسیله ارزشهای [[معنوی]] از درون افراد و قوانین اجتماعی از برون محدود شده است<ref>اقتصادنا، ص ۲۸۲.</ref>. [[انسانها]] در اقتصاد اسلامی هرچند [[مالک]] درآمدهای خویش هستند<ref>سوره نساء، آیه ۳۲.</ref>؛ ولی مجاز به هرگونه تصمیمگیری در [[اموال]] خود و هرگونه کسب درآمد نیستند. در [[ثروت]] کسب شده از راه [[حلال]] [[حق]] معلومی چون [[زکات]] برای دیگران وجود دارد و تصرف تضییعی در اموال شخصی نیز ممنوع است<ref> نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص ۵۵.</ref>. همچنین [[وصیت]] به بیش از ثلث ترکه پذیرفته نمیشود<ref>الروضة البهیه، ج ۲، ص ۵۳.</ref> و [[حاکم شرع]] مجاز به [[محروم]] کردن افراد از [[ملک]] خویش در صورت اضرار به دیگران است<ref>صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، ص ۱۳.</ref>. سفیهان نیز از تصرف در اموال خود منع شدهاند، زیرا قوام [[جامعه]] و تحقق [[حیات]] کریمانه [[انسانی]] در گرو استفاده صحیح از این [[اموال]] است<ref>صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، ص ۱۲.</ref>. کسب درآمد از هرگونه شغل تولیدی یا خدماتی نیز در اقتصاد اسلامی محدود به [[قواعد]] [[اخلاقی]] معینی است<ref>[[محمد جواد معموری|معموری، محمد جواد]]، [[اقتصاد (مقاله)|مقاله «اقتصاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]].</ref>. | ||
== اهداف اقتصاد اسلامی == | == اهداف اقتصاد اسلامی == |