←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
"مرجئه" بهمعنای "تأخیر افکننده"، نام فرقهای از فرق اسلامی است که در پایان نیمه اول قرن اول هجری پدید آمد. آنان گروهی از خوارجاند که مرتکب [[گناه کبیره]] را مخلد در [[دوزخ]] نمیدانستند، بلکه کار او را به [[خدا]] وامیگذاشتند. [[اکثریت]] مرجئه، [[امامت]] را برای غیر قریشی جائز نمیدانستند، ولی بعض آنان میگفتند: هرکس [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت رسول]] {{صل}} را برپا دارد، میتواند [[امام]] باشد. [[مکتب]] [[اعتقادی]] مرجئه، برای [[امویان]] که از [[ارتکاب معاصی]] بزرگ، پرهیزی نداشتند [[پناهگاه]] خوبی بود؛ بدینجهت [[امویان]] از مرجئه [[پشتیبانی]] میکردند<ref>معارف و معاریف، ج ۹، ص ۲۶۸.</ref>. مرجئه جزو [[سپاه]] [[سفیانی]] هستند که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} | "مرجئه" بهمعنای "تأخیر افکننده"، نام فرقهای از فرق اسلامی است که در پایان نیمه اول قرن اول هجری پدید آمد. آنان گروهی از خوارجاند که مرتکب [[گناه کبیره]] را مخلد در [[دوزخ]] نمیدانستند، بلکه کار او را به [[خدا]] وامیگذاشتند. [[اکثریت]] مرجئه، [[امامت]] را برای غیر قریشی جائز نمیدانستند، ولی بعض آنان میگفتند: هرکس [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت رسول]] {{صل}} را برپا دارد، میتواند [[امام]] باشد. [[مکتب]] [[اعتقادی]] مرجئه، برای [[امویان]] که از [[ارتکاب معاصی]] بزرگ، پرهیزی نداشتند [[پناهگاه]] خوبی بود؛ بدینجهت [[امویان]] از مرجئه [[پشتیبانی]] میکردند<ref>معارف و معاریف، ج ۹، ص ۲۶۸.</ref>. مرجئه جزو [[سپاه]] [[سفیانی]] هستند که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} هجوم میبرند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref> | ||
از جمله | از جمله دشمنان امام زمان {{ع}} که در روایات ذکر شدهاند و حضرت هنگام [[ظهور]] با آنان جنگ میکند و همه آنها را به قتل میرساند، کجاندیشان [[مرجئه]] هستند که بر اثر عقاید انحرافی خود، فرسنگها از [[اسلام]] فاصله میگیرند و عظیمترین گناهان را بیپروا انجام میدهند. [[علامه طریحی]] درباره این گروه مینویسد: "[[مرجئه]] گروهی از [[مسلمانان]] هستند و عقیده دارند هرگز گناه ضرری به ایمان نمیزند". همچنین [[ابن قتیبه]] میگوید: "[[مرجئه]] کسانی هستند که قائل به ایمان قولی و زبانی بدون عمل میباشند". برخی نیز گفتهاند: "[[مرجئه]] همان جبریه هستند که گویند: هیچگاه بنده از خود اختیاری ندارد"<ref>مجمع البحرین، ص ۳۵.</ref>. | ||
بشیر میگوید: "در سفری که به [[مدینه]] داشتم، همین که به در خانه [[امام باقر]] {{ع}} رسیدم، قاطر زین شدهای بر در خانه آن حضرت یافتم، بدین جهت برای ملاقات با آن حضرت، پشت در خانه نشسته، منتظر بیرون آمدن وی شدم. همین که امام {{ع}} بیرون آمد، سلام کردم. آن حضرت از قاطر پیاده شد، به سوی من آمد و فرمود: اهل کجا هستی؟ عرض کردم: اهل عراق. فرمود: کدام شهر؟ عرض کردم: [[کوفه]]. فرمود: چه کسی در این سفر تو را همراهی میکرد؟ گفتم: گروهی از محدثه. فرمود: محدثه کیانند؟ عرض کردم: [[مرجئه]]. فرمود: وای بر آنها! اگر فردا [[قائم]] ما قیام کند، به چه کسی پناه خواهند برد؟ عرض کردم: آنان گویند: در آن روز همه مشمول عدل او قرار میگیریم و با شما برابر هستیم. فرمود: "هرکس توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد و هرکس نفاقی در درون داشته باشد، او را از رحمت خود دور خواهد کرد و هرکس ایده باطلش را در آن روز اظهار کند، خداوند خونش را خواهد ریخت". سپس فرمود: "قسم به آنکه جانم در قبضه اوست، [[امام زمان]] {{ع}} آنها را خواهد کشت، همانگونه که قصاب گوسفند خود را میکشد". عرض کردم: آنان گویند: هنگامی که امور بر [[حضرت مهدی]] {{ع}} سامان گرفت، وی قطره خونی را نخواهد ریخت. حضرت {{ع}} فرمود: "قسم به آنکه جانم در دست اوست! چنین چیزی نخواهد بود، تا ما و شما خون و عرق را از پیشانیمان پاک گردانیم و سپس به پیشانی خود اشاره نمود"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶؛ کافی، ج ۸، ص ۸۱، غیبه نعمانی، ص ۲۸۳.</ref>. | بشیر میگوید: "در سفری که به [[مدینه]] داشتم، همین که به در خانه [[امام باقر]] {{ع}} رسیدم، قاطر زین شدهای بر در خانه آن حضرت یافتم، بدین جهت برای ملاقات با آن حضرت، پشت در خانه نشسته، منتظر بیرون آمدن وی شدم. همین که امام {{ع}} بیرون آمد، سلام کردم. آن حضرت از قاطر پیاده شد، به سوی من آمد و فرمود: اهل کجا هستی؟ عرض کردم: اهل عراق. فرمود: کدام شهر؟ عرض کردم: [[کوفه]]. فرمود: چه کسی در این سفر تو را همراهی میکرد؟ گفتم: گروهی از محدثه. فرمود: محدثه کیانند؟ عرض کردم: [[مرجئه]]. فرمود: وای بر آنها! اگر فردا [[قائم]] ما قیام کند، به چه کسی پناه خواهند برد؟ عرض کردم: آنان گویند: در آن روز همه مشمول عدل او قرار میگیریم و با شما برابر هستیم. فرمود: "هرکس توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد و هرکس نفاقی در درون داشته باشد، او را از رحمت خود دور خواهد کرد و هرکس ایده باطلش را در آن روز اظهار کند، خداوند خونش را خواهد ریخت". سپس فرمود: "قسم به آنکه جانم در قبضه اوست، [[امام زمان]] {{ع}} آنها را خواهد کشت، همانگونه که قصاب گوسفند خود را میکشد". عرض کردم: آنان گویند: هنگامی که امور بر [[حضرت مهدی]] {{ع}} سامان گرفت، وی قطره خونی را نخواهد ریخت. حضرت {{ع}} فرمود: "قسم به آنکه جانم در دست اوست! چنین چیزی نخواهد بود، تا ما و شما خون و عرق را از پیشانیمان پاک گردانیم و سپس به پیشانی خود اشاره نمود"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶؛ کافی، ج ۸، ص ۸۱، غیبه نعمانی، ص ۲۸۳.</ref>. |