امنیت فردی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
فرد واحدی تقسیمناپذیر در کاربرد مفهوم [[امنیت]] است؛ از این رو | فرد واحدی تقسیمناپذیر در کاربرد مفهوم [[امنیت]] است؛ از این رو امنیت فردی نقطه عزیمت برای تحلیلهای گستردهتر از امنیت است. نکته مهم اینکه [[دولت]] منشأ اصلی [[تهدید]] افراد و نیز امنیت افراد قلمداد میشود؛ در مقابل افراد نیز علت اصلی و نیز منشأ برخی محدودیتها برای فعالیتهای دولتاند که برای تأمین امنیت انجام میدهد؛ بنابراین با توجه به اینکه افراد منبع اولیه ناامنی یکدیگر هستند، مسئله امنیت فردی ابعاد گستردهتر [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] مییابد<ref>باری بوزان، مردم، دولتها و هراس، ص۵۱.</ref>. | ||
از سوی دیگر بسیاری از [[احکام فقهی]] ناظر بر بر فرد و [[حقوق]] اوست و حتی [[مصالح]] خمسه که [[احکام شرعی]] [[تابعی]] از آنهاست، در وهله نخست ناظر بر [[تکالیف]] و حقوق فرد است؛ از این رو لازم است افزون بر انواع امنیت، | از سوی دیگر بسیاری از [[احکام فقهی]] ناظر بر بر فرد و [[حقوق]] اوست و حتی [[مصالح]] خمسه که [[احکام شرعی]] [[تابعی]] از آنهاست، در وهله نخست ناظر بر [[تکالیف]] و حقوق فرد است؛ از این رو لازم است افزون بر انواع امنیت، امنیت فردی نیز از منظر [[فقه]] بررسی شود. امنیت فردی، مصونیت و [[حرمت]] یک شخص از تعرض و [[تجاوز به حقوق]] مشروعش، اعم از [[جان]]، [[مال]]، [[آبرو]] و [[آزادی]] است؛ یعنی [[حقوق]] و حریم خصوصی او نقض نشود و [[اختیار]] و آزادی فردی او سلب نگردد. آنچه امنیت فردی افراد یک [[جامعه]] را [[تهدید]] میکند، [[رفتار]] [[خشونت]] آمیز، ضدبشری، توهینآمیز، بدجنسی و بیتفاوتی درباره همنوعان است<ref>احمد جهان بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص۵۱.</ref>. | ||
[[اسلام]] برای فرد در برابر جامعه، دولت یا گروهها، [[ارزش]] بسیاری قایل است و ارزش جان یک فرد را مساوی ارزش جان همه [[انسانها]] قلمداد میکند<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. بر همین اساس است که در تعالیم و [[روایات اسلامی]]، تضمین [[حرمت]] افراد، از جمله [[حفظ]] آبروی آنها، یک [[ارزش]] به شمار میرود: «باید دورترین [[مردم]] از تو و مبغوضترین آنان نزد تو کسی باشد که پیوسته در پی [[عیب]] [[مردمان]] است؛ همانا در مردم لغزشهایی است که [[حاکم]] از هر کس دیگر به پوشانیدن آن سزاوارتر است. پس در جستجوی امور پنهان مباش، [[وظیفه]] تو [[پاک]] کردن ظواهر است و این [[پروردگار]] است که بر آنچه از تو [[نهان]] است، [[حکم]] میکند. پس تا آنجا که میتوانی، عیب را بپوشان تا [[خداوند]] نیز آنچه را [[دوست]] داری از مردم مخفی بماند، بپوشاند»<ref>{{متن حدیث|وَ لْيَكُنْ أَبْعَدَ رَعِيَّتِكَ مِنْكَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَكَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَايِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ تَطْهِيرُ مَا ظَهَرَ لَكَ وَ اللَّهُ يَحْكُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْكَ فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ}}، سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]]، ص ۴۳.</ref>. | [[اسلام]] برای فرد در برابر جامعه، دولت یا گروهها، [[ارزش]] بسیاری قایل است و ارزش جان یک فرد را مساوی ارزش جان همه [[انسانها]] قلمداد میکند<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. بر همین اساس است که در تعالیم و [[روایات اسلامی]]، تضمین [[حرمت]] افراد، از جمله [[حفظ]] آبروی آنها، یک [[ارزش]] به شمار میرود: «باید دورترین [[مردم]] از تو و مبغوضترین آنان نزد تو کسی باشد که پیوسته در پی [[عیب]] [[مردمان]] است؛ همانا در مردم لغزشهایی است که [[حاکم]] از هر کس دیگر به پوشانیدن آن سزاوارتر است. پس در جستجوی امور پنهان مباش، [[وظیفه]] تو [[پاک]] کردن ظواهر است و این [[پروردگار]] است که بر آنچه از تو [[نهان]] است، [[حکم]] میکند. پس تا آنجا که میتوانی، عیب را بپوشان تا [[خداوند]] نیز آنچه را [[دوست]] داری از مردم مخفی بماند، بپوشاند»<ref>{{متن حدیث|وَ لْيَكُنْ أَبْعَدَ رَعِيَّتِكَ مِنْكَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَكَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَايِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ تَطْهِيرُ مَا ظَهَرَ لَكَ وَ اللَّهُ يَحْكُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْكَ فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ}}، سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]]، ص ۴۳.</ref>. | ||
== گزارههای [[فقهی]] ناظر بر عوامل تولید و حفظ امنیت فردی == | == گزارههای [[فقهی]] ناظر بر عوامل تولید و حفظ امنیت فردی == | ||
خداوند در [[قرآن کریم]]، امنیت را در همه ابعادش به [[صالحان]] و کسانی که مرتکب ظلم نشدهاند، اختصاص داده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref> در واقع [[ایمان]] [[مؤمنان]]، انجام [[اعمال صالح]]، مقتضی رعایت | خداوند در [[قرآن کریم]]، امنیت را در همه ابعادش به [[صالحان]] و کسانی که مرتکب ظلم نشدهاند، اختصاص داده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref> در واقع [[ایمان]] [[مؤمنان]]، انجام [[اعمال صالح]]، مقتضی رعایت امنیت فردی و [[اجتماعی]] افراد و پرهیز از تعرض و [[تعدی]] به [[حقوق]] آنان است. این عدم تعدی و تعرض حتی از سوی [[خدای متعال]] نیز اعلام شده است: {{متن قرآن|أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى}}<ref>«من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.</ref>. | ||
با تتبع در مباحث گوناگون [[فقه]] میتوان گزارههای پرشماری استخراج کرد که ناظر بر [[تولید]] و [[حفظ]] امنیت فردی هستند؛ مانند انجام واجبات و ترک محرمات، حفظ [[کرامت انسان]]، [[نظام]] [[عدل]]، [[مکلف]] [[مؤمن]] و نهاد [[قضا]]. در اینجا به برخی از این گزارههای مهم میپردازیم. | با تتبع در مباحث گوناگون [[فقه]] میتوان گزارههای پرشماری استخراج کرد که ناظر بر [[تولید]] و [[حفظ]] امنیت فردی هستند؛ مانند انجام واجبات و ترک محرمات، حفظ [[کرامت انسان]]، [[نظام]] [[عدل]]، [[مکلف]] [[مؤمن]] و نهاد [[قضا]]. در اینجا به برخی از این گزارههای مهم میپردازیم. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
##نهاد [[قضا]]: صیانت از حقوق مادی و [[معنوی]] [[انسان]] [[مسلمان]] و [[اتباع]] [[نظام اسلامی]]، یکی از مسائل مهم «کتاب القضا» در [[فقه]] است. در تاریخ اسلام، نهاد قضا با [[هدف]] تأمین [[حقوق]] [[مسلمانان]] و جلوگیری از دستاندازی [[متجاوزان]] به این حقوق از جمله امنیت شکل گرفت. در «کتاب القضا» به کیفیت دادرسی [[شکایت]] [[مردم]] و ا و احقاق حقوقشان پرداخته شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۷-۸؛ سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، فقه القضاء، ج۱، ص۹-۱۰؛ میرزا جواد تبریزی، أسس القضا و الشهاده، ص۱۳۳.</ref>.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]]، ص۴۷ ـ ۴۹.</ref> | ##نهاد [[قضا]]: صیانت از حقوق مادی و [[معنوی]] [[انسان]] [[مسلمان]] و [[اتباع]] [[نظام اسلامی]]، یکی از مسائل مهم «کتاب القضا» در [[فقه]] است. در تاریخ اسلام، نهاد قضا با [[هدف]] تأمین [[حقوق]] [[مسلمانان]] و جلوگیری از دستاندازی [[متجاوزان]] به این حقوق از جمله امنیت شکل گرفت. در «کتاب القضا» به کیفیت دادرسی [[شکایت]] [[مردم]] و ا و احقاق حقوقشان پرداخته شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۷-۸؛ سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، فقه القضاء، ج۱، ص۹-۱۰؛ میرزا جواد تبریزی، أسس القضا و الشهاده، ص۱۳۳.</ref>.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]]، ص۴۷ ـ ۴۹.</ref> | ||
==گزارههای [[فقهی]] ناظر بر عوامل [[تهدید]] | ==گزارههای [[فقهی]] ناظر بر عوامل [[تهدید]] امنیت فردی== | ||
مهمترین عامل تهدید امنیت فرد، [[دولت]] است؛ از این رو اگر [[دولت جائر]] و [[ستمگر]] باشد قطعاً تهدید اساسی برای امنیت فرد خواهد بود. البته افراد و گروههای اجتماعی نیز در تهدید امنیت فرد نقش دارند. با واکاوی در ابواب و مباحث فقهی میتوان گزارههای گوناگونی ناظر بر تهدید امنیت فرد را استخراج نمود؛ از جمله [[ظلم]]، [[معصیت]]، [[تجاوز]] به حریم [[حقوق دیگران]]، [[افساد]]، [[ایذاء]]، [[تجسس]]، [[غیبت]]، [[تهمت]]، تصرف ناحق [[مال]] ([[غصب]])، [[مکلف]] عاصی، [[حکومت جائر]] و... . | مهمترین عامل تهدید امنیت فرد، [[دولت]] است؛ از این رو اگر [[دولت جائر]] و [[ستمگر]] باشد قطعاً تهدید اساسی برای امنیت فرد خواهد بود. البته افراد و گروههای اجتماعی نیز در تهدید امنیت فرد نقش دارند. با واکاوی در ابواب و مباحث فقهی میتوان گزارههای گوناگونی ناظر بر تهدید امنیت فرد را استخراج نمود؛ از جمله [[ظلم]]، [[معصیت]]، [[تجاوز]] به حریم [[حقوق دیگران]]، [[افساد]]، [[ایذاء]]، [[تجسس]]، [[غیبت]]، [[تهمت]]، تصرف ناحق [[مال]] ([[غصب]])، [[مکلف]] عاصی، [[حکومت جائر]] و... . | ||