امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۳
، ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
اندیشمندان انقلاب اسلامی سپس در پاسخ به [[پرسش]] چگونگی تعیین [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] در عصر غیبت که در آن امام و آخرین ذخیره الهی از نظرها غایب است، به عنوان نایب عام او، معتقدند که در این دوران چارهای جز انتخاب رهبر بر اساس ملاکهای لازم رهبر اسلامی در شرع نیست. آنها البته بر این نکته تاکید دارند که این انتخاب میتواند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم صورت پذیرد، با این حال باتوجه به صلاحیتها و ویژگیهای خاص [[رهبری]]، بهتر است که [[انتخاب]] [[رهبر]] غیرمستقیم و شبیه [[انتخابات]] چند درجهای سیستماتیک حزبی باشد. چرا که از منظر ایشان [[انتخاب]] [[رهبر]] از جنس تعیین موضوع است و تعیین موضوع نیز [[شأن]] [[فقیهان]] و [[مراجع]] نیست، بلکه [[کار]] آنها صدور [[حکم]] و فتو و به عبارت دیگر تعیین صلاحیتهای [[رهبر]] است و نه [[انتخاب]] [[رهبر]]. از این رو تشخیص اینکه چه کسی چنین صلاحیتهایی دارد، برعهده [[فقیه]] و [[مرجع]] نیست.<ref>[[محمد علی نظری|نظری، محمد علی]]، [[محمد عابدی اردکانی]]، [[جامعه اسلامی و ماهیت رهبری در اندیشه سیاسی شهید بهشتی با تأکید بر نظریه امامت و امت (مقاله)|جامعه اسلامی و ماهیت رهبری در اندیشه سیاسی شهید بهشتی با تأکید بر نظریه امامت و امت]].</ref>. بدین ترتیب از نظر ایشان در [[عصر]] غیبتِ امامِ معصومِ{{ع}} منصوبِ [[منصوص]]،[[ امامت]] دیگر، نه تعیینی است و نه تحمیلی، بلکه شناختنی، پذیرفتنی و انتخابی است. بدین معنا که امام [[قدرت]] خود را از آرای مردم میگیرد؛ به عبارت دیگر، کسی [[حق]] دارد [[زمامدار]] [[مردم]] باشد که برگزیده آنها یا دست کم پذیرفته آنها، یا مورد حمایتشان باشد<ref>محمد حسین بهشتی، بررسی ویژگیهای مسائل اسلامی، ص۱۰۷.</ref>. در واقع میتوان گفت: امت و امامت در [[عصر]] غیبت، رابطهای مشخص دارد؛ یعنی بر پایه [[شناختی]] آگاهانه است و نه بر پایه تعیین و [[تحمیل]]. [[آرای عمومی]] باید در [[حدود]] حساب شدهای که تعیین خواهد شد، در [[کار]] [[اداره]] [[کشور]] نقش داشته باشد و [[حکومت]] باید به [[مردم]] و رأی مردم متکی باشد. [[اکثریت]] [[مردم]] آگاهانه و آزادانه [[اسلام]] را در مقام [[دین]] و [[آیین]] زندگی فردی و اجتماعی خود برگزیده و با این [[گزینش]] قراردادی [[اجتماعی]] را به وجود آوردهاند که اداره جامعه و همه نهادهای اجتماعی آنها باید برپایه [[تعالیم اسلام]] باشد<ref>محمد حسین بهشتی، آزادی، هرج و مرج و زورمداری، ص۳۹۱ و ۳۹۲؛ محمد حسین بهشتی، ولایت، رهبری و روحانیت، ص۴۰.</ref>. | اندیشمندان انقلاب اسلامی سپس در پاسخ به [[پرسش]] چگونگی تعیین [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] در عصر غیبت که در آن امام و آخرین ذخیره الهی از نظرها غایب است، به عنوان نایب عام او، معتقدند که در این دوران چارهای جز انتخاب رهبر بر اساس ملاکهای لازم رهبر اسلامی در شرع نیست. آنها البته بر این نکته تاکید دارند که این انتخاب میتواند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم صورت پذیرد، با این حال باتوجه به صلاحیتها و ویژگیهای خاص [[رهبری]]، بهتر است که [[انتخاب]] [[رهبر]] غیرمستقیم و شبیه [[انتخابات]] چند درجهای سیستماتیک حزبی باشد. چرا که از منظر ایشان [[انتخاب]] [[رهبر]] از جنس تعیین موضوع است و تعیین موضوع نیز [[شأن]] [[فقیهان]] و [[مراجع]] نیست، بلکه [[کار]] آنها صدور [[حکم]] و فتو و به عبارت دیگر تعیین صلاحیتهای [[رهبر]] است و نه [[انتخاب]] [[رهبر]]. از این رو تشخیص اینکه چه کسی چنین صلاحیتهایی دارد، برعهده [[فقیه]] و [[مرجع]] نیست.<ref>[[محمد علی نظری|نظری، محمد علی]]، [[محمد عابدی اردکانی]]، [[جامعه اسلامی و ماهیت رهبری در اندیشه سیاسی شهید بهشتی با تأکید بر نظریه امامت و امت (مقاله)|جامعه اسلامی و ماهیت رهبری در اندیشه سیاسی شهید بهشتی با تأکید بر نظریه امامت و امت]].</ref>. بدین ترتیب از نظر ایشان در [[عصر]] غیبتِ امامِ معصومِ{{ع}} منصوبِ [[منصوص]]،[[ امامت]] دیگر، نه تعیینی است و نه تحمیلی، بلکه شناختنی، پذیرفتنی و انتخابی است. بدین معنا که امام [[قدرت]] خود را از آرای مردم میگیرد؛ به عبارت دیگر، کسی [[حق]] دارد [[زمامدار]] [[مردم]] باشد که برگزیده آنها یا دست کم پذیرفته آنها، یا مورد حمایتشان باشد<ref>محمد حسین بهشتی، بررسی ویژگیهای مسائل اسلامی، ص۱۰۷.</ref>. در واقع میتوان گفت: امت و امامت در [[عصر]] غیبت، رابطهای مشخص دارد؛ یعنی بر پایه [[شناختی]] آگاهانه است و نه بر پایه تعیین و [[تحمیل]]. [[آرای عمومی]] باید در [[حدود]] حساب شدهای که تعیین خواهد شد، در [[کار]] [[اداره]] [[کشور]] نقش داشته باشد و [[حکومت]] باید به [[مردم]] و رأی مردم متکی باشد. [[اکثریت]] [[مردم]] آگاهانه و آزادانه [[اسلام]] را در مقام [[دین]] و [[آیین]] زندگی فردی و اجتماعی خود برگزیده و با این [[گزینش]] قراردادی [[اجتماعی]] را به وجود آوردهاند که اداره جامعه و همه نهادهای اجتماعی آنها باید برپایه [[تعالیم اسلام]] باشد<ref>محمد حسین بهشتی، آزادی، هرج و مرج و زورمداری، ص۳۹۱ و ۳۹۲؛ محمد حسین بهشتی، ولایت، رهبری و روحانیت، ص۴۰.</ref>. | ||
بدین ترتیب، به [[باور]] ایشان، [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] نه تنها منتخب [[مردم]] (از طریق واسطه) است، بلکه مانند دیگران در برابر [[قانون]] یکسان بوده و بلکه لازم است پیش و بیش از همه در رعایت [[قانون]] و [[حدود الهی]] کوشا باشد | بدین ترتیب، به [[باور]] ایشان، [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] نه تنها منتخب [[مردم]] (از طریق واسطه) است، بلکه مانند دیگران در برابر [[قانون]] یکسان بوده و بلکه لازم است پیش و بیش از همه در رعایت [[قانون]] و [[حدود الهی]] کوشا باشد<ref>[[مسعود پورفرد|پورفرد، مسعود]]، [[تربیت سیاسی از منظر شهیدان مطهری صدر و بهشتی (مقاله)|تربیت سیاسی از منظر شهیدان مطهری صدر و بهشتی]]؛ [[محمد علی نظری|نظری، محمد علی]]، [[محمد عابدی اردکانی]]، [[جامعه اسلامی و ماهیت رهبری در اندیشه سیاسی شهید بهشتی با تأکید بر نظریه امامت و امت (مقاله)|جامعه اسلامی و ماهیت رهبری در اندیشه سیاسی شهید بهشتی با تأکید بر نظریه امامت و امت]].</ref>. | ||
== شؤون امام == | == شؤون امام == | ||
{{اصلی|شأن امام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی}} | {{اصلی|شأن امام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی}} | ||
از منظر اندیشمندان انقلاب اسلامی از آنجا که معتقدند [[امامت]] نه تنها اداره [[زندگی دنیوی]] مردم؛ بلکه [[پیشوایی]] جسم و [[دل]]، [[مدیریت]] [[دلها]]، [[تکامل]] بخشیدن به روحها و بالا بردن فکرها و معنویتها است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم در عید غدیر خم، ۸/۱۰/۱۳۸۶.</ref> و به عبارت دیگر امامت، اوج معنای مطلوب اداره جامعه در مقابل انواع دیگر مدیریتهای [[جامعه]] است که از [[ضعفها]]، [[شهوات]]، نخوت و فزونطلبی [[انسانی]] سرچشمه میگیرند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، سخنرانی در جمع زائران امام رضا{{ع}} در مشهد مقدس در سالروز عید غدیر خم، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.</ref>؛ از این رو سه شأن اصلی را برای امام بیان کردهاند که عبارتاند از: | از منظر اندیشمندان انقلاب اسلامی از آنجا که معتقدند [[امامت]] نه تنها اداره [[زندگی دنیوی]] مردم؛ بلکه [[پیشوایی]] جسم و [[دل]]، [[مدیریت]] [[دلها]]، [[تکامل]] بخشیدن به روحها و بالا بردن فکرها و معنویتها است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم در عید غدیر خم، ۸/۱۰/۱۳۸۶.</ref> و به عبارت دیگر امامت، اوج معنای مطلوب اداره جامعه در مقابل انواع دیگر مدیریتهای [[جامعه]] است که از [[ضعفها]]، [[شهوات]]، نخوت و فزونطلبی [[انسانی]] سرچشمه میگیرند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، سخنرانی در جمع زائران امام رضا{{ع}} در مشهد مقدس در سالروز عید غدیر خم، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.</ref>؛ از این رو سه شأن اصلی را برای امام بیان کردهاند که عبارتاند از: | ||
# نمایان ساختن عملی آموزههای [[مکتب اسلام]] (نمودار عینی [[مکتب]]). | # نمایان ساختن عملی آموزههای [[مکتب اسلام]] (نمودار عینی [[مکتب]]). |