پرش به محتوا

اشجع بن عمرو سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امامی مذهب' به 'امامی مذهب')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اشجع بن عمرو سلمی در حدیث]] - [[اشجع بن عمرو سلمی در تاریخ اسلامی]] - [[اشجع بن عمرو سلمی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
از [[شاعران]] [[عصر امام رضا]] {{ع}}. «[[سلمی]]» نسبت [[قبیله]] مشهور [[عرب]]، [[سلیم بن منصور بن عکرمة بن حصفة بن قیس عیلان بن مضر]] است که در سرزمین‌های مختلف پراکنده شدند<ref>الأنساب، سمعانی، ج۳، ص۲۷۸؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref>. [[اشجع]] از [[اولاد]] [[شرید بن مطرود]] بوده که پدرش، [[عمرو]]، با زنی از [[یمامه]] [[ازدواج]] کرد و در همان [[شهر]]، اشجع متولد شد و در همانجا [[رشد]] کرد. با [[مرگ]] پدرش در یمامه، به همراه [[مادر]] برای دریافت [[میراث]] پدری به [[بصره]] رفته و در آنجا اموالی داشت، در آن شهر نیز مادر خود را از دست داد. اشجع در بصره [[علم]] آموخت و رشد کرد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۵؛ الأعلام، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. وی [[شعر]] را از بشار فرا گرفت و او را [[تعظیم]] می‌کرد<ref>الأغانی، ج۴، ص۲۸۲؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۷.</ref>. حاصل اینکه از شعرای معروف و مشهور قیس گردید که تا آن [[زمان]] شعر در میان دو [[قبیله ربیعه]] و [[یمن]] بود و قیس شعرای معدودی داشت. او در طبقه شاعرانی چون ابونواس، ابو العتاهیة و بشار قرار گرفت<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۴.</ref>.
«سلمی» نسبت [[قبیله]] مشهور [[عرب]]، [[سلیم بن منصور بن عکرمة بن حصفة بن قیس عیلان بن مضر]] است که در سرزمین‌های مختلف پراکنده شدند<ref>الأنساب، سمعانی، ج۳، ص۲۷۸؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref>. [[اشجع]] از [[اولاد]] [[شرید بن مطرود]] بوده که پدرش، [[عمرو]]، با زنی از [[یمامه]] [[ازدواج]] کرد و در همان [[شهر]]، اشجع متولد شد و در همانجا [[رشد]] کرد. با [[مرگ]] پدرش در یمامه، به همراه [[مادر]] برای دریافت [[میراث]] پدری به [[بصره]] رفته و در آنجا اموالی داشت، در آن شهر نیز مادر خود را از دست داد. اشجع در بصره [[علم]] آموخت و رشد کرد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۵؛ الأعلام، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. وی [[شعر]] را از بشار فرا گرفت و او را [[تعظیم]] می‌کرد<ref>الأغانی، ج۴، ص۲۸۲؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۷.</ref>. حاصل اینکه از شعرای معروف و مشهور قیس گردید که تا آن [[زمان]] شعر در میان دو [[قبیله ربیعه]] و [[یمن]] بود و قیس شعرای معدودی داشت. او در طبقه شاعرانی چون ابونواس، ابو العتاهیة و بشار قرار گرفت<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۴.</ref>.


اشجع دو [[برادر]] با نام احمد و [[حریث]] (یزید) داشت که احمد نیز از شاعران بوده ولی جزو شاعران درباری نبود و علاقه‌ای به این امر از خود نشان نمی‌داد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷، ۴۱۴؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۳.</ref>. اشجع ابتدا در [[حضور مهدی]] همراه شاعران برجسته‌ای چون بشار و ابوالعتاهیه حضور یافته و شعری سروده است<ref>المنتظم، ج۱۰، ص۲۳۹.</ref>. اما در مورد راه رسیدن وی به دربار [[هارون الرشید]] سخنان بسیاری رانده‌اند. برخی متصل شدن وی به برامکه و مختص شدن به [[جعفر بن یحیی]] و سرودن اشعار بسیاری در [[مدح]] ایشان در [[سفر]] و حضر را علت اصلی دانسته، چنان که با او در خروج از [[دمشق]] حاضر شد و حتی هنگامی که هارون به وی [[ولایت خراسان]] را داد با جعفر همراه بود، جعفر نیز او را به هاورن وصل نمود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۲.</ref>، ولی به سبب عدم [[زیبایی چهره]] نتوانست توجه [[هارون]] را در بین سایر [[شاعران]] جلب نماید<ref>طبقات الشعراء المحدثین، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. با از بین رفتن [[برمکیان]] از طریق [[فضل بن ربیع]] به دربار راه یافت و توصیفاتی که فضل از او نزد [[رشید]] نمود باعث حضور وی در دربار گردید<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۹، ص۱۵۷؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۹.</ref>. وی همراه [[خلیفه عباسی]] در غزای [[روم]] حاضر بود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۶.</ref> و در [[رقه]] پس از بازگشت [[خلیفه]] از [[جنگ]] در میان شعرا، شعری برای خلیفه سرود که صد هزار (ده هزار) [[درهم]] از خلیفه دریافت کرد<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۶؛ تاریخ بغداد، ج۷، ص۴۸.</ref>.
اشجع دو [[برادر]] با نام احمد و [[حریث]] (یزید) داشت که احمد نیز از شاعران بوده ولی جزو شاعران درباری نبود و علاقه‌ای به این امر از خود نشان نمی‌داد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷، ۴۱۴؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۳.</ref>. اشجع ابتدا در [[حضور مهدی]] همراه شاعران برجسته‌ای چون بشار و ابوالعتاهیه حضور یافته و شعری سروده است<ref>المنتظم، ج۱۰، ص۲۳۹.</ref>. اما در مورد راه رسیدن وی به دربار [[هارون الرشید]] سخنان بسیاری رانده‌اند. برخی متصل شدن وی به برامکه و مختص شدن به [[جعفر بن یحیی]] و سرودن اشعار بسیاری در [[مدح]] ایشان در [[سفر]] و حضر را علت اصلی دانسته، چنان که با او در خروج از [[دمشق]] حاضر شد و حتی هنگامی که هارون به وی [[ولایت خراسان]] را داد با جعفر همراه بود، جعفر نیز او را به هاورن وصل نمود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۲.</ref>، ولی به سبب عدم [[زیبایی چهره]] نتوانست توجه [[هارون]] را در بین سایر [[شاعران]] جلب نماید<ref>طبقات الشعراء المحدثین، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. با از بین رفتن [[برمکیان]] از طریق [[فضل بن ربیع]] به دربار راه یافت و توصیفاتی که فضل از او نزد [[رشید]] نمود باعث حضور وی در دربار گردید<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۹، ص۱۵۷؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۹.</ref>. وی همراه [[خلیفه عباسی]] در غزای [[روم]] حاضر بود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۶.</ref> و در [[رقه]] پس از بازگشت [[خلیفه]] از [[جنگ]] در میان شعرا، شعری برای خلیفه سرود که صد هزار (ده هزار) [[درهم]] از خلیفه دریافت کرد<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۶؛ تاریخ بغداد، ج۷، ص۴۸.</ref>.
خط ۱۹: خط ۱۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اشجع بن عمرو سلمی]]
[[رده:یاران امام رضا]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
۱۱۵٬۱۸۴

ویرایش