زبور در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←پیش بینی حکومت صالحان در زبور
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[قرآن کریم]] [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول]] [[کتاب آسمانی]] بر او را دارای پیشینه و ماهیتی یکسان با [[رسالت]] [[پیامبران]] گذشته و استمرار حرکت آنان میخواند: {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> [[مفسران]] [[زبور]] یادشده در [[آیه]] را کتاب نازل شده بر [[حضرت داود]]{{ع}} دانستهاند؛<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹.</ref> اما [[شأن نزول]] و چگونگی ارتباط این آیه با [[آیات]] پیشین مورد [[اختلاف]] است: بر اساس [[تفسیر ابن عباس]] آیه در احتجاج با [[یهود]] نازل شده است؛ زیرا آنان با [[اعتقاد]] به [[نزول دفعی]] [[تورات]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خواستند تا کتابی همانند آن به عنوان [[گواه]] [[صدق]] [[نبوت]] خویش بیاورد. [[قرآن]] با گزارش نمونههایی از برخورد [[ناشایست]] آنان در مواجهه با [[آیات الهی]] و پیامبران خویش، درخواست مزبور را [[بهانهجویی]] و از سر [[لجاجت]] و [[عناد]] خواند {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنبِيَاء بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم.و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم. آنگاه برای پیمانشکنی آنان و کفر ورزیدنشان به آیات خداوند و کشتن پیامبران به ناحق (لعنتشان کردیم) و (نیز برای این) گفتارشان که: دلهای ما در پوششهایی است- (در حالی که چنین نیست) بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل) ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند- و (نیز) برای کفرشان و بهتان سترگی که به مریم زدند؛ و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است. آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم. و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم.» سوره نساء، آیه ۱۵۳-۱۶۱.</ref> و هنگامی که [[یهودیان]] در واکنش به این [[افشاگری]]، [[نزول وحی]] پس از [[موسی]]{{ع}} را [[انکار]] کردند، [[خداوند]] با یادآوری نزول وحی بر شماری از [[انبیا]]، از جمله پیامبران پس از موسی{{ع}} و کتاب آسمانی[[داوود]]{{ع}}، ادعای آنها را [[تکذیب]] کرد.<ref>جامعالبیان، ج ۶، ص۳۷ـ ۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۳۹۱ ـ ۳۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۸.</ref> به نظر [[فخر رازی]] و [[آلوسی]]، قرآن در پاسخ [[اهل کتاب]] با احتجاج به [[عقیده]] آنان مبنی بر [[نزول تدریجی]] و [[وحیانی]] بودن زبور داود{{ع}} در صدد بیان این نکته است که [[نزول تدریجی قرآن]] با وحیانی بودن آن منافات ندارد.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹؛ روح المعانی، ج ۶، ص۱۷.</ref> [[علامه طباطبایی]] در دیدگاهی کاملاً متفاوت، [[آیه]] مورد بحث را فقط با آیه پیش از خود مرتبط و آن را بیان کننده علت [[ایمان]] [[راسخان در علم]] و [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[قرآن]] دانسته است {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>؛ با این توضیح که چون آنها با توجه به آشنایی خویش با [[نزول وحی]] بر [[پیامبران]] یادشده و دادن کتاب [[زبور]] به [[داوود]]{{ع}} میدانستند که [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول قرآن]] بر وی ادامه همان حرکت است و امری شگفت و بیسابقه نیست، به وی ایمان آوردند.<ref>المیزان، ج ۵، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> برخی [[مفسران]] گفتهاند که زبور در دو آیه یادشده {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref> نه به عنوان [[عَلَم]] خاص برای کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} بلکه در معنای نکره آن به کار رفته است؛ به این معنا که «کتابی به وی دادیم»؛ با این توضیح که کتاب حضرت داود{{ع}}، یکی از مصادیق «زُبُر» یعنی [[کتب آسمانی]] است.<ref>البحر المحیط، ج ۶، ص۴۹.</ref> [[آلوسی]] با جایز دانستن این معنا، سبب اشتهار کتاب داود{{ع}} به زبور را، کاربرد فراوان زبور (اسم جنس) در مورد کتاب آن حضرت و از باب «عَلَم بالغلبه» خوانده است.<ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 294-296.</ref> | [[قرآن کریم]] [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول]] [[کتاب آسمانی]] بر او را دارای پیشینه و ماهیتی یکسان با [[رسالت]] [[پیامبران]] گذشته و استمرار حرکت آنان میخواند: {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> [[مفسران]] [[زبور]] یادشده در [[آیه]] را کتاب نازل شده بر [[حضرت داود]]{{ع}} دانستهاند؛<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹.</ref> اما [[شأن نزول]] و چگونگی ارتباط این آیه با [[آیات]] پیشین مورد [[اختلاف]] است: بر اساس [[تفسیر ابن عباس]] آیه در احتجاج با [[یهود]] نازل شده است؛ زیرا آنان با [[اعتقاد]] به [[نزول دفعی]] [[تورات]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خواستند تا کتابی همانند آن به عنوان [[گواه]] [[صدق]] [[نبوت]] خویش بیاورد. [[قرآن]] با گزارش نمونههایی از برخورد [[ناشایست]] آنان در مواجهه با [[آیات الهی]] و پیامبران خویش، درخواست مزبور را [[بهانهجویی]] و از سر [[لجاجت]] و [[عناد]] خواند {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنبِيَاء بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم.و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم. آنگاه برای پیمانشکنی آنان و کفر ورزیدنشان به آیات خداوند و کشتن پیامبران به ناحق (لعنتشان کردیم) و (نیز برای این) گفتارشان که: دلهای ما در پوششهایی است- (در حالی که چنین نیست) بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل) ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند- و (نیز) برای کفرشان و بهتان سترگی که به مریم زدند؛ و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است. آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم. و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم.» سوره نساء، آیه ۱۵۳-۱۶۱.</ref> و هنگامی که [[یهودیان]] در واکنش به این [[افشاگری]]، [[نزول وحی]] پس از [[موسی]]{{ع}} را [[انکار]] کردند، [[خداوند]] با یادآوری نزول وحی بر شماری از [[انبیا]]، از جمله پیامبران پس از موسی{{ع}} و کتاب آسمانی[[داوود]]{{ع}}، ادعای آنها را [[تکذیب]] کرد.<ref>جامعالبیان، ج ۶، ص۳۷ـ ۳۸؛ التبیان، ج ۳، ص۳۹۱ ـ ۳۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۸.</ref> به نظر [[فخر رازی]] و [[آلوسی]]، قرآن در پاسخ [[اهل کتاب]] با احتجاج به [[عقیده]] آنان مبنی بر [[نزول تدریجی]] و [[وحیانی]] بودن زبور داود{{ع}} در صدد بیان این نکته است که [[نزول تدریجی قرآن]] با وحیانی بودن آن منافات ندارد.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۹؛ روح المعانی، ج ۶، ص۱۷.</ref> [[علامه طباطبایی]] در دیدگاهی کاملاً متفاوت، [[آیه]] مورد بحث را فقط با آیه پیش از خود مرتبط و آن را بیان کننده علت [[ایمان]] [[راسخان در علم]] و [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[قرآن]] دانسته است {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>؛ با این توضیح که چون آنها با توجه به آشنایی خویش با [[نزول وحی]] بر [[پیامبران]] یادشده و دادن کتاب [[زبور]] به [[داوود]]{{ع}} میدانستند که [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول قرآن]] بر وی ادامه همان حرکت است و امری شگفت و بیسابقه نیست، به وی ایمان آوردند.<ref>المیزان، ج ۵، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> برخی [[مفسران]] گفتهاند که زبور در دو آیه یادشده {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref> نه به عنوان [[عَلَم]] خاص برای کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} بلکه در معنای نکره آن به کار رفته است؛ به این معنا که «کتابی به وی دادیم»؛ با این توضیح که کتاب حضرت داود{{ع}}، یکی از مصادیق «زُبُر» یعنی [[کتب آسمانی]] است.<ref>البحر المحیط، ج ۶، ص۴۹.</ref> [[آلوسی]] با جایز دانستن این معنا، سبب اشتهار کتاب داود{{ع}} به زبور را، کاربرد فراوان زبور (اسم جنس) در مورد کتاب آن حضرت و از باب «عَلَم بالغلبه» خوانده است.<ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 294-296.</ref> | ||
=== | === پیش بینی [[حکومت صالحان]] در زبور=== | ||
قرآن از [[وعده]] صریح [[خداوند]] در زبور خبر میدهد که بر اساس آن [[بندگان]] [[صالح]] و شایسته او | قرآن از [[وعده]] صریح [[خداوند]] در زبور خبر میدهد که بر اساس آن [[بندگان]] [[صالح]] و شایسته او میراثدار [[زمین]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> این میراثداری به [[حاکمیت]] یافتن [[صالحان]] در روی [[زمین]]، به عنوان [[پاداش الهی]] آنان در [[دنیا]] معنا شده است.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۲، ۳۲۹ ـ ۳۳۱.</ref> اینکه مراد از «ذکر» و «زبور» چیست، مورد [[اختلاف]] است: مفسرانی چون [[ابن جبیر]]، [[مجاهد]]، [[ابن زید]] و [[زجاج]]، مراد از زبور را عموم کتابهای نازل شده بر [[انبیا]] و «ذکر» را «[[ام الکتاب]]» یا همان «[[لوح محفوظ]]» دانستهاند.<ref>جامعالبیان، ج ۱۷، ص۱۳۶ ـ ۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج، ص۱۱۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> بر اساس این [[تفسیر]]، خداوند پس از ثبت آموزه مزبور ([[حاکمیت صالحان]]) در [[امالکتاب]]، آن را در قالب کتب [[انبیا]] نازل کرد. [[طبری]] با ترجیح این دیدگاه، هم معنا بودن [[زبور]] و کتاب، همچنین دلالت «الِ» الذکر بر شناخته شده بودن آن برای مخاطبان [[آیه]] را، دلیل درستیِ دیدگاه خویش و نپذیرفتن [[تفاسیر]] دیگر میخواند؛ با این توضیح که در کاربرد [[قرآنی]] به همه [[کتب آسمانی]] «ذکر» اطلاق میشود، بنابراین، تطبیق آن بر [[تورات]] که دیدگاه مقابل، آن را طرح میکند هیچ اولویتی در مقایسه با انطباق آن بر [[صحف ابراهیم]]{{ع}} که آن هم پیش از زبور است، ندارد.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷.</ref> [[ابن عباس]] و ضحاک «ذکر» را تورات و «زبور» را اشاره به کتابهایی دانستهاند که پس از آن، نازل شدهاند.<ref>جامعالبیان، ج ۱۷، ص۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] [[تفسیر]] زبور به «کتب انبیا» یا کتب نازل شده پس از تورات را فاقد دلیل میخواند.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹.</ref> دیدگاه سوم که منسوب به [[شعبی]] است، «ذکر» را تورات و «زبور» را [[کتاب آسمانی]] [[داوود]]{{ع}} میداند.<ref> جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۲۲۹.</ref> بنابر روایتی منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} نیز مراد از زبور، کتاب [[حضرت داود]]{{ع}} است.<ref>الکافی، ج ۱، ص۲۴۰؛ نور الثقلین، ج ۳، ص۴۶۴؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۷.</ref> مفسرانی مانند [[زمخشری]]،<ref>الکشاف، ج ۲، ص۵۸۶.</ref> [[بیضاوی]]،<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۱۱۱.</ref> [[ابوالسعود]]،<ref> تفسیر ابوالسعود، ج ۶، ص۸۸.</ref> [[آلوسی]] <ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص۹۵ ـ ۹۶.</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹.</ref> این تفسیر را پذیرفتهاند. مفرد بودن واژه زبور، ظهور بیشتر و کاربرد فراوان آن در مورد کتاب حضرت داود{{ع}} و نیز یادکرد کتاب آن حضرت در [[قرآن]] با این عنوان و وجود [[وعده]] [[حاکمیت صالحان]] در زبور ([[مزامیر]]) موجود، از مستندات و مؤیدات این دیدگاهاند؛<ref>التسهیل، ج ۲، ص۳۰-۳۱؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۹؛ نمونه، ج ۱۳، ص۵۱۶.</ref> توضیح اینکه در [[مزمور]] ۳۷ که از آغاز تا پایان به [[سرنوشت]] و سرانجام [[نیکان]] و بدان میپردازد، به صراحت آمده است: «و اما [[نسل]] شریر منقطع خواهد شد. [[صالحان]] [[وارث زمین]] خواهند بود و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود».<ref> کتاب مقدس، مزامیر، ۳۷: ۲۸ ـ ۲۹.</ref> مصداق «صالحان» و «[[زمین]]» یادشده در آیه نیز مورد [[اختلاف]] است: از جمله بر عموم [[مؤمنان]] و زمین [[بهشت]]، [[تسلط]] [[بنیاسرائیل]] بر [[سرزمین موعود]] و تسلط [[مسلمانان]] بر سرزمینهای فتح شده در جریان [[فتوحات اسلامی]] تطبیق شده است.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۱۳۷ ـ ۱۳۹؛ التبیان، ج ۷، ص۲۸۳ـ ۲۸۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۵۸۶.</ref> شماری دیگر از [[مفسران]]، وعده مزبور را اشاره به [[پیروزی]] نهایی [[مؤمنان]] و [[صالحان]] و [[تسلط]] آنان بر سراسر [[جهان]] در [[پایان تاریخ]] دانستهاند.<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۲۲، ۳۲۹ـ۳۳۱؛ نمونه، ج ۱۷، ص۵۱۷ ـ ۵۱۸.</ref> در [[روایات]] [[شیعی]]، صالحان یادشده، [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخرالزمان]] معرفی شدهاند. بر اساس این [[احادیث]]، [[حاکمیت صالحان]] بر [[دنیا]] چنان [[قطعی]] و حتمی است که اگر از [[عمر]] دنیا حتی یک [[روز]] نیز مانده باشد، [[حضرت مهدی]] و یارانش در آن روز به [[حاکمیت جهانی]] خواهند رسید<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۱۲۰؛ نور الثقلین، ج ۳، ص۴۶۴؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[زبور (مقاله)|مقاله «زبور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص 296-297.</ref> | ||
=== [[نزول]] و محتوای [[زبور]]=== | === [[نزول]] و محتوای [[زبور]]=== |