پرش به محتوا

نیاکان پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶: خط ۶:
رسول خدا{{صل}} بدون تردید از [[اسماعیل ذبیح]] [[الله]] فرزند [[ابراهیم خلیل الرحمن]]{{ع}} نسب می‌برد. در روایتی از رسول خدا{{صل}} نقل شده است که نسب مرا تا عَدْنان بیشتر ذکر نکنید<ref>{{متن حدیث|إِذَا بَلَغَ نَسَبِي إِلَى عَدْنَانَ فَأَمْسِكُوا}}؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب{{ع}}، ج۱، ص۱۵۵.</ref>. دلیل این امر فاصله زمانی زیاد و گذشت قرن‌ها و [[اقوام]] بسیار بین [[حضرت اسماعیل]] و [[پیامبر]]{{صل}} است. به قول [[قاضی عبدالجبار]] اتصال [[انساب]] در این ایام طولانی؛ غیر معلوم و نتیجه آن [[کذب]] است<ref>{{متن حدیث|الْقَاضِي عَبْدُ الْجَبَّارِ: أَنَّ اتِّصَالَ الْأَنْسَابِ غَيْرُ مَعْلُومٍ فَلَا يَخْلُو إِمَّا أَنْ يَكُونَ كَاذِباً أَوْ فِي حُكْمِ الْكَاذِبِ}}؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب{{ع}}، ج۱، ص۱۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۱۹۴.</ref>. [[عرب]] منسوب به عَدْنان؛ عَدنانی گفته می‌شوند. آن طور که عرب‌های باقی مانده از نسل [[اسماعیل ذبیح]] به سایر اجداد آن حضرت، [[معدی]]، نزاری، [[مُضَری]] و تمام آنها که عرب شمالی هستند را عرب مُستَعربه گویند<ref>سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۲.</ref>.
رسول خدا{{صل}} بدون تردید از [[اسماعیل ذبیح]] [[الله]] فرزند [[ابراهیم خلیل الرحمن]]{{ع}} نسب می‌برد. در روایتی از رسول خدا{{صل}} نقل شده است که نسب مرا تا عَدْنان بیشتر ذکر نکنید<ref>{{متن حدیث|إِذَا بَلَغَ نَسَبِي إِلَى عَدْنَانَ فَأَمْسِكُوا}}؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب{{ع}}، ج۱، ص۱۵۵.</ref>. دلیل این امر فاصله زمانی زیاد و گذشت قرن‌ها و [[اقوام]] بسیار بین [[حضرت اسماعیل]] و [[پیامبر]]{{صل}} است. به قول [[قاضی عبدالجبار]] اتصال [[انساب]] در این ایام طولانی؛ غیر معلوم و نتیجه آن [[کذب]] است<ref>{{متن حدیث|الْقَاضِي عَبْدُ الْجَبَّارِ: أَنَّ اتِّصَالَ الْأَنْسَابِ غَيْرُ مَعْلُومٍ فَلَا يَخْلُو إِمَّا أَنْ يَكُونَ كَاذِباً أَوْ فِي حُكْمِ الْكَاذِبِ}}؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب{{ع}}، ج۱، ص۱۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۱۹۴.</ref>. [[عرب]] منسوب به عَدْنان؛ عَدنانی گفته می‌شوند. آن طور که عرب‌های باقی مانده از نسل [[اسماعیل ذبیح]] به سایر اجداد آن حضرت، [[معدی]]، نزاری، [[مُضَری]] و تمام آنها که عرب شمالی هستند را عرب مُستَعربه گویند<ref>سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۲.</ref>.


[[عدنانیان]] پیش از [[اسلام]] در تهامه، نجد، [[حجاز]] و... [[سکونت]] داشتند. در مقابل عرب [[عدنانی]]، عرب [[قحطان]] است که به [[یعرب بن قحطان]] نسب می‌برند. [[قحطانیان]] از جنوب به شمال [[عربستان]] آمدند. به عرب [[قحطانی]] عرب جنوبی و عرب عاربه<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱، ص۱۲۰.</ref> نیز می‌گویند. جُرْهُمیان شاخه‌ای از عرب قحطانی بودند که مادر [[فرزندان]] حضرت اسماعیل از این تیره است. [[جرهمیان]] تولیت [[کعبه]] را قبل از [[خُزاعه]] در دست داشتند<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|تاریخ اسلام]]، ج۱، ص۳۷.</ref>.
[[عدنانیان]] پیش از [[اسلام]] در تهامه، نجد، [[حجاز]] و... [[سکونت]] داشتند. در مقابل عرب [[عدنانی]]، عرب [[قحطان]] است که به [[یعرب بن قحطان]] نسب می‌برند. [[قحطانیان]] از جنوب به شمال [[عربستان]] آمدند. به عرب [[قحطانی]] عرب جنوبی و عرب عاربه<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱، ص۱۲۰.</ref> نیز می‌گویند. جُرْهُمیان شاخه‌ای از عرب قحطانی بودند که مادر [[فرزندان]] حضرت اسماعیل از این تیره است. [[جرهمیان]] تولیت [[کعبه]] را قبل از [[خُزاعه]] در دست داشتند<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|تاریخ اسلام ج۱]]، ص۳۷.</ref>.


== اجداد [[رسول خدا]] {{صل}} ==
== اجداد [[رسول خدا]] {{صل}} ==
خط ۵۱: خط ۵۱:
اولاً: احادیثی که بر زنده شدن پدر و [[مادر پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند [[ضعیف]] و غیر معتبر هست<ref>کشف الخفاء، ج۱، ص۶۲و ۶۳، ادلة معتقد ابوحنیفة فی ابوی الرسول، ص۸۷.</ref>.
اولاً: احادیثی که بر زنده شدن پدر و [[مادر پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند [[ضعیف]] و غیر معتبر هست<ref>کشف الخفاء، ج۱، ص۶۲و ۶۳، ادلة معتقد ابوحنیفة فی ابوی الرسول، ص۸۷.</ref>.


ثانیاً: بر فرض بعید این [[احادیث]] را قبول کردیم این احادیث دلالت بر ایمان پدر و مادر پیامبر{{صل}} بعد از [[وفات]] و [[بعث]] می‌‌کند چون ایمان بعد از [[مرگ]] و [[مشاهده]] احوال آن [[جهان]] فایده‌ای ندارد و اینکه پیامبر ایشان را زنده کرده و [[اسلام]] را بر آنها عرضه کرده برای تکمیل ایمان شان بوده است<ref>بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۱۰.</ref>.<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[ایمان نیاکان پیامبر (مقاله)|مقاله «ایمان نیاکان پیامبر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۹۱-۵۹۵.</ref>
ثانیاً: بر فرض بعید این [[احادیث]] را قبول کردیم این احادیث دلالت بر ایمان پدر و مادر پیامبر{{صل}} بعد از [[وفات]] و [[بعث]] می‌‌کند چون ایمان بعد از [[مرگ]] و [[مشاهده]] احوال آن [[جهان]] فایده‌ای ندارد و اینکه پیامبر ایشان را زنده کرده و [[اسلام]] را بر آنها عرضه کرده برای تکمیل ایمان شان بوده است<ref>بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۱۰.</ref>.<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[ایمان نیاکان پیامبر (مقاله)|مقاله «ایمان نیاکان پیامبر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۵۹۱-۵۹۵.</ref>


==[[ایمان]] [[پدران]] [[پیامبر]]{{صل}}‌==
==[[ایمان]] [[پدران]] [[پیامبر]]{{صل}}‌==
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در خانواده‌ای یکتاپرست و [[خداشناس]] دیده به [[جهان]] گشود و در محیطی پرورش یافت که از [[فضایل]] بلند [[اخلاقی]] و جایگاه پرارج بهره‌مند بود. از سخن و دعای جدش [[عبد المطلب]] می‌توان به ایمان وی پی برد. زمانی که [[ابرهه حبشی]] برای ویران کردن [[کعبه]] به آن سامان [[حمله]] کرد، عبد المطلب برای [[حمایت]] از کعبه، نه‌تنها به [[بت‌ها]] [[پناه]] [[نبرد]]، بلکه بر خدای توانا [[توکل]] نمود.<ref>سیره نبوی، ج۱، ص۴۳- ۶۲؛ کامل ابن اثیر، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۵، ص۱۳۰.</ref>
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در خانواده‌ای یکتاپرست و [[خداشناس]] دیده به [[جهان]] گشود و در محیطی پرورش یافت که از [[فضایل]] بلند [[اخلاقی]] و جایگاه پرارج بهره‌مند بود. از سخن و دعای جدش [[عبد المطلب]] می‌توان به ایمان وی پی برد. زمانی که [[ابرهه حبشی]] برای ویران کردن [[کعبه]] به آن سامان [[حمله]] کرد، عبد المطلب برای [[حمایت]] از کعبه، نه‌تنها به [[بت‌ها]] پناه [[نبرد]]، بلکه بر خدای توانا [[توکل]] نمود<ref>سیره نبوی، ج۱، ص۴۳- ۶۲؛ کامل ابن اثیر، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۵، ص۱۳۰.</ref>.
 
می‌توان گفت: عبد المطلب از اخباری که بر [[مقام پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} تأکید داشت، به رتبه و جایگاه و [[آینده]] آن حضرت، کاملا [[آگاه]] بود. اوج توجه عبد المطلب به پیامبر زمانی جلوه‌گر شد که وجود [[مقدس]] آن حضرت{{صل}} را در [[دوران شیرخوارگی]]، بر [[درگاه الهی]] واسطه قرار داد و [[طلب باران]] نمود؛ زیرا عبد المطلب به [[مقام]] و جایگاه [[رسول اکرم]]{{صل}} در پیشگاه [[خدای سبحان]] پی برده بود<ref>سیره زینی دحلان در حاشیه سیره حلبی، ج۱، ص۶۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰.</ref>. هشداری که عبد المطلب در [[کودکی پیامبر]] در خصوص [[مراقبت]] و توجه به وی، به [[ام ایمن]] داده بود [[گواه]] دیگری بر این مدعاست.
می‌توان گفت: عبد المطلب از اخباری که بر [[مقام پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} تأکید داشت، به رتبه و جایگاه و [[آینده]] آن حضرت، کاملا [[آگاه]] بود. اوج توجه عبد المطلب به پیامبر زمانی جلوه‌گر شد که وجود [[مقدس]] آن حضرت{{صل}} را در [[دوران شیرخوارگی]]، بر [[درگاه الهی]] واسطه قرار داد و [[طلب باران]] نمود؛ زیرا عبد المطلب به [[مقام]] و جایگاه [[رسول اکرم]]{{صل}} در پیشگاه [[خدای سبحان]] پی برده بود<ref>سیره زینی دحلان در حاشیه سیره حلبی، ج۱، ص۶۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰.</ref>. هشداری که عبد المطلب در [[کودکی پیامبر]] در خصوص [[مراقبت]] و توجه به وی، به [[ام ایمن]] داده بود [[گواه]] دیگری بر این مدعاست.


عمویش [[ابو طالب]] نیز، از این ویژگی برخوردار بود؛ وی در امر [[سرپرستی]] و مراقبت از وجود پربرکت پیامبر و [[همکاری]] با وی در جهت [[تبلیغ]] و آشکار ساختن [[رسالت]]، تا آخرین لحظات [[عمر]] مبارکش استمرار بخشید و در این راستا، [[اذیت]] و [[آزار]] [[قریش]] و [[قطع رابطه]] آنان و [[حصر اقتصادی]] شعب را متحمل گشت و این [[حقیقت]] را که در موارد متعددی از ابو طالب{{ع}} نقل شده و به اهتمام و توجه وی به [[حفظ]] و [[حراست]] از وجود گران‌قدر [[رسول خدا]]{{صل}} ارتباط داشته، به خوبی لمس می‌کنیم.<ref>سیره نبوی، ج۱، ص۹۷۹؛ تاریخ ابن عساکر، ج۱، ص۶۹؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۷؛ مستدرک حاکم، ج۲، ص۶۲۳؛ طبقات کبری، ج۱، ص۱۶۸؛ سیره حلبی، ج۱، ص۱۸۹؛ اصول کافی، ج۱، ص۴۴۸؛ الغدیر، ج۷، ص۳۴۵.</ref>
عمویش [[ابو طالب]] نیز، از این ویژگی برخوردار بود؛ وی در امر [[سرپرستی]] و مراقبت از وجود پربرکت پیامبر و [[همکاری]] با وی در جهت [[تبلیغ]] و آشکار ساختن [[رسالت]]، تا آخرین لحظات [[عمر]] مبارکش استمرار بخشید و در این راستا، [[اذیت]] و [[آزار]] [[قریش]] و [[قطع رابطه]] آنان و [[حصر اقتصادی]] شعب را متحمل گشت و این [[حقیقت]] را که در موارد متعددی از ابو طالب{{ع}} نقل شده و به اهتمام و توجه وی به [[حفظ]] و [[حراست]] از وجود گران‌قدر [[رسول خدا]]{{صل}} ارتباط داشته، به خوبی لمس می‌کنیم<ref>سیره نبوی، ج۱، ص۹۷۹؛ تاریخ ابن عساکر، ج۱، ص۶۹؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۷؛ مستدرک حاکم، ج۲، ص۶۲۳؛ طبقات کبری، ج۱، ص۱۶۸؛ سیره حلبی، ج۱، ص۱۸۹؛ اصول کافی، ج۱، ص۴۴۸؛ الغدیر، ج۷، ص۳۴۵.</ref>.
روایاتی که در مورد پدر [[بزرگوار]] [[نبی اکرم]]{{صل}} و مادر گرامی آن حضرت وارد شده، [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] آنان را مردود می‌داند و در این خصوص سخن [[رسول خدا]] دلیلی کافی است که فرمود:
 
«من همواره از صلب‌های [[پاک]] به رحم‌های پاک انتقال یافتم».<ref>سیره زینی دحلان در حاشیه سیره حلبی، ج۱، ص۵۸؛ اوائل المقالات شیخ مفید، ص۱۲ و ۱۳.</ref>
روایاتی که در مورد پدر [[بزرگوار]] [[نبی اکرم]]{{صل}} و مادر گرامی آن حضرت وارد شده، [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] آنان را مردود می‌داند و در این خصوص سخن [[رسول خدا]] دلیلی کافی است که فرمود: «من همواره از صلب‌های پاک به رحم‌های پاک انتقال یافتم»<ref>سیره زینی دحلان در حاشیه سیره حلبی، ج۱، ص۵۸؛ اوائل المقالات شیخ مفید، ص۱۲ و ۱۳.</ref>. این سخن به [[پاکی]] و [[طهارت]] پدران و مادران آن بزرگوار از هرگونه [[پلیدی]] و شرک اشاره دارد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۱]]، ص ۶۴.</ref>
این سخن به [[پاکی]] و [[طهارت]] [[پدران]] و [[مادران]] آن بزرگوار از هرگونه [[پلیدی]] و شرک اشاره دارد.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۱]] ص ۶۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش