پرش به محتوا

تربیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۰۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ۱۵ ژوئن
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۷: خط ۱۷:


=== معنای اصطلاحی ===
=== معنای اصطلاحی ===
[[تربیت]] مفهومی جز پروراندن ندارد<ref>اخلاق جنسی، ص۵۲.</ref>. تربیت یعنی پرورش دادن استعدادهای [[واقعی]] [[انسان]] و استعدادهای درونی<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۶۷؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۴۵۴؛ فلسفه تاریخ، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. به عبارت دیگر تربیت یعنی [[رشد دادن]] و پرورش دادن و این مبنی بر قبول کردن یک سلسله استعدادها و به تعبیر امروز یک سلسله ویژگی‌ها در انسان است<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۴۵۲.</ref>.
[[تربیت]] مفهومی جز پروراندن ندارد<ref>اخلاق جنسی، ص۵۲.</ref>. تربیت یعنی پرورش دادن استعدادهای واقعی [[انسان]] و استعدادهای درونی<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۶۷؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۴۵۴؛ فلسفه تاریخ، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. به عبارت دیگر تربیت یعنی رشد دادن و پرورش دادن و این مبنی بر قبول کردن یک سلسله استعدادها و به تعبیر امروز یک سلسله ویژگی‌ها در انسان است<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۴۵۲.</ref>.


تربیت، فنّ تشکیل [[عادت]] است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۷۸.</ref>. در [[حقیقت]] تربیت عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونی‌ای را که بالقوّه در یک شیء موجود است به فعلیت درآوردن و پروردن، و لذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۵۶.</ref>. تربیت صرفاً عبارت از پرورش است. نه، ساختن [[انسان‌ها]]، صحیح نیست. قسمت اعظم تربیت، ساختن انسان‌ها به طور دلخواه است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۸۰.</ref>.
تربیت، فنّ تشکیل [[عادت]] است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۷۸.</ref>. در [[حقیقت]] تربیت عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونی‌ای را که بالقوّه در یک شیء موجود است به فعلیت درآوردن و پروردن، و لذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۵۶.</ref>. تربیت صرفاً عبارت از پرورش است. نه، ساختن [[انسان‌ها]]، صحیح نیست. قسمت اعظم تربیت، ساختن انسان‌ها به طور دلخواه است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۸۰.</ref>.
خط ۲۴: خط ۲۴:


علمای [[اخلاق]] می‌گویند: “تربیت عبارت است از فنّ تشکیل عادت، و عادت برای [[بشر]] [[طبیعت]] ثانیه می‌شود”. معنای این جمله این است که ساختمان [[روحی]] انسان قابل انعطاف است و هر حالت جدیدی که به وی بدهند و مدّتی ادامه بدهند آن حالت جدید صفت راسخه می‌شود<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۶۳۲. و لذا در اخلاق همواره صحبت از ملکه فلان صفت است، فی المثل ملکه شجاعت، ملکه سخاوت.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۳۶.</ref>
علمای [[اخلاق]] می‌گویند: “تربیت عبارت است از فنّ تشکیل عادت، و عادت برای [[بشر]] [[طبیعت]] ثانیه می‌شود”. معنای این جمله این است که ساختمان [[روحی]] انسان قابل انعطاف است و هر حالت جدیدی که به وی بدهند و مدّتی ادامه بدهند آن حالت جدید صفت راسخه می‌شود<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۶۳۲. و لذا در اخلاق همواره صحبت از ملکه فلان صفت است، فی المثل ملکه شجاعت، ملکه سخاوت.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۳۶.</ref>
تربیت در اصطلاح، تعریف واحدی ندارد، بلکه دانشمندان هر کدام بر اساس دیدگاه خود در باب [[هستی‌شناسی]]، [[انسان‌شناسی]]، [[معرفت‌شناسی]] و به [[طور]] کلی [[فلسفه]] [[تربیتی]] خویش، تعریفی از تربیت ارائه داده‎اند. [[شهید مطهری]] تربیت را پرورش استعدادهای درونی بالقوه و به فعلیت رساندن آن دانسته است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۶.</ref>. برخی دیگر، تربیت را پرورش استعدادهای مادی و [[معنوی]] و [[هدایت]] آن به سوی کمالاتی که [[خداوند]] در وجود [[آدمی]] قرار داده، تعریف کرده‌اند<ref>پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۱.</ref>. تعریف نسبتاً جامع و کامل [[تربیت]]، در کتاب [[فقه]] [[تربیتی]] این گونه آمده است: «فرایند کمک و یاری‎رسانی به متربی برای ایجاد [[تغییر]] تدریجی در گستره، [[زمان]]، در یکی از ساحت‎های بدنی، [[ذهنی]]، [[روحی]] و [[رفتاری]] که به واسطه عامل [[انسانی]] دیگر به منظور دست‎یابی وی به [[کمال انسانی]] و شکوفاسازی استعدادهای او یا بازدارندگی و [[اصلاح]] صفات و رفتارهای اوست»<ref>فقه تربیتی، ج۱، ص۲۸.</ref>.
هر چند تعریف اخیر از تربیت، نسبت به دو تعریف پیشین، جامع‌تر بوده و به جنبه‌های گوناگون تربیت توجه کرده است، ولی چون به [[اراده]] و تصمیم متربی تصریح نشده و همچنین فرایند تربیت را در [[مقام]] [[اجرا]] به یکی از ساحت‌های آن منوط کرده است، از این رو در صدد هستیم تا تعریف دیگری متناسب با اهداف [[پژوهش]] ارائه دهیم که پرورش هم‎زمان متربی در همه ساحت‎ها را فراگیرد، نه در یکی از ابعاد تربیت. با نظر به [[آیات]] و یافته‌های [[اندیشمندان مسلمان]] می‌توان گفت تربیت عبارت است از: «فرایند [[منظم]] و هدفمندی که به منظور فراهم ساختن زمینه [[رشد]] همه جانبه متربی در ساحت‎های مختلف انجام می‌گیرد؛ به گونه‌ای که خود وی با اراده و [[اختیار]] خویش در مسیر [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] گام بردارد و به [[هدف]] نهایی که همان [[تقرب]] به خداست، نائل گردد».
۱. '''ویژگی‌های تعریف''': اولاً، تربیت به این معنا می‌تواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم، رسمی و غیر رسمی و به شیوه‌های مختلف اجرا شود که روش آن، عمدتاً بر اساس مبانی، اهداف، اصول، امکانات و ابزار موجود، تعیین می‌گردد؛ ثانیاً، فرایند تربیت به همه ابعاد وجودی متربی توجه دارد، نه به بعد خاصی از وی؛ ثالثاً، تربیت باید دارای [[برنامه‌ریزی]] و [[نظم]] و [[قانون]] باشد تا فعالیت‎های تربیت، به نتیجه مطلوب برسد؛ رابعاً، حصول چنین چیزی نمی‎تواند دفعی باشد؛ بلکه فرایند تربیت نیازمند [[زمان]] نسبتاً طولانی است و تدریجاً به سامان می‌رسد. خامساً: متربی باید استعدادهای لازم برای [[تربیت‌پذیری]] را داشته باشد، و گرنه تلاش و فعالیت مربی، مؤثر نخواهد بود. افزون بر این، پرورش [[واقعی]] در صورتی محقق می‌شود که جریان [[تربیت]] بر اساس [[فطرت]] و [[سرشت]] متربی انجام گیرد.
۲. '''کاربرد تربیت در [[قرآن]]''': ماده «ربب» یا «ربو» در قرآن به هیئت «تفعیل» نیامده و به شکل‎های فراوان دیگر در [[آیات]] مختلف به کار رفته که در اغلب آنها به معنای [[ربوبیت تکوینی]] و [[تشریعی]]<ref>مواردی که این ماده درباره خدای تعالی به کار رفته نظیر: {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}، {{متن قرآن|رَبِّي وَرَبُّكُمْ}}، {{متن قرآن|رَبَّنَا}}....</ref> و زیادت و فزونی در [[امور مادی]]<ref>مواردی که ماده مذکور در مورد ربا به کار رفته است، مانند: {{متن قرآن|مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ}}، {{متن قرآن|رَبْوَةٍ}}، {{متن قرآن|رِبَا}}....</ref> می‌باشد. در تمام قرآن دو مورد به معنای تربیت [[انسان]] آمده است: یکی به شکل فعل ماضی: {{متن قرآن|رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>. دوم، در قالب فعل جحد: {{متن قرآن|قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ}}<ref>«(فرعون) گفت: آیا در کودکی تو را نزد خود نپروردیم و سال‌هایی از عمرت را نزد ما نگذراندی؟» سوره شعراء، آیه ۱۸.</ref>.
توجه به این نکته لازم است که هر دو [[آیه]] به دلیل قرینه حالی و [[کلامی]]، مربوط به [[تربیت جسمانی]] است؛ زیرا در آیه اول، کلمه «صغیراً» و در آیه دوم، جمله {{متن قرآن|وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ}} و نیز [[حال]] [[دعای ابراهیم]]{{ع}} که زمان [[ضعف]] جسمی خود را به زبان آورد و همچنین [[تکبر]] و [[خودبینی]] [[فرعون]] که [[کودکی]] [[موسی]]{{ع}} را به رخش کشید، به این معنا اشاره دارد که منظور، پرورش جسمی است، نه تربیت [[روحی]] و [[معنوی]] که قابل [[حس]] و [[مشاهده]] نیست. بنابراین، ریشه «تربیت» در قرآن، اغلب به تربیت غیر [[انسانی]] نظیر ربوبیت تکوینی و [[تشریعی]] و زیادت و فزونی، اشاره دارد و فقط در دو مورد به معنای [[تربیت انسانی]] و [[جسمانی]] به کار رفته است.
[[تربیت]]، به همین هیئت، به معنای تربیت [[روحی]] و [[معنوی]] [[انسان]] در [[روایات]] بسیاری به کار رفته است. از جمله [[امام زین العابدین]]{{ع}} در [[صحیفه سجادیه]] با زبان [[دعا]] عرض می‌کند: {{متن حدیث|وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ‌، وَ بِرِّهِمْ}}<ref>صحیفه سجادیه، ص۱۳۸.</ref>؛ «[پروردگارا] مرا [[یاری]] فرما که فرزندانم را بپرورم و [[ادب]] نمایم و به آنان [[مهربانی]] کنم».
[[امام علی]]{{ع}} در [[ستایش]] [[انصار]] می‌فرماید: {{متن حدیث|هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۶۵.</ref>. «به [[خدا]] آنان (انصار)، [[اسلام]] را پروراندند، چنان که کره اسب از شیر گرفته را پرورش می‌دهند» در [[روایت]] اول تربیت به معنای [[تربیت معنوی]] انسان و در روایت دوم تربیت به معنای مطلق پرورش، اعم از مادی و معنوی و انسان و غیر انسان به کار رفته است؛ چراکه در مورد اسلام [[رشد]] و نمو معنوی و در مورد دوم (کره اسب) پرورش مادی و جسمی مراد است؛ یعنی [[انصار پیامبر]]{{صل}} کسانی بودند که با تلاش و [[جهاد]] و مبارزه‎شان، زمینه رشد و [[پیشرفت]] اسلام را فراهم ساختند<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۲۲.</ref>.


== [[تعلیم و تربیت]] یکی از [[فلسفه‌های بعثت]] ==
== [[تعلیم و تربیت]] یکی از [[فلسفه‌های بعثت]] ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش