پرش به محتوا

نظریه نصب الهی امام در قرن نهم هجری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۹: خط ۲۹:


مرحوم بیاضی در اثبات عقلی اینکه [[نصب امام]] امری مربوط به [[باری تعالی]] است، [[ادله]] دیگری نیز ذکر کرده است:
مرحوم بیاضی در اثبات عقلی اینکه [[نصب امام]] امری مربوط به [[باری تعالی]] است، [[ادله]] دیگری نیز ذکر کرده است:
# [[خداوند متعال]] [[رحیم]] است و واگذاری امر امامت به [[مردم]]، با [[رحمت الهی]] سازگار نیست؛ چراکه سبب [[اختلاف]] و [[فتنه]] خواهد شد. شبیه این استدلال، در [[کلام]] [[علامه حلی]] (قرن هشتم) نیز آمده بود<ref>ر.ک: علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۷۷.</ref>؛
# [[خداوند متعال]] رحیم است و واگذاری امر امامت به [[مردم]]، با [[رحمت الهی]] سازگار نیست؛ چراکه سبب [[اختلاف]] و [[فتنه]] خواهد شد. شبیه این استدلال، در [[کلام]] [[علامه حلی]] (قرن هشتم) نیز آمده بود<ref>ر.ک: علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۷۷.</ref>؛
# [[امت]] پس از [[پیامبر]]، یا به امام نیاز داشته‌اند که [[حکمت خداوند]] اقتضاء دارد وی را [[منصوب]] سازد و یا چنین نیازی نداشته‌اند. انتخاب مردمی امام نیز [[بیهوده]] خواهد بود<ref>ر.ک: علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۷۸. البته این مطلب لحاظ نشده است که آن‌گاه حکمت الهی، علت تامه در وقوع چیزی می‌شود که مانعی در میان نباشد. در این استدلال باید موانع احتمالی نیز بحث و منتفی شود.</ref>؛
# [[امت]] پس از [[پیامبر]]، یا به امام نیاز داشته‌اند که [[حکمت خداوند]] اقتضاء دارد وی را [[منصوب]] سازد و یا چنین نیازی نداشته‌اند. انتخاب مردمی امام نیز [[بیهوده]] خواهد بود<ref>ر.ک: علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۷۸. البته این مطلب لحاظ نشده است که آن‌گاه حکمت الهی، علت تامه در وقوع چیزی می‌شود که مانعی در میان نباشد. در این استدلال باید موانع احتمالی نیز بحث و منتفی شود.</ref>؛
# اگر [[امامت]] جزء [[دین]] نباشد، کسی نمی‌تواند امر خارج از دین را جزء دین قرار دهد و اگر جزء دین باشد محال است [[خداوند]] نسبت به آن بی‌تفاوت باشد؛ زیرا اخلال به [[واجب]] و [[قبیح]] خواهد بود. پس اختیاری بودن امامت، [[باطل]] می‌باشد<ref>ر.ک: علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۷۸. در این استدلال، اثبات نشده است که اگر خداوند، با رضایت خود و بنابر مصالحی، گزینش امام را به مردم واگذار کرده باشد، باز هم اخلال به واجب نموده است.</ref>؛
# اگر [[امامت]] جزء [[دین]] نباشد، کسی نمی‌تواند امر خارج از دین را جزء دین قرار دهد و اگر جزء دین باشد محال است [[خداوند]] نسبت به آن بی‌تفاوت باشد؛ زیرا اخلال به [[واجب]] و [[قبیح]] خواهد بود. پس اختیاری بودن امامت، [[باطل]] می‌باشد<ref>ر.ک: علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۷۸. در این استدلال، اثبات نشده است که اگر خداوند، با رضایت خود و بنابر مصالحی، گزینش امام را به مردم واگذار کرده باشد، باز هم اخلال به واجب نموده است.</ref>؛
۱۱۵٬۳۲۶

ویرایش