پرش به محتوا

جبر و اختیار در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۵: خط ۴۵:
==مشیت و اراده الهی==
==مشیت و اراده الهی==
{{اصلی|اراده الهی}}
{{اصلی|اراده الهی}}
در [[روایات اهل‌بیت]]{{عم}}، به‌ویژه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} مشیت و اراده دو [[حقیقت]] مستقل و از [[کمالات]] فعلی [[حق تعالی]] هستند. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْمَشِيَّةُ وَ الْإِرَادَةُ مِنْ صِفَاتِ الْأَفْعَالِ‌}}<ref>التوحید، ص۳۳۸.</ref>؛ «مشیت و اراده از صفات افعالند». در روایتی دیگر مشیت، آغاز و شروع فعل، و اراده، ثبوت فعل شناسانده شده‌اند<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۲.</ref>. نیز در روایتی مشیت به معنای اهتمام و تصمیم به [[خلق]] شیء و اراده به معنای اتمام آن آمده است<ref>بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۵۶.</ref>؛ چنان‌که در جایی دیگر آمده است: «مشیت ذکر اول است و اراده [[عزم]] بر آن»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۵۷.</ref>. [[روایات]]، [[تفسیر]] مشیت و اراده را به [[علم]]، [[انکار]] کرده‌اند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۰۹.</ref>. از این روایات برمی‌آید که اولاً مشیت و اراده دو حقیقت جداگانه‌اند و ثانیاً مشیت در [[مقام]] فعل پیش از اراده است و اراده بر چیزی تعلق می‌گیرد که پیش از آن مشیت بر آن قرار گرفته است. مشیت به واسطه اراده تثبیت می‌شود و به تعبیری دیگر به اتمام می‌رسد. پس ممکن است اموری در مقام مشیت موجود باشند، ولی اراده بدان‌ها تعلق نگیرد. اما ممکن نیست اراده به چیزی تعلق گیرد، بی‌آن‌که مشیت به آن تعلق گرفته باشد. افزون بر این، در روایات آمده است که چیزی در [[زمین]] و [[آسمان]] روی نمی‌دهد جز آن‌که به مشیت و اراده و قدر و [[قضای الهی]] باشد: {{متن حدیث|يَكُونُ شَيْ‌ءٌ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى}}<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۲. نیز ر.ک: الکافی، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. [[افعال عباد]] نیز از این [[قانون]] بیرون نیستند و مشیت و اراده و قدر و قضای الهی بر افعال عباد نیز تعلق می‌گیرد، بلکه در برخی [[روایات]] بر این [[حقیقت]] تصریح شده است؛ چنان‌که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: [[اعمال]] بر سه گونه‌اند: [[فرایض]]، [[فضایل]] و [[معاصی]]. فرایض به [[امر خداوند]] و [[رضا]] و [[قضا و قدر]] و [[مشیت]] و [[دانش الهی]] است؛ ولی فضایل به [[امر خدا]] نیستند؛ بلکه به رضا و [[قضا]] و مشیت و [[دانش]] الهی‌اند. معاصی نیز به امر خدا نیستند؛ بلکه به قضا و قدر و مشیت و دانش الهی صورت می‌گیرند<ref>صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۱۶۸.</ref>.
در روایات اهل‌بیت{{عم}}، به‌ویژه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} مشیت و اراده دو [[حقیقت]] مستقل و از [[کمالات]] فعلی [[حق تعالی]] هستند. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْمَشِيَّةُ وَ الْإِرَادَةُ مِنْ صِفَاتِ الْأَفْعَالِ‌}}<ref>التوحید، ص۳۳۸.</ref>؛ «مشیت و اراده از صفات افعالند». در روایتی دیگر مشیت، آغاز و شروع فعل، و اراده، ثبوت فعل شناسانده شده‌اند<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۲.</ref>. نیز در روایتی مشیت به معنای اهتمام و تصمیم به [[خلق]] شیء و اراده به معنای اتمام آن آمده است<ref>بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۵۶.</ref>؛ چنان‌که در جایی دیگر آمده است: «مشیت ذکر اول است و اراده [[عزم]] بر آن»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۵۷.</ref>. [[روایات]]، [[تفسیر]] مشیت و اراده را به [[علم]]، [[انکار]] کرده‌اند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۰۹.</ref>. از این روایات برمی‌آید که اولاً مشیت و اراده دو حقیقت جداگانه‌اند و ثانیاً مشیت در مقام فعل پیش از اراده است و اراده بر چیزی تعلق می‌گیرد که پیش از آن مشیت بر آن قرار گرفته است. مشیت به واسطه اراده تثبیت می‌شود و به تعبیری دیگر به اتمام می‌رسد. پس ممکن است اموری در مقام مشیت موجود باشند، ولی اراده بدان‌ها تعلق نگیرد. اما ممکن نیست اراده به چیزی تعلق گیرد، بی‌آن‌که مشیت به آن تعلق گرفته باشد. افزون بر این، در روایات آمده است که چیزی در [[زمین]] و [[آسمان]] روی نمی‌دهد جز آن‌که به مشیت و اراده و قدر و [[قضای الهی]] باشد: {{متن حدیث|يَكُونُ شَيْ‌ءٌ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى}}<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۲. نیز ر.ک: الکافی، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. [[افعال عباد]] نیز از این [[قانون]] بیرون نیستند و مشیت و اراده و قدر و قضای الهی بر افعال عباد نیز تعلق می‌گیرد، بلکه در برخی [[روایات]] بر این [[حقیقت]] تصریح شده است؛ چنان‌که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: [[اعمال]] بر سه گونه‌اند: [[فرایض]]، [[فضایل]] و [[معاصی]]. فرایض به [[امر خداوند]] و [[رضا]] و [[قضا و قدر]] و [[مشیت]] و [[دانش الهی]] است؛ ولی فضایل به [[امر خدا]] نیستند؛ بلکه به رضا و [[قضا]] و مشیت و [[دانش]] الهی‌اند. معاصی نیز به امر خدا نیستند؛ بلکه به قضا و قدر و مشیت و دانش الهی صورت می‌گیرند<ref>صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۱۶۸.</ref>.


[[امام علی]]{{ع}} در این [[روایت]] به صراحت [[مشیت الهی]] را در همه گونه‌های [[افعال عباد]]، ساری و جاری دانسته است و چنان‌که گذشت، روایات دیگر [[امامان]] نیز بر این معنا پای می‌فشارند. روشن است که بدین‌سان، [[نظریه تفویض]] [[باطل]] می‌شود؛ زیرا صاحبان این نظریه نه تنها [[قدرت الهی]] را از کارهای [[بشر]] [[نفی]] می‌کنند، بلکه دست مشیت و [[اراده الهی]] را نیز از افعال عباد کوتاه می‌شمارند. در برابر اینان، امام علی{{ع}} مشیت و اراده الهی را در همه امور عالم جاری می‌داند و بر آن است که هر فعلی از هر شخصی در هر جا که سر زند، باید [[خدای تعالی]] آن را بخواهد و به پدید آمدنش [[اذن]] دهد. با این حال، تعلق مشیت و اراده الهی به صدور معاصی از [[بندگان]]، به این معنا نیست که [[خداوند]] از معاصی بندگان [[خشنود]] می‌گردد و آنان را برای انجام [[گناهان]] [[ستایش]] می‌کند. خداوند بندگان خویش را مختار [[آفریده]] و با اینکه از گناهان خشنود نیست، دست بندگان را در [[گناه]] باز نهاده است. [[امام رضا]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا}}<ref>«و اگر پروردگارت می‌خواست، تمام آن کسان که روی زمین‌اند همگی ایمان می‌آوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌کنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>، می‌فرماید: «خداوند فرموده است: اگر می‌خواستم، آنان به [[اجبار]] و [[اضطرار]] در [[دنیا]] [[ایمان]] می‌آوردند و اگر آنان را به ایمان وامی‌داشتم، سزاوار [[ثواب]] و [[ستایش]] من نمی‌شدند؛ ولی من [[ایمان]] آنان را به [[اختیار]] و بی‌اجبار می‌خواهم»<ref>التوحید، ص۳۴۲.</ref>. همچنین [[روایت]] است که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: [[مسلمانان]] به [[رسول خدا]]{{صل}} گفتند: «اگر شماری از [[مردم]] را وادار کنی که ایمان آورند، بر شمارمان افزوده می‌گردد و بر [[دشمنان]] [[برتری]] می‌یابیم». رسول خدا{{صل}} فرمود: «نمی‌خواهم به لقای [[خدا]] [[روم]] در حالی که بدعتی نهاده‌ام و چیزی بر [[دین]] افزوده‌ام و من خود را به [[زحمت]] نمی‌اندازم». آن‌گاه [[خداوند متعال]] آیه‌ای نازل کرد و فرمود: «اگر پروردگارت می‌خواست، همه [[اهل]] [[زمین]] ایمان می‌آوردند»<ref>یونس، آیه ۱۰۰.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]]، ص ۳۲۰.</ref>
[[امام علی]]{{ع}} در این [[روایت]] به صراحت [[مشیت الهی]] را در همه گونه‌های [[افعال عباد]]، ساری و جاری دانسته است و چنان‌که گذشت، روایات دیگر [[امامان]] نیز بر این معنا پای می‌فشارند. روشن است که بدین‌سان، [[نظریه تفویض]] [[باطل]] می‌شود؛ زیرا صاحبان این نظریه نه تنها [[قدرت الهی]] را از کارهای [[بشر]] [[نفی]] می‌کنند، بلکه دست مشیت و [[اراده الهی]] را نیز از افعال عباد کوتاه می‌شمارند. در برابر اینان، امام علی{{ع}} مشیت و اراده الهی را در همه امور عالم جاری می‌داند و بر آن است که هر فعلی از هر شخصی در هر جا که سر زند، باید [[خدای تعالی]] آن را بخواهد و به پدید آمدنش [[اذن]] دهد. با این حال، تعلق مشیت و اراده الهی به صدور معاصی از [[بندگان]]، به این معنا نیست که [[خداوند]] از معاصی بندگان [[خشنود]] می‌گردد و آنان را برای انجام [[گناهان]] [[ستایش]] می‌کند. خداوند بندگان خویش را مختار [[آفریده]] و با اینکه از گناهان خشنود نیست، دست بندگان را در [[گناه]] باز نهاده است. [[امام رضا]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا}}<ref>«و اگر پروردگارت می‌خواست، تمام آن کسان که روی زمین‌اند همگی ایمان می‌آوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌کنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>، می‌فرماید: «خداوند فرموده است: اگر می‌خواستم، آنان به [[اجبار]] و [[اضطرار]] در [[دنیا]] [[ایمان]] می‌آوردند و اگر آنان را به ایمان وامی‌داشتم، سزاوار [[ثواب]] و [[ستایش]] من نمی‌شدند؛ ولی من [[ایمان]] آنان را به [[اختیار]] و بی‌اجبار می‌خواهم»<ref>التوحید، ص۳۴۲.</ref>. همچنین [[روایت]] است که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: [[مسلمانان]] به [[رسول خدا]]{{صل}} گفتند: «اگر شماری از [[مردم]] را وادار کنی که ایمان آورند، بر شمارمان افزوده می‌گردد و بر [[دشمنان]] [[برتری]] می‌یابیم». رسول خدا{{صل}} فرمود: «نمی‌خواهم به لقای [[خدا]] [[روم]] در حالی که بدعتی نهاده‌ام و چیزی بر [[دین]] افزوده‌ام و من خود را به [[زحمت]] نمی‌اندازم». آن‌گاه [[خداوند متعال]] آیه‌ای نازل کرد و فرمود: «اگر پروردگارت می‌خواست، همه [[اهل]] [[زمین]] ایمان می‌آوردند»<ref>یونس، آیه ۱۰۰.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]]، ص ۳۲۰.</ref>
۱۱۵٬۳۲۶

ویرایش