پرش به محتوا

اهل کتاب در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۳۹: خط ۳۹:
در روایت‌های متعددی از [[امام رضا]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}} [[احکام]] و [[وظایف]] متعددی در ارتباط با [[اهل کتاب]] نقل شده است که بیشتر این [[احکام]] مربوط به [[مسلمانان]] و چگونگی برخورد آنان با اهل کتاب است و برخی از این احکام نیز مربوط به وظایف اهل کتاب در برابر [[اسلام]] و مسلمانان است.
در روایت‌های متعددی از [[امام رضا]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}} [[احکام]] و [[وظایف]] متعددی در ارتباط با [[اهل کتاب]] نقل شده است که بیشتر این [[احکام]] مربوط به [[مسلمانان]] و چگونگی برخورد آنان با اهل کتاب است و برخی از این احکام نیز مربوط به وظایف اهل کتاب در برابر [[اسلام]] و مسلمانان است.


از جمله موضوعات و احکام مربوط به اهل کتاب [[طهارت]] یا [[نجاست]] آنان است که در این ارتباط دو دسته [[روایت از امام رضا]]{{ع}} و دیگر [[معصومان]]{{عم}} نقل گردیده است. در روایتی از آن حضرت آمده است که اگر [[مسلمان]] و یکی از اهل کتاب در [[حوض]] حمام جمع گردند مسلمان باید قبل از شخص اهل کتاب خود را بشوید<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۸۶.</ref>. همین مضمون در روایتی از [[امام علی]]{{ع}} نیز آمده است با این توضیح اضافی که [[تطهیر]] به غساله آب حمامی که در آن [[یهودی]] و مجوسی و [[نصرانی]] استحمام کرده‌اند جایز نیست<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲.</ref>. در روایت‌های متعدد دیگری از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز اهل کتاب [[نجس]] شمرده شده‌اند<ref>وسائل الشیعة، ج۳، ص۴۱۹؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۶۲.</ref>. مشهور [[فقیهان امامیه]] نیز همه [[کفار]] اعم از [[اهل کتاب]] و غیر آنان را [[نجس]] می‌دانند<ref>مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج۱۲، ص۸۶؛ العروة الوثقی، ج۱. ص۱۴۱.</ref>. اما در مقابل [[فقیهان]] [[اهل سنت]]<ref>المجموع شرح المهذب، ج۲، ص۵۶۲؛ المغنی، ابن قدامه، ج۱، ص۶۸.</ref> و برخی [[فقیهان امامیه]]<ref>الحدائق الناضرة، ج۵، ص۱۶۵؛ ماوراء الفقه، ج۱۰، ص۱۳۹.</ref> [[معتقد]] به [[طهارت]] اهل کتاب هستند. در این مورد روایت‌های متعددی از [[حضرت رضا]]{{ع}} نقل شده که همین نظر را [[تأیید]] می‌کند از جمله در روایتی از آن حضرت سؤال شد کنیزی [[نصرانی]] در [[خانه]] [[مسلمانی]] کار می‌کند و صاحب [[منزل]] می‌داند که او [[مسیحی]] بوده و طهارت نمی‌گیرد و در صورت جنابت [[غسل]] نمی‌کند آیا کار کردن او در خانه [[مسلمان]] ایرادی دارد؟ [[امام رضا]]{{ع}} در پاسخ فرمود خیر! زیرا وی دست‌هایش را می‌شوید<ref>تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۸۵.</ref>. و در روایتی دیگر از آن حضرت سؤال شد که [[خیاط]] و کسی که لباس‌های [[مسلمانان]] را می‌شوید [[یهودی]] یا مسیحی هستند و ما می‌دانیم که آنان پس از ادرار کردن طهارت نمی‌گیرند، آیا عمل آنان ایرادی دارد [[امام]] در پاسخ فرمود: ایرادی ندارد<ref>تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۸۵.</ref>. در نقل سومی از آن حضرت [[روایت]] شده است که در صورت مردن مرد یا [[زن]] مسلمان در میان مردان و [[زنان]] [[نصاری]] آنان می‌توانند وی را غسل دهند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۱۷۳.</ref>. و لکن [[پیروان]] دیدگاه مشهور این [[روایت‌ها]] را به جهت معارض بودن با روایت‌های صحیح دیگری که دلالت بر [[نجاست]] مطلق [[کافران]] دارد و موافق [[نظریه]]اهل سنت بودن و [[ضعف سند]] برخی از آنها غیر قابل قبول دانسته‌اند<ref>الحدائق الناضرة، ج۵، ص۱۷۰؛ مصباح الفقیه، ج۷، ص۲۵۲.</ref>.
از جمله موضوعات و احکام مربوط به اهل کتاب [[طهارت]] یا [[نجاست]] آنان است که در این ارتباط دو دسته روایت از امام رضا{{ع}} و دیگر [[معصومان]]{{عم}} نقل گردیده است. در روایتی از آن حضرت آمده است که اگر [[مسلمان]] و یکی از اهل کتاب در حوض حمام جمع گردند مسلمان باید قبل از شخص اهل کتاب خود را بشوید<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۸۶.</ref>. همین مضمون در روایتی از [[امام علی]]{{ع}} نیز آمده است با این توضیح اضافی که [[تطهیر]] به غساله آب حمامی که در آن [[یهودی]] و مجوسی و [[نصرانی]] استحمام کرده‌اند جایز نیست<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲.</ref>. در روایت‌های متعدد دیگری از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز اهل کتاب [[نجس]] شمرده شده‌اند<ref>وسائل الشیعة، ج۳، ص۴۱۹؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۶۲.</ref>. مشهور [[فقیهان امامیه]] نیز همه [[کفار]] اعم از [[اهل کتاب]] و غیر آنان را [[نجس]] می‌دانند<ref>مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج۱۲، ص۸۶؛ العروة الوثقی، ج۱. ص۱۴۱.</ref>. اما در مقابل [[فقیهان]] [[اهل سنت]]<ref>المجموع شرح المهذب، ج۲، ص۵۶۲؛ المغنی، ابن قدامه، ج۱، ص۶۸.</ref> و برخی [[فقیهان امامیه]]<ref>الحدائق الناضرة، ج۵، ص۱۶۵؛ ماوراء الفقه، ج۱۰، ص۱۳۹.</ref> [[معتقد]] به [[طهارت]] اهل کتاب هستند. در این مورد روایت‌های متعددی از [[حضرت رضا]]{{ع}} نقل شده که همین نظر را [[تأیید]] می‌کند از جمله در روایتی از آن حضرت سؤال شد کنیزی [[نصرانی]] در [[خانه]] [[مسلمانی]] کار می‌کند و صاحب [[منزل]] می‌داند که او [[مسیحی]] بوده و طهارت نمی‌گیرد و در صورت جنابت [[غسل]] نمی‌کند آیا کار کردن او در خانه [[مسلمان]] ایرادی دارد؟ [[امام رضا]]{{ع}} در پاسخ فرمود خیر! زیرا وی دست‌هایش را می‌شوید<ref>تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۸۵.</ref>. و در روایتی دیگر از آن حضرت سؤال شد که [[خیاط]] و کسی که لباس‌های [[مسلمانان]] را می‌شوید [[یهودی]] یا مسیحی هستند و ما می‌دانیم که آنان پس از ادرار کردن طهارت نمی‌گیرند، آیا عمل آنان ایرادی دارد [[امام]] در پاسخ فرمود: ایرادی ندارد<ref>تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۸۵.</ref>. در نقل سومی از آن حضرت [[روایت]] شده است که در صورت مردن مرد یا [[زن]] مسلمان در میان مردان و [[زنان]] [[نصاری]] آنان می‌توانند وی را غسل دهند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۱۷۳.</ref>. و لکن [[پیروان]] دیدگاه مشهور این [[روایت‌ها]] را به جهت معارض بودن با روایت‌های صحیح دیگری که دلالت بر [[نجاست]] مطلق [[کافران]] دارد و موافق نظریه اهل سنت بودن و [[ضعف سند]] برخی از آنها غیر قابل قبول دانسته‌اند<ref>الحدائق الناضرة، ج۵، ص۱۷۰؛ مصباح الفقیه، ج۷، ص۲۵۲.</ref>.


[[حلال]] یا [[حرام]] بودن ذبیحه اهل کتاب و نیز طعام آنان از دیگر موضوعات مورد [[اختلاف]] در میان فقیهان [[اسلامی]] است که در این مورد دو دسته روایت از [[اهل بیت]]{{عم}} نقل شده است در شماری از روایت‌ها ذبایح اهل کتاب و طعام آنان بدان جهت که [[اسم خدا]] را هنگام [[ذبح]] بر زبان جاری نمی‌کنند [[حرام]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج۱۲، ص۲۰۵.</ref>. بر اساس این [[روایت‌ها]] و ادله‌ای دیگر، مشهور [[فقیهان امامیه]] ذبیحه و طعام [[اهل کتاب]] را حرام شمرده‌اند<ref>کتاب الخلاف، ج۶، ص۲۳؛ مختلف الشیعة، ج۸، ص۲۹۵.</ref> اما در مقابل [[فقیهان]] [[اهل سنت]]<ref>کتاب الأم، ج۲، ص۲۵۴؛ المبسوط، سرخسی، ج۲۴، ص۱۲۷؛ المغنی، ابن قدامه، ج۱۱، ص۳۵.</ref> و بسیاری از فقیهان امامیه<ref>مختلف الشیعة، ج۸ ص۲۹۸؛ مستند الشیعة، ج۱۵، ص۳۸۲.</ref> ذبیحه و طعام اهل کتاب را [[حلال]] می‌دانند؛ دلیل این عده علاوه بر اصل [[حلیت]]، [[آیات قرآن]] و روایت‌های [[معصومین]]{{عم}} و احادیثی از [[امام رضا]]{{ع}} است که دلالت بر حلال بودن این امور دارد<ref>مستند الشیعة، ج۱۵، ص۳۸۲؛ کتاب الأم، ج۲، ص۲۵۲؛ المغنی، ابن قدامه، ج۱۱، ص۳۵.</ref>. از جمله در [[حدیثی]] از امام رضا{{ع}} در مورد [[ذبائح اهل کتاب]] و طعام آنان سؤال شد و [[امام]] در پاسخ آنها را حلال شمرد<ref>الاستبصار، ج۴، ص۸۶.</ref> و در [[نقلی]] دیگر از آن حضرت در مورد مرغ و جوجه سرخ‌شده‌ای که از [[خویشاوند]] [[نصرانی]] به شخص [[هدیه]] می‌شود سؤال شد که امام خوردن آن را جایز دانستند<ref>تهذیب الأحکام، ج۹، ص۷۰.</ref>. در مقابل، [[پیروان]] نظریه مشهور از این روایت‌ها پاسخ داده‌اند که [[احادیث]] مذکور به جهت قاصر بودن سند و موافق بودن به [[نظریه]]اهل سنت و معارض بودن با احادیث دیگری که ترجیح بر این روایت‌ها دارند قابل [[اعتماد]] نبوده و نمی‌توان آنها را پذیرفت<ref>مهذب الأحکام، ج۲۳، ص۵۷.</ref>. برخی دیگر گفته‌اند روایت‌های معارض با احادیث مذکور بیشتر بوده، از این‌رو نمی‌توان به جهت دو [[روایت]] ذکر شده، از احادیث بسیار دیگر [[عدول]] کرد و بر فرض [[صحت]] این روایت‌ها و اعتماد به آنها یا مراد از حلال بودن ذبائح و طعام اهل کتاب، حلیت هنگام [[ضرورت]] است همان‌گونه که میت نیز در این حالت حلال می‌گردد چنان‌که در حدیثی دیگر امام رضا{{ع}} یکی از [[اصحاب]] خود را از خوردن ذبیحه تمام کسانی که مخالف [[مذهب]] و [[عقیده]] او هستند به جز در [[حال]] [[ضرورت]] [[نهی]] کرد<ref>مهذب الأحکام، ج۹، ص۷۰.</ref> و توجیه دیگر آن است که گفته شود این [[روایت‌ها]] به جهت [[تقیه]] از آن حضرت صادر شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۹، ص۷۱؛ کتاب الوافی، ج۱۹، ص۲۶۰.</ref>.
[[حلال]] یا [[حرام]] بودن ذبیحه اهل کتاب و نیز طعام آنان از دیگر موضوعات مورد [[اختلاف]] در میان فقیهان [[اسلامی]] است که در این مورد دو دسته روایت از [[اهل بیت]]{{عم}} نقل شده است در شماری از روایت‌ها ذبایح اهل کتاب و طعام آنان بدان جهت که [[اسم خدا]] را هنگام [[ذبح]] بر زبان جاری نمی‌کنند [[حرام]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج۱۲، ص۲۰۵.</ref>. بر اساس این [[روایت‌ها]] و ادله‌ای دیگر، مشهور [[فقیهان امامیه]] ذبیحه و طعام [[اهل کتاب]] را حرام شمرده‌اند<ref>کتاب الخلاف، ج۶، ص۲۳؛ مختلف الشیعة، ج۸، ص۲۹۵.</ref> اما در مقابل [[فقیهان]] [[اهل سنت]]<ref>کتاب الأم، ج۲، ص۲۵۴؛ المبسوط، سرخسی، ج۲۴، ص۱۲۷؛ المغنی، ابن قدامه، ج۱۱، ص۳۵.</ref> و بسیاری از فقیهان امامیه<ref>مختلف الشیعة، ج۸ ص۲۹۸؛ مستند الشیعة، ج۱۵، ص۳۸۲.</ref> ذبیحه و طعام اهل کتاب را [[حلال]] می‌دانند؛ دلیل این عده علاوه بر اصل [[حلیت]]، [[آیات قرآن]] و روایت‌های [[معصومین]]{{عم}} و احادیثی از [[امام رضا]]{{ع}} است که دلالت بر حلال بودن این امور دارد<ref>مستند الشیعة، ج۱۵، ص۳۸۲؛ کتاب الأم، ج۲، ص۲۵۲؛ المغنی، ابن قدامه، ج۱۱، ص۳۵.</ref>. از جمله در [[حدیثی]] از امام رضا{{ع}} در مورد [[ذبائح اهل کتاب]] و طعام آنان سؤال شد و [[امام]] در پاسخ آنها را حلال شمرد<ref>الاستبصار، ج۴، ص۸۶.</ref> و در [[نقلی]] دیگر از آن حضرت در مورد مرغ و جوجه سرخ‌شده‌ای که از [[خویشاوند]] [[نصرانی]] به شخص [[هدیه]] می‌شود سؤال شد که امام خوردن آن را جایز دانستند<ref>تهذیب الأحکام، ج۹، ص۷۰.</ref>. در مقابل، [[پیروان]] نظریه مشهور از این روایت‌ها پاسخ داده‌اند که [[احادیث]] مذکور به جهت قاصر بودن سند و موافق بودن به نظریه اهل سنت و معارض بودن با احادیث دیگری که ترجیح بر این روایت‌ها دارند قابل [[اعتماد]] نبوده و نمی‌توان آنها را پذیرفت<ref>مهذب الأحکام، ج۲۳، ص۵۷.</ref>. برخی دیگر گفته‌اند روایت‌های معارض با احادیث مذکور بیشتر بوده، از این‌رو نمی‌توان به جهت دو [[روایت]] ذکر شده، از احادیث بسیار دیگر [[عدول]] کرد و بر فرض [[صحت]] این روایت‌ها و اعتماد به آنها یا مراد از حلال بودن ذبائح و طعام اهل کتاب، حلیت هنگام [[ضرورت]] است همان‌گونه که میت نیز در این حالت حلال می‌گردد چنان‌که در حدیثی دیگر امام رضا{{ع}} یکی از [[اصحاب]] خود را از خوردن ذبیحه تمام کسانی که مخالف [[مذهب]] و [[عقیده]] او هستند به جز در [[حال]] [[ضرورت]] [[نهی]] کرد<ref>مهذب الأحکام، ج۹، ص۷۰.</ref> و توجیه دیگر آن است که گفته شود این [[روایت‌ها]] به جهت [[تقیه]] از آن حضرت صادر شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۹، ص۷۱؛ کتاب الوافی، ج۱۹، ص۲۶۰.</ref>.


از دیگر [[احکام]] مورد [[اختلاف]] در مورد [[اهل کتاب]] [[ازدواج]] با آنان است که در این مورد نیز دو دیدگاه در میان [[فقیهان]] [[اسلامی]] مطرح است. به نظر مشهور [[فقیهان امامیه]] ازدواج دائم با اهل کتاب جایز نیست. دلیل آنان علاوه بر [[آیات قرآن]] و [[احادیث اهل بیت]]{{عم}}، روایت‌های متعدد منقول از [[امام رضا]]{{ع}} است<ref>کتاب الخلاف، ج۴، ص۳۱۱؛ تحریر الأحکام، ج۳، ص۵۰۱؛ الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۳۱.</ref>. از جمله این روایت‌ها [[حدیثی]] است که امام رضا{{ع}} از شخصی از [[اصحاب]] خود در مورد [[حکم]] [[ازدواج]] با [[زن]] [[نصرانی]] سؤال کرد و [[صحابی]] آن حضرت با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> که از ازدواج با [[زنان]] [[مشرک]] نهی کرده، این کار را [[حرام]] شمرد سپس [[امام]] در مورد آیه ۵ [[مائده]] که [[ازدواج با زنان اهل کتاب]] را جایز دانسته سؤال کرد که آن شخص آیه نخست را [[ناسخ]] این آیه دانست که امام با [[تبسم]] خود این پاسخ صحابی خود را تقریر نمود<ref>الکافی، ج۵، ص۱۷۹.</ref> و در حدیثی دیگر از آن حضرت در مورد تداوم ازدواج[[زن]] نصرانی پس از [[اسلام آوردن]]، با شوهر نصرانی وی سؤال شد، امام تداوم آن را حرام دانست و در صورت اسلام آوردن شوهر پس از اسلام آوردن زن [[عقد]] جدید بین آن دو را لازم دانست<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۳۰۰: الکافی، ج۵، ص۴۳۶.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به آن حضرت نیز به صراحت از عدم جواز ازدواج با اهل کتاب و [[مجوسیان]] [[سخن]] به میان آمده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. در مقابل فقیهان [[اهل سنت]]<ref>المجموع شرح المهذب، ج۱۶، ص۲۳۲؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۲۱۰؛ المغنی، ابن قدامه، ج۷، ص۵۰۰.</ref> و برخی از [[فقیهان امامیه]]<ref>الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۵۳؛ جواهر الکلام، ج۳۰، ص۳۷.</ref>[[ازدواج]] دائم با [[زنان]] [[اهل کتاب]] را جایز شمرده‌اند. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} نیز از جواز ازدواج با زنان [[یهودی]] و [[انصاری]] [[سخن]] به میان آمده است و لکن توصیه شده است که شوهر [[مسلمان]]، آنان را از [[شرب خمر]] و خوردن گوشت خوک منع نماید<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. از دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز روایت‌هایی در جواز [[ازدواج با زنان اهل کتاب]] سخن به میان آمده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۹۸؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۷۹.</ref>. قائلین به عدم جواز در پاسخ گفته‌اند با این [[روایت‌ها]] به جهت [[تقیه]] صادر شده است؛ زیرا همه [[فقیهان]] [[مذاهب اهل سنت]] این امر را جایز می‌دانند یا مقصود از زنان اهل کتاب، زنان [[مستضعف فکری]] و کسانی است که [[اعتقاد]] و [[تعصب]] نسبت به [[عقاید]] [[کفرآمیز]] خود ندارند چنان‌که در روایت‌هایی دیگر به این امر تصریح شده است یا مراد هنگام [[ضرورت]] است چنان‌که در چنین مواردی خوردن میته نیز [[حلال]] است یا مقصود از ازدواج در این روایت‌ها [[نکاح موقت]] است<ref>الاستبصار، ج۳، ص۱۸۰-۱۸۱.</ref>.
از دیگر [[احکام]] مورد [[اختلاف]] در مورد [[اهل کتاب]] [[ازدواج]] با آنان است که در این مورد نیز دو دیدگاه در میان [[فقیهان]] [[اسلامی]] مطرح است. به نظر مشهور [[فقیهان امامیه]] ازدواج دائم با اهل کتاب جایز نیست. دلیل آنان علاوه بر [[آیات قرآن]] و [[احادیث اهل بیت]]{{عم}}، روایت‌های متعدد منقول از [[امام رضا]]{{ع}} است<ref>کتاب الخلاف، ج۴، ص۳۱۱؛ تحریر الأحکام، ج۳، ص۵۰۱؛ الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۳۱.</ref>. از جمله این روایت‌ها [[حدیثی]] است که امام رضا{{ع}} از شخصی از [[اصحاب]] خود در مورد [[حکم]] [[ازدواج]] با [[زن]] [[نصرانی]] سؤال کرد و [[صحابی]] آن حضرت با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> که از ازدواج با [[زنان]] [[مشرک]] نهی کرده، این کار را [[حرام]] شمرد سپس [[امام]] در مورد آیه ۵ [[مائده]] که [[ازدواج با زنان اهل کتاب]] را جایز دانسته سؤال کرد که آن شخص آیه نخست را [[ناسخ]] این آیه دانست که امام با [[تبسم]] خود این پاسخ صحابی خود را تقریر نمود<ref>الکافی، ج۵، ص۱۷۹.</ref> و در حدیثی دیگر از آن حضرت در مورد تداوم ازدواج[[زن]] نصرانی پس از [[اسلام آوردن]]، با شوهر نصرانی وی سؤال شد، امام تداوم آن را حرام دانست و در صورت اسلام آوردن شوهر پس از اسلام آوردن زن [[عقد]] جدید بین آن دو را لازم دانست<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۳۰۰: الکافی، ج۵، ص۴۳۶.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به آن حضرت نیز به صراحت از عدم جواز ازدواج با اهل کتاب و [[مجوسیان]] [[سخن]] به میان آمده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. در مقابل فقیهان [[اهل سنت]]<ref>المجموع شرح المهذب، ج۱۶، ص۲۳۲؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۲۱۰؛ المغنی، ابن قدامه، ج۷، ص۵۰۰.</ref> و برخی از [[فقیهان امامیه]]<ref>الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۵۳؛ جواهر الکلام، ج۳۰، ص۳۷.</ref>[[ازدواج]] دائم با [[زنان]] [[اهل کتاب]] را جایز شمرده‌اند. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} نیز از جواز ازدواج با زنان [[یهودی]] و [[انصاری]] [[سخن]] به میان آمده است و لکن توصیه شده است که شوهر [[مسلمان]]، آنان را از [[شرب خمر]] و خوردن گوشت خوک منع نماید<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. از دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز روایت‌هایی در جواز [[ازدواج با زنان اهل کتاب]] سخن به میان آمده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۹۸؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۷۹.</ref>. قائلین به عدم جواز در پاسخ گفته‌اند با این [[روایت‌ها]] به جهت [[تقیه]] صادر شده است؛ زیرا همه [[فقیهان]] [[مذاهب اهل سنت]] این امر را جایز می‌دانند یا مقصود از زنان اهل کتاب، زنان [[مستضعف فکری]] و کسانی است که [[اعتقاد]] و [[تعصب]] نسبت به [[عقاید]] [[کفرآمیز]] خود ندارند چنان‌که در روایت‌هایی دیگر به این امر تصریح شده است یا مراد هنگام [[ضرورت]] است چنان‌که در چنین مواردی خوردن میته نیز [[حلال]] است یا مقصود از ازدواج در این روایت‌ها [[نکاح موقت]] است<ref>الاستبصار، ج۳، ص۱۸۰-۱۸۱.</ref>.
۱۱۵٬۵۵۶

ویرایش