پرش به محتوا

مقداد بن اسود کندی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:


== [[هدیه]] پیامبر {{صل}} به مقداد ==
== [[هدیه]] پیامبر {{صل}} به مقداد ==
بعد از [[جنگ]] با [[اکیدر بن عبدالملک]]، [[عبید]] اسبی گران قیمت و اصیل را که نامش مراوح بود، به رسول خدا {{صل}} هدیه کرد و گفت: "ای رسول خدا، با این اسب مسابقه بده!" و پیامبر {{صل}} در [[تبوک]] مسابقه‌ای ترتیب دادند که همان اسب برنده شد؛ پس پیامبر {{صل}} اسب را از او پذیرفتند. [[مقداد بن عمرو]] آن اسب را از پیامبر {{صل}} خواست، پیامبر {{صل}} به او فرمودند: "سبحه کجاست؟"<ref>سبحه نام مادیان مقداد بود که با آن در جنگ بدر شرکت کرده بود.</ref> مقداد گفت: "گرچه پیر شده است ولی هنوز هم آن را دارم و او را برای خودم نگهداری می‌کنم، به خاطر جنگ‌هایی که در آنها همراهم بوده است؛ حالا هم به خاطر دوری این [[سفر]] و هم به علت شدت [[گرما]] او را در [[مدینه]] گذاشتم و با خود نیاوردم، می‌خواهم از آن و از این اسب اصیل کره اسبی داشته باشم". چون مقداد در کمال [[صداقت]] مطلب خود را گفت، پیامبر {{صل}} خواستِ او را پذیرفت. بعدها سبحه کره اسبی برای مقداد آورد که در مسابقه‌ها پیشتاز بود و نامش ذیّال گذاشته شده بود. این کرّه اسب در [[زمان]] [[عمر]] و [[عثمان]] هم هم‌چنان مسابقه‌ها را می‌برد و [[عثمان]] آن را به سی هزار درهم خرید<ref>المغازی، واقدی، ج۳، ص۱۰۳۳.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مقداد بن اسود - عسکری (مقاله)|مقاله «مقداد بن اسود»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۶۲۴.</ref>
بعد از [[جنگ]] با [[اکیدر بن عبدالملک]]، [[عبید]] اسبی گران قیمت و اصیل را که نامش مراوح بود، به رسول خدا {{صل}} هدیه کرد و گفت: "ای رسول خدا، با این اسب مسابقه بده!" و پیامبر {{صل}} در [[تبوک]] مسابقه‌ای ترتیب دادند که همان اسب برنده شد؛ پس پیامبر {{صل}} اسب را از او پذیرفتند. [[مقداد بن عمرو]] آن اسب را از پیامبر {{صل}} خواست، پیامبر {{صل}} به او فرمودند: "سبحه کجاست؟"<ref>سبحه نام مادیان مقداد بود که با آن در جنگ بدر شرکت کرده بود.</ref> مقداد گفت: "گرچه پیر شده است ولی هنوز هم آن را دارم و او را برای خودم نگهداری می‌کنم، به خاطر جنگ‌هایی که در آنها همراهم بوده است؛ حالا هم به خاطر دوری این [[سفر]] و هم به علت شدت گرما او را در [[مدینه]] گذاشتم و با خود نیاوردم، می‌خواهم از آن و از این اسب اصیل کره اسبی داشته باشم". چون مقداد در کمال [[صداقت]] مطلب خود را گفت، پیامبر {{صل}} خواستِ او را پذیرفت. بعدها سبحه کره اسبی برای مقداد آورد که در مسابقه‌ها پیشتاز بود و نامش ذیّال گذاشته شده بود. این کرّه اسب در [[زمان]] [[عمر]] و [[عثمان]] هم هم‌چنان مسابقه‌ها را می‌برد و [[عثمان]] آن را به سی هزار درهم خرید<ref>المغازی، واقدی، ج۳، ص۱۰۳۳.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مقداد بن اسود - عسکری (مقاله)|مقاله «مقداد بن اسود»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۶۲۴.</ref>


== [[مقداد]] و ماجرای [[شهادت]] خُبیب ==
== [[مقداد]] و ماجرای [[شهادت]] خُبیب ==
۱۱۴٬۴۷۹

ویرایش