مقداد بن اسود کندی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←فتح مکه
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
آنگاه [[پیامبر]] {{صل}} وارد [[مسجد]] ذی الحلیفه شد، دو رکعت [[نماز]] گزاردند و از مسجد بیرون آمده، بر مرکب خود سوار شدند و همانجا بر در مسجد، مرکب خود را رو به [[قبله]] نگاه داشتند و [[محرم]] شدند و با چهار عبارت تلبیه گفتند: {{متن حدیث| لَبَّيْكَ اَللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ اَلْحَمْدَ وَ اَلنِّعْمَةَ لَكَ وَ اَلْمُلْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ }}. بیشتر [[مسلمانان]] به همراه آن حضرت و برخی هم در [[جحفه]] محرم شدند<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴. واقدی در ادامه این گونه آورده است: پیامبر {{صل}} برای بیان خطبه میان مسلمانان به پا خاستند و چنانکه شایسته است، خدا را ستودند و سپس فرمودند: «ای گروه مسلمانان، عقیده شما درباره اینهایی که سرسپردگان خود را فرا خواندهاند تا مرا و شما را از مسجد الحرام باز دارند، چیست؟ آیا عقیده دارید که ما به راه خود ادامه دهیم و با هر کس که مانع رفتن ما به مکه باشد، بجنگیم؟ یا آنکه این گروه را به حال خود بگذاریم و به سراغ اهل ایشان برویم و با آنها جنگ کنیم؟ اگر اینها ما را تعقیب کردند، گردنهایشان را که خداوند باید قطع کند، قطع میکنیم، و اگر هم از پای نشستند، اندوهگین و مصیبت زده خواهند بود». ابوبکر به پا خاست و گفت: گرچه خدا و رسول او داناترند، ولی ای رسول خدا عقیده ما این است که به راه خود ادامه دهیم و هر کس که مانع ما شد، با او بجنگیم. پیامبر {{صل}} فرمود: «توجه کنید که سوارکاران قریش به فرماندهی خالد بن ولید در غمیم هستند». ابوهریره گوید: من هیچ کس را ندیدهام که به اندازه رسول خدا با یاران خود مشورت کند، و البته مشورت آن حضرت فقط درباره جنگ بود و بس. پس مقداد بن عمرو برخاست و همان سخنانی را که در مقدمه جنگ بدر گفته بود، بیان کرد. اسید بن حضیر هم صحبت کرد و گفت: ای رسول خدا، عقیده ما هم این است که به راه خود ادامه دهیم و برای همان منظوری که حرکت کردهایم، برویم و اگر کسی ما را از آن باز داشت، با او بجنگیم، پیامبر {{صل}} فرمود: «ما برای جنگ با هیچ کس بیرون نیامدهایم، ما فقط قصد عمره داریم». (المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۸۰).</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مقداد بن اسود - عسکری (مقاله)|مقاله «مقداد بن اسود»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۶۲۰.</ref> | آنگاه [[پیامبر]] {{صل}} وارد [[مسجد]] ذی الحلیفه شد، دو رکعت [[نماز]] گزاردند و از مسجد بیرون آمده، بر مرکب خود سوار شدند و همانجا بر در مسجد، مرکب خود را رو به [[قبله]] نگاه داشتند و [[محرم]] شدند و با چهار عبارت تلبیه گفتند: {{متن حدیث| لَبَّيْكَ اَللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ اَلْحَمْدَ وَ اَلنِّعْمَةَ لَكَ وَ اَلْمُلْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ }}. بیشتر [[مسلمانان]] به همراه آن حضرت و برخی هم در [[جحفه]] محرم شدند<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴. واقدی در ادامه این گونه آورده است: پیامبر {{صل}} برای بیان خطبه میان مسلمانان به پا خاستند و چنانکه شایسته است، خدا را ستودند و سپس فرمودند: «ای گروه مسلمانان، عقیده شما درباره اینهایی که سرسپردگان خود را فرا خواندهاند تا مرا و شما را از مسجد الحرام باز دارند، چیست؟ آیا عقیده دارید که ما به راه خود ادامه دهیم و با هر کس که مانع رفتن ما به مکه باشد، بجنگیم؟ یا آنکه این گروه را به حال خود بگذاریم و به سراغ اهل ایشان برویم و با آنها جنگ کنیم؟ اگر اینها ما را تعقیب کردند، گردنهایشان را که خداوند باید قطع کند، قطع میکنیم، و اگر هم از پای نشستند، اندوهگین و مصیبت زده خواهند بود». ابوبکر به پا خاست و گفت: گرچه خدا و رسول او داناترند، ولی ای رسول خدا عقیده ما این است که به راه خود ادامه دهیم و هر کس که مانع ما شد، با او بجنگیم. پیامبر {{صل}} فرمود: «توجه کنید که سوارکاران قریش به فرماندهی خالد بن ولید در غمیم هستند». ابوهریره گوید: من هیچ کس را ندیدهام که به اندازه رسول خدا با یاران خود مشورت کند، و البته مشورت آن حضرت فقط درباره جنگ بود و بس. پس مقداد بن عمرو برخاست و همان سخنانی را که در مقدمه جنگ بدر گفته بود، بیان کرد. اسید بن حضیر هم صحبت کرد و گفت: ای رسول خدا، عقیده ما هم این است که به راه خود ادامه دهیم و برای همان منظوری که حرکت کردهایم، برویم و اگر کسی ما را از آن باز داشت، با او بجنگیم، پیامبر {{صل}} فرمود: «ما برای جنگ با هیچ کس بیرون نیامدهایم، ما فقط قصد عمره داریم». (المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۸۰).</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مقداد بن اسود - عسکری (مقاله)|مقاله «مقداد بن اسود»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۶۲۰.</ref> | ||
=== | === فتح مکه === | ||
{{همچنین|فتح مکه}} | |||
[[نقل]] شده، هنگامی که [[قبایل]] را به همراه پرچمهایشان از جلوی [[ابوسفیان]] عبور میدادند، اولین نفر [[خالد بن ولید]] از [[بنی سلیم]] بود. آنها هزار نفر بودند که پرچمی را [[عباس بن مرداس]] و [[پرچم]] دیگر را [[حفاف بن ندیه]] و پرچم دیگر را [[مقداد]] حمل میکرد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۷، ص۲۷۰.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مقداد بن اسود - عسکری (مقاله)|مقاله «مقداد بن اسود»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۶۲۱.</ref> | [[نقل]] شده، هنگامی که [[قبایل]] را به همراه پرچمهایشان از جلوی [[ابوسفیان]] عبور میدادند، اولین نفر [[خالد بن ولید]] از [[بنی سلیم]] بود. آنها هزار نفر بودند که پرچمی را [[عباس بن مرداس]] و [[پرچم]] دیگر را [[حفاف بن ندیه]] و پرچم دیگر را [[مقداد]] حمل میکرد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۷، ص۲۷۰.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مقداد بن اسود - عسکری (مقاله)|مقاله «مقداد بن اسود»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۶۲۱.</ref> | ||