اصحاب امام حسین در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←شهادت عمرو بن خالد ازدی
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
وهب همچنان میجنگید تا اینکه تعداد نوزده نفر سوار و دوازده نفر پیاده از [[لشکر]] [[دشمن]] را به [[دوزخ]] روانه کرد. سپس دستهایش قطع شد و زوجهاش «بعضی نقل کردهاند مادرش» عمودی را گرفت و در حالی به سوی وی شتافت که میگفت: پدر و مادرم به فدای تو! برای افراد طیب و طاهر و [[حرم]] [[رسول الله]]{{صل}} [[جهاد]] کن. وهب آمد که زوجه خود را به جانب [[زنان]] باز گرداند، ولی آن [[زن]] با [[سعادت]] دامن وهب را گرفت و گفت: من هرگز باز نمیگردم تا اینکه با تو کشته گردم. [[امام حسین]]{{ع}} به آن زن فرمود: [[خدا]] از طرف [[اهل بیت]] من جزای خیر به شما دهد، خدا تو را [[رحمت]] کند، برگرد به طرف زنان، آن زن مراجعت نمود. سپس وهب همچنان [[کارزار]] کرد تا [[شهید]] شد<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء ج۲]]، ص ۵۵.</ref>. | وهب همچنان میجنگید تا اینکه تعداد نوزده نفر سوار و دوازده نفر پیاده از [[لشکر]] [[دشمن]] را به [[دوزخ]] روانه کرد. سپس دستهایش قطع شد و زوجهاش «بعضی نقل کردهاند مادرش» عمودی را گرفت و در حالی به سوی وی شتافت که میگفت: پدر و مادرم به فدای تو! برای افراد طیب و طاهر و [[حرم]] [[رسول الله]]{{صل}} [[جهاد]] کن. وهب آمد که زوجه خود را به جانب [[زنان]] باز گرداند، ولی آن [[زن]] با [[سعادت]] دامن وهب را گرفت و گفت: من هرگز باز نمیگردم تا اینکه با تو کشته گردم. [[امام حسین]]{{ع}} به آن زن فرمود: [[خدا]] از طرف [[اهل بیت]] من جزای خیر به شما دهد، خدا تو را [[رحمت]] کند، برگرد به طرف زنان، آن زن مراجعت نمود. سپس وهب همچنان [[کارزار]] کرد تا [[شهید]] شد<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء ج۲]]، ص ۵۵.</ref>. | ||
=== | === شهادت عمرو بن خالد ازدی === | ||
پس از شهادت وهب، عمرو بن خالد ازدی برای [[مبارزه]] [[قیام]] کرد، به [[سیدالشهدا]] عرض کرد فدایت شوم میخواهم به یارانم ملحق شوم و [[دوست]] ندارم بمانم و شما را بییاور ببینم. [[امام]] به او فرمود: {{متن حدیث|تَقَدَّمْ فَإِنَّا لَاحِقُونَ بِكَ عَنْ سَاعَةٍ}}؛ برو هم به زودی به شما ملحق میشویم! عمرو وارد صحنه معرکه شد و رجزی را خواند | {{اصلی|عمرو بن خالد ازدی}} | ||
پس از شهادت وهب، عمرو بن خالد ازدی برای [[مبارزه]] [[قیام]] کرد، به [[سیدالشهدا]] عرض کرد فدایت شوم میخواهم به یارانم ملحق شوم و [[دوست]] ندارم بمانم و شما را بییاور ببینم. [[امام]] به او فرمود: {{متن حدیث|تَقَدَّمْ فَإِنَّا لَاحِقُونَ بِكَ عَنْ سَاعَةٍ}}؛ برو هم به زودی به شما ملحق میشویم! عمرو وارد صحنه معرکه شد و رجزی را خواند. سپس آن مرد [[خدا]] جنگید تا [[شهید]] شد<ref>بحار، ج۴۵، ص۱۸؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۰.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء ج۲]]، ص ۵۷.</ref> | |||
سپس آن مرد [[خدا]] جنگید تا [[شهید]] شد<ref>بحار، ج۴۵، ص۱۸؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۰.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء]]، | |||
===شهادت [[نافع بن هلال]]=== | ===شهادت [[نافع بن هلال]]=== |