توقیع به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوینسب]]]] | [[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوینسب]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[توقیع]] در لسان [[روایات]]، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از: کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامههای رسیده و عریضهها مکتوب میداشتند، و با آن خواسته سائل را برآورده مینمودند. در نتیجه [[توقیعات]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} همان مطالبی بود که حضرت به خط مبارک خود در جواب سؤالها و عریضهها، ذیل [[نامهها]] مرقوم میداشتند. و توسط یکی از [[سفرا]] به صاحبان [[نامهها]] باز میگرداندند. | ::::::«[[توقیع]] در لسان [[روایات]]، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از: کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامههای رسیده و عریضهها مکتوب میداشتند، و با آن خواسته سائل را برآورده مینمودند. در نتیجه [[توقیعات]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} همان مطالبی بود که حضرت به خط مبارک خود در جواب سؤالها و عریضهها، ذیل [[نامهها]] مرقوم میداشتند. و توسط یکی از [[سفرا]] به صاحبان [[نامهها]] باز میگرداندند. | ||
::::::اگرچه به لحاظ معنای اصطلاحی، "[[توقیع]]" در معنا و مفهوم آن سؤال از مسألهای نهفته است، ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر میشد -اگرچه از آن سؤال نشده بود- نیز [[توقیع]] اطلاق شده است»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۶۵، ۳۶۶.</ref>. | ::::::اگرچه به لحاظ معنای اصطلاحی، "[[توقیع]]" در معنا و مفهوم آن سؤال از مسألهای نهفته است، ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر میشد -اگرچه از آن سؤال نشده بود- نیز [[توقیع]] اطلاق شده است»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۶۵، ۳۶۶.</ref>. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[توقیعات]] به معنای دستنگاشتههای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در [[غیبت]] صغراست. [[توقیع]] در لغت، به معنای [[نامه]] را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل [[نامه]] و نوشته است؛ همچنین پاسخهای نوشته شده بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای نوشتاری که از ایشان میشود<ref> علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵</ref>. | ::::::«[[توقیعات]] به معنای دستنگاشتههای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در [[غیبت]] صغراست. [[توقیع]] در لغت، به معنای [[نامه]] را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل [[نامه]] و نوشته است؛ همچنین پاسخهای نوشته شده بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای نوشتاری که از ایشان میشود<ref> علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵</ref>. | ||
::::::از بررسی نوشتههای تاریخی به دست میآید، از زمانهای دور بین [[حاکمان]] و [[فرمانروایان]]، توقیعنویسی رواج داشته و موارد فراوانی از [[توقیعات]] آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در [[منابع روایی]]، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز [[سخن]] از [[توقیع]] به چشم میخورد. [[توقیع]] در این کتابها به طور عمده، به قسمتی از نوشتههای [[پیشوایان]] دینی{{عم}} اطلاق شده است که برای [[پیروان]] خود نوشتهاند. | ::::::از بررسی نوشتههای تاریخی به دست میآید، از زمانهای دور بین [[حاکمان]] و [[فرمانروایان]]، [[توقیعنویسی]] رواج داشته و موارد فراوانی از [[توقیعات]] آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در [[منابع روایی]]، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز [[سخن]] از [[توقیع]] به چشم میخورد. [[توقیع]] در این کتابها به طور عمده، به قسمتی از نوشتههای [[پیشوایان]] دینی{{عم}} اطلاق شده است که برای [[پیروان]] خود نوشتهاند. | ||
::::::امروزه به سبب کاربرد بیشتر [[توقیعات]] در منابع [[مهدویت]]، هنگامی که [[سخن]] از "[[توقیع]]" به میان میآید، ذهن به [[توقیعات]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} منصرف میشود؛ اما از [[امامان]] دیگر{{عم}} نیز نوشتههایی با عنوان [[توقیع]] صادر شده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶</ref>. | ::::::امروزه به سبب کاربرد بیشتر [[توقیعات]] در منابع [[مهدویت]]، هنگامی که [[سخن]] از "[[توقیع]]" به میان میآید، ذهن به [[توقیعات]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} منصرف میشود؛ اما از [[امامان]] دیگر{{عم}} نیز نوشتههایی با عنوان [[توقیع]] صادر شده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶</ref>. | ||
::::::درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، [[آگاهی]] روشنی در دست نیست؛ اما بدون [[شک]]، بسیاری از این [[توقیعات]]، به گونهای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، میتوان به حکایتی در اینباره اشاره کرد: | ::::::درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، [[آگاهی]] روشنی در دست نیست؛ اما بدون [[شک]]، بسیاری از این [[توقیعات]]، به گونهای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، میتوان به حکایتی در اینباره اشاره کرد: | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
::::::یادآوری این نکته لازم است که بیشتر [[دانشمندان]] [[شیعه]] بر این باورند که [[توقیعات]] صادر شده از [[ناحیه]] [[امام |صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] رسیده است. | ::::::یادآوری این نکته لازم است که بیشتر [[دانشمندان]] [[شیعه]] بر این باورند که [[توقیعات]] صادر شده از [[ناحیه]] [[امام |صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] رسیده است. | ||
::::::این [[توقیعات]] برای نخستین بار، به وسیله [[ابو منصور طبرسی]]، بدون [[سند]]، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت [[شیخ مفید]]، در کتاب [[الاحتجاج]] [[نقل]] شده است. آنگاه شاگرد وی، [[ابن شهر آشوب]] به آن اشاره کرده و [[ابن بطریق]] شاگرد [[ابن شهرآشوب]] آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به [[شیخ مفید]] میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷</ref>. | ::::::این [[توقیعات]] برای نخستین بار، به وسیله [[ابو منصور طبرسی]]، بدون [[سند]]، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت [[شیخ مفید]]، در کتاب [[الاحتجاج]] [[نقل]] شده است. آنگاه شاگرد وی، [[ابن شهر آشوب]] به آن اشاره کرده و [[ابن بطریق]] شاگرد [[ابن شهرآشوب]] آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به [[شیخ مفید]] میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷</ref>. | ||
::::::برخی در نوشتهها [[تردید]] کردهاند که: شاگردان [[شیخ مفید]]، از جمله آنها: [[سید مرتضی]]، [[ابن ادریس]]، [[نجاشی]]، [[شیخ طوسی]]<ref> وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است</ref>، [[ابو یعلی جعفری]]، [[ابو الفتح کراجکی]]، [[سلار بن عبد العزیز دیلمی]] و ...- با این که نگارشهای فراوانی داشته و بیشتر شرح حالنویس بودهاند - هرگز به این [[توقیعات]] اشاره نکردهاند<ref> ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی{{ع}}، ص ۹۸</ref>؛ در حالی که اگر چنین سخنانی به [[شیخ مفید]] رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم، شاگردان او، [[نقل]] میکردند<ref> ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲</ref>. افزون بر آن، خود [[شیخ مفید]] نیز در آثار فراوان خود، هیچ اشارهای به این نامهها نکرده است<ref> یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ بهشمار | ::::::برخی در نوشتهها [[تردید]] کردهاند که: شاگردان [[شیخ مفید]]، از جمله آنها: [[سید مرتضی]]، [[ابن ادریس]]، [[نجاشی]]، [[شیخ طوسی]]<ref> وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است</ref>، [[ابو یعلی جعفری]]، [[ابو الفتح کراجکی]]، [[سلار بن عبد العزیز دیلمی]] و...- با این که نگارشهای فراوانی داشته و بیشتر شرح حالنویس بودهاند - هرگز به این [[توقیعات]] اشاره نکردهاند<ref> ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی{{ع}}، ص ۹۸</ref>؛ در حالی که اگر چنین سخنانی به [[شیخ مفید]] رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم، شاگردان او، [[نقل]] میکردند<ref> ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲</ref>. افزون بر آن، خود [[شیخ مفید]] نیز در آثار فراوان خود، هیچ اشارهای به این نامهها نکرده است<ref> یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ بهشمار میآید؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمیکاهد؛ چه این که دانشمندان بزرگی از علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه الشریف برای آنها ادعا نشده است</ref>. | ||
::::::ناگفته نماند پیشبینی این [[توقیعات]] از حوادث آینده [[دلیل]] بر درستی آن نخواهد بود؛ زیرا آنچه به دست ما رسیده است پس از حوادث بوده که امکان [[جعل]] آنها وجود دارد. | ::::::ناگفته نماند پیشبینی این [[توقیعات]] از حوادث آینده [[دلیل]] بر درستی آن نخواهد بود؛ زیرا آنچه به دست ما رسیده است پس از حوادث بوده که امکان [[جعل]] آنها وجود دارد. | ||
::::::برخی نویسندگان، پیامی را که برای مرحوم آیت اللّه [[سید ابو الحسن اصفهانی]] به وسیله مرحوم [[شیخ]] [[محمد کوفی شوشتری]] [[نقل]] شده است، در شمار [[توقیعات]] و سخنان [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} ذکر کردهاند. در این [[نامه]] چنین آمده است: خودت را در [[اختیار]] مردم بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده تا [[مردم]] سریعتر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند و نیازهای [[مردم]] را برآور؛ ما تو را [[یاری]] میکنیم<ref> ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰</ref>. | ::::::برخی نویسندگان، پیامی را که برای مرحوم [[آیت اللّه]] [[سید ابو الحسن اصفهانی]] به وسیله مرحوم [[شیخ]] [[محمد کوفی شوشتری]] [[نقل]] شده است، در شمار [[توقیعات]] و سخنان [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} ذکر کردهاند. در این [[نامه]] چنین آمده است: خودت را در [[اختیار]] مردم بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده تا [[مردم]] سریعتر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند و نیازهای [[مردم]] را برآور؛ ما تو را [[یاری]] میکنیم<ref> ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰</ref>. | ||
::::::برای اهل اطلاع، روشن است که برخی نوشتههایی که این روزها به عنوان دستنوشته آن حضرت ارائه میشود، هیچ پایه و اساسی ندارد. و این احتمال دور نمینماید که ممکن است این کارها، از طرف [[دشمنان]] و برای مخدوش ساختن چهره تابناک [[شیعه]] انجام شده باشد. | ::::::برای اهل اطلاع، روشن است که برخی نوشتههایی که این روزها به عنوان دستنوشته آن حضرت ارائه میشود، هیچ پایه و اساسی ندارد. و این احتمال دور نمینماید که ممکن است این کارها، از طرف [[دشمنان]] و برای مخدوش ساختن چهره تابناک [[شیعه]] انجام شده باشد. | ||
::::::درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] در دوره [[غیبت صغرا]]، از برخی نقلها استفاده میشود، سفیران [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} پرسشها و درخواستهای مراجعهکنندگان را در یک برگه به نوبت مینوشتند. آنگاه پاسخ آنها که حداکثر ظرف سه روز صادر میشد و یکجا میآمد. گاهی نیز پاسخ پرسشها به صورت شفاهی، به نائبان خاص گفته شده و آنان به [[قلم]] خود، آن را مینگاشتند یا به صورت حضوری به پرسشکننده پاسخ میدادند. در پارهای از موارد نیز - به سبب [[مصلحت]] - پاسخی صادر نمیشد. برخی از [[توقیعات]] نیز بدون اینکه در پاسخ به پرسشی باشد، صادر شده است. موضوعات مندرج در [[توقیعات]]، گستره وسیعی را در بر میگیرد؛ از [[معارف]] و حقایق دینی گرفته تا امور تربیتی و برنامههای زندگی فردی و اجتماعی و .... | ::::::درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] در دوره [[غیبت صغرا]]، از برخی نقلها استفاده میشود، سفیران [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} پرسشها و درخواستهای مراجعهکنندگان را در یک برگه به نوبت مینوشتند. آنگاه پاسخ آنها که حداکثر ظرف سه روز صادر میشد و یکجا میآمد. گاهی نیز پاسخ پرسشها به صورت شفاهی، به نائبان خاص گفته شده و آنان به [[قلم]] خود، آن را مینگاشتند یا به صورت حضوری به پرسشکننده پاسخ میدادند. در پارهای از موارد نیز - به سبب [[مصلحت]] - پاسخی صادر نمیشد. برخی از [[توقیعات]] نیز بدون اینکه در پاسخ به پرسشی باشد، صادر شده است. موضوعات مندرج در [[توقیعات]]، گستره وسیعی را در بر میگیرد؛ از [[معارف]] و حقایق دینی گرفته تا امور تربیتی و برنامههای زندگی فردی و اجتماعی و...».<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۱۴۳ - ۱۴۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛}} | {{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛}} | ||
[[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]] | [[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[توقیع]] اسم مصدر از ماده "وَقَعَ" و در لغت به معنی نشان گذاشتن یا خراش دادن بر پشت حیوان است<ref>وَقَعَ... و منهالتوقیع، و هو أثر الدبَر یظهرالبعیر (نشان خراشیدگی بر پشت شتر) مقاییس اللغة، احمد بن فارس بن زکریا ۱۳۴،۶؛ التوقیع: سَجع بأطراف عظام الدابة منالرکوب (زخم و یا علائمی که در اطراف استخوانهای پشت حیوان است)، ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.</ref>. | ::::::«[[توقیع]] اسم مصدر از ماده "وَقَعَ" و در لغت به معنی نشان گذاشتن یا خراش دادن بر پشت حیوان است<ref>وَقَعَ... و منهالتوقیع، و هو أثر الدبَر یظهرالبعیر (نشان خراشیدگی بر پشت شتر) مقاییس اللغة، احمد بن فارس بن زکریا ۱۳۴،۶؛ التوقیع: سَجع بأطراف عظام الدابة منالرکوب (زخم و یا علائمی که در اطراف استخوانهای پشت حیوان است)، ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.</ref>. | ||
::::::[[توقیع]] در اصطلاح عام و مباحث [[مهدویت]] بیمناسبت با معنی لغوی آن نیست، در اصطلاح عام به گفته [[ابن انباری]]: [[توقیع]] نویسی یعنی اینکه مقصود و [[حاجت]] اصلی را از یک نوشته طولانی [[گزینش]] کنند و باقی را حذف کنند، پس در [[حقیقت]] [[توقیع]] نویس یک اثر و نشان و علامتی را در نوشته پدید میآورد<ref>ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.</ref>. ابن [[فارس]] میگوید: [[توقیع]] چیزی است که به کتاب یا نوشتهای که به پایان رسیده ملحق میشود<ref>ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴؛ ابن فارس، مقاییساللغة، ۱۳۴،۶.</ref>. فخرالدین طریحی معنایی از [[توقیع]] ارایه میدهد که به اصطلاح [[مهدویت]] نزدیک میشود: جواب و پاسخی که در کتاب و یا نوشته پدید میآید؛ [[توقیع]] العسکری از همین باب میباشد<ref>مجمعالبحرین، طریحی، ۵۳۵،۴.</ref>. | ::::::[[توقیع]] در اصطلاح عام و مباحث [[مهدویت]] بیمناسبت با معنی لغوی آن نیست، در اصطلاح عام به گفته [[ابن انباری]]: [[توقیع]] نویسی یعنی اینکه مقصود و [[حاجت]] اصلی را از یک نوشته طولانی [[گزینش]] کنند و باقی را حذف کنند، پس در [[حقیقت]] [[توقیع]] نویس یک اثر و نشان و علامتی را در نوشته پدید میآورد<ref>ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.</ref>. ابن [[فارس]] میگوید: [[توقیع]] چیزی است که به کتاب یا نوشتهای که به پایان رسیده ملحق میشود<ref>ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴؛ ابن فارس، مقاییساللغة، ۱۳۴،۶.</ref>. فخرالدین طریحی معنایی از [[توقیع]] ارایه میدهد که به اصطلاح [[مهدویت]] نزدیک میشود: جواب و پاسخی که در کتاب و یا نوشته پدید میآید؛ [[توقیع]] العسکری از همین باب میباشد<ref>مجمعالبحرین، طریحی، ۵۳۵،۴.</ref>. | ||
::::::مرحوم صدر میفرماید: [[توقیع]] در لسان [[روایات]] ما به همان معنی رایج آن زمان بکار رفته است یعنی سخنان کوتاهی که بزرگان در پایان [[نامهها]] و درخواستها به منظور پاسخ و حل مشکل مرقوم میداشتند. | ::::::مرحوم صدر میفرماید: [[توقیع]] در لسان [[روایات]] ما به همان معنی رایج آن زمان بکار رفته است یعنی سخنان کوتاهی که بزرگان در پایان [[نامهها]] و درخواستها به منظور پاسخ و حل مشکل مرقوم میداشتند. | ||
::::::در مباحث روایی و [[مهدویت]] واژه [[توقیع]] بیشتر در مورد مکاتبات و نوشتههای [[امام زمان]] در عصر [[غیبت]] بکار میرود<ref>صدر، تاریخ الغیبةالصغری، ص ۴۳۴.</ref>، ولی به [[نامه]] دیگر [[امامان]] به ویژه [[امام عسکری]] {{ع}} نیز [[توقیع]] اطلاق شده است<ref>طوسی، اختیار معرفةالرجال، ص ۸۴۴، ح۱۰۸۸.</ref>. | ::::::در مباحث روایی و [[مهدویت]] واژه [[توقیع]] بیشتر در مورد مکاتبات و نوشتههای [[امام زمان]] در عصر [[غیبت]] بکار میرود<ref>صدر، تاریخ الغیبةالصغری، ص ۴۳۴.</ref>، ولی به [[نامه]] دیگر [[امامان]] به ویژه [[امام عسکری]] {{ع}} نیز [[توقیع]] اطلاق شده است<ref>طوسی، اختیار معرفةالرجال، ص ۸۴۴، ح۱۰۸۸.</ref>. | ||
::::::شیعیانی که مستقیماً به [[امام]] دسترسی نداشتند پرسشهای دینی و درخواستها و گرفتاریهای شخصی خود را مینوشتند و به [[وکلاء]] و [[سفرا]] [[ائمه]] میدادند تا به دست [[امام]] {{ع}} برسانند و [[امام]] {{ع}} نیز پاسخ و یا [[دستور]] خود را در پایان یا بین خطوط آن [[نامه]] و یا در [[نامه]] جداگانه مینوشتند، البته گاهی [[ائمه]] بدون دریافت پرسش و یا [[نامه]] از طرف [[امت]]، [[اقدام]] به صدور [[فرمان]]، [[راهنمایی]] و یا [[ | ::::::شیعیانی که مستقیماً به [[امام]] دسترسی نداشتند پرسشهای دینی و درخواستها و گرفتاریهای شخصی خود را مینوشتند و به [[وکلاء]] و [[سفرا]] [[ائمه]] میدادند تا به دست [[امام]] {{ع}} برسانند و [[امام]] {{ع}} نیز پاسخ و یا [[دستور]] خود را در پایان یا بین خطوط آن [[نامه]] و یا در [[نامه]] جداگانه مینوشتند، البته گاهی [[ائمه]] بدون دریافت پرسش و یا [[نامه]] از طرف [[امت]]، [[اقدام]] به صدور [[فرمان]]، [[راهنمایی]] و یا ###[[313]]### در قالب بخشنامه میکردند، که به این قسم [[نامهها]] نیز [[توقیع]] اطلاق میشود، مانند [[توقیع]] [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} به [[سفیر دوم]] که [[رحلت]] پدرشان را تسلیت گفته بودند و توقیعی که به [[سفیر]] چهارم صادر شد و از [[وفات]] او و عدم [[وصیت]] [[سفارت]] به دیگری و پایان [[غیبت صغری]] خبر داده بود<ref>طوسی، اختیار معرفةالرجال، ص ۴۳۴، ۴۳۵.</ref>. توقیعی که برای پدر [[اسدی]] خارج شده بود نیز از همین قسم میباشد. [[ابوعلی اسدی]] از پدرش [[نقل]] میکند که ابتداء و بدون پرسشی، [[سفیر دوم]] توقیعی برایم آورد که [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} فرموده بود: بسم الله الرحمن الرحیم، [[لعنت خدا]] و [[ملائکه]] و تمام [[مردم]] بر کسی که درهمی از [[اموال]] ما را [[حلال]] بشمارد<ref>شیخ صدوق، کمالالدین، ص ۵۲۲ باب ۴۵، ح۵۱.</ref>. [[محمد بن ابراهیم بن مهزیار]] میگوید: وارد [[عراق]] شدم در حالی که [[شک]] و [[تردید]] داشتم توقیعی برایم صادر گشت<ref>ر.ک: حاج صدر جوادی، دایرةالمعارف تشیع، ۱۵۲،۵.</ref>. | ||
::::::آخرین [[توقیع]] در عصر [[غیبت صغری]]، همان [[توقیع]] معروفی است که برای [[سفیر چهارم]] صادر شد و در آن آمده بود: بنام [[خداوند]] بخشنده مهربان: | ::::::آخرین [[توقیع]] در عصر [[غیبت صغری]]، همان [[توقیع]] معروفی است که برای [[سفیر چهارم]] صادر شد و در آن آمده بود: بنام [[خداوند]] بخشنده مهربان:ای [[علی بن محمد سمری]]، [[خداوند]] [[پاداش]] برادرانت را بخاطر ([[مرگ]]) تو عظیم گرداند، تو پس از شش روز خواهی مرد، کارهایت را جمع وجور کن و به کسی [[وصیت]] نکن به اینکه پس از تو به جای تو بنشیند که [[غیبت]] کلی (کبری) آغاز شد و تا [[اذن خداوند]] ظهوری در کار نیست<ref>طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵، ح۳۶۵، علیبنمحمد سمری.</ref>. | ||
::::::روند صدور [[توقیعات]] بعد از [[غیبت صغری]] کند شد ولی به طور کلی قطع نشد بلکه تا مدتی در عصر [[غیبت کبری]] ادامه داشت. | ::::::روند صدور [[توقیعات]] بعد از [[غیبت صغری]] کند شد ولی به طور کلی قطع نشد بلکه تا مدتی در عصر [[غیبت کبری]] ادامه داشت. | ||
::::::در ماه صفر (۴۱۰ ق) که [[حدود]] صدسال از [[غیبت کبری]] سپری شده بود [[توقیع]] مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر شد: {{عربی|"لِلْأَخِ السَّدِيدِ وَ الْوَلِيِّ الرَّشِيدِ الشَّيْخِ الْمُفِيدِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَدَامَ اللَّهُ إِعْزَازَهُ مِنْ مُسْتَوْدَعِ الْعَهْدِ الْمَأْخُوذِ عَلَى الْعِبَادِ"}}<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۵۹۶،۲، رقم ۳۵۹.</ref>. | ::::::در ماه صفر (۴۱۰ ق) که [[حدود]] صدسال از [[غیبت کبری]] سپری شده بود [[توقیع]] مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر شد: {{عربی|"لِلْأَخِ السَّدِيدِ وَ الْوَلِيِّ الرَّشِيدِ الشَّيْخِ الْمُفِيدِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَدَامَ اللَّهُ إِعْزَازَهُ مِنْ مُسْتَوْدَعِ الْعَهْدِ الْمَأْخُوذِ عَلَى الْعِبَادِ"}}<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۵۹۶،۲، رقم ۳۵۹.</ref>. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛}} | {{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛}} | ||
[[پرونده:151864.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[عباس رحیمی]]]] | [[پرونده:151864.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[عباس رحیمی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[توقیع]] به معنای [[امضا]] و کتابت است. به [[علت غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} [[حدیث]] (به معنای اصطلاحی خودش) از ایشان بیان نشده؛ ولی نامههایی از آن حضرت با [[امضا]] و خط ایشان در پاسخ به سؤال [[مردم]] وجود دارد و گاهی نیز بدون این که کسی سؤال کند، آن حضرت برای برخی افراد [[نامه]] مینوشت، به این [[نامهها]]، [[توقیعات]] گفته میشود که در کتاب [[بحارالانوار]]، جلد ۵۲، درج گردیده است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص:۷۰.</ref>. | ::::::«[[توقیع]] به معنای [[امضا]] و کتابت است. به [[علت غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} [[حدیث]] (به معنای اصطلاحی خودش) از ایشان بیان نشده؛ ولی نامههایی از آن حضرت با [[امضا]] و خط ایشان در پاسخ به سؤال [[مردم]] وجود دارد و گاهی نیز بدون این که کسی سؤال کند، آن حضرت برای برخی افراد [[نامه]] مینوشت، به این [[نامهها]]، [[توقیعات]] گفته میشود که در کتاب [[بحارالانوار]]، جلد ۵۲، درج گردیده است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص:۷۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
::::::درباره [[توقیعات]]، اولین سؤالی که معمولا مطرح است، این است که آیا آنها به خط مبارک خود حضرت بوده یا آنکه به املای حضرت و خط دیگری است؟ بعضیها معتقدند که کاتب آن [[توقیعات]] خود حضرت بوده است و حتی خط مبارکش میان [[خواص]] [[اصحاب]] و علمای وقت معروف بوده و آن را به خوبی میشناختند. مثلاً [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: از [[ناحیه مقدسه]] توقیعی صادر شد که خطش را خوب میشناختم<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹.</ref>. و یا [[شیخ صدوق]] میگفت: توقیعی که به خط [[امام زمان]] برای پدرم صادر شده بود، اکنون نزد من موجود است<ref>انوار نعمانیه، ج ۳، ص ۲۴.</ref>. | ::::::درباره [[توقیعات]]، اولین سؤالی که معمولا مطرح است، این است که آیا آنها به خط مبارک خود حضرت بوده یا آنکه به املای حضرت و خط دیگری است؟ بعضیها معتقدند که کاتب آن [[توقیعات]] خود حضرت بوده است و حتی خط مبارکش میان [[خواص]] [[اصحاب]] و علمای وقت معروف بوده و آن را به خوبی میشناختند. مثلاً [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: از [[ناحیه مقدسه]] توقیعی صادر شد که خطش را خوب میشناختم<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹.</ref>. و یا [[شیخ صدوق]] میگفت: توقیعی که به خط [[امام زمان]] برای پدرم صادر شده بود، اکنون نزد من موجود است<ref>انوار نعمانیه، ج ۳، ص ۲۴.</ref>. | ||
::::::لکن در مقابل قراینی است که [[توقیعات]] به خط خود [[امام]] نبوده است، مثلا: [[ابو نصر هبة الله]] [[روایت]] کرده که [[توقیعات]] [[صاحب الامر]] به همان خطی که در زمان [[امام حسن عسکری]] {{ع}} صادر میشد، به وسیله [[عثمان بن سعید]] و [[محمد بن عثمان]] برای [[شیعیان]] صادر میگشت<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶.</ref>. میتوان چنین گفت که: [[توقیعات]] در عین صحت صدور و متن، به خط [[امام]] نبوده است، بلکه [[امام حسن عسکری]] {{ع}} کاتب مخصوصی داشته که تا زمان [[عثمان بن سعید]] و [[محمد بن عثمان]] زنده و متصدی نوشتن [[توقیعات]] بوده است<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۳۴.</ref>. بههرحال ممکن است برخی [[توقیعات]] با خط مبارک خود [[امام]] صادر شده باشد و برخی دیگر با [[املای امام]] و کتابت دیگری صادر شده باشد و این هیچ خللی از اینکه [[توقیعات]] از طرف [[حضرت بقیة الله]] میباشد، وارد نمیسازد<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب|سیمای آفتاب]]، ص ۲۴۵.</ref>. | ::::::لکن در مقابل قراینی است که [[توقیعات]] به خط خود [[امام]] نبوده است، مثلا: [[ابو نصر هبة الله]] [[روایت]] کرده که [[توقیعات]] [[صاحب الامر]] به همان خطی که در زمان [[امام حسن عسکری]] {{ع}} صادر میشد، به وسیله [[عثمان بن سعید]] و [[محمد بن عثمان]] برای [[شیعیان]] صادر میگشت<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶.</ref>. میتوان چنین گفت که: [[توقیعات]] در عین صحت صدور و متن، به خط [[امام]] نبوده است، بلکه [[امام حسن عسکری]] {{ع}} کاتب مخصوصی داشته که تا زمان [[عثمان بن سعید]] و [[محمد بن عثمان]] زنده و متصدی نوشتن [[توقیعات]] بوده است<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۳۴.</ref>. بههرحال ممکن است برخی [[توقیعات]] با خط مبارک خود [[امام]] صادر شده باشد و برخی دیگر با [[املای امام]] و کتابت دیگری صادر شده باشد و این هیچ خللی از اینکه [[توقیعات]] از طرف [[حضرت بقیة الله]] میباشد، وارد نمیسازد<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب|سیمای آفتاب]]، ص ۲۴۵.</ref>. | ||
::::::از معروفترین [[توقیعات]] حضرت را میتوان: [[توقیع]] برای "[[شیخ مفید]]" و [[توقیع]] برای "[[علی بن محمد سمری]]" نام برد که در آن، حضرت، آغاز [[غیبت کبری]] را اعلام میکند. نگاهی گذرا به مجموع توقیعاتی که از طرف [[امام زمان]] {{ع}} برای [[شیعیان]] آمده، میرساند که [[امام غایب]] چون پیشوای حاضر، کمال مراقبت و دلسوزی را نسبت به [[شیعیان]] و [[دوستان]] خود دارد و به [[هدایت]] راهجویان و [[تربیت]] [[نفوس]] و معرفی [[نواب اربعه]] و افشاگری مدعیان کاذب [[نیابت]]، [[علما]] و عملا [[قیام]] میفرماید، بهطوری که درماندگان و گرفتارانی که صمیمانه از او [[یاری]] | ::::::از معروفترین [[توقیعات]] حضرت را میتوان: [[توقیع]] برای "[[شیخ مفید]]" و [[توقیع]] برای "[[علی بن محمد سمری]]" نام برد که در آن، حضرت، آغاز [[غیبت کبری]] را اعلام میکند. نگاهی گذرا به مجموع توقیعاتی که از طرف [[امام زمان]] {{ع}} برای [[شیعیان]] آمده، میرساند که [[امام غایب]] چون پیشوای حاضر، کمال مراقبت و دلسوزی را نسبت به [[شیعیان]] و [[دوستان]] خود دارد و به [[هدایت]] راهجویان و [[تربیت]] [[نفوس]] و معرفی [[نواب اربعه]] و افشاگری مدعیان کاذب [[نیابت]]، [[علما]] و عملا [[قیام]] میفرماید، بهطوری که درماندگان و گرفتارانی که صمیمانه از او [[یاری]]طلبیدهاند، [[گشایش]] کار و حل مشکل خود را دیدهاند و دانشطلبانی که در معضلات علمی و دینی درماندهاند، از اشراقات و الهامات حضرتش روشن و [[هدایت]] شدهاند. همه این فیوضات را به صورت پاسخ پرسشها در [[توقیعات]] صادره از [[ناحیه مقدسه]] میبینیم. علاوه بر اینها، نهانبینی و رازگویی و [[اخبار]] از [[غیب]]، در بسیاری از [[توقیعات]] وجود دارد که نه تنها موجب [[اطمینان]] خاطر بیشتر برای [[مردم]] آن زمان، بلکه برای خواننده امروز هم میشود و میفهمد که چگونه [[امام]] با دانشی که از [[گنجینه علم الهی]] بارور شده است، بر ضمایر اشراف دارد و قصد و [[نیت]] اشخاص را میداند و از پسر یا دختر بودن مولود و روز [[مرگ]] افراد باخبر است و پیشاپیش آن را اعلام میفرماید، و از [[حلال]] یا [[حرام]] بودن مالی که به حضورش تقدیم شده خبر میدهد و [[حرام]] آن را رد میکند و اگر تقدیمکننده نام خود را برخلاف بنویسد از [[دانش]] [[امام]] [[پنهان]] نمیماند و [[حقیقت]] به او یادآوری میشود. اینها همه، اندکی از تجلیات [[مقام]] [[ولایت]] است که از آینه [[توقیعات]] نمایان شده است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۳۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||