بقیة الله: تفاوت میان نسخهها
←بقیة الله بودن امام مهدی{{ع}} در روایات
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*در [[دعاها]]، [[زیارتها]] و [[روایات]]، از [[امام زمان]] به عنوان "بقیة الله" یاد شده و اشاره به آن است که او ذخیرۀ [[الهی]] برای [[اصلاح]] [[جهان]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[نجات]] [[مستضعفان]] است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۴۱.</ref>، برخی از این [[روایات]] عبارتند از: | *در [[دعاها]]، [[زیارتها]] و [[روایات]]، از [[امام زمان]] به عنوان "بقیة الله" یاد شده و اشاره به آن است که او ذخیرۀ [[الهی]] برای [[اصلاح]] [[جهان]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[نجات]] [[مستضعفان]] است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۴۱.</ref>، برخی از این [[روایات]] عبارتند از: | ||
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «معنی بقیة الله در [[قرآن]]، حجتهای الهیاند و نام [[مهدی]]{{ع}} است که پس از پایان یافتن مهلت [[جهان]] [[ظهور]] خواهد کرد و [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] مینماید آنگونه که پر از [[ظلم و جور]] شده است»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.</ref> | #[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «معنی بقیة الله در [[قرآن]]، حجتهای الهیاند و نام [[مهدی]]{{ع}} است که پس از پایان یافتن مهلت [[جهان]] [[ظهور]] خواهد کرد و [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] مینماید آنگونه که پر از [[ظلم و جور]] شده است»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.</ref> | ||
#از [[حضرت صادق]]{{ع}} سؤال شد: آیا میشود به [[قائم آل محمد]] به عنوان [[امیر المؤمنین]] [[سلام]] کرد؟ فرمودند: «نه این اسمی است که [[خدا]] [[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز [[کافر]] به این نام نامیده نشود». [[راوی حدیث]] عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید [[سلام]] کرد؟ فرمودند: «باید گفت: | #از [[حضرت صادق]]{{ع}} سؤال شد: آیا میشود به [[قائم آل محمد]] به عنوان [[امیر المؤمنین]] [[سلام]] کرد؟ فرمودند: «نه این اسمی است که [[خدا]] [[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز [[کافر]] به این نام نامیده نشود». [[راوی حدیث]] عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید [[سلام]] کرد؟ فرمودند: «باید گفت: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ}} آنگاه آیۀ شریفه را [[تلاوت]] فرمودند: {{متن قرآن|بقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}»<ref>{{متن حدیث|لاَ ذَاکَ اِسْمٌ سَمَّی اَللَّهُ بِهِ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ یَتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ إِلاَّ کَافِرٌ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَا ذَاکَ اسْمٌ سَمَّی اللَّهُ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ{{ع}}لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ قَالَ یَقُولُونَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱ـ۴۱۲.</ref>.<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخر الزمان، ص ۷۵.</ref> | ||
#وقتی [[احمد بن اسحاق]] بن [[سعد ]][[اشعری]] به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و دربارۀ [[جانشین]] آن [[حضرت]] پرسید آن [[حضرت]] [[کودکی]] خردسال همچون قرص [[ماه]] را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: «آیا نشانهای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟» آن [[کودک]] زبان گشود و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمودند: «من [[بقیة اللّه]] بر [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت، نشانهای طلب نکن»<ref>{{متن حدیث|أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاق}}؛ کمال الدین، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ نشریۀ موعود، ش ۲۱، ص ۵۴؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.</ref> | #وقتی [[احمد بن اسحاق]] بن [[سعد ]][[اشعری]] به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و دربارۀ [[جانشین]] آن [[حضرت]] پرسید آن [[حضرت]] [[کودکی]] خردسال همچون قرص [[ماه]] را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: «آیا نشانهای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟» آن [[کودک]] زبان گشود و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمودند: «من [[بقیة اللّه]] بر [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت، نشانهای طلب نکن»<ref>{{متن حدیث|أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاق}}؛ کمال الدین، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ نشریۀ موعود، ش ۲۱، ص ۵۴؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.</ref> | ||
==="[[بقیة اللّه]]" بودن امامان [[معصوم]]{{ع}} در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]=== | ==="[[بقیة اللّه]]" بودن امامان [[معصوم]]{{ع}} در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]=== | ||
*در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]، امامان [[معصوم]]{{ع}} نیز به عنوان "[[بقیة اللّه]]" توصیف شدهاند از جمله: | *در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]، امامان [[معصوم]]{{ع}} نیز به عنوان "[[بقیة اللّه]]" توصیف شدهاند از جمله: |