دروغ در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←دروغ در گذر تاریخ
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
*[[دروغگویی]] [[جنیان]] و [[انسانها]] به موارد ذکر شده در [[دنیا]] اختصاص ندارد، بلکه عدهای از آنان حتی در [[قیامت]] و عالم دیگر نیز [[دروغ]] میگویند؛ از جمله آنگاه که [[خدا]] آنان را از قبرها بر میانگیزد، [[سوگند]] میخورند که به او [[ایمان]] داشتهاند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند -همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۵۵۴؛ مجمع البیان، ج۹، ص۴۲۱.</ref>؛ [[ولی خدا]] این ادعایشان را [[دروغ]] میشمارد: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref>؛ نیز هنگامی که [[خدا]] از آنان درباره شریکانی میپرسد که به او نسبت میدادند، خطاب به [[خدا]] میگویند ما [[مشرک]] نبودیم: {{متن قرآن|قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>«میگویند سوگند به خداوند -پروردگار ما- که ما از مشرکان نبودهایم» سوره انعام، آیه ۲۳.</ref> که [[قرآن]] این سخن آنان را نیز [[دروغ]] و مایه شگفتی بر میشمارد: {{متن قرآن|انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بنگر چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید گردید» سوره انعام، آیه ۲۴.</ref>. | *[[دروغگویی]] [[جنیان]] و [[انسانها]] به موارد ذکر شده در [[دنیا]] اختصاص ندارد، بلکه عدهای از آنان حتی در [[قیامت]] و عالم دیگر نیز [[دروغ]] میگویند؛ از جمله آنگاه که [[خدا]] آنان را از قبرها بر میانگیزد، [[سوگند]] میخورند که به او [[ایمان]] داشتهاند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند -همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۵۵۴؛ مجمع البیان، ج۹، ص۴۲۱.</ref>؛ [[ولی خدا]] این ادعایشان را [[دروغ]] میشمارد: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref>؛ نیز هنگامی که [[خدا]] از آنان درباره شریکانی میپرسد که به او نسبت میدادند، خطاب به [[خدا]] میگویند ما [[مشرک]] نبودیم: {{متن قرآن|قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>«میگویند سوگند به خداوند -پروردگار ما- که ما از مشرکان نبودهایم» سوره انعام، آیه ۲۳.</ref> که [[قرآن]] این سخن آنان را نیز [[دروغ]] و مایه شگفتی بر میشمارد: {{متن قرآن|انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بنگر چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید گردید» سوره انعام، آیه ۲۴.</ref>. | ||
*برخی با توجه به حضور و [[آشکار]] بودن همه [[اعمال]] و گشوده شدن [[نامه عمل]] در [[قیامت]] و [[شهادت]] اعضا و جوارح، [[دروغگویی]] [[کافران]] را در آن روز از روی عادت آنان به [[دروغگویی]] در [[دنیا]] و ملکه شدن این امر در [[نفوس]] آنها دانستهاند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۳.</ref>. طبق برخی [[روایات]]، هنگامی که آنان در پاسخ [[خدا]] [[دروغ]] میگویند، [[خدا]] بر دهان آنان مُهرزده و اعضا و جوارح آنها را به سخن میآورد، تا [[حقیقت]] را بازگو کنند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و از آنچه انجام میدادند دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان گواهی میدهند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} <ref>«روزی که زبان و دست و پای آنها بدانچه میکردهاند به زیان آنها، گواهی میدهد» سوره نور، آیه ۲۴.</ref><ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۱۶؛ الدر المنثور، ج۲، ص۳۴۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۲.</ref>؛ همچنین آن هنگام که بر لبه [[آتش جهنم]] قرار گرفته یا وارد [[جهنم]] میشوند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۳۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۸۳.</ref>. [[آرزو]] میکنند که به [[دنیا]] بازگشته و در صف [[مؤمنان]] به [[آیات الهی]] قرار گیرند که [[قرآن]] این سخن آنان را نیز [[دروغ]] میشمارد: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ...وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کاش آنگاه که آنان را بر آتش نگاه داشتهاند میدیدی که میگویند: ای کاش بازمان میگرداندند و آیات پروردگارمان را دروغ نمیشمردیم و از مؤمنان میشدیم... و اگر بازگردانده شوند به همان چیزهایی که از آن نهی شده بودند باز میگردند و بیگمان آنان دروغ پردازند» سوره انعام، آیه ۲۷-۲۸.</ref>. | *برخی با توجه به حضور و [[آشکار]] بودن همه [[اعمال]] و گشوده شدن [[نامه عمل]] در [[قیامت]] و [[شهادت]] اعضا و جوارح، [[دروغگویی]] [[کافران]] را در آن روز از روی عادت آنان به [[دروغگویی]] در [[دنیا]] و ملکه شدن این امر در [[نفوس]] آنها دانستهاند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۳.</ref>. طبق برخی [[روایات]]، هنگامی که آنان در پاسخ [[خدا]] [[دروغ]] میگویند، [[خدا]] بر دهان آنان مُهرزده و اعضا و جوارح آنها را به سخن میآورد، تا [[حقیقت]] را بازگو کنند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و از آنچه انجام میدادند دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان گواهی میدهند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} <ref>«روزی که زبان و دست و پای آنها بدانچه میکردهاند به زیان آنها، گواهی میدهد» سوره نور، آیه ۲۴.</ref><ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۱۶؛ الدر المنثور، ج۲، ص۳۴۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۲.</ref>؛ همچنین آن هنگام که بر لبه [[آتش جهنم]] قرار گرفته یا وارد [[جهنم]] میشوند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۳۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۸۳.</ref>. [[آرزو]] میکنند که به [[دنیا]] بازگشته و در صف [[مؤمنان]] به [[آیات الهی]] قرار گیرند که [[قرآن]] این سخن آنان را نیز [[دروغ]] میشمارد: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ...وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کاش آنگاه که آنان را بر آتش نگاه داشتهاند میدیدی که میگویند: ای کاش بازمان میگرداندند و آیات پروردگارمان را دروغ نمیشمردیم و از مؤمنان میشدیم... و اگر بازگردانده شوند به همان چیزهایی که از آن نهی شده بودند باز میگردند و بیگمان آنان دروغ پردازند» سوره انعام، آیه ۲۷-۲۸.</ref>. | ||
*در [[بهشت]] دروغی وجود ندارد و [[بهشتیان]][[ سخن]] لغو یا دروغی نمیشنوند<ref>مفردات، ص۷۰۵، «کذب»؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۸۴.</ref>: {{متن قرآن|لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا}}<ref>«در آن، نه یاوهای میشنوند و نه دروغی،» سوره نبأ، آیه ۳۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *در [[بهشت]] دروغی وجود ندارد و [[بهشتیان]][[ سخن]] لغو یا دروغی نمیشنوند<ref>مفردات، ص۷۰۵، «کذب»؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۸۴.</ref>: {{متن قرآن|لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا}}<ref>«در آن، نه یاوهای میشنوند و نه دروغی،» سوره نبأ، آیه ۳۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | ||
==عوامل و زمینههای [[دروغ]]== | |||
*عوامل و زمینههای بسیاری سبب دروغگوییاند؛ ولی مهمترین آنها از نگاه [[قرآن]] در پی میآیند. | |||
===[[ شیطان]]=== | |||
*از آنجا که [[شیطان]] [[دشمن]] [[انسان]] است{{متن قرآن|إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref> «بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است» سوره یوسف، آیه ۵.</ref> میکوشد به انسانهای [[گناهکار]] نزدیک شده و [[اخبار]] و سخنان دروغی را به آنان [[القاء]] کند: {{متن قرآن|هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ}}<ref>«آیا شما را بیاگاهانم که شیطانها بر که فرود میآیند؟ بر هر دروغزن بزهکاری فرود میآیند که گوش میخوابانند و بیشتر آنان دروغگویند» سوره شعراء، آیه ۲۲۱-۲۲۳.</ref><ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۹؛ فتح القدیر، ج۴، ص۱۲۰.</ref>. | |||
*در [[آیات]] {{متن قرآن|فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ... أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ}}<ref>«و برای خداوند سوگند میخورند -همانگونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند، آگاه باشید آنانند که دروغگویند شیطان بر آنان چیرگی یافت... آنان حزب شیطاناند» سوره مجادله، آیه ۱۸-۱۹.</ref>. نیز [[قرآن]] کافرانی را که به [[دروغ]] [[سوگند]] میخورند حزب [[شیطان]] میخواند که [[شیطان]] بر آنان مسلط است، از اینرو در [[سوره نور]] پس از ذکر داستان [[دروغگویی]] برخی [[مسلمانان]]، آنان را از [[پیروی]] [[شیطان]] بر حذر میدارد، زیرا او همیشه به [[فحشاء]] و [[منکرات]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دستهای از شمایند ای مؤمنان! گامهای شیطان را پی نگیرید و هر کس گامهای شیطان را پی بگیرد (بداند که) بیگمان او به کار زشت و ناپسند فرمان میدهد» سوره نور، آیه ۱۱، ۲۱.</ref>. | |||
<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | *[[فحشا]] و منکر در [[آیه]] عام است و همه [[گناهان]] و [[منکرات]] از جمله [[دروغ]] را در بر میگیرد <ref>الدرالمنثور، ج۵، ص۳۱.</ref>. | ||
===[[حسادت]]=== | |||
*[[حسادت]] به [[مال]]، [[مقام]] و نعمتهای مادی و [[معنوی]] دیگران از اسباب دیگر [[دروغگویی]] است<ref>نک: جامع السعادات، ج۲، ص۲۴۶.</ref>، چنان که [[برادران]] [[یوسف]] به جهت همین [[رذیلت اخلاقی]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۰، ۳۶۳، ۳۶۶-۳۶۹؛ احیاء علوم الدین، مج ۳، ص۱۵۹۷؛ اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۳۵.</ref> به [[پدر]] خود دروغهای متعددی گفتند و از این راه [[یوسف]]{{ع}} را از نزد [[حضرت یعقوب]] دور کردند{{متن قرآن|إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}} <ref>یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است؛ سوره یوسف، آیه:۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref> گفتند: ای پدر! چرا ما را بر یوسف امین نمیداری با آنکه ما خیرخواه او هستیم؟ فردا او را با ما بفرست تا (در دشت) بگردد و بازی کند و ما نیک نگهدار او خواهیم بود؛ سوره یوسف، آیه:۱۱-۱۲.</ref>؛ همچنین [[قرآن]] [[دروغ]] [[اهل کتاب]] را که [[مشرکان]] [[هدایت]] یافتهتر از مسلماناناند، برخاسته از حسادت آنان نسبت به آنچه [[خدا]] از [[فضل]] خود به [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] داده است میداند: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref><ref>جامع البیان، ج۵، ص۱۹۳؛ التبیان، ج۳، ص۲۲۷-۲۲۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دروغ (مقاله)|دروغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۲.</ref>. | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |