پرش به محتوا

عالم: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۲۰
خط ۱۵: خط ۱۵:
*پس از [[تکامل]] [[شریعت الهی]] به‌ سبب [[دین اسلام]] و پایان دوران [[رسالت]] و [[ارسال پیامبران]]، دوره [[امامت]]، به‌عنوان دوران [[تفسیر]] و توضیح [[احکام دین]] آغاز شد. به [[دلیل]] آنچه در [[تاریخ]] به‌دلیل [[سستی]] و [[فتور]] [[مردمان]] رخ داد و در [[سقیفه]] (واقعة [[سقیفه]]) [[هدایت]] [[جامعه اسلامی]] از [[اختیار]] جانشیان [[راستین]] [[پیامبر]] بیرون آمد و در دوره‌ای طولانی به [[صاحبان زر و زور]] و [[تزویر]] سپرده شد، شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که [[جوامع اسلامی]] از شرایط زمان [[پیامبر اکرم]] فاصله گرفتند. این امر بدان‌جا رسید که پس از اتمام دروه ۲۶۰ ساله [[امامت]]، [[دوران غیبت]] دوازدهمین [[جانشین پیامبر]] پیش آمد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 532.</ref>.
*پس از [[تکامل]] [[شریعت الهی]] به‌ سبب [[دین اسلام]] و پایان دوران [[رسالت]] و [[ارسال پیامبران]]، دوره [[امامت]]، به‌عنوان دوران [[تفسیر]] و توضیح [[احکام دین]] آغاز شد. به [[دلیل]] آنچه در [[تاریخ]] به‌دلیل [[سستی]] و [[فتور]] [[مردمان]] رخ داد و در [[سقیفه]] (واقعة [[سقیفه]]) [[هدایت]] [[جامعه اسلامی]] از [[اختیار]] جانشیان [[راستین]] [[پیامبر]] بیرون آمد و در دوره‌ای طولانی به [[صاحبان زر و زور]] و [[تزویر]] سپرده شد، شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که [[جوامع اسلامی]] از شرایط زمان [[پیامبر اکرم]] فاصله گرفتند. این امر بدان‌جا رسید که پس از اتمام دروه ۲۶۰ ساله [[امامت]]، [[دوران غیبت]] دوازدهمین [[جانشین پیامبر]] پیش آمد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 532.</ref>.
*در این دوران، زمانی که پرده [[غیبت]] حجابی بین [[مردمان]] و [[امام زمان]] ایجاد کرده است، طبق سفارش [[امام مهدی]] {{ع}} گرایش و [[تبعیت]] [[انسان‌ها]] باید به سمت‌وسوی [[عالمان دین]] و [[راویان احادیث]] بگراید. از این‌رو [[امام زمان]] {{ع}} به‌وسیله [[آخرین سفیر]] و [[نایب خاص]] خود، جناب [[علی بن محمد سمری]]، دستوری برای [[شیعیان]] صادر کرد که در پیشامدهای روزگار به [[راویان]] [[اخبار]] و [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} مراجعه کنند، زیرا آنان [[حجت]] من‌اند و من [[حجت]] خدایم بر ایشان؛ و رد بر ایشان رد بر ما و رد بر ما رد بر [[خداوند]] و رد بر [[خدای تعالی]] [[کفر]] است. نیاز به [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[عالمان راستین]] به‌خصوص در [[جهان]] کنونی و مقتضیات آن، امری حساس و خطیر است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533.</ref>.
*در این دوران، زمانی که پرده [[غیبت]] حجابی بین [[مردمان]] و [[امام زمان]] ایجاد کرده است، طبق سفارش [[امام مهدی]] {{ع}} گرایش و [[تبعیت]] [[انسان‌ها]] باید به سمت‌وسوی [[عالمان دین]] و [[راویان احادیث]] بگراید. از این‌رو [[امام زمان]] {{ع}} به‌وسیله [[آخرین سفیر]] و [[نایب خاص]] خود، جناب [[علی بن محمد سمری]]، دستوری برای [[شیعیان]] صادر کرد که در پیشامدهای روزگار به [[راویان]] [[اخبار]] و [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} مراجعه کنند، زیرا آنان [[حجت]] من‌اند و من [[حجت]] خدایم بر ایشان؛ و رد بر ایشان رد بر ما و رد بر ما رد بر [[خداوند]] و رد بر [[خدای تعالی]] [[کفر]] است. نیاز به [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[عالمان راستین]] به‌خصوص در [[جهان]] کنونی و مقتضیات آن، امری حساس و خطیر است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533.</ref>.
*در [[مکتب]] [[علوی]]، [[علما]] دو دسته‌اند: دسته‌ای [[عالمان]] حقیقی که عامل به [[علم]] خود هستند و آنان در راه حفظ و [[آموزش]] [[دین]] می‌کوشند و [[مجاهدت]] می‌کنند؛ و دسته دوم که [[علوم]] را در حد زبان و سخن‌دانی آموخته‌اند، اما عامل به آن آموزه‌ها نیستند. تعبیر [[امام]] از این دسته تعبیر به [[منافق]] است. آن‌ها از [[جایگاه علمی]] خود بهره می‌جویند و خود را مطابق با شرایط ویژه زمان تطبیق می‌دهند. بنابراین [[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] [[مردمان]] را نسبت به این دسته هشدار می‌دهد و می‌فرماید: [[پیشوایی]] که [[مردم]] را به [[هدایت]] خواند و [[پیشوایی]] که به [[گمراهی]] [[دعوت]] کند، برابر نیستند. [[رسول الله]] {{صل}} فرمود که "من بر [[امت]] خود از [[مؤمن]] و [[مشرک]] باک ندارم، زیرا [[مؤمن]] را [[خدا]] به سبب ایمانش بازمی‌دارد و [[مشرک]] را به سبب شرکش [[سرکوب]] می‌سازد، ولی بر شما از آن‌که به [[دل]] [[منافق]] است و به گفتار عالم، می‌ترسم، زیرا چیزهایی می‌گوید که می‌پسندید و کارهایی می‌کند که نمی‌پسندید"<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533.</ref>.
*در [[مکتب]] [[علوی]]، [[علما]] دو دسته‌اند: دسته‌ای [[عالمان]] حقیقی که عامل به [[علم]] خود هستند و آنان در راه حفظ و [[آموزش]] [[دین]] می‌کوشند و [[مجاهدت]] می‌کنند؛ و دسته دوم که [[علوم]] را در حد زبان و سخن‌دانی آموخته‌اند، اما عامل به آن آموزه‌ها نیستند. تعبیر [[امام]] از این دسته تعبیر به [[منافق]] است. آن‌ها از [[جایگاه علمی]] خود بهره می‌جویند و خود را مطابق با شرایط ویژه زمان تطبیق می‌دهند. بنابراین [[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] [[مردمان]] را نسبت به این دسته هشدار می‌دهد و می‌فرماید: [[پیشوایی]] که [[مردم]] را به [[هدایت]] خواند و [[پیشوایی]] که به [[گمراهی]] [[دعوت]] کند، برابر نیستند. [[رسول الله]] {{صل}} فرمود که "من بر [[امت]] خود از [[مؤمن]] و [[مشرک]] باک ندارم، زیرا [[مؤمن]] را [[خدا]] به سبب ایمانش بازمی‌دارد و [[مشرک]] را به سبب شرکش [[سرکوب]] می‌سازد، ولی بر شما از آن‌که به [[دل]] [[منافق]] است و به گفتار عالم، می‌ترسم، زیرا چیزهایی می‌گوید که می‌پسندید و کارهایی می‌کند که نمی‌پسندید"<ref>{{متن حدیث|وَ مِنْهُ: فَإِنَّهُ لَا سَوَاءَ إِمَامُ الْهُدَى وَ إِمَامُ الرَّدَى وَ وَلِيُّ النَّبِيِّ وَ عَدُوُّ النَّبِيِّ، وَ لَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) إِنِّي لَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِكاً، أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَمْنَعُهُ اللَّهُ بِإِيمَانِهِ وَ أَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْكِهِ، وَ لَكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ، عَالِمِ اللِّسَانِ، يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ يَفْعَلُ مَا تُنْكِرُون}}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533.</ref>.
*[[اهل بیت]] {{عم}} به‌ویژه [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این مورد بیاناتی دارند که می‌تواند چراغ راه برای شناختن [[علمای راستین]] باشد تا در پرتو [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان (به‌عنوان اصلی خدشه‌ناپذیر) هر یک از [[مردمان]] بتوانند عالم حقیقی را تشخیص و تمیز دهند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیان [[علمای راستین]]، مَثَل آنان را در [[زمین]] همچون [[ستارگان]] [[آسمان]] می‌داند که [[مردم]] به‌وسیله آن‌ها در بیراهه‌های [[دنیا]] راه را بازمی‌شناسند. [[عظمت]] [[جایگاه]] عالم نزد [[امام]] {{ع}} نیز [[جایگاه]] ویژه‌ای است، چنان‌که دو رکعت [[نماز]] عالم را [[برتر]] از هفتاد رکعت [[نماز]] [[نادان]] می‌داند، زیرا عالم در مواجهه با آزمایش‌ها و [[فتنه‌ها]] به پشتوانه [[دانش]] خود می‌تواند سالم بماند، ولی فرد [[نادان]] این‌گونه نیست. هم‌چنین در [[نهج البلاغه]] خطاب به [[کمیل بن زیاد]] فرمود:  (ای [[کمیل]]!) [[دل‌ها]] چونان ظرف‌هایند و [[بهترین]] آن‌ها نگه‌دارنده‌ترین آن‌هاست. پس، هرچه می‌گویم به‌خاطر بسپار. [[مردم]] سه دسته‌اند، عالمی ربانی و آموزنده‌ای که در راه راست گام برمی‌دارد و سه دیگر، کسانی که از پی هر آواز می‌روند و با وزش هر باد به [[چپ و راست]] میل می‌کنند، از فروغ [[دانش]] بهره‌ور نشده‌اند و به رکن [[استواری]] [[پناه]] نجسته‌اند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ. النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ، أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹</ref>.[[امام]] {{ع}} [[احترام]] به عالم را همانند [[احترام]] به [[پروردگار]] می‌داند و [[هم‌نشینی]] و مؤانست با عالم و [[پیروی]] از او را جزو [[آیین]] [[دین]] به‌شمار می‌آورد و موجب رسیدن به حسنات و از بین رفتن [[گناهان]] می‌داند. [[امام]] {{ع}} حتی [[کارگزار]] حکومتی خود را به [[هم‌نشینی]]، مؤانست و [[گفت‌وگو]] با [[دانشمندان]] سفارش می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از این‌رو در [[نهج البلاغه]] و [[روایات]]، خصوصیات [[علمای راستین]] بیان شده است که در پرتو این رهنمودها معیار [[شناخت]] آنان به‌دست می‌آید. برخی از این معیارها چنین است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533-534.</ref>:
*[[اهل بیت]] {{عم}} به‌ویژه [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این مورد بیاناتی دارند که می‌تواند چراغ راه برای شناختن [[علمای راستین]] باشد تا در پرتو [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان (به‌عنوان اصلی خدشه‌ناپذیر) هر یک از [[مردمان]] بتوانند عالم حقیقی را تشخیص و تمیز دهند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیان [[علمای راستین]]، مَثَل آنان را در [[زمین]] همچون [[ستارگان]] [[آسمان]] می‌داند که [[مردم]] به‌وسیله آن‌ها در بیراهه‌های [[دنیا]] راه را بازمی‌شناسند. [[عظمت]] [[جایگاه]] عالم نزد [[امام]] {{ع}} نیز [[جایگاه]] ویژه‌ای است، چنان‌که دو رکعت [[نماز]] عالم را [[برتر]] از هفتاد رکعت [[نماز]] [[نادان]] می‌داند، زیرا عالم در مواجهه با آزمایش‌ها و [[فتنه‌ها]] به پشتوانه [[دانش]] خود می‌تواند سالم بماند، ولی فرد [[نادان]] این‌گونه نیست. هم‌چنین در [[نهج البلاغه]] خطاب به [[کمیل بن زیاد]] فرمود:  (ای [[کمیل]]!) [[دل‌ها]] چونان ظرف‌هایند و [[بهترین]] آن‌ها نگه‌دارنده‌ترین آن‌هاست. پس، هرچه می‌گویم به‌خاطر بسپار. [[مردم]] سه دسته‌اند، عالمی ربانی و آموزنده‌ای که در راه راست گام برمی‌دارد و سه دیگر، کسانی که از پی هر آواز می‌روند و با وزش هر باد به [[چپ و راست]] میل می‌کنند، از فروغ [[دانش]] بهره‌ور نشده‌اند و به رکن [[استواری]] [[پناه]] نجسته‌اند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ. النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ، أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹</ref>.[[امام]] {{ع}} [[احترام]] به عالم را همانند [[احترام]] به [[پروردگار]] می‌داند و [[هم‌نشینی]] و مؤانست با عالم و [[پیروی]] از او را جزو [[آیین]] [[دین]] به‌شمار می‌آورد و موجب رسیدن به حسنات و از بین رفتن [[گناهان]] می‌داند. [[امام]] {{ع}} حتی [[کارگزار]] حکومتی خود را به [[هم‌نشینی]]، مؤانست و [[گفت‌وگو]] با [[دانشمندان]] سفارش می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از این‌رو در [[نهج البلاغه]] و [[روایات]]، خصوصیات [[علمای راستین]] بیان شده است که در پرتو این رهنمودها معیار [[شناخت]] آنان به‌دست می‌آید. برخی از این معیارها چنین است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533-534.</ref>:
===توصیف [[عالمان راستین]]===
===توصیف [[عالمان راستین]]===
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش