پرش به محتوا

پلورالیسم دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ']]' به ' [['
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
خط ۱۷: خط ۱۷:
*دربارۀ [[پلورالیسم]] در [[فهم]] [[دین]] باید دانست، [[تولد]] این نوع از [[پلورالیسم]] از جایی شروع شد که قائلین آن معتقدند [[نزول وحی]] به معنای ثبوت یک [[دین الهی]] است. اما اختلافاتی که از [[وحی]] به وجود می‌‌آید به خاطر [[فهم]] از [[دین]] است که عده ای از آن، [[مسیحیت]] را می‌‌فهمند و عده ای [[یهودیت]] را. حتی این عده معتقدند [[فهم]] [[پیامبر]] از [[وحی الهی]] هم تنها مخصوص به خودشان است و ممکن است کسانی دیگر، [[فهم]] دیگری از [[وحی]] داشته باشند که حتی این [[فهم]] صحیح‌تر از [[فهم]] [[پیامبر]] باشد. در واقع قائلین این نظریه، [[حقیقت]] واحدِ [[دینی]] را قبول دارند؛ امّا باورشان این است که این [[حقیقت]] در دسترس هیچ [[انسانی]] قرار نمی‌گیرد؛ حتّی [[پیغمبران]] هم به آن [[حقیقت]] دسترسی ندارند و بر این اساس هر کس بر اساس [[فهم]] خودش می‌‌تواند مقداری از [[دین حق]] را [[درک]] کند<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.      </ref>.
*دربارۀ [[پلورالیسم]] در [[فهم]] [[دین]] باید دانست، [[تولد]] این نوع از [[پلورالیسم]] از جایی شروع شد که قائلین آن معتقدند [[نزول وحی]] به معنای ثبوت یک [[دین الهی]] است. اما اختلافاتی که از [[وحی]] به وجود می‌‌آید به خاطر [[فهم]] از [[دین]] است که عده ای از آن، [[مسیحیت]] را می‌‌فهمند و عده ای [[یهودیت]] را. حتی این عده معتقدند [[فهم]] [[پیامبر]] از [[وحی الهی]] هم تنها مخصوص به خودشان است و ممکن است کسانی دیگر، [[فهم]] دیگری از [[وحی]] داشته باشند که حتی این [[فهم]] صحیح‌تر از [[فهم]] [[پیامبر]] باشد. در واقع قائلین این نظریه، [[حقیقت]] واحدِ [[دینی]] را قبول دارند؛ امّا باورشان این است که این [[حقیقت]] در دسترس هیچ [[انسانی]] قرار نمی‌گیرد؛ حتّی [[پیغمبران]] هم به آن [[حقیقت]] دسترسی ندارند و بر این اساس هر کس بر اساس [[فهم]] خودش می‌‌تواند مقداری از [[دین حق]] را [[درک]] کند<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.      </ref>.
*برخلاف نظریۀ وجود یک [[حقیقت]] [[دینی]]، برخی معتقدند اصلا [[حقیقت]] دینیِ ثابتی وجود ندارد، بلکه هر فهمی از [[دین]]، خودش یک [[حقیقت]] است، حتی اگر  این دو [[فهم]] با هم متناقض باشند<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>. چنانکه [[جان]] هیک برای اثبات مسئلۀ تناقض در موضوع [[دین]] قائل شده است،[[ دین]] از دو بخش حاصل می‌‌شود. [[گوهر دین]] و صدف [[دین]] و معمولا این دو عنوان در همدیگر ممزوج هستند و برای حل مسئلۀ تناقض باید بین این دو عنوان تفکیک ایجاد شود. [[جان]] هیک [[معتقد]] است، [[گوهر دین]] متحول کردن [[شخصیت انسان]] هاست و صدف [[دین]] هم همان گزارهای [[دینی]] است. او [[معتقد]] است هر چیزی که بتواند در [[شخصیت انسان]] تحول و [[رشد]] ایجاد کند آن چیز صادق و سازنده است، هر چند اگر این تحول و [[رشد]] عاقبتش به تناقض ختم شود<ref>ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.   
*برخلاف نظریۀ وجود یک [[حقیقت]] [[دینی]]، برخی معتقدند اصلا [[حقیقت]] دینیِ ثابتی وجود ندارد، بلکه هر فهمی از [[دین]]، خودش یک [[حقیقت]] است، حتی اگر  این دو [[فهم]] با هم متناقض باشند<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>. چنانکه [[جان]] هیک برای اثبات مسئلۀ تناقض در موضوع [[دین]] قائل شده است،[[ دین]] از دو بخش حاصل می‌‌شود. [[گوهر دین]] و صدف [[دین]] و معمولا این دو عنوان در همدیگر ممزوج هستند و برای حل مسئلۀ تناقض باید بین این دو عنوان تفکیک ایجاد شود. [[جان]] هیک [[معتقد]] است، [[گوهر دین]] متحول کردن [[شخصیت انسان]] هاست و صدف [[دین]] هم همان گزارهای [[دینی]] است. او [[معتقد]] است هر چیزی که بتواند در [[شخصیت انسان]] تحول و [[رشد]] ایجاد کند آن چیز صادق و سازنده است، هر چند اگر این تحول و [[رشد]] عاقبتش به تناقض ختم شود<ref>ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.   
*در نقد این نوع از [[پلورالیسم]] گفته شده است: [[آموزه‌های دینی]] بر دو بخش‌اند: ضروریات [[دینی]] که تغییر نمی‌پذیرند و [[قوانین]] متغیر. اگر منظور از [[کثرت‌گرایی دینی]][[ تغییر]] اصول ثابت [[دینی]] باشد، باید گفت اصول ثابت [[دینی]] جزء ضروریات دین‌اند و تغییر و قرائت‌های گوناگون را نمی‌پذیرد، چراکه بنابر گفتار صریح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} اصول ثابت [[اسلام]]، ابدی‌اند و هیچ‌گاه دگرگونی نخواهند پذیرفت، مثل [[حرمت]] [[ظلم]]، [[وجوب عدل]]، [[لزوم]] [[ادای امانت]] و دفع غرامت و [[وفا به عهد]]. به این ترتیب  [[پلورالیسم]] ـ به معنای تغییر اصول ثابت [[اسلام]] ـ نزد همۀ [[علمای شیعه]] مردود و مطرود است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
*در نقد این نوع از [[پلورالیسم]] گفته شده است: [[آموزه‌های دینی]] بر دو بخش‌اند: ضروریات [[دینی]] که تغییر نمی‌پذیرند و [[قوانین]] متغیر. اگر منظور از [[کثرت‌گرایی دینی]] [[تغییر]] اصول ثابت [[دینی]] باشد، باید گفت اصول ثابت [[دینی]] جزء ضروریات دین‌اند و تغییر و قرائت‌های گوناگون را نمی‌پذیرد، چراکه بنابر گفتار صریح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} اصول ثابت [[اسلام]]، ابدی‌اند و هیچ‌گاه دگرگونی نخواهند پذیرفت، مثل [[حرمت]] [[ظلم]]، [[وجوب عدل]]، [[لزوم]] [[ادای امانت]] و دفع غرامت و [[وفا به عهد]]. به این ترتیب  [[پلورالیسم]] ـ به معنای تغییر اصول ثابت [[اسلام]] ـ نزد همۀ [[علمای شیعه]] مردود و مطرود است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
*اما اگر مراد [[کثرت‌گرایان]] این است که می‌توان از [[قوانین]] متغیر [[اسلام]]، برداشت‌های گوناگونی انجام داد، علمای [[علم کلام]] این نوع [[فهم]] [[دینی]] را به صورت مطلق قائل نیستند، چراکه لازمۀ قبول این نظریه، تبعاتی محال را در پی دارد زیرا ممکن است بعضی از فهم‌های [[دینی]] یک شخص، متناقض با [[فهم]] [[دینی]] دیگری باشد و اگر در اینجا هر دو [[فهم]] [[دینی]] را صحیح بدانیم باید [[معتقد]] به صحت تناقض باشیم در حالی که چنین امری محال است. البته [[دانشمندان اسلامی]] فهمی که محذورات [[عقلی]] نداشته باشند را با شرایطی پذیرفته‌اند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]][[ انسان]]، مقرراتی [[جدید]] طلب می‌کند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهده [[علمای دین]] است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
*اما اگر مراد [[کثرت‌گرایان]] این است که می‌توان از [[قوانین]] متغیر [[اسلام]]، برداشت‌های گوناگونی انجام داد، علمای [[علم کلام]] این نوع [[فهم]] [[دینی]] را به صورت مطلق قائل نیستند، چراکه لازمۀ قبول این نظریه، تبعاتی محال را در پی دارد زیرا ممکن است بعضی از فهم‌های [[دینی]] یک شخص، متناقض با [[فهم]] [[دینی]] دیگری باشد و اگر در اینجا هر دو [[فهم]] [[دینی]] را صحیح بدانیم باید [[معتقد]] به صحت تناقض باشیم در حالی که چنین امری محال است. البته [[دانشمندان اسلامی]] فهمی که محذورات [[عقلی]] نداشته باشند را با شرایطی پذیرفته‌اند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]]، مقرراتی [[جدید]] طلب می‌کند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهده [[علمای دین]] است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
===نقد [[پلورالیسم]] در همسنگ دانستن [[ادیان]]===
===نقد [[پلورالیسم]] در همسنگ دانستن [[ادیان]]===
*نوع دیگر پلورالیسم دینی یعنی همسنگ شمردن تمام [[ادیان]] و اینکه هر [[دینی]] می‌‌تواند ما را به [[حقیقت]] برساند؛ این نظریه هم مورد نقد قرا گرفته است، چراکه [[دین]] کثرت نمی‌پذیرد و یکی بیش نیست. [[حقیقت]][[ دین]]، یکی‌ است که همان [[تسلیم]] شدن در برابر [[خداوند]] است؛ اما هر امتی بسته به [[توانایی]] خودش به این [[دین]] یگانه فراخوانده شده است.  
*نوع دیگر پلورالیسم دینی یعنی همسنگ شمردن تمام [[ادیان]] و اینکه هر [[دینی]] می‌‌تواند ما را به [[حقیقت]] برساند؛ این نظریه هم مورد نقد قرا گرفته است، چراکه [[دین]] کثرت نمی‌پذیرد و یکی بیش نیست. [[حقیقت]] [[دین]]، یکی‌ است که همان [[تسلیم]] شدن در برابر [[خداوند]] است؛ اما هر امتی بسته به [[توانایی]] خودش به این [[دین]] یگانه فراخوانده شده است.  
*از نظر [[دین اسلام]]، همۀ شریعت‌های پیشین در روزگار خویش [[حقانیت]] داشته‌اند، اما پس از [[ظهور اسلام]] [[نسخ]] شده و کنار رفته‌اند و از آن پس [[حقانیت]] تنها از آنِ [[دین اسلام]] شده است. البته این نظریه صرف ادعا نیست بلکه دارای ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
*از نظر [[دین اسلام]]، همۀ شریعت‌های پیشین در روزگار خویش [[حقانیت]] داشته‌اند، اما پس از [[ظهور اسلام]] [[نسخ]] شده و کنار رفته‌اند و از آن پس [[حقانیت]] تنها از آنِ [[دین اسلام]] شده است. البته این نظریه صرف ادعا نیست بلکه دارای ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
#[[دلیل عقلی]]: همسنگ دانستن تمام [[ادیان]] به منظور محقق شدن [[کمال انسانی]] مستلزم تناقض است، مثلا در مقایسۀ بین [[اسلام]] و [[مسیحیت]]، این تناقض به وضوح خود نمایی می‌‌کند؛ چراکه  اولین مسئله ای که سنگ بنای [[اسلام]] را تشکیل می‌‌دهد، اصل [[توحید]] است و این سخن به این معناست که [[خداوند]] یکی است و قابل تجزیه و تعدد نیست، نه از کسی زاده شده و نه فرزندی دارد. درحالی که زیر بنای اصلی [[مسیحیت]] را [[تثلیث]] تشکیل می‌‌دهد، اگر این [[اعتقاد]] یعنی همسنگ دانستن تمام [[ادیان]] برای [[رسیدن به کمال]] [[انسانی]] صحیح باشد باید ملتزم به این تناقض شویم و آن را بپذیرم در حالی که چنین امری محال است<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۵ و ۲۵۶.</ref>.  
#[[دلیل عقلی]]: همسنگ دانستن تمام [[ادیان]] به منظور محقق شدن [[کمال انسانی]] مستلزم تناقض است، مثلا در مقایسۀ بین [[اسلام]] و [[مسیحیت]]، این تناقض به وضوح خود نمایی می‌‌کند؛ چراکه  اولین مسئله ای که سنگ بنای [[اسلام]] را تشکیل می‌‌دهد، اصل [[توحید]] است و این سخن به این معناست که [[خداوند]] یکی است و قابل تجزیه و تعدد نیست، نه از کسی زاده شده و نه فرزندی دارد. درحالی که زیر بنای اصلی [[مسیحیت]] را [[تثلیث]] تشکیل می‌‌دهد، اگر این [[اعتقاد]] یعنی همسنگ دانستن تمام [[ادیان]] برای [[رسیدن به کمال]] [[انسانی]] صحیح باشد باید ملتزم به این تناقض شویم و آن را بپذیرم در حالی که چنین امری محال است<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۵ و ۲۵۶.</ref>.  
#[[دلیل نقلی]]: بنابر [[آیات قرآنی]]، [[پیامبر اسلام]]، [[خاتم پیامبران]] و [[شریعت اسلام]] و کامل کنندۀ [[شرایع]] پیشین است. از این رو، [[قوانین]] این [[شریعت]] [[هدایت]][[ بشر]] را تا ابد بر عهده دارد.
#[[دلیل نقلی]]: بنابر [[آیات قرآنی]]، [[پیامبر اسلام]]، [[خاتم پیامبران]] و [[شریعت اسلام]] و کامل کنندۀ [[شرایع]] پیشین است. از این رو، [[قوانین]] این [[شریعت]] [[هدایت]] [[بشر]] را تا ابد بر عهده دارد.
==انگیزۀ طرح پلورالیسم دینی==
==انگیزۀ طرح پلورالیسم دینی==
*انگیزۀ اصلی طرح پلورالیسم دینی به دو بخش [[عام و خاص]] تقسیم می‌‌شود:
*انگیزۀ اصلی طرح پلورالیسم دینی به دو بخش [[عام و خاص]] تقسیم می‌‌شود:
خط ۳۲: خط ۳۲:
#در مورد [[انگیزه]] [[عاطفی]] باید گفت در [[اسلام]] این نگاه وجود دارد که اگر کسی در شرایطی واقع شود که [[یقین]] داشته باشد راه اشتباهی که می‌رود صحیح است و احتمال خلاف ندهد، [[مستضعف]] است و ممکن است [[خداوند]] او را ببخشد، به شرطی که در تشخیص [[حق]] کوتاهی نکرده باشند و به همان حدی که می‌فهمد عمل کند<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.</ref>.
#در مورد [[انگیزه]] [[عاطفی]] باید گفت در [[اسلام]] این نگاه وجود دارد که اگر کسی در شرایطی واقع شود که [[یقین]] داشته باشد راه اشتباهی که می‌رود صحیح است و احتمال خلاف ندهد، [[مستضعف]] است و ممکن است [[خداوند]] او را ببخشد، به شرطی که در تشخیص [[حق]] کوتاهی نکرده باشند و به همان حدی که می‌فهمد عمل کند<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.</ref>.
#در مورد انگیزۀ [[اجتماعی]] و پرهیز از [[جنگ]] و [[خونریزی]] باید گفت این امر موجب [[حقانیت]] ادعاهای [[دینی]] متفاوت و متناقض نمی‌شود. مقولۀ [[حقانیت]] و عدم [[حقانیت]] [[دینی]] افراد غیر از [[عمل ]][[انسان‌ها]] و [[کینه]] ورزی‌ها و اشتباهاتشان است. نمی‌توان با این [[دلایل]] ناقص و غیر منطقی توجیهی برای [[حقانیت]] [[ادیان]] متفاوت درست کرد، بلکه برای پرهیز از [[جنگ‌ها]] و خونریزی‌های غیر ضروری [[دینی]] راه‌های صحیحی در [[اسلام]] وجود دارد، از جمله بحث‌های [[علمی]] و منطقی برای [[حل اختلافات]] [[دینی]]<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.</ref>.  
#در مورد انگیزۀ [[اجتماعی]] و پرهیز از [[جنگ]] و [[خونریزی]] باید گفت این امر موجب [[حقانیت]] ادعاهای [[دینی]] متفاوت و متناقض نمی‌شود. مقولۀ [[حقانیت]] و عدم [[حقانیت]] [[دینی]] افراد غیر از [[عمل ]][[انسان‌ها]] و [[کینه]] ورزی‌ها و اشتباهاتشان است. نمی‌توان با این [[دلایل]] ناقص و غیر منطقی توجیهی برای [[حقانیت]] [[ادیان]] متفاوت درست کرد، بلکه برای پرهیز از [[جنگ‌ها]] و خونریزی‌های غیر ضروری [[دینی]] راه‌های صحیحی در [[اسلام]] وجود دارد، از جمله بحث‌های [[علمی]] و منطقی برای [[حل اختلافات]] [[دینی]]<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.</ref>.  
*'''[[انگیزه]] پلورالیسم دینی به معنای خاص''': یعنی [[انگیزه]] ای که سبب شد [[پلورالیسم]] در جامعۀ [[اسلامی]][[ رشد]] و نمو کند. این [[انگیزه]] به دو [[دلیل]] ایجاد شد:
*'''[[انگیزه]] پلورالیسم دینی به معنای خاص''': یعنی [[انگیزه]] ای که سبب شد [[پلورالیسم]] در جامعۀ [[اسلامی]] [[رشد]] و نمو کند. این [[انگیزه]] به دو [[دلیل]] ایجاد شد:
#جلوگیری از صدور [[فرهنگ اسلامی]] و [[فرهنگ]] [[انقلاب]]: ادعای [[پلورالیسم]] بر این مبنا [[استوار]] است که تمام [[ادیان]]، طریقی به سمت [[حقانیت]] هستند و حرف [[حق]] را می‌‌زنند، بنابراین وقتی همۀ سخن‌ها و [[ادیان]] و [[عقاید]] صحیح بودند، لزومی ندارد سایرین هم به [[اسلام]] [[دعوت]] شوند. در نتیجه، صدور [[فرهنگ اسلامی]] به چالش کشیده می‌‌شود<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.</ref>.
#جلوگیری از صدور [[فرهنگ اسلامی]] و [[فرهنگ]] [[انقلاب]]: ادعای [[پلورالیسم]] بر این مبنا [[استوار]] است که تمام [[ادیان]]، طریقی به سمت [[حقانیت]] هستند و حرف [[حق]] را می‌‌زنند، بنابراین وقتی همۀ سخن‌ها و [[ادیان]] و [[عقاید]] صحیح بودند، لزومی ندارد سایرین هم به [[اسلام]] [[دعوت]] شوند. در نتیجه، صدور [[فرهنگ اسلامی]] به چالش کشیده می‌‌شود<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.</ref>.
#هموار کردن راه نفوذ [[افکار]] و [[عقاید]] و ارزش‌های مادی و غربی در جامعۀ [[اسلامی]]: وقتی [[دین]] و [[فرهنگ]] و ارزش‌های ما مطلق نبود و تنها [[دین حق]] را [[اسلام]] ندانستیم، قهراً راه برای سایر [[ادیان]] و مکاتب باز شده و نتیجه‌اش نفوذ [[فرهنگ]] غربی در جامعۀ [[اسلامی]] می‌‌شود<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.</ref>.
#هموار کردن راه نفوذ [[افکار]] و [[عقاید]] و ارزش‌های مادی و غربی در جامعۀ [[اسلامی]]: وقتی [[دین]] و [[فرهنگ]] و ارزش‌های ما مطلق نبود و تنها [[دین حق]] را [[اسلام]] ندانستیم، قهراً راه برای سایر [[ادیان]] و مکاتب باز شده و نتیجه‌اش نفوذ [[فرهنگ]] غربی در جامعۀ [[اسلامی]] می‌‌شود<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.</ref>.


==دیدگاه انحصار‌گرایی==
==دیدگاه انحصار‌گرایی==
*در مقابل [[نظریه ]][[پلورالیسم]] یا [[تکثرگرایی]]، دیدگاه [[انحصارگرایی]] وجود دارد که تنها یک [[دین]] را مصداق [[دین کامل]] و برگزیدۀ [[الهی]] می‌داند و آن [[دینی]] است که بر مبنای سه چیز باشد [[صدق]]،[[ حق]] و [[نجات]]. تقریباً همه [[ادیان]] بر [[انحصارگرایی]][[ دین]] خود [[باور]] دارند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸. </ref>.
*در مقابل [[نظریه ]][[پلورالیسم]] یا [[تکثرگرایی]]، دیدگاه [[انحصارگرایی]] وجود دارد که تنها یک [[دین]] را مصداق [[دین کامل]] و برگزیدۀ [[الهی]] می‌داند و آن [[دینی]] است که بر مبنای سه چیز باشد [[صدق]]،[[ حق]] و [[نجات]]. تقریباً همه [[ادیان]] بر [[انحصارگرایی]] [[دین]] خود [[باور]] دارند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸. </ref>.
*شروع نظریۀ انحصار‌گرایی از [[اندیشه]] [[مسیحیت]][[ رشد]] و نمو پیدا کرد به طوری که منحصرین معتقدند تنها راه [[نجات]] برای [[هدایت]] فقط از طریق این [[دین]] حاصل می‌‌شود. البته این امر بدان دلیل نیست که [[دین]] [[مسیح]] تنها [[دین]] [[نجات دهنده]] است بلکه چون راه [[نجات]] به [[حقیقت]] فقط از راه [[تجلی]] [[خداوند]] بر [[بشر]] حاصل شدنی است و [[مسیح]] تنها شخصی است که [[خداوند]] بر او [[تجلی]] کرده است، می‌‌توان نتیجه گرفت تنها [[دین]] [[مسیح]] می‌‌تواند راه [[نجات]] [[بشریت]] باشد<ref>ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.  
*شروع نظریۀ انحصار‌گرایی از [[اندیشه]] [[مسیحیت]] [[رشد]] و نمو پیدا کرد به طوری که منحصرین معتقدند تنها راه [[نجات]] برای [[هدایت]] فقط از طریق این [[دین]] حاصل می‌‌شود. البته این امر بدان دلیل نیست که [[دین]] [[مسیح]] تنها [[دین]] [[نجات دهنده]] است بلکه چون راه [[نجات]] به [[حقیقت]] فقط از راه [[تجلی]] [[خداوند]] بر [[بشر]] حاصل شدنی است و [[مسیح]] تنها شخصی است که [[خداوند]] بر او [[تجلی]] کرده است، می‌‌توان نتیجه گرفت تنها [[دین]] [[مسیح]] می‌‌تواند راه [[نجات]] [[بشریت]] باشد<ref>ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.  
==دیدگاه شمول‌گرایی==
==دیدگاه شمول‌گرایی==
*نظریه سومی هم وجود دارد که می‌‌توان گفت تقصیل دو نظریه بالاست و آن نظریۀ شمول‌گرایی است. [[خالق]] این نظریه شخصی به نام کارل رانر است، ایشان با تفکیک میان [[حقانیت]] و [[نجات]]، [[دین حق]] را فقط [[مسیحیت]] می‌‌داند؛ اما نسبت به [[ادیان]] دیگر [[معتقد]] است تمامی [[ادیان]] غیر از [[مسیحیت]] در عین اینکه مصداق [[حقانیت]] نیستند، اما می‌‌توانند از [[نجات]] و [[رستگاری]] بهرمند شود.
*نظریه سومی هم وجود دارد که می‌‌توان گفت تقصیل دو نظریه بالاست و آن نظریۀ شمول‌گرایی است. [[خالق]] این نظریه شخصی به نام کارل رانر است، ایشان با تفکیک میان [[حقانیت]] و [[نجات]]، [[دین حق]] را فقط [[مسیحیت]] می‌‌داند؛ اما نسبت به [[ادیان]] دیگر [[معتقد]] است تمامی [[ادیان]] غیر از [[مسیحیت]] در عین اینکه مصداق [[حقانیت]] نیستند، اما می‌‌توانند از [[نجات]] و [[رستگاری]] بهرمند شود.
*باید یادآور شد دیدگاه شمول‌گرایی، در [[حقیقت]] به [[انحصارگرایی]][[ دین]] [[مسیح]] باز می‌‌گردد. رانر صراحتا می‌‌گوید: هیج [[دینی]] جز [[مسیحیت]] نمی‌تواند [[انسان‌ها]] را [[نجات]] دهد زیرا کلمه منحصر به‌ فرد ([[خدا]])، منحصراً در [[مسیح]] تجسد یافته است. او همچنین بر این [[باور]] است که پیش از دوران مسحیت، نجات‌یابی [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] تنها به [[دلیل]] [[اطاعت]] از [[مسیح]] بوده است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.
*باید یادآور شد دیدگاه شمول‌گرایی، در [[حقیقت]] به [[انحصارگرایی]] [[دین]] [[مسیح]] باز می‌‌گردد. رانر صراحتا می‌‌گوید: هیج [[دینی]] جز [[مسیحیت]] نمی‌تواند [[انسان‌ها]] را [[نجات]] دهد زیرا کلمه منحصر به‌ فرد ([[خدا]])، منحصراً در [[مسیح]] تجسد یافته است. او همچنین بر این [[باور]] است که پیش از دوران مسحیت، نجات‌یابی [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] تنها به [[دلیل]] [[اطاعت]] از [[مسیح]] بوده است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.
==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
*بنابراین پلورالیسم دینی از هر دو نوعش یعنی هم از منظر [[فهم]] متفاوت [[دینی]] و هم به معنای همسنگ دانستن [[ادیان الهی]] مورد قبول [[اسلام]] نیست، بلکه فقط در یک مورد آن، یعنی در [[فهم]] متفاوت [[دینی]] نسبت به [[قوانین]] متغیر [[اسلامی]] که موجب محال [[عقلی]] نشود و با شرایط خاص خودش باشد، مورد پذیرش [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] قرار گرفته است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.</ref>.  
*بنابراین پلورالیسم دینی از هر دو نوعش یعنی هم از منظر [[فهم]] متفاوت [[دینی]] و هم به معنای همسنگ دانستن [[ادیان الهی]] مورد قبول [[اسلام]] نیست، بلکه فقط در یک مورد آن، یعنی در [[فهم]] متفاوت [[دینی]] نسبت به [[قوانین]] متغیر [[اسلامی]] که موجب محال [[عقلی]] نشود و با شرایط خاص خودش باشد، مورد پذیرش [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] قرار گرفته است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.</ref>.  
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش