قیام جهانی امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
*از مشهورترین تعبیرها برای [[انقلاب جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} در منابع [[شیعه]] [[قیام]] است<ref>این واژه و مشتقات آن بجز در کتاب الفتن نعیم بن حماد یا کسانی که از وی نقل کردهاند، در منابع اهل سنت یافت نشد. نک: نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۶۰، ۹۶۲ و ۹۷۴؛ ونیز نک: متقی هندی، کنز العمال، ج۱۱، ص۲۴۷، شماره ۳۱۴۰۰.</ref>. این واژه به معنای ایستادن و نقیض و خلاف معنای نشستن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۳۴۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص ۱۵۳۱.</ref>. و در اصطلاح عبارت است از: [[نهضت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} برابر [[ستمگران]]، برای برپایی [[قسط]] و [[عدل]] در سراسر کره [[زمین]]. چنین حادثهای بس بزرگ و با اهمیت است و در [[روایات]] از [[روز قیام]] آن [[حضرت]]، به عنوان یکی از "[[ایام الله]]" یاد شده است. [[امام باقر]]{{ع}} در اینباره میفرماید: {{متن حدیث|اَیامُ اللهِ ثَلاثَهٌ یَوْمُ یَقُومُ القائِمُ وَیَوْمُ الکَرهِ وَیَوْمُ الْقِیامَهِ}}؛ روزهای [[خداوند]] سه روز است؛ روزی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] خواهد کرد و روز بازگشت برخی از مردگان و [[روز رستاخیز]]<ref>صدوق، الخصال، ص۱۰۸، ح۷۵؛ و نیز نک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۷.</ref>. | *از مشهورترین تعبیرها برای [[انقلاب جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} در منابع [[شیعه]] [[قیام]] است<ref>این واژه و مشتقات آن بجز در کتاب الفتن نعیم بن حماد یا کسانی که از وی نقل کردهاند، در منابع اهل سنت یافت نشد. نک: نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۶۰، ۹۶۲ و ۹۷۴؛ ونیز نک: متقی هندی، کنز العمال، ج۱۱، ص۲۴۷، شماره ۳۱۴۰۰.</ref>. این واژه به معنای ایستادن و نقیض و خلاف معنای نشستن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۳۴۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص ۱۵۳۱.</ref>. و در اصطلاح عبارت است از: [[نهضت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} برابر [[ستمگران]]، برای برپایی [[قسط]] و [[عدل]] در سراسر کره [[زمین]]. چنین حادثهای بس بزرگ و با اهمیت است و در [[روایات]] از [[روز قیام]] آن [[حضرت]]، به عنوان یکی از "[[ایام الله]]" یاد شده است. [[امام باقر]]{{ع}} در اینباره میفرماید: {{متن حدیث|اَیامُ اللهِ ثَلاثَهٌ یَوْمُ یَقُومُ القائِمُ وَیَوْمُ الکَرهِ وَیَوْمُ الْقِیامَهِ}}؛ روزهای [[خداوند]] سه روز است؛ روزی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] خواهد کرد و روز بازگشت برخی از مردگان و [[روز رستاخیز]]<ref>صدوق، الخصال، ص۱۰۸، ح۷۵؛ و نیز نک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۷.</ref>. | ||
*این اهمیت سبب شده تا در [[روایات شیعه]]، [[لقب]] "[[قائم]]" در میان [[القاب]] آن [[حضرت]]، از [[جایگاه]] ویژهای برخوردار شود و لقبی به اندازه آن مورد استفاده قرار نگیرد. گویا از آنجا که [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، درخشانترین فصل [[زندگی]] آن [[حضرت]] است؛ اتصاف به این صفت و [[لقب]]، همواره در [[کلام]] [[معصومان]]{{ع}} مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است. پس مهمترین سبب اتصاف به این [[لقب]]، آن است که او، در برابر اوضاع [[سیاسی]] و [[انحرافات]] [[دینی]] و [[اجتماعی]]، بزرگترین [[قیام]] [[تاریخ]] را [[رهبری]] خواهد کرد. البته همه [[امامان]]{{ع}} [[قائم]] به [[حق]] هستند؛ اما ویژگیهای [[قیام امام مهدی]]{{ع}}، آن [[حضرت]] را از دیگر [[امامان]] متفاوت ساخته است. [[ابو خدیجه]] از [[امام صادق]]{{ع}} راجع به [[امام]] [[قائم]]{{ع}} پرسید، [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|کُلنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللهِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتی یَجِی ءَ صَاحِبُ السیْفِ فَإِذَا جَاءَ صَاحِبُ السیْفِ جَاءَ بِأَمْرٍ غَیْرِ الذِی کَانَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۶، ح۲.</ref>؛ همه ما [[قائم]] به امر خدائیم؛ یکی پس از دیگری تا زمانی که [[صاحب]] [[شمشیر]] بیاید. چون [[صاحب]] [[شمشیر]] آمد، امر و دستوری غیر از آنچه بوده میآورد. از [[امام جواد]]{{ع}}پرسیدند: "چرا او را [[قائم]] مینامند؟" فرمود: {{متن حدیث|لاَنهُ یقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَاِرْتِدادِ اَکْثَرِ القائِلینَ بِاِمامَتِهِ}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۸، ح۳.</ref>؛ زیرا او پس از آنکه یادش از بین برود و بیشتر معتقدان به امامتش [[مرتد]] شوند، [[قیام]] میکند. | *این اهمیت سبب شده تا در [[روایات شیعه]]، [[لقب]] "[[قائم]]" در میان [[القاب]] آن [[حضرت]]، از [[جایگاه]] ویژهای برخوردار شود و لقبی به اندازه آن مورد استفاده قرار نگیرد. گویا از آنجا که [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، درخشانترین فصل [[زندگی]] آن [[حضرت]] است؛ اتصاف به این صفت و [[لقب]]، همواره در [[کلام]] [[معصومان]]{{ع}} مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است. پس مهمترین سبب اتصاف به این [[لقب]]، آن است که او، در برابر اوضاع [[سیاسی]] و [[انحرافات]] [[دینی]] و [[اجتماعی]]، بزرگترین [[قیام]] [[تاریخ]] را [[رهبری]] خواهد کرد. البته همه [[امامان]]{{ع}} [[قائم]] به [[حق]] هستند؛ اما ویژگیهای [[قیام امام مهدی]]{{ع}}، آن [[حضرت]] را از دیگر [[امامان]] متفاوت ساخته است. [[ابو خدیجه]] از [[امام صادق]]{{ع}} راجع به [[امام]] [[قائم]]{{ع}} پرسید، [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|کُلنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللهِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتی یَجِی ءَ صَاحِبُ السیْفِ فَإِذَا جَاءَ صَاحِبُ السیْفِ جَاءَ بِأَمْرٍ غَیْرِ الذِی کَانَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۶، ح۲.</ref>؛ همه ما [[قائم]] به امر خدائیم؛ یکی پس از دیگری تا زمانی که [[صاحب]] [[شمشیر]] بیاید. چون [[صاحب]] [[شمشیر]] آمد، امر و دستوری غیر از آنچه بوده میآورد. از [[امام جواد]]{{ع}}پرسیدند: "چرا او را [[قائم]] مینامند؟" فرمود: {{متن حدیث|لاَنهُ یقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَاِرْتِدادِ اَکْثَرِ القائِلینَ بِاِمامَتِهِ}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۸، ح۳.</ref>؛ زیرا او پس از آنکه یادش از بین برود و بیشتر معتقدان به امامتش [[مرتد]] شوند، [[قیام]] میکند. | ||
*در برخی [[روایات]] "[[ظهور]]" و "[[قیام]]" در یک معنا به کار رفته است و این خود سبب شده تا افرادی هر دو را در یک معنا به کار برند. اما از روایاتی چند به دست میآید که [[ظهور]] با [[قیام]] متفاوت است و [[قیام]] مرحلهای متأخر بر [[ظهور]] میباشد. کلینی از [[امام صادق]]{{ع}} درباره قول [[خداوند]] عز و جل {{متن قرآن|فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ}}<ref>"زمانی که در صور دمیده شود" مدثر، آیه۸.</ref>؛ [[نقل]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|إِن مِنا إِمَاماً مُظَفراً مُسْتَتِراً فَإِذَا أَرَادَ اللهُ عَز ذِکْرُهُ إِظْهَارَ أَمْرِهِ نَکَتَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَهً فَظَهَرَ فَقَامَ بِأَمْرِ اللهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص ۳۴۳، ح۳۰.</ref>؛ همانا [[امام]] پیروز و [[پنهان]] از ما [[خاندان]] ا و چون خدای عز ذکره [[اراده]] کند که امر او را ظاهر سازد، در دلش نکتهای میرد، پس ظاهر میو سپس به امر [[خدای تبارک و تعالی]] [[قیام]] کند. علاوه بر کلینی این [[روایت]] را کشی در کتاب [[رجال]] خود<ref>کشی، رجال الکشی، ص۱۹۲، ش۳۳۸.</ref>، [[نعمانی]] در الغیبه<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۸۷، ح۴۰.</ref>، و [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]]<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۶۴.</ref> با اندک تفاوتی [[نقل]] کردهاند که استفاده از حرف "فاء" در "فقام" میتواند چنین برداشتی را برساند. در [[روایت]] دیگری از [[امام جواد]]{{ع}} نیز به این نکته اشاره شده است: هیچ یک از ما نیست جز آنکه [[قائم]] به امر [[خدای تعالی]] و [[هادی]] به [[دین الهی]] است؛ اما قائمی که [[خدای تعالی]] به وسیله او [[زمین]] را از اهل [[کفر]] و [[انکار]] [[پاک]] سازد و آن را پر از [[عدل و داد]] نماید، کسی است که ولادتش بر [[مردم]] پوشیده و شخصش از ایشان [[نهان]] و بردن نامش [[حرام]] است. او هم نام و هم [[کنیه]] [[رسول خدا]]{{صل}} و کسی است که [[زمین]] برایش در هم پیچیده میشود و هر دشواری برایش هموار میگردد. از اصحابش ۳۱۳ تن به تعداد [[اصحاب بدر]] از دورترین نقاط [[زمین]] به گرد او فراهم | *در برخی [[روایات]] "[[ظهور]]" و "[[قیام]]" در یک معنا به کار رفته است و این خود سبب شده تا افرادی هر دو را در یک معنا به کار برند. اما از روایاتی چند به دست میآید که [[ظهور]] با [[قیام]] متفاوت است و [[قیام]] مرحلهای متأخر بر [[ظهور]] میباشد. کلینی از [[امام صادق]]{{ع}} درباره قول [[خداوند]] عز و جل {{متن قرآن|فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ}}<ref>"زمانی که در صور دمیده شود" مدثر، آیه۸.</ref>؛ [[نقل]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|إِن مِنا إِمَاماً مُظَفراً مُسْتَتِراً فَإِذَا أَرَادَ اللهُ عَز ذِکْرُهُ إِظْهَارَ أَمْرِهِ نَکَتَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَهً فَظَهَرَ فَقَامَ بِأَمْرِ اللهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص ۳۴۳، ح۳۰.</ref>؛ همانا [[امام]] پیروز و [[پنهان]] از ما [[خاندان]] ا و چون خدای عز ذکره [[اراده]] کند که امر او را ظاهر سازد، در دلش نکتهای میرد، پس ظاهر میو سپس به امر [[خدای تبارک و تعالی]] [[قیام]] کند. علاوه بر کلینی این [[روایت]] را کشی در کتاب [[رجال]] خود<ref>کشی، رجال الکشی، ص۱۹۲، ش۳۳۸.</ref>، [[نعمانی]] در الغیبه<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۸۷، ح۴۰.</ref>، و [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]]<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۶۴.</ref> با اندک تفاوتی [[نقل]] کردهاند که استفاده از حرف "فاء" در "فقام" میتواند چنین برداشتی را برساند. در [[روایت]] دیگری از [[امام جواد]]{{ع}} نیز به این نکته اشاره شده است: هیچ یک از ما نیست جز آنکه [[قائم]] به امر [[خدای تعالی]] و [[هادی]] به [[دین الهی]] است؛ اما قائمی که [[خدای تعالی]] به وسیله او [[زمین]] را از اهل [[کفر]] و [[انکار]] [[پاک]] سازد و آن را پر از [[عدل و داد]] نماید، کسی است که ولادتش بر [[مردم]] پوشیده و شخصش از ایشان [[نهان]] و بردن نامش [[حرام]] است. او هم نام و هم [[کنیه]] [[رسول خدا]]{{صل}} و کسی است که [[زمین]] برایش در هم پیچیده میشود و هر دشواری برایش هموار میگردد. از اصحابش ۳۱۳ تن به تعداد [[اصحاب بدر]] از دورترین نقاط [[زمین]] به گرد او فراهم آیند. در ادامه فرمود: {{متن حدیث|فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدهُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللهُ أَمْرَهُ فَإِذَا کَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَهُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللهِ عَز وَ جَل}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۷، ح۲.</ref>؛ و چون این تعداد از اهل [[اخلاص]] به گرد او فراهم میآیند، [[خدای تعالی]] امرش را ظاهر سازد ([[ظهور]] کند) و چون [[عقد]] که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد، به [[اذن]] [[خدای تعالی]] [[قیام]] میکند و [[دشمنان]] [[خدا]] را میکشد تا [[خدای تعالی]] [[خشنود]] گردد. روشن است در این [[روایت]] "اظهار امر" و "[[خروج]]" متفاوت است؛ مقصود بخش نخست [[ظهور]] و بخش دوم [[قیام]] و [[خروج]] است. شاید بتوان [[اختلاف]] برخی [[روایات]] در مورد [[زمان ظهور]] و [[قیام]] را با این تقسم بندی رفع نمود؛ یعنی برخی ناظر به [[زمان ظهور]] و بعضی دیگر ناظر به [[زمان قیام]] باشد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳ ، ص۱۶۷.</ref>. | ||
==[[حتمی بودن قیام امام مهدی]]== | ==[[حتمی بودن قیام امام مهدی]]== |