ابوجهل در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←ابوجهل درشان نزول
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
*[[ابوجهل]] وقتی شنید که [[عیّاش بن ابیربیعه]] ([[برادر]] مادریاش) به [[اسلام]] گرویده، هر شیوهای را برای بازگرداندن او به کارگرفت<ref>سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref> و هنگامی که اندک [[ملایمت]] [[ولید بن مغیره]] را به [[پیامبر]] دریافت، وی را با [[حیله]] بر آن داشت که [[کلام خداوند]] را [[سحر]] بخواند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۴.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ إِنْ هَذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ}}<ref> و گفت: این جز جادویی که آموخته میشود نیست.این جز گفتار آدمی نیست؛ سوره مدثر، آیه:۲۴-۲۵.</ref>. بیانگر این واقعه است<ref>اسباب النزول، ص ۳۸۱ و ۳۸۲.</ref>. او برای [[تضعیف]] [[پیامبر]] و [[اسلام]] از هر راهی استفاده میکرد. وقتی آیاتِ {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ لا تُبْقِي وَلا تَذَرُ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ }}<ref> و چه دانی تو که دوزخ چیست.نه بر جای مینهد و نه یله میکند. برگرداننده رنگ پوست است. بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است ؛ سوره مدثر، آیه:۲۷-۳۰.</ref>. را شنید، به قرشیان گفت: آیا هر ده تن از شما، از [[غلبه]] بر یک نفر از گماشتههای [[آتش]] ناتوانند؛ در حالی که شمار شما بیشتر است؟ رفیق شما [[پیامبر]]] خبر میدهد که [[جهنم]] نوزده گماشته دارد<ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۱۹۹؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۶.</ref>. [[اصرار]] بیش از حد و جاهلانه او بر [[مخالفت با پیامبر]] و [[اسلام]]، حتّی موجب [[خشم]] دیگر سران [[مکّه]] شد<ref>السیر و المغازی، ص ۱۶۶.</ref> و از سوی [[پیامبر]] به ([[ابوجهل]]) ملقّب گردید<ref>الاشتقاق، ص ۱۴۷؛ انساب الاشراف ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>. وی، در [[سال دوم هجری]]، در [[جنگ بدر]] که خود [[فرماندهی سپاه]] [[شرک]] را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان، در [[چاه]] (قلیب)[[بدر]] مدفون شد<ref>جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۲۴۰.</ref>. او پسر و دختری داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۵.</ref> و ابتر ماند. [[عکرمه]] ([[فرزند]] او) پس از [[فتح]] [[مکّه]] [[مسلمان]] شد، و [[پیامبر]] برای اینکه [[مسلمانی]] آزرده نشود، [[مسلمانان]] را از [[سبّ]] [[ابوجهل]] منع فرمود<ref>العقدالفرید، ج۲، ص ۳۸۶.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوجهل ۲ (مقاله)|ابوجهل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱.</ref>. | *[[ابوجهل]] وقتی شنید که [[عیّاش بن ابیربیعه]] ([[برادر]] مادریاش) به [[اسلام]] گرویده، هر شیوهای را برای بازگرداندن او به کارگرفت<ref>سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref> و هنگامی که اندک [[ملایمت]] [[ولید بن مغیره]] را به [[پیامبر]] دریافت، وی را با [[حیله]] بر آن داشت که [[کلام خداوند]] را [[سحر]] بخواند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۴.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ إِنْ هَذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ}}<ref> و گفت: این جز جادویی که آموخته میشود نیست.این جز گفتار آدمی نیست؛ سوره مدثر، آیه:۲۴-۲۵.</ref>. بیانگر این واقعه است<ref>اسباب النزول، ص ۳۸۱ و ۳۸۲.</ref>. او برای [[تضعیف]] [[پیامبر]] و [[اسلام]] از هر راهی استفاده میکرد. وقتی آیاتِ {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ لا تُبْقِي وَلا تَذَرُ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ }}<ref> و چه دانی تو که دوزخ چیست.نه بر جای مینهد و نه یله میکند. برگرداننده رنگ پوست است. بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است ؛ سوره مدثر، آیه:۲۷-۳۰.</ref>. را شنید، به قرشیان گفت: آیا هر ده تن از شما، از [[غلبه]] بر یک نفر از گماشتههای [[آتش]] ناتوانند؛ در حالی که شمار شما بیشتر است؟ رفیق شما [[پیامبر]]] خبر میدهد که [[جهنم]] نوزده گماشته دارد<ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۱۹۹؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۶.</ref>. [[اصرار]] بیش از حد و جاهلانه او بر [[مخالفت با پیامبر]] و [[اسلام]]، حتّی موجب [[خشم]] دیگر سران [[مکّه]] شد<ref>السیر و المغازی، ص ۱۶۶.</ref> و از سوی [[پیامبر]] به ([[ابوجهل]]) ملقّب گردید<ref>الاشتقاق، ص ۱۴۷؛ انساب الاشراف ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>. وی، در [[سال دوم هجری]]، در [[جنگ بدر]] که خود [[فرماندهی سپاه]] [[شرک]] را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان، در [[چاه]] (قلیب)[[بدر]] مدفون شد<ref>جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۲۴۰.</ref>. او پسر و دختری داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۵.</ref> و ابتر ماند. [[عکرمه]] ([[فرزند]] او) پس از [[فتح]] [[مکّه]] [[مسلمان]] شد، و [[پیامبر]] برای اینکه [[مسلمانی]] آزرده نشود، [[مسلمانان]] را از [[سبّ]] [[ابوجهل]] منع فرمود<ref>العقدالفرید، ج۲، ص ۳۸۶.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوجهل ۲ (مقاله)|ابوجهل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱.</ref>. | ||
==[[ابوجهل]] | ==[[ابوجهل]] در شأن [[نزول]]== | ||
*مفسّران، در ذیل [[آیات]] فراوانی از [[ابوجهل]] نام بردهاند که بخشی از آنها چنین است: | *مفسّران، در ذیل [[آیات]] فراوانی از [[ابوجهل]] نام بردهاند که بخشی از آنها چنین است: | ||
#{{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى عَبْدًا إِذَا صَلَّى أَرَأَيْتَ إِن كَانَ عَلَى الْهُدَى أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى أَرَأَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref> به من بگو آن کس که، بندهای را چون به نماز ایستد باز میدارد، اگر رهنمود یافته باشد، یا به پرهیزگاری فرمان دهد؟ (یا) اگر دروغ انگارد و رو گرداند، آیا ندانسته است که خداوند میبیند؟؛ سوره علق، آیه:۹-۱۴.</ref>. گفته شده که [[ابوجهل]] [[سوگند]] یاد کرد اگر [[پیامبر]] را به [[نماز]] ببیند، گردنش را بزند<ref>جامعالبیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۲۱.</ref> یا سرش را بر صخرهای بکوبد<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۸۳.</ref>، و درصدد عمل به [[سوگند]] خود بود که [[اعجاز الهی]] با [[نزول]] [[آیات]] پیشین جلوش را گرفت<ref>مجمعالبیان، ج ۸، ص ۶۴۹.</ref>. [[خداوند]]، در [[آیات]] {{متن قرآن|كَلاَّ لَئِن لَّمْ يَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ فَلْيَدْعُ نَادِيَه سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ}}<ref>نه چنان است؛ اگر (از شرارت) باز نایستد بیگمان (موی) پیشانی (اش) را خواهیم گرفت و خواهیم کشید، (موی) پیشانی دروغگوی خطاکاری را، آنگاه، همبزمانش را فرا میخواند، ما (نیز) آتش افروزان (دوزخ) را بیدرنگ فرا میخوانیم.هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۵-۱۹.</ref>. [[ابوجهل]] را به [[آتش دوزخ]] [[وعید]] داده، [[پیامبر]] را از [[پیروی]] او برحذر میدارد<ref>مجمعالبیان، ج۱۰، ص ۷۸۲ و ۷۸۳.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن| فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا }}<ref> پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر؛ سوره انسان، آیه:۲۴.</ref> نیز [[خداوند]]، [[پیامبر]] را از افرادی برحذر میدارد که گفته شده: مقصود، [[ابوجهل]] است<ref>جامعالبیان، مج ۱۴، ج ۲۹، ص ۲۷۷.</ref>. | #{{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى عَبْدًا إِذَا صَلَّى أَرَأَيْتَ إِن كَانَ عَلَى الْهُدَى أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى أَرَأَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref> به من بگو آن کس که، بندهای را چون به نماز ایستد باز میدارد، اگر رهنمود یافته باشد، یا به پرهیزگاری فرمان دهد؟ (یا) اگر دروغ انگارد و رو گرداند، آیا ندانسته است که خداوند میبیند؟؛ سوره علق، آیه:۹-۱۴.</ref>. گفته شده که [[ابوجهل]] [[سوگند]] یاد کرد اگر [[پیامبر]] را به [[نماز]] ببیند، گردنش را بزند<ref>جامعالبیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۲۱.</ref> یا سرش را بر صخرهای بکوبد<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۸۳.</ref>، و درصدد عمل به [[سوگند]] خود بود که [[اعجاز الهی]] با [[نزول]] [[آیات]] پیشین جلوش را گرفت<ref>مجمعالبیان، ج ۸، ص ۶۴۹.</ref>. [[خداوند]]، در [[آیات]] {{متن قرآن|كَلاَّ لَئِن لَّمْ يَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ فَلْيَدْعُ نَادِيَه سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ}}<ref>نه چنان است؛ اگر (از شرارت) باز نایستد بیگمان (موی) پیشانی (اش) را خواهیم گرفت و خواهیم کشید، (موی) پیشانی دروغگوی خطاکاری را، آنگاه، همبزمانش را فرا میخواند، ما (نیز) آتش افروزان (دوزخ) را بیدرنگ فرا میخوانیم.هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۵-۱۹.</ref>. [[ابوجهل]] را به [[آتش دوزخ]] [[وعید]] داده، [[پیامبر]] را از [[پیروی]] او برحذر میدارد<ref>مجمعالبیان، ج۱۰، ص ۷۸۲ و ۷۸۳.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن| فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا }}<ref> پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر؛ سوره انسان، آیه:۲۴.</ref> نیز [[خداوند]]، [[پیامبر]] را از افرادی برحذر میدارد که گفته شده: مقصود، [[ابوجهل]] است<ref>جامعالبیان، مج ۱۴، ج ۲۹، ص ۲۷۷.</ref>. |