انسان در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==[[فطرت]] خداجوی انسان== | ==[[فطرت]] خداجوی انسان== | ||
*[[انسانها]] گرچه در طول دوران زندگی ممکن است دچار [[غفلت]] و [[اسیر]] کامروایی و دنیازدگی شوند یا گرایش به نحلههای گوناگون [[فکری]] پیدا کنند و برخی از آنان نیز از مسیر درست [[منحرف]] شوند، اما هرگاه به [[فطرت]] خداجوی خود بازگردند یا شرایط زندگی این جهانی مجالی برای بازگشت به خویشتن فراهم کند، [[روح]] خداجوی خود را بازمییابند. [[قرآن کریم]] میفرماید: پس روی خود را با گرایش تمام به [[حق]]، به سوی این [[دین]] کن، با همان سرشتی که [[خدا]] [[مردم]] را بر آن سرشته است؛ [[آفرینش]] [[خدا]] تغییرپذیر نیست...<ref>{{متن قرآن| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }}؛سوره روم، آیه۳۰</ref>. [[امام علی]] {{ع}} علت و اساس [[شناخت]] [[خدا]] را فطری میداند که [[خداوند]] در وجود [[انسانها]] قرار داده است و در فرازی از [[نهج البلاغه]] میفرماید: کلمه [[توحید]] اقرار [[راستین]] به [[یکتاپرستی]] است که نهاد [[آدمی]] بدان گواهی میدهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 142- 143.</ref>. | *[[انسانها]] گرچه در طول دوران زندگی ممکن است دچار [[غفلت]] و [[اسیر]] کامروایی و دنیازدگی شوند یا گرایش به نحلههای گوناگون [[فکری]] پیدا کنند و برخی از آنان نیز از مسیر درست [[منحرف]] شوند، اما هرگاه به [[فطرت]] خداجوی خود بازگردند یا شرایط زندگی این جهانی مجالی برای بازگشت به خویشتن فراهم کند، [[روح]] خداجوی خود را بازمییابند. [[قرآن کریم]] میفرماید: پس روی خود را با گرایش تمام به [[حق]]، به سوی این [[دین]] کن، با همان سرشتی که [[خدا]] [[مردم]] را بر آن سرشته است؛ [[آفرینش]] [[خدا]] تغییرپذیر نیست...<ref>{{متن قرآن| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }}؛سوره روم، آیه۳۰</ref>. [[امام علی]] {{ع}} علت و اساس [[شناخت]] [[خدا]] را فطری میداند که [[خداوند]] در وجود [[انسانها]] قرار داده است و در فرازی از [[نهج البلاغه]] میفرماید: کلمه [[توحید]] اقرار [[راستین]] به [[یکتاپرستی]] است که نهاد [[آدمی]] بدان گواهی میدهد<ref>{{متن حدیث|وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 142- 143.</ref>. | ||
==انسان، موجودی عقلگرا== | ==انسان، موجودی عقلگرا== | ||
*[[عقل]] مهمترین عنصر ممیز بین [[آدمی]] و دیگر مخلوقات است. انسان به کمک قوای عاقله خویش میتواند رشد یابد و [[تکامل]] پذیرد و همین امر موجب بهروزی و بهزیستی او در زندگی دنیوی و اخروی میشود. انسان به مدد [[قوه]] [[عقل]] به طرحریزی اختراعات و اکتشافات میپردازد و مسیر زندگی را برای خویشتن هموار میسازد. همچنین در سایه [[عقل]] دوراندیش به [[تعهد]] و [[مسئولیت]] میرسد و در برابر دیگران احساس [[حق]] و [[تکلیف]] میکند. بهکارگیری درست از [[عقل]] و استفاده بهینه از آن، سرچشمه رسیدن به [[کمالات انسانی]] است. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} ریشه انسان را [[خرد]] و [[عقل]] او میداند و انسانیّت انسان را در گرو [[عقل]] او برمیشمرد. انسان میتواند با [[بهکارگیری عقل]] از آرای گوناگون بهره برد و راه رشد خود را همواره سازد. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: هر کس از آرای دیگران استقبال کند، مواضع [[خطا]] را تواند [[شناخت]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 143.</ref>. | *[[عقل]] مهمترین عنصر ممیز بین [[آدمی]] و دیگر مخلوقات است. انسان به کمک قوای عاقله خویش میتواند رشد یابد و [[تکامل]] پذیرد و همین امر موجب بهروزی و بهزیستی او در زندگی دنیوی و اخروی میشود. انسان به مدد [[قوه]] [[عقل]] به طرحریزی اختراعات و اکتشافات میپردازد و مسیر زندگی را برای خویشتن هموار میسازد. همچنین در سایه [[عقل]] دوراندیش به [[تعهد]] و [[مسئولیت]] میرسد و در برابر دیگران احساس [[حق]] و [[تکلیف]] میکند. بهکارگیری درست از [[عقل]] و استفاده بهینه از آن، سرچشمه رسیدن به [[کمالات انسانی]] است. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} ریشه انسان را [[خرد]] و [[عقل]] او میداند و انسانیّت انسان را در گرو [[عقل]] او برمیشمرد. انسان میتواند با [[بهکارگیری عقل]] از آرای گوناگون بهره برد و راه رشد خود را همواره سازد. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: هر کس از آرای دیگران استقبال کند، مواضع [[خطا]] را تواند [[شناخت]]<ref>{{متن حدیث|مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ، عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۶۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 143.</ref>. | ||
==انسان، موجودی دارای [[اراده]] و [[اختیار]]== | ==انسان، موجودی دارای [[اراده]] و [[اختیار]]== | ||
*[[اختیار]] و [[اراده]] از موهبتهای الهی به انسان و زمینه اصلی رشد، تعالی و [[تکامل]] اوست. [[اختیار]] و [[اراده]] انسان عاملی است که او را به حرکت وامیدارد و افکار حاصل از [[قوه]] [[عقل]] و احساس او را به عمل نزدیک میگرداند. در سایه [[اراده]] و [[اختیار]]، دشواریهای مسیر حرکت [[آدمی]] آسان میشود و او میتواند به مطلوب خویش دست یابد. [[امام]] {{ع}} به [[انسانها]] گوشزد میکند که هرگاه از دشواری کاری ترسیدند، در برابر آن سرسختی نشان دهند تا آن کار رام شود و نتیجه مطلوب حاصل آید. هر چه [[اراده]] انسان قویتر باشد، [[توانایی]] او در بهدست آوردن امور مطلوب بیشتر و راه رشد به رویش گشودهتر میشود، بهگونهای که دیگر امر دشوار برای [[آدمی]] معنا ندارد و به [[قدرت]] [[اراده]] و به [[یاری]] [[عقل]] میتواند هر ناممکنی را ممکن سازد. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} بهکارگیری نهایت توان و [[اراده]] را تنها راه رسیدن به اصل مطلوب برمیشمرد و در [[نهج البلاغه]] میفرماید: هر کس در طلب چیزی برخیزد، یا همه آنرا به دست خواهد آورد یا بخشی از آن را<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۹</ref>. [[قدرت]] [[اراده]] و [[انتخاب]] میتواند [[آدمی]] را بر [[گزینش]] خیر و شر [[یاری]] دهد. از اینرو [[امام]] {{ع}} فرمود: "بدی در سرشت همه وجود دارد؛ اگر [[آدمی]] بر آن چیره شد، [[پنهان]] میشود؛ و اگر نتوانست چیره شود، بروز مییابد". [[اراده]] و [[انتخاب]] انسان در [[اختیار]] امر خیر یا شر اصلی خدشهناپذیر است. از اینجا نیز امر [[پاداش]] و جزا معنا مییابد. به همین [[دلیل]] [[امام]] {{ع}} [[انسانها]] را [[تشویق]] میکند که خود را به [[اجبار]] هم که شده به انجام [[فضیلتها]] وادار کنند تا گرفتار رذیلتها نشوند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 143- 144.</ref>. | *[[اختیار]] و [[اراده]] از موهبتهای الهی به انسان و زمینه اصلی رشد، تعالی و [[تکامل]] اوست. [[اختیار]] و [[اراده]] انسان عاملی است که او را به حرکت وامیدارد و افکار حاصل از [[قوه]] [[عقل]] و احساس او را به عمل نزدیک میگرداند. در سایه [[اراده]] و [[اختیار]]، دشواریهای مسیر حرکت [[آدمی]] آسان میشود و او میتواند به مطلوب خویش دست یابد. [[امام]] {{ع}} به [[انسانها]] گوشزد میکند که هرگاه از دشواری کاری ترسیدند، در برابر آن سرسختی نشان دهند تا آن کار رام شود و نتیجه مطلوب حاصل آید. هر چه [[اراده]] انسان قویتر باشد، [[توانایی]] او در بهدست آوردن امور مطلوب بیشتر و راه رشد به رویش گشودهتر میشود، بهگونهای که دیگر امر دشوار برای [[آدمی]] معنا ندارد و به [[قدرت]] [[اراده]] و به [[یاری]] [[عقل]] میتواند هر ناممکنی را ممکن سازد. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} بهکارگیری نهایت توان و [[اراده]] را تنها راه رسیدن به اصل مطلوب برمیشمرد و در [[نهج البلاغه]] میفرماید: هر کس در طلب چیزی برخیزد، یا همه آنرا به دست خواهد آورد یا بخشی از آن را<ref>{{متن حدیث|مَنْ طَلَبَ شَيْئاً، نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۹</ref>. [[قدرت]] [[اراده]] و [[انتخاب]] میتواند [[آدمی]] را بر [[گزینش]] خیر و شر [[یاری]] دهد. از اینرو [[امام]] {{ع}} فرمود: "بدی در سرشت همه وجود دارد؛ اگر [[آدمی]] بر آن چیره شد، [[پنهان]] میشود؛ و اگر نتوانست چیره شود، بروز مییابد". [[اراده]] و [[انتخاب]] انسان در [[اختیار]] امر خیر یا شر اصلی خدشهناپذیر است. از اینجا نیز امر [[پاداش]] و جزا معنا مییابد. به همین [[دلیل]] [[امام]] {{ع}} [[انسانها]] را [[تشویق]] میکند که خود را به [[اجبار]] هم که شده به انجام [[فضیلتها]] وادار کنند تا گرفتار رذیلتها نشوند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 143- 144.</ref>. | ||
==انسان، موجودی [[مسئول]]== | ==انسان، موجودی [[مسئول]]== | ||
*انسان در مسیر زندگی خویش همواره با عنصر [[مسئولیت]] در برابر ظرفیتهای موجود و نعمتهایی که [[خداوند]] فراروی او قرار داده، [[مسئول]] و [[متعهد]] است. همین [[حس]] مسئولیتپذیری است که [[جامعه انسانی]] را از گروههای حیوانی ممتاز میکند و در سایه این امر، [[جوامع]] انسانی شکل میگیرند و در سایه [[قوانین]] وضع شده به حیات و تعالی خود ادامه میدهند. [[انسانها]] به [[حکم عقل]] و عقلگرایی و وجود [[نظام]] [[پاداش]] و جزا (دنیوی و اخروی) موجوداتی مسئولاند. این [[حس]] مسئولیتپذیری ریشه در [[فطرت]] و [[وجدان]] دارد. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} میفرماید، انسان [[مؤمن]] آنچه را که باید نگهداری کند، تباه نمیکند. در [[نهج البلاغه]] نیز میفرماید: [[تقوای الهی]] پیشه کنید و [[حریم]] [[پروردگار]] را نگه دارید و قرقگاه او را نشکنید؛ خدایی که همواره در محضر اویید و [[صاحب]] [[اختیار]] شماست و سررشتهدار و سلسلهجنیان همه کارهایتان. اگر [[پنهان]] کنید، داند و اگر [[آشکار]] سازید، نویسد. [[فرشتگان]] محافظ را بر شما گمارده است تا هیچ حقّی از قلم نیفتد و هیچ باطلی ثبت نشود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 144.</ref>. | *انسان در مسیر زندگی خویش همواره با عنصر [[مسئولیت]] در برابر ظرفیتهای موجود و نعمتهایی که [[خداوند]] فراروی او قرار داده، [[مسئول]] و [[متعهد]] است. همین [[حس]] مسئولیتپذیری است که [[جامعه انسانی]] را از گروههای حیوانی ممتاز میکند و در سایه این امر، [[جوامع]] انسانی شکل میگیرند و در سایه [[قوانین]] وضع شده به حیات و تعالی خود ادامه میدهند. [[انسانها]] به [[حکم عقل]] و عقلگرایی و وجود [[نظام]] [[پاداش]] و جزا (دنیوی و اخروی) موجوداتی مسئولاند. این [[حس]] مسئولیتپذیری ریشه در [[فطرت]] و [[وجدان]] دارد. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} میفرماید، انسان [[مؤمن]] آنچه را که باید نگهداری کند، تباه نمیکند. در [[نهج البلاغه]] نیز میفرماید: [[تقوای الهی]] پیشه کنید و [[حریم]] [[پروردگار]] را نگه دارید و قرقگاه او را نشکنید؛ خدایی که همواره در محضر اویید و [[صاحب]] [[اختیار]] شماست و سررشتهدار و سلسلهجنیان همه کارهایتان. اگر [[پنهان]] کنید، داند و اگر [[آشکار]] سازید، نویسد. [[فرشتگان]] محافظ را بر شما گمارده است تا هیچ حقّی از قلم نیفتد و هیچ باطلی ثبت نشود<ref>{{متن حدیث|وَ أَوْصَاكُمْ بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ، فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِعَيْنِهِ وَ نَوَاصِيكُمْ بِيَدِهِ وَ تَقَلُّبُكُمْ فِي قَبْضَتِهِ. إِنْ أَسْرَرْتُمْ عَلِمَهُ وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ كَتَبَهُ؛ قَدْ وَكَّلَ بِذَلِكَ حَفَظَةً كِرَاماً لَا يُسْقِطُونَ حَقّاً وَ لَا يُثْبِتُونَ بَاطِلًا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 144.</ref>. | ||
==[[وجدان]] انسانی== | ==[[وجدان]] انسانی== | ||
*اعمال انسان براساس اصل [[اختیار]] و [[آزادی]] و [[تعهد]] صورت میگیرد و به همین [[دلیل]] [[نظام]] [[پاداش]] و جزا نیز شکل گرفته و "[[نفس]] لوّامه" یا "[[وجدان]]" در وجود انسان فعال شده است. [[خداوند سبحان]] میفرماید: و [[سوگند]] به ([[نفس]] لوّامه و) [[وجدان]] بیدار و ملامتگر ([[رستاخیز]] [[حقّ]] است)!<ref>{{متن قرآن|وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ }}؛ سوره قیامت، آیه ۲.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} در تشخیص [[عمل نیک]]، پذیرش [[نفس]] و [[آرامش]] [[وجدان]] و در تشخیص عمل بد، [[شک]] و [[تردید]] در [[دل]] را ملاک تشخیص میداند و [[بیداری]] [[وجدان]] را [[دلیل]] بر [[بیداری]] انسان برمیشمرد و میفرماید: و بدانید هر که به کمک خود نشتابد تا از درون پنددهنده و بازدارندهای داشته باشد، بیشک دیگری پنددهنده و بازدارنده او نخواهد بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۹</ref>. انسان در [[قضاوت]] [[وجدان]] خویش، نتیجه عمل خود را درمییابد و خود را [[مسئول]] عمل خویش میداند. [[آدمی]] پس از هر عمل بنابر [[قضاوت]] [[وجدان]] خویش، شاد یا مغموم میشود. از اینرو [[امام]] {{ع}} [[وجدان]] را تنها شاهدی میداند که [[رشوه]] نمیپذیرد و عادلانه در مورد اعمال او به [[قضاوت]] مینشیند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 144- 145.</ref>. | *اعمال انسان براساس اصل [[اختیار]] و [[آزادی]] و [[تعهد]] صورت میگیرد و به همین [[دلیل]] [[نظام]] [[پاداش]] و جزا نیز شکل گرفته و "[[نفس]] لوّامه" یا "[[وجدان]]" در وجود انسان فعال شده است. [[خداوند سبحان]] میفرماید: و [[سوگند]] به ([[نفس]] لوّامه و) [[وجدان]] بیدار و ملامتگر ([[رستاخیز]] [[حقّ]] است)!<ref>{{متن قرآن|وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ }}؛ سوره قیامت، آیه ۲.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} در تشخیص [[عمل نیک]]، پذیرش [[نفس]] و [[آرامش]] [[وجدان]] و در تشخیص عمل بد، [[شک]] و [[تردید]] در [[دل]] را ملاک تشخیص میداند و [[بیداری]] [[وجدان]] را [[دلیل]] بر [[بیداری]] انسان برمیشمرد و میفرماید: و بدانید هر که به کمک خود نشتابد تا از درون پنددهنده و بازدارندهای داشته باشد، بیشک دیگری پنددهنده و بازدارنده او نخواهد بود<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ يُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى يَكُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ غَيْرِهَا لَا زَاجِرٌ وَ لَا وَاعِظ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۹</ref>. انسان در [[قضاوت]] [[وجدان]] خویش، نتیجه عمل خود را درمییابد و خود را [[مسئول]] عمل خویش میداند. [[آدمی]] پس از هر عمل بنابر [[قضاوت]] [[وجدان]] خویش، شاد یا مغموم میشود. از اینرو [[امام]] {{ع}} [[وجدان]] را تنها شاهدی میداند که [[رشوه]] نمیپذیرد و عادلانه در مورد اعمال او به [[قضاوت]] مینشیند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 144- 145.</ref>. | ||
==انسان و [[آزادی روحی]]== | ==انسان و [[آزادی روحی]]== | ||
*[[آزادی]] روحی فضیلتی است که از راه [[تربیت]] و تعالی بخشیدن به خویها و صفات فردی بروز مییابد و [[آدمی]] را از [[اسارت]] و [[بندگی]] غیر [[خدا]] رها میسازد. چنین انسانی زندان شهوات را درهم میشکند و از [[اسارت]] [[نفس]] رهایی مییابد. در نتیجه، انسان از [[اسارت]] تمام قید و بندها آزاد است و تنها در دایره [[بندگی]] [[خدا]] و انجام [[تکالیف الهی]] حرکت میکند. اینگونه [[آزادی]] و [[آزادگی]] از صفات انسانهای [[برتر]] است که جوهر انسانی خویش را بازیافتهاند. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} به [[فرزند]] خویش فرمود: [[بنده]] کس مباش که [[خدا]] تو را آزاد آفرید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. [[امام علی]] {{ع}} دو رذیلت [[آز]] و [[شهوت]] را مایه از میان رفتن حریَت و [[آزادگی]] روحی انسان میداند، چنانکه انسان آزاد را تا زمانی آزاد میداند که طمع نورزیده است. در [[نهج البلاغه]] نیز میفرماید: آزمندی، بردگیِ همیشگی است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۷۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 145.</ref>. | *[[آزادی]] روحی فضیلتی است که از راه [[تربیت]] و تعالی بخشیدن به خویها و صفات فردی بروز مییابد و [[آدمی]] را از [[اسارت]] و [[بندگی]] غیر [[خدا]] رها میسازد. چنین انسانی زندان شهوات را درهم میشکند و از [[اسارت]] [[نفس]] رهایی مییابد. در نتیجه، انسان از [[اسارت]] تمام قید و بندها آزاد است و تنها در دایره [[بندگی]] [[خدا]] و انجام [[تکالیف الهی]] حرکت میکند. اینگونه [[آزادی]] و [[آزادگی]] از صفات انسانهای [[برتر]] است که جوهر انسانی خویش را بازیافتهاند. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} به [[فرزند]] خویش فرمود: [[بنده]] کس مباش که [[خدا]] تو را آزاد آفرید<ref>{{متن حدیث|وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. [[امام علی]] {{ع}} دو رذیلت [[آز]] و [[شهوت]] را مایه از میان رفتن حریَت و [[آزادگی]] روحی انسان میداند، چنانکه انسان آزاد را تا زمانی آزاد میداند که طمع نورزیده است. در [[نهج البلاغه]] نیز میفرماید: آزمندی، بردگیِ همیشگی است<ref>{{متن حدیث|الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۷۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 145.</ref>. | ||
==انسان و [[آزمایش الهی]]== | ==انسان و [[آزمایش الهی]]== |