پرش به محتوا

ضرورت عقلی امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۰۸۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۳۲: خط ۳۲:
### [[برهان مظهر جامع]].
### [[برهان مظهر جامع]].
## مشروعیت شرعی: [[ضرورت شرعی تعیین امام]] ([[وجوب شرعی تعیین امام]])؛
## مشروعیت شرعی: [[ضرورت شرعی تعیین امام]] ([[وجوب شرعی تعیین امام]])؛
==دلایل ضرورت عقلی امام==
*بر [[ضرورت امامت]] و [[لزوم وجود امام]] در [[جامعه]] هم می‌توان از طریق [[عقل]] [[برهان]] اقامه کرد و هم از طریق [[نقل]]. در اینجا به چند [[برهان]] اشاره می‌شود:
===[[برهان]] [[حکمت]]===
*مقدّمات این [[برهان]] به اختصار عبارت است از:
#غرض از [[آفرینش انسان]] و [[جهان]] رسیدن [[انسان]] به [[کمال نهایی]] است.
#[[انسان]] بدون راهنمای راه یافته و [[مصون از خطا]] و [[گناه]] به مقصد نمی‌رسد.
#[[خدای حکیم]] هرگز [[نقض غرض]] نمی‌کند و [[هدف آفرینش]] را تحقّق می‌بخشد.
*'''نتیجه:''' [[خداوند]] برای رسیدن [[انسان]] به [[کمال نهایی]] لزوماً [[راهنما]] و [[پیشوایان]] معصومی را [[منصوب]] خواهد فرمود.
*ممکن است گفته شود: نقش [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی کمال و [[رهبری]] آنها را [[قرآن]] و [[سنّت پیامبر]] می‌توانند عهده‌دار شوند.
*پاسخ آن است که این سخن به [[دلایل]] زیر تمام نیست؛
#[[قرآن]] تنها کلیات و اصول را بیان کرده و برای [[فهم]] جزییات، مصادیق، [[تفسیر]]، [[تأویل]] و [[تبیین]] مقاصد آن باید فرد معصومی که با [[عالم غیب]] در [[ارتباط]] است وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت افراد از [[تعیین]] مصادیق کمال و راه‌های وصول به آن عاجز خواهند بود.
#اگر [[مسلمانان]] بر سر [[فهم قرآن]] و [[سنّت پیامبر]] با هم [[اختلاف]] پیدا کردند -که در عمل نیز چنین شده است - [[مرجع]] فصل [[اختلاف]] کیست و چه مقامی جز [[امام]] [[قادر]] است به عنوان [[فصل الخطاب]] حرف آخر را بیان کند.
#[[پیامبر]] در مدّت کوتاه [[رسالت]] (۲۳ سال) و با توجّه به [[مشکلات]] فراوان از قبیل: کارشکنی‌های [[مشرکان]]، محاصره، [[تهدید]]، [[ارعاب]]، [[جنگ‌ها]] و... هرگز مجال لازم را برای بیان همه [[احکام]] و [[تعالیم اسلام]] پیدا نکرد و تنها باید ادامه کار توسّط شخصی نظیر خود [[حضرت]] پی‌گیری شود و این اشخاص جز [[امامان]] نمی‌توانند باشند.
#[[پیامبر]] برای [[ابلاغ]] [[رسالت]] همه [[مسلمانان]] را مخاطب قرار نمی‌داد و این امر امکان نداشت و تنها به برخی از آنها [[ابلاغ]] می‌کرد. حال باز در صورت [[اختلاف]] بین [[مسلمانان]] چه باید کرد؟
#[[ابلاغ]] بسیاری از [[تعالیم]] و [[احکام الهی]] مرهون زمان‌های [[آینده]] بود، چنان‌که [[درک]] برخی حقایق [[رشد عقلانی]] بیشتری می‌طلبید که در زمان [[پیامبر]] هنوز حاصل نشده بود و بعدها در زمان لازم و استعداد کافی حاصل شد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۳۲-۳۴.</ref>.
===[[برهان لطف]]===
*خلاصه این [[برهان]] چنین است:
#[[خداوند]] از [[اعمال]] هیچ‌گونه لطفی در [[حقّ]] [[بندگان]] دریغ نمی‌کند.
#[[امامت]] از بالاترین لطف‌ها است.
*'''نتیجه:''' [[خداوند]] از باب [[لطف]] حتماً برای بندگانش [[امام]] [[نصب]] می‌کند.
در مورد مقدّمه ۲ باید توجّه کرد که "لطف" در اصطلاح عبارت است از آنچه [[بنده]] را به [[طاعت]] نزدیک و از [[معصیت]] دور می‌کند و [[بدیهی]] است که [[وجود امام معصوم]] در [[جامعه]] از بالاترین اسباب نزدیکی [[مردم]] به [[طاعت]] و دوری آنها از [[گناه]] است. او با [[رفتار]] و گفتار خود همواره [[مردم]] را متوجّه [[خدا]] کرده، [[معاد]] را به یاد آنها می‌آورد؛ [[دین]] را برای [[مردم]] [[تفسیر]] و [[تبیین]] نموده، آنها را از [[حیرت]] [[نجات]] می‌دهد؛ [[واسطه فیض الهی]] بوده و باعث [[برکت]] [[زمین]] و [[اهل]] آن است. حال چگونه می‌توان پذیرفت خدایی که برای [[حفظ]] چشم [[انسان]] از تابش مستقیم [[خورشید]] و ریختن عرق در آن، ابرو را [[آفریده]] و جزئی‌ترین [[نیاز انسان]] را مورد [[غفلت]] قرار نداده، مهم‌ترین [[نیاز انسان]] را - که [[هدایت]] و رسیدن به [[سعادت]] جاودانه باشد- مورد [[غفلت]] قرار داده باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۳۴.</ref>.
===الگوی [[تربیت]]===
*یکی از [[بهترین]] روش‌های [[تربیت]] و [[ارشاد]] [[مردم]]؛ وجود [[اسوه حسنه]] و الگوی راه یافته بین [[مردم]] است. این اسوه‌ها و نمونه‌های [[تربیتی]] باید پیوسته بین [[مردم]] باشند تا [[مردم]] حرکت تکاملی خود را با الگوگرفتن از آنها تنظیم کنند. در [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> آمده است: [[رسول الله]]{{صل}} همان [[منذر]] است و برای هر زمانی یک [[هدایت‌گر]] از ما وجود دارد که [[مردم]] را به آن‌چه [[پیامبر]] آورده است [[هدایت]] کنند. هادیان بعد از [[پیامبر]]، [[علی]]{{ع}} و سپس [[جانشینان]] و اوصیای او یکی بعد از دیگری هستند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۷۲، باب الائمة هم الهداة.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۳۴-۳۵.</ref>.
===[[لزوم]] [[اتمام حجّت]]===
*به [[حکم عقل]] و [[تأیید]] [[شرع]] باید در هر زمانی حجّتی بین [[مردم]] باشد؛ در غیر این صورت [[مردم]] [[حق]] دارند بگویند: اگر برای ما حجّتی می‌فرستادی هرگز [[گمراه]] نمی‌شدیم. [[امام باقر]]{{ع}} فرموده است: "به [[خدا]] قسم! از هنگامی که [[خداوند]] [[آدم]] را [[قبض روح]] کرد، هرگز [[زمین]] را بدون امامی که به [[وسیله]] او به سوی [[خداوند]] [[هدایت]] شوند رها نکرده و او [[حجّت]] [[خداوند]] بر بندگانش است و [[زمین]] بدون امامی که [[حجّت]] [[خداوند]] بر بندگانش باشد باقی نخواهد ماند"<ref>اصول کافی، ج۱، ص۵۲، باب الارض لا تخلوا من حجة، حدیث ۸.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۳۵.</ref>.
===ندای [[فطرت]]===
*[[انسان]] ذاتاً به سوی امامی که واجد همه [[کمالات انسانی]] باشد، [[تمایل]] دارد و این امر وجدانی است و از طرفی هیچ یک از [[تمایلات]] و کشش‌های [[فطری]] [[انسان]] بی‌پاسخ نمی‌ماند؛ چون در آن صورت وجود آن [[گرایش]] [[عبث]] و زاید خواهد بود و [[خدای حکیم]] کار [[عبث]] نمی‌کند، پس حتماً به این خواسته [[فطرت]] نیز توجّه شده و امامی که مطلوب [[فطرت]] است از سوی [[خداوند]] [[نصب]] گردیده است. لازم به [[یادآوری]] است که مقتضای [[فطرت انسان]]، امامی است که از هرگونه [[خطا]] و [[انحراف]] مصون و محفوظ باشد و در [[حقیقت]] مصداق چنین گرایشی در خارج تنها [[ائمه]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} ([[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] معصومش) هستند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۳۵.</ref>.


==بیان [[عقلی]] [[امام هشتم]]{{ع}} در [[ضرورت امامت]]==
==بیان [[عقلی]] [[امام هشتم]]{{ع}} در [[ضرورت امامت]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش