بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==جستارهای وابسته == {{' به '{{') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام علی]]{{ع}} است. "'''امام علی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام علی]]{{ع}} است. "'''[[امام علی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام علی در قرآن]] | [[امام علی در حدیث]] | [[امام علی در کلام اسلامی]]</div> | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام علی در قرآن]] | [[امام علی در حدیث]] | [[امام علی در کلام اسلامی]]</div> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==پیشوای نمازگزاران== | ==پیشوای نمازگزاران== | ||
*'''نخستین [[نمازگزار]]''' | *'''نخستین [[نمازگزار]]''' | ||
*[[پیامبر خدا]]{{صل}}: اولین کسی که با من [[نماز]] گزارد، [[علی]] بود<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}: أولُ مَن صَلی مَعی عَلِی}} (الفردوس، ج ۱، ص ۲۷، ح ۳۹).</ref>. | * [[پیامبر خدا]]{{صل}}: اولین کسی که با من [[نماز]] گزارد، [[علی]] بود<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}: أولُ مَن صَلی مَعی عَلِی}} (الفردوس، ج ۱، ص ۲۷، ح ۳۹).</ref>. | ||
*[[پیامبر خدا]]{{صل}}: [[فرشتگان]] بر من و بر [[علی]]، هفت سال [[درود]] فرستادند؛ چون ما [[نماز]] میخواندیم و کسی همراهمان [[نماز]] نمیگزارد<ref>{{متن حدیث|عنه{{صل}}: لَقَد صَلتِ المَلائِکةُ عَلَی وعَلی عَلِی سَبعَ سِنینَ؛ لِأَ نا کنا نُصَلی لَیسَ مَعَنا أحَدٌ یصَلی غَیرَنا}} (تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۹، ح ۸۳۶۴).</ref>. | * [[پیامبر خدا]]{{صل}}: [[فرشتگان]] بر من و بر [[علی]]، هفت سال [[درود]] فرستادند؛ چون ما [[نماز]] میخواندیم و کسی همراهمان [[نماز]] نمیگزارد<ref>{{متن حدیث|عنه{{صل}}: لَقَد صَلتِ المَلائِکةُ عَلَی وعَلی عَلِی سَبعَ سِنینَ؛ لِأَ نا کنا نُصَلی لَیسَ مَعَنا أحَدٌ یصَلی غَیرَنا}} (تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۹، ح ۸۳۶۴).</ref>. | ||
*'''[[نماز]] اول وقت''' | *'''[[نماز]] اول وقت''' | ||
*إرشاد القلوب: در [[جنگ صفین]] [[علی]]{{ع}} مشغول [[جنگ]] و [[مبارزه]] بود و در عین حال، بین دو [[سپاه]]، مراقب [[خورشید]] بود. [[ابن عباس]] گفت: ای [[امیر مؤمنان]]! این چه کاری است؟ فرمود: "[[منتظر]] زوال خورشیدم تا [[نماز]] به جای آوریم". [[ابن عباس]] گفت: آیا اکنون وقت [[نماز]] است؟! [[جنگ]]، فرصتی برای [[نماز]] | *إرشاد القلوب: در [[جنگ صفین]] [[علی]]{{ع}} مشغول [[جنگ]] و [[مبارزه]] بود و در عین حال، بین دو [[سپاه]]، مراقب [[خورشید]] بود. [[ابن عباس]] گفت: ای [[امیر مؤمنان]]! این چه کاری است؟ فرمود: "[[منتظر]] [[زوال]] خورشیدم تا [[نماز]] به جای آوریم". [[ابن عباس]] گفت: آیا اکنون وقت [[نماز]] است؟! [[جنگ]]، فرصتی برای [[نماز]] باقی نگذاشته است. فرمود: "برای چه با آنان میجنگیم؟! همانا ما برای [[نماز]] با آنان میجنگیم"<ref>إرشاد القلوب، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
*'''چگونگی [[نماز]] او''' | *'''چگونگی [[نماز]] او''' | ||
*[[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح البخاری]]- به [[نقل]] از مطرف بن [[عبد الله]]-: من و [[عمران بن حصین]]، پشت سرِ [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[نماز]] بهجا آوردیم. هرگاه [[سجده]] میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه سر بلند میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه برمیخاست، [[تکبیر]] میگفت. هنگام پایان [[نماز]]، [[عمران بن حصین]] دست مرا گرفت و گفت: این [[نماز]]، [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را به یاد من آورد (و یا گفت: با ما [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را بهجا آورد)<ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص ۲۷۲، ح ۷۵۳.</ref>. | * [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح البخاری]]- به [[نقل]] از مطرف بن [[عبد الله]]-: من و [[عمران بن حصین]]، پشت سرِ [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[نماز]] بهجا آوردیم. هرگاه [[سجده]] میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه سر بلند میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه برمیخاست، [[تکبیر]] میگفت. هنگام پایان [[نماز]]، [[عمران بن حصین]] [[دست]] مرا گرفت و گفت: این [[نماز]]، [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را به یاد من آورد (و یا گفت: با ما [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را بهجا آورد)<ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص ۲۷۲، ح ۷۵۳.</ref>. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}}- درباره [[امام علی]]{{ع}}-: به [[نماز]] میایستاد، و آنگاه که میگفت: "به سوی آفریننده [[آسمان]] و زمینْ رو کردم..."، رنگش تغییر میکرد، به گونهای که این دگرگونی در چهرهاش نمایان میگشت<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}- فِی الإِمامِ عَلِی{{ع}}-: وإن کانَ لَیقومُ إلَی الصلاةِ، فَإِذا قالَ: وَجهتُ وَجهی تَغَیرَ لَونُهُ، حَتی یعرَفُ ذلِک فی وَجهِهِ}} (شرح نهج البلاغة، ج ۴، ص ۱۱۰).</ref>. | * [[امام صادق]]{{ع}}- درباره [[امام علی]]{{ع}}-: به [[نماز]] میایستاد، و آنگاه که میگفت: "به سوی آفریننده [[آسمان]] و زمینْ رو کردم..."، رنگش [[تغییر]] میکرد، به گونهای که این دگرگونی در چهرهاش نمایان میگشت<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}- فِی الإِمامِ عَلِی{{ع}}-: وإن کانَ لَیقومُ إلَی الصلاةِ، فَإِذا قالَ: وَجهتُ وَجهی تَغَیرَ لَونُهُ، حَتی یعرَفُ ذلِک فی وَجهِهِ}} (شرح نهج البلاغة، ج ۴، ص ۱۱۰).</ref>. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}}: [[علی]]{{ع}}، چنان [[رکوع]] به جا میآورد که عرقش جاری میشد، به گونهای که از طولانی شدن [[نماز]]، [[غرق]] در عرق میشد<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: کانَ عَلِی{{ع}} یرکعُ فَیسیلُ عَرَقُهُ حَتی یطَأَ فی عَرَقِهِ مِن طولِ قِیامِهِ}} (فلاح السائل، ص ۲۱۳، ح ۱۲۳).</ref>. | * [[امام صادق]]{{ع}}: [[علی]]{{ع}}، چنان [[رکوع]] به جا میآورد که عرقش جاری میشد، به گونهای که از طولانی شدن [[نماز]]، [[غرق]] در عرق میشد<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: کانَ عَلِی{{ع}} یرکعُ فَیسیلُ عَرَقُهُ حَتی یطَأَ فی عَرَقِهِ مِن طولِ قِیامِهِ}} (فلاح السائل، ص ۲۱۳، ح ۱۲۳).</ref>. | ||
*'''اهتمام به [[نماز]] شب''' | *'''اهتمام به [[نماز]] شب''' | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: از زمانی که [[سخن پیامبر]]{{صل}} را شنیدم که: "[[نماز شب]]، [[نور]] است"، [[نماز شب]] را ترک نکردهام. [[ابن کواء]] گفت: حتی در شب هریر ([[لیلة الهریر]])<ref>لیلة الهریر، به یکی از شبهای جنگ صفین که نبرد شدت یافته و دو سپاه به سختی در کارزار بودند وشمار زیادی از طرفین کشته شدند، اطلاق میشود. (م)</ref>؟ فرمود: "حتی در شب هریر"<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: ما تَرَکتُ صَلاةَ اللیلِ مُنذُ سَمِعتُ قَولَ النبِی{{صل}}: صَلاةُ اللیلِ نورٌ، فَقالَ ابنُ الکوا: ولا لَیلَةَ الهَریرِ؟ قالَ: ولا لَیلَةَ الهَریرِ}} (المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۱۲۳).</ref>. | * [[امام علی]]{{ع}}: از زمانی که [[سخن پیامبر]]{{صل}} را شنیدم که: "[[نماز شب]]، [[نور]] است"، [[نماز شب]] را ترک نکردهام. [[ابن کواء]] گفت: حتی در [[شب]] هریر ([[لیلة الهریر]])<ref>لیلة الهریر، به یکی از شبهای جنگ صفین که نبرد شدت یافته و دو سپاه به سختی در کارزار بودند وشمار زیادی از طرفین کشته شدند، اطلاق میشود. (م)</ref>؟ فرمود: "حتی در [[شب]] هریر"<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: ما تَرَکتُ صَلاةَ اللیلِ مُنذُ سَمِعتُ قَولَ النبِی{{صل}}: صَلاةُ اللیلِ نورٌ، فَقالَ ابنُ الکوا: ولا لَیلَةَ الهَریرِ؟ قالَ: ولا لَیلَةَ الهَریرِ}} (المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۱۲۳).</ref>. | ||
==پیشوای [[عبادت]] کنندگان== | ==پیشوای [[عبادت]] کنندگان== | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: همراه [[پیامبر خدا]]، هفت سالْ [[خدا]] را پرستیدم، پیش از | * [[امام علی]]{{ع}}: همراه [[پیامبر خدا]]، هفت سالْ [[خدا]] را پرستیدم، پیش از آنکه از این [[امت]]، کسی او را بپرستد<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: عَبَدتُ اللهَ مَعَ رَسولِ اللهِ{{صل}} سَبعَ سِنینَ قَبلَ أن یعبُدَهُ أحَدٌ مِن هذِهِ الامةِ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۲۱، ح ۴۵۸۵).</ref>. | ||
*[[امام باقر]]{{ع}}- درباره [[علی]]{{ع}}-: هیچ کس | * [[امام باقر]]{{ع}}- درباره [[علی]]{{ع}}-: هیچ کس توان [[رفتار]] کردن همانند او را نداشت و حتی [[علی بن حسین]]{{عم}} به نوشتهای از نوشتههای [[علی]]{{ع}} نگاه میکرد و آن را بر [[زمین]] میگذاشت و میفرمود: "چه کسی توان این [[عبادت]] سنگین را دارد؟!"<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}- فِیالإِمامِ عَلِی{{ع}}-: ما أطاقَ أحَدٌ عَمَلَهُ، وإن کانَ عَلِی بنُ الحُسَینِ{{عم}} لَینظُرُ فِی الکتابِ مِن کتُبِ عَلِی{{ع}} فَیضرِبُ بِهِ الأَرضَ ویقولُ: مَن یطیقُ هذا؟}} (الکافی، ج ۸، ص ۱۳۰، ح ۱۰۰).</ref>. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}}: [[علی]]{{ع}} در آخر [[عمر]] خود، در هر شبانه روز، هزار رکعت [[نماز]] میگزارد<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: إن عَلِیاً{{ع}} فی آخِرِ عُمُرِهِ کانَ یصَلی فی کل یومٍ ولَیلَةٍ ألفَ رَکعَةٍ}} (الکافی، ج ۴، ص ۱۵۴، ح ۱).</ref>. | * [[امام صادق]]{{ع}}: [[علی]]{{ع}} در آخر [[عمر]] خود، در هر شبانه روز، هزار رکعت [[نماز]] میگزارد<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: إن عَلِیاً{{ع}} فی آخِرِ عُمُرِهِ کانَ یصَلی فی کل یومٍ ولَیلَةٍ ألفَ رَکعَةٍ}} (الکافی، ج ۴، ص ۱۵۴، ح ۱).</ref>. | ||
*[[حلیة الأولیاء (کتاب)|حلیة الأولیاء]]- به [[نقل]] از [[ابو صالح]]-: [[ضرار بن ضمره کنانی]] بر [[معاویه]] وارد شد. [[معاویه]] گفت: [[علی]] را برایم توصیف کن. گفت: ای [[امیر مؤمنان]]! مرا معاف دار. گفت: نه، معافت نمیدارم. ضرار گفت: حال که چارهای نیست، توصیف میکنم: به [[خدا]] [[سوگند]]، او بسیار دوراندیش و پر [[قدرت]] بود، سخنش [[قاطع]] و روشنگر بود و به [[عدل]] [[حکم]] میکرد، [[دانش]] از اطراف او میجوشید و وجودش از [[حکمت]]، سرشار بود، از [[دنیا]] و درخشش آن میترسید و به شب و تاریکیاش انس داشت. به [[خدا]] [[سوگند]]، بسیار پُر [[اشک]] و پُر [[اندیشه]] بود. دریغ میخورد و خویشتن را مخاطب میساخت. از [[لباس]]، کوتاهش<ref>این جمله ناظر بر این معناست که چون برخی برای فخر فروشی لباسهای بلند میپوشیدند، علی{{ع}} برای پرهیز از فخرفروشی لباسهای کوتاه به تن میکرد. (م)</ref> را و از طعام، درشت ناگوارش را [[دوست]] میداشت. به [[خدا]] [[سوگند]]، همچون یکی از ما بود. وقتی نزدش میرفتیم، ما را نزدیک میساخت و هرگاه میپرسیدیم، پاسخمان میداد. با همه نزدیکیاش به ما و نزدیکی ما به او، به خاطر هیبتش با او سخن نمیگفتیم. هرگاه لبخند میزد، چون دُر به [[نظم]] کشیده بود. [[دینداران]] را بزرگ میشمرد و [[فقیران]] را [[دوست]] میداشت. فرد [[قوی]]، [[امید]] به نادرستی او نمیبُرد و ضعیف از عدلش [[ناامید]] نمیگشت. [[خدا]] را [[گواه]] میگیرم که او را در جایی دیدم، در حالی که شبْ پرده فرو افکنده بود و [[ستارگان]] رو به غروب مینهادند، رو به محرابش کرد و در حالی که مَحاسنش را در دست گرفته بود، چون مار گزیدگان به خود پیچید و چون غمگینان، [[اشک]] ریخت. گویی هم اکنون صدایش را میشنوم که به [[تضرع]] میگوید: "پروردگارا! پروردگارا!" و خطاب به [[دنیا]] میگوید: "مرا میفریبی؟ شیفته من گشتهای؟ هیهات! هیهات! غیر مرا بفریب. تو را سهباره [[طلاق]] دادم. عمرت کوتاه و انجمنت حقیر و ارزشت کم است. آه آه، از کمی توشه، بلندی سفر و [[بیم]] راه!". [[اشک]] [[معاویه]] بیاختیار بر ریشش جاری شد که با آستینش آن را [[پاک]] کرد و همه شروع به [[گریه]] کردند. [معاویه] گفت: [[ابوالحسن]]- [[خدا]] رحمتش کند-، چنین بود. ای ضرار! [[غم]] تو بر او چگونه است؟ گفت: [[غم]] کسی که دُردانهاش را در دامنش سر ببُرند، [که] نه اشکش قطع میشود و نه غمش آرام میگیرد. آنگاه برخاست و بیرون رفت<ref>حلیة الأولیاء، ج ۱، ص ۸۴.</ref>. | * [[حلیة الأولیاء (کتاب)|حلیة الأولیاء]]- به [[نقل]] از [[ابو صالح]]-: [[ضرار بن ضمره کنانی]] بر [[معاویه]] وارد شد. [[معاویه]] گفت: [[علی]] را برایم توصیف کن. گفت: ای [[امیر مؤمنان]]! مرا معاف [[دار]]. گفت: نه، معافت نمیدارم. ضرار گفت: حال که چارهای نیست، توصیف میکنم: به [[خدا]] [[سوگند]]، او بسیار دوراندیش و پر [[قدرت]] بود، سخنش [[قاطع]] و روشنگر بود و به [[عدل]] [[حکم]] میکرد، [[دانش]] از اطراف او میجوشید و وجودش از [[حکمت]]، سرشار بود، از [[دنیا]] و درخشش آن میترسید و به [[شب]] و تاریکیاش [[انس]] داشت. به [[خدا]] [[سوگند]]، بسیار پُر [[اشک]] و پُر [[اندیشه]] بود. دریغ میخورد و خویشتن را مخاطب میساخت. از [[لباس]]، کوتاهش<ref>این جمله ناظر بر این معناست که چون برخی برای فخر فروشی لباسهای بلند میپوشیدند، علی{{ع}} برای پرهیز از فخرفروشی لباسهای کوتاه به تن میکرد. (م)</ref> را و از طعام، درشت ناگوارش را [[دوست]] میداشت. به [[خدا]] [[سوگند]]، همچون یکی از ما بود. وقتی نزدش میرفتیم، ما را نزدیک میساخت و هرگاه میپرسیدیم، پاسخمان میداد. با همه نزدیکیاش به ما و نزدیکی ما به او، به خاطر هیبتش با او سخن نمیگفتیم. هرگاه لبخند میزد، چون دُر به [[نظم]] کشیده بود. [[دینداران]] را بزرگ میشمرد و [[فقیران]] را [[دوست]] میداشت. فرد [[قوی]]، [[امید]] به [[نادرستی]] او نمیبُرد و ضعیف از عدلش [[ناامید]] نمیگشت. [[خدا]] را [[گواه]] میگیرم که او را در جایی دیدم، در حالی که شبْ پرده فرو افکنده بود و [[ستارگان]] رو به غروب مینهادند، رو به محرابش کرد و در حالی که مَحاسنش را در دست گرفته بود، چون مار گزیدگان به خود پیچید و چون غمگینان، [[اشک]] ریخت. گویی هم اکنون صدایش را میشنوم که به [[تضرع]] میگوید: "پروردگارا! پروردگارا!" و خطاب به [[دنیا]] میگوید: "مرا میفریبی؟ شیفته من گشتهای؟ هیهات! هیهات! غیر مرا بفریب. تو را سهباره [[طلاق]] دادم. عمرت کوتاه و انجمنت حقیر و ارزشت کم است. آه آه، از کمی توشه، بلندی سفر و [[بیم]] راه!". [[اشک]] [[معاویه]] بیاختیار بر ریشش جاری شد که با آستینش آن را [[پاک]] کرد و همه شروع به [[گریه]] کردند. [معاویه] گفت: [[ابوالحسن]]- [[خدا]] رحمتش کند-، چنین بود. ای ضرار! [[غم]] تو بر او چگونه است؟ گفت: [[غم]] کسی که دُردانهاش را در دامنش سر ببُرند، [که] نه اشکش [[قطع]] میشود و نه غمش آرام میگیرد. آنگاه برخاست و بیرون رفت<ref>حلیة الأولیاء، ج ۱، ص ۸۴.</ref>. | ||
*[[الخصال (کتاب)|الخصال]]- به [[نقل]] از [[نوف بِکالی]]-: شبی نزد [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به سر بردم. همه شب را [[نماز]] میخواند و ساعت به ساعت بیرون میرفت و به [[آسمان]] مینگریست و [[قرآن]] میخواند. پس از پارهای از شب نزد من آمد و گفت: "ای نوف! [[بیداری]] یا خوابی؟". گفتم: بیدارم، ای [[امیر مؤمنان]]! با نگاه تو را دنبال میکنم. فرمود: "خوشا بر [[دل]] کندگان از [[دنیا]] و شیفتگان به [[آخرت]]! آنانهمانهاییاند که [[زمین]] را بستر، خاکش را فرش، آبش را شربت گوارا، [[قرآن]] را لباسِ رو، و [[دعا]] را [[لباس]] زیر گرفتهاند و به روش [[عیسی بن مریم]]{{عم}} از [[دنیا]] بُریدهاند"<ref>الخصال، ص ۳۳۷، ح ۴۰.</ref>. | * [[الخصال (کتاب)|الخصال]]- به [[نقل]] از [[نوف بِکالی]]-: شبی نزد [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به سر بردم. همه [[شب]] را [[نماز]] میخواند و [[ساعت]] به [[ساعت]] بیرون میرفت و به [[آسمان]] مینگریست و [[قرآن]] میخواند. پس از پارهای از [[شب]] نزد من آمد و گفت: "ای نوف! [[بیداری]] یا خوابی؟". گفتم: بیدارم، ای [[امیر مؤمنان]]! با نگاه تو را دنبال میکنم. فرمود: "خوشا بر [[دل]] کندگان از [[دنیا]] و شیفتگان به [[آخرت]]! آنانهمانهاییاند که [[زمین]] را بستر، خاکش را فرش، آبش را شربت گوارا، [[قرآن]] را لباسِ رو، و [[دعا]] را [[لباس]] زیر گرفتهاند و به روش [[عیسی بن مریم]]{{عم}} از [[دنیا]] بُریدهاند"<ref>الخصال، ص ۳۳۷، ح ۴۰.</ref>. | ||
==پیشوای [[دعا]] کنندگان== | ==پیشوای [[دعا]] کنندگان== | ||
*'''[[دعا]] بر [[فرزندان]]، و یارانش''' | *'''[[دعا]] بر [[فرزندان]]، و یارانش''' | ||
*[[امام علی]]{{ع}}- به هنگام برگشت از | * [[امام علی]]{{ع}}- به هنگام برگشت از [[صِفین]]، در [[وصیت]] به فرزندش [[حسن]]{{ع}}-: [[دین]] و دنیایت را به [[خدا]] میسپارم و من برای تو در حال و [[آینده]] و [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[بهترین]] [[سرنوشت]] را از او میخواهم. والسلام!<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- فی وَصِیتِهِ لِلحَسَنِ{{ع}} عِندَ انصِرافِهِ مِن صِفینَ-: أستَودِعُ اللهَ دینَک ودُنیاک، وأَسأَلُهُ خَیرَ القَضاءِ لَک فِی العاجِلَةِ وَالآجِلَةِ، وَالدنیا وَالآخِرَةِ، وَالسلامُ}} (نهج البلاغة، نامه ۳۱).</ref> | ||
*[[امام علی]]{{ع}}- هنگامی که [[عمار]] کشته شد-: [[رحمت خدا]] بر [[عمار]] در روزی که [[اسلام]] آورد! [[رحمت خدا]] بر [[عمار]] در روزی که کشته شد! [[رحمت خدا]] بر [[عمار]] در روزی که زنده برانگیخته میشود!<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}- لَما قُتِلَ عَمارٌ-: رَحِمَ اللهُ عَماراً یومَ أسلَمَ، ورَحِمَ اللهُ عَماراً یومَ قُتِلَ، ورَحِمَ اللهُ عَماراً یومَ یبعَثُ حَیاً}} (أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۱۹۷).</ref> | * [[امام علی]]{{ع}}- هنگامی که [[عمار]] کشته شد-: [[رحمت خدا]] بر [[عمار]] در روزی که [[اسلام]] آورد! [[رحمت خدا]] بر [[عمار]] در روزی که کشته شد! [[رحمت خدا]] بر [[عمار]] در روزی که زنده برانگیخته میشود!<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}- لَما قُتِلَ عَمارٌ-: رَحِمَ اللهُ عَماراً یومَ أسلَمَ، ورَحِمَ اللهُ عَماراً یومَ قُتِلَ، ورَحِمَ اللهُ عَماراً یومَ یبعَثُ حَیاً}} (أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۱۹۷).</ref> | ||
*[[امام علی]]{{ع}}- برای [[هاشم مرقال]]-: بار خدایا! [[شهادت]] در راهت و همدمی با پیامبرت را نصیبش فرما<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- لِهاشِمٍ المِرقالِ-: اللهُم ارزُقهُ الشهادَةَ فی سَبیلِک، وَالمُرافَقَةَ لِنَبِیک{{صل}}}} (وقعة صفین، ص ۱۱۲).</ref>. | * [[امام علی]]{{ع}}- برای [[هاشم مرقال]]-: بار خدایا! [[شهادت]] در راهت و همدمی با پیامبرت را نصیبش فرما<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- لِهاشِمٍ المِرقالِ-: اللهُم ارزُقهُ الشهادَةَ فی سَبیلِک، وَالمُرافَقَةَ لِنَبِیک{{صل}}}} (وقعة صفین، ص ۱۱۲).</ref>. | ||
*'''[[دعا]] برای یاریجویی در کار فرمانروایی''' | *'''[[دعا]] برای یاریجویی در کار فرمانروایی''' | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: بار خدایا! من [[بنده]] و ولی توام. مرا برگزیدی و به من [[رضایت]] دادی. بلندم کردی و به آنچه که از [[مقام]] اوصیای خود و [[جانشینی]] اولیایت به من به [[ارث]] رساندی، کرامتم بخشیدی و مرا بینیاز از [[مردم]] و آنان را [[نیازمند]] به من در کار [[دین]] و دنیایشان قرار دادی. به من [[عزت]] دادی و [[بندگان]] را در برابرم [[فروتن]] ساختی. در [[ | * [[امام علی]]{{ع}}: بار خدایا! من [[بنده]] و ولی توام. مرا برگزیدی و به من [[رضایت]] دادی. بلندم کردی و به آنچه که از [[مقام]] اوصیای خود و [[جانشینی]] اولیایت به من به [[ارث]] رساندی، کرامتم بخشیدی و مرا بینیاز از [[مردم]] و آنان را [[نیازمند]] به من در کار [[دین]] و دنیایشان قرار دادی. به من [[عزت]] دادی و [[بندگان]] را در برابرم [[فروتن]] ساختی. در ### [[313]]### من [[نور]] خویش را نهادی و به غیر خودت محتاجم نساختی. به من و به [[وسیله]] من، [[نعمت]] دادی و جز خود، [[منت]] هیچ کس را بر من ننهادی و مرا برای زنده کردن حقت و [[گواهی]] بر بندگانت و [[خشنود]] شدن به خاطر خشنودیت و [[خشم]] گرفتن برای خشمت و جز [[حق]]، [[سخن]] نگفتن و جز راست بر زبان نراندن بهپا داشتی<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: اللهُم إنی عَبدُک ووَلِیک، اختَرتَنی وَارتَضَیتَنی، ورَفَعتَنی وکرمتَنی بِما أورَثتَنی مِن مَقامِ أصفِیائِک، وخِلافَةِ أولیائِک، وأغنَیتَنی وأفقَرتَ الناسَ فی دینِهِم ودُنیاهُم، وأعزَزتَنی وأذلَلتَ العِبادَ إلَی، وأسکنتَ قَلبی نورَک ولَم تُحوِجنی إلی غَیرِک، وأنعَمتَ عَلَی وأنعَمتَ بی، ولَم تَجعَل مِنةً عَلَی لِأَحَدٍ سِواک، وأقَمتَنی لِإِحیاءِ حَقک، وَالشهادَةِ عَلی خَلقِک، وأن لا أرضی ولا أسخَطَ إلالِرِضاک وسَخَطِک، ولا أقولَ إلاحَقاً، ولا أنطِقَ إلاصِدقاً}} (المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۱۱۸).</ref>. | ||
*'''دعاهای [[علی]]{{ع}} در زمانهای ویژه''' | *'''دعاهای [[علی]]{{ع}} در زمانهای ویژه''' | ||
#'''هنگام خواب''': [[امام علی]]{{ع}}- به هنگام [[خواب]]-: بار خدایا! جانم را به تو سپردم و رویم را به تو کردم و کارم را به تو وا گذاردم و بر تو تکیه کردم. به کتاب نازل شدهات و [[پیامبر]] فرستاده شدهات، [[ایمان]] دارم<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}- کانَ إذا نامَ یقولُ-: اللهُم أسلَمتُ نَفسی إلَیک، ووَجهتُ وَجهی إلَیک، وفَوضتُ أمری إلَیک، وألجَأتُ ظَهری إلَیک، آمَنتُ بِکتابِک المُنزَلِ، ونَبِیک المُرسَلِ}} (عمل الیوم واللیلة، نسایی، ص ۴۵۴، ح ۷۶۸).</ref>. | #'''هنگام خواب''': [[امام علی]]{{ع}}- به هنگام [[خواب]]-: بار خدایا! جانم را به تو سپردم و رویم را به تو کردم و کارم را به تو وا گذاردم و بر تو تکیه کردم. به کتاب نازل شدهات و [[پیامبر]] فرستاده شدهات، [[ایمان]] دارم<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}- کانَ إذا نامَ یقولُ-: اللهُم أسلَمتُ نَفسی إلَیک، ووَجهتُ وَجهی إلَیک، وفَوضتُ أمری إلَیک، وألجَأتُ ظَهری إلَیک، آمَنتُ بِکتابِک المُنزَلِ، ونَبِیک المُرسَلِ}} (عمل الیوم واللیلة، نسایی، ص ۴۵۴، ح ۷۶۸).</ref>. | ||
#'''هنگام پوشیدن [[لباس]] نو''': [[امام علی]]{{ع}}- پس از | #'''هنگام پوشیدن [[لباس]] نو''': [[امام علی]]{{ع}}- پس از آنکه پیراهنی خرید و پوشید-: سپاسْ خدایی را که از پوشیدنی، چیزی نصیب من کرد که بِدان در بین [[مردم]]، خود را آرایش میکنم، بدیهایم را پوشاند و عورتم را مخفی کرد. سپاسْ خدای راست که [[پروردگار]] جهانیان است<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- بَعدَمَا اشتَری قَمیصاً ولَبِسَهُ-: الحَمدُ لِلهِ الذی رَزَقَنی مِنَ الریاشِ ما أتَجَملُ بِهِ فِی الناسِ، وواری سوَءَتی، وسَتَرَ عَورَتی، الحَمدُ لِلهِ رَب العالَمینَ}} (دعائم الإسلام، ج ۲، ص ۱۵۷، ح ۵۵۶).</ref>. | ||
#'''هنگام خوردن و نوشیدن''': [[امام باقر]]{{ع}}: [[قنبر]]، [[غلام]] [[علی]]{{ع}}، افطار او را برایش آورد... [[علی]]{{ع}} قدح را گرفت. هنگامی که خواست بنوشد، گفت: "به [[نام خدا]]! پروردگارا! برای تو [[روزه]] گرفتیم و با روزی تو افطار میکنیم. از ما بپذیر که تو شنونده و [[دانایی]]"<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}: جاءَ قَنبَرٌ مَولی عَلِی{{ع}} بِفِطرِهِ إلَیهِ... فَأَخَذَ القَدَحَ، فَلَما أرادَ أن یشرَبَ قالَ: بِسمِ اللهِ، اللهُم لَک صُمنا، وعَلی رِزقِک أفطَرنا، فَتَقَبل مِنا، إنک أنتَ السمیعُ العَلیمُ}} (تهذیب الأحکام، ج ۴، ص ۲۰۰، ح ۵۷۸).</ref>. | #'''هنگام خوردن و نوشیدن''': [[امام باقر]]{{ع}}: [[قنبر]]، [[غلام]] [[علی]]{{ع}}، [[افطار]] او را برایش آورد... [[علی]]{{ع}} قدح را گرفت. هنگامی که خواست بنوشد، گفت: "به [[نام خدا]]! پروردگارا! برای تو [[روزه]] گرفتیم و با روزی تو [[افطار]] میکنیم. از ما بپذیر که تو شنونده و [[دانایی]]"<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}: جاءَ قَنبَرٌ مَولی عَلِی{{ع}} بِفِطرِهِ إلَیهِ... فَأَخَذَ القَدَحَ، فَلَما أرادَ أن یشرَبَ قالَ: بِسمِ اللهِ، اللهُم لَک صُمنا، وعَلی رِزقِک أفطَرنا، فَتَقَبل مِنا، إنک أنتَ السمیعُ العَلیمُ}} (تهذیب الأحکام، ج ۴، ص ۲۰۰، ح ۵۷۸).</ref>. | ||
#'''هنگام وضو گرفتن''': [[امام علی]]{{ع}}- هرگاه از وضو فارغ میشد-: بار خدایا! مرا از بسیارْ توبهکنندگان قرار ده، و مرا از پاکیزگان قرار ده"<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}:- إذا فَرَغَ مِن وُضوئِهِ-: اللهُم اجعَلنی مِنَ التوابینَ، وَاجعَلنی مِنَ المُتَطَهرینَ}} (الدعاء، طبرانی، ص ۱۴۱، ح ۳۹۲).</ref>. | #'''هنگام [[وضو]] گرفتن''': [[امام علی]]{{ع}}- هرگاه از [[وضو]] فارغ میشد-: بار خدایا! مرا از بسیارْ توبهکنندگان قرار ده، و مرا از پاکیزگان قرار ده"<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}:- إذا فَرَغَ مِن وُضوئِهِ-: اللهُم اجعَلنی مِنَ التوابینَ، وَاجعَلنی مِنَ المُتَطَهرینَ}} (الدعاء، طبرانی، ص ۱۴۱، ح ۳۹۲).</ref>. | ||
#'''هنگام وارد شدن به [[مسجد]]''': [[امام علی]]{{ع}}- هرگاه داخل [[مسجد]] میشد-: به [[نام خدا]] و به [یاری] [[خدا]]! [[سلام]] بر تو- ای [[پیامبر]]- و [[رحمت]] و [[برکت]] [[خدا]] بر تو باد! [[سلام]] بر ما و بر [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]]!<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- إذا دَخَلَ المَسجِدَ-: بِسمِ اللهِ وبِاللهِ، السلامُ عَلَیک أیهَا النبِی ورَحمَةُ اللهِ وبَرَکاتُهُ، السلامُ عَلَینا وعَلی عِبادِ اللهِ الصالِحینَ}} (دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۱۵۰).</ref> | #'''هنگام وارد شدن به [[مسجد]]''': [[امام علی]]{{ع}}- هرگاه داخل [[مسجد]] میشد-: به [[نام خدا]] و به [یاری] [[خدا]]! [[سلام]] بر تو- ای [[پیامبر]]- و [[رحمت]] و [[برکت]] [[خدا]] بر تو باد! [[سلام]] بر ما و بر [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]]!<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}- إذا دَخَلَ المَسجِدَ-: بِسمِ اللهِ وبِاللهِ، السلامُ عَلَیک أیهَا النبِی ورَحمَةُ اللهِ وبَرَکاتُهُ، السلامُ عَلَینا وعَلی عِبادِ اللهِ الصالِحینَ}} (دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۱۵۰).</ref> | ||
#'''به هنگام [[ستودن]] او در پیش رویش''': [[امام علی]]{{ع}}- هنگامی که گروهی او را پیش رویش [[ستایش]] کردند-: بار خدایا! تو به من از خودم داناتری، و من از آنان نسبت به خودم آگاهترم. بار خدایا! ما را بهتر از آنچه که آنان میپندارند، قرار ده، و آنچه را که آنان نمیدانند، بر ما ببخش<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}- لَما مَدَحَهُ قَومٌ فی وَجهِهِ-: اللهُم إنک أعلَمُ بی مِن نَفسی، وأنَا أعلَمُ بِنَفسی مِنهُم، اللهُم اجعَلنا خَیراً مِما یظُنونَ، وَاغفِر لَنا ما لا یعلَمونَ}} (نهج البلاغة، حکمت ۱۰۰).</ref>. | #'''به هنگام [[ستودن]] او در پیش رویش''': [[امام علی]]{{ع}}- هنگامی که گروهی او را پیش رویش [[ستایش]] کردند-: بار خدایا! تو به من از خودم داناتری، و من از آنان نسبت به خودم آگاهترم. بار خدایا! ما را بهتر از آنچه که آنان میپندارند، قرار ده، و آنچه را که آنان نمیدانند، بر ما ببخش<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}- لَما مَدَحَهُ قَومٌ فی وَجهِهِ-: اللهُم إنک أعلَمُ بی مِن نَفسی، وأنَا أعلَمُ بِنَفسی مِنهُم، اللهُم اجعَلنا خَیراً مِما یظُنونَ، وَاغفِر لَنا ما لا یعلَمونَ}} (نهج البلاغة، حکمت ۱۰۰).</ref>. | ||
==پیشوای مجاهدان== | ==پیشوای مجاهدان== | ||
*[[پیامبر خدا]]{{صل}}- به [[علی]]{{ع}}-: تو... در [[جنگ]]، دلاورترین، در [[بخشش]]، دست و دلبازترین، در [[دنیا]] | * [[پیامبر خدا]]{{صل}}- به [[علی]]{{ع}}-: تو... در [[جنگ]]، دلاورترین، در [[بخشش]]، [[دست]] و دلبازترین، در [[دنیا]] [[زاهدترین]]، و در [[جهاد]]، قویترینِ آنانی<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}- لِعَلِی{{ع}}-: أنتَ... أشجَعُهُم قَلباً فِی لِقاءِ الحَربِ، وأجوَدُهُم کفاً، وأزهَدُهُم فِی الدنیا، وأشَدهُم جِهاداً}} (الفضائل، ابن شاذان، ص ۱۲۳).</ref>. | ||
*[[پیامبر خدا]]{{صل}}: [[برترین]] شما [[علی بن ابی طالب]] است. در [[اسلام آوردن]]، پیشتازترین شما، و در [[ایمان]]، با ایمانترین شما، و در [[دانش]]، [[داناترین]]، و در [[بردباری]]، | * [[پیامبر خدا]]{{صل}}: [[برترین]] شما [[علی بن ابی طالب]] است. در [[اسلام آوردن]]، پیشتازترین شما، و در [[ایمان]]، با ایمانترین شما، و در [[دانش]]، [[داناترین]]، و در [[بردباری]]، [[بردبارترین]]، در [[خشم]] برای [[خدا]]، شدیدترین، و در [[جنگ]] و [[جهاد]]، ضربهزنندهترینِ شماست<ref>{{متن حدیث|عنه{{صل}}: أفضَلُکم عَلِی بنُ أبی طالِبٍ، أقدَمُکم إسلاماً، وأوفَرُکم إیماناً، وأکثَرُکم عِلماً، وأرجَحُکم حِلماً، وأشَدکم لِلهِ غَضَباً، وأشَدکم نِکایةً فِی الغَزوِ وَالجِهادِ}} (تفسیر فرات، ص ۴۹۶، ح ۶۵۱).</ref>. | ||
==پیشوای مستضعفان== | ==پیشوای مستضعفان== | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: [[خداوند]]، مرا پیشوای بندگانش قرار داده است و بر من [[واجب]] کرده که خودم، خوردنم، نوشیدنم و پوششم را به [[قدر]] ناتوانترینِ [[مردم]] قرار دهم تا ندار به ناداریام [[اقتدا]] کند و [[ثروت]] ثروتمند، او را [[سرکش]] نسازد<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: إن اللهَ جَعَلَنی إماماً لِخَلقِهِ؛ فَفَرَضَ عَلَی التقدیرَ فی نَفسی ومَطعَمی ومَشرَبی ومَلبَسی کضُعَفاءِ الناسِ؛ کی یقتَدِی الفَقیرُ بِفَقری، ولا یطغِی الغَنِی غِناهُ}} (الکافی، ج ۱، ص ۴۱۰، ح ۱).</ref>. | * [[امام علی]]{{ع}}: [[خداوند]]، مرا پیشوای بندگانش قرار داده است و بر من [[واجب]] کرده که خودم، خوردنم، نوشیدنم و پوششم را به [[قدر]] ناتوانترینِ [[مردم]] قرار دهم تا ندار به ناداریام [[اقتدا]] کند و [[ثروت]] ثروتمند، او را [[سرکش]] نسازد<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: إن اللهَ جَعَلَنی إماماً لِخَلقِهِ؛ فَفَرَضَ عَلَی التقدیرَ فی نَفسی ومَطعَمی ومَشرَبی ومَلبَسی کضُعَفاءِ الناسِ؛ کی یقتَدِی الفَقیرُ بِفَقری، ولا یطغِی الغَنِی غِناهُ}} (الکافی، ج ۱، ص ۴۱۰، ح ۱).</ref>. | ||
*[[امام باقر]]{{ع}}: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[علی]]{{ع}} تا بود، چون [[بندگان]] میخورد، و چون [[بندگان]] مینشست، و هرگاه دو پیراهن سنبلانی میخرید، غلامش را در [[انتخاب]] بهترینِ آن دو، آزاد میگذاشت و آن دیگری را خود میپوشید، و اگر آستین آن [جامه] از انگشتانش میگذشت، آن را قطع میکرد، و اگر دامن آن از مُچ پایش میگذشت، آن را میبُرید. او، پنج سال [[حکومت]] را به دست داشت و آجری بر آجری ننهاد و خشتی بر خشتی نگذاشت. نه ملکی را اقطاع (تیول) خود کرد و نه طلا و یا نقرهای به [[ارث]] گذاشت. به [[مردم]]، نان گندم و گوشت میخورانْد و خود به خانهاش میرفت و نان جو با روغن و سرکه میخورد و هیچگاه، دو پیشامدی که مورد [[رضایت]] [[خدا]] بودند، برایش اتفاق نیفتاد، جز | * [[امام باقر]]{{ع}}: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[علی]]{{ع}} تا بود، چون [[بندگان]] میخورد، و چون [[بندگان]] مینشست، و هرگاه دو پیراهن سنبلانی میخرید، غلامش را در [[انتخاب]] بهترینِ آن دو، [[آزاد]] میگذاشت و آن دیگری را خود میپوشید، و اگر آستین آن [جامه] از انگشتانش میگذشت، آن را [[قطع]] میکرد، و اگر دامن آن از مُچ پایش میگذشت، آن را میبُرید. او، پنج سال [[حکومت]] را به دست داشت و آجری بر آجری ننهاد و خشتی بر خشتی نگذاشت. نه ملکی را اقطاع (تیول) خود کرد و نه طلا و یا نقرهای به [[ارث]] گذاشت. به [[مردم]]، نان گندم و گوشت میخورانْد و خود به خانهاش میرفت و نان جو با روغن و سرکه میخورد و هیچگاه، دو پیشامدی که مورد [[رضایت]] [[خدا]] بودند، برایش اتفاق نیفتاد، جز آنکه آنی را برگزید که بر بدنش سختتر بود<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}: وَاللهِ، إن کانَ عَلِی{{ع}} لَیأکلُ أکلَ العَبدِ، ویجلِسُ جِلسَةَ العَبدِ، وإن کانَ لَیشتَرِی القَمیصَینِ السنُبلانِیینِ فَیخَیرُ غُلامَهُ خَیرَهُما، ثُم یلبَسُ الآخَرَ، فَإِذا جاز أصابِعَهُ قَطَعَهُ، وإذا جازَ کعبَهُ حَذَفَهُ. ولَقَد وَلِی خَمسَ سِنینَ ما وَضَعَ آجُرةً عَلی آجُرةٍ، ولا لَبِنَةً عَلی لَبِنَةٍ، ولا أقطَعَ قَطیعاً، ولا أورَثَ بَیضاءَ ولا حَمراءَ، وإن کانَ لَیطعِمُ الناسَ خُبزَ البُر وَاللحمِ، وینصَرِفُ إلی مَنزِلِهِ ویأکلُ خُبزَ الشعیرِ وَالزیتِ وَالخَل، وما وَرَدَ عَلَیهِ أمرانِ کلاهُما لِلهِ رِضی إلاأخَذَ بِأَشَدهِما عَلی بَدَنِهِ}} (الأمالی، صدوق، ص ۳۵۶، ح ۴۳۷).</ref>. | ||
*'''غذای [[علی]]{{ع}}''' | *'''غذای [[علی]]{{ع}}''' | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: از دنیای شما به نمک و نان خویش، بسنده کردهام و با [[پروای الهی]]، [[امید]] رهایی دارم. [[علی]] کجا و نعمتهای ناپایدار و لذتهایی که از [[گناه]] تولید میشوند، کجا؟<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: أکتَفی مِن دُنیاکم بِمِلحی وأقراصی، فَبِتَقوَی اللهِ أرجو خَلاصی، ما لِعَلِی ونعیمٍ یفنی، ولَذةٍ تَنتِجُهَا المَعاصی!}} (الأمالی، صدوق، ص ۷۲۲، ح ۹۸۸).</ref> | * [[امام علی]]{{ع}}: از دنیای شما به نمک و نان خویش، بسنده کردهام و با [[پروای الهی]]، [[امید]] [[رهایی]] دارم. [[علی]] کجا و نعمتهای ناپایدار و لذتهایی که از [[گناه]] تولید میشوند، کجا؟<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: أکتَفی مِن دُنیاکم بِمِلحی وأقراصی، فَبِتَقوَی اللهِ أرجو خَلاصی، ما لِعَلِی ونعیمٍ یفنی، ولَذةٍ تَنتِجُهَا المَعاصی!}} (الأمالی، صدوق، ص ۷۲۲، ح ۹۸۸).</ref> | ||
*[[تنبیه الخواطر (کتاب)|تنبیه الخواطر]]: [[روایت]] شده است که [[خوراک]] [[امیر مؤمنان]]، نان جوین و نمک ناسوده بود<ref>تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۱۵۴.</ref>. | * [[تنبیه الخواطر (کتاب)|تنبیه الخواطر]]: [[روایت]] شده است که [[خوراک]] [[امیر مؤمنان]]، نان جوین و نمک ناسوده بود<ref>تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۱۵۴.</ref>. | ||
*[[الکامل فی التاریخ (کتاب)|الکامل فی التاریخ]]- در یادکردِ [[علی]]{{ع}}-: همواره بر کیسهای که در آن آرد جو بود و از آن میخورد، مُهر میزد و میفرمود: "[[دوست]] ندارم جز آنچه را که میدانم، به شکمم وارد کنم"<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۴۴۳.</ref>. | * [[الکامل فی التاریخ (کتاب)|الکامل فی التاریخ]]- در یادکردِ [[علی]]{{ع}}-: همواره بر کیسهای که در آن آرد جو بود و از آن میخورد، [[مُهر]] میزد و میفرمود: "[[دوست]] ندارم جز آنچه را که میدانم، به شکمم وارد کنم"<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۴۴۳.</ref>. | ||
*[[الغارات (کتاب)|الغارات]]- به [[نقل]] از [[عقبة بن علقمه]]-: وارد [[خانه علی]]{{ع}} شدم. در پیش رویش ماست ترشی- که ترشی آن مرا [[آزار]] میداد- و نان خشکی قرار داشت. گفتم: ای [[امیرمؤمنان]]! این را میخوری؟ فرمود: "ای ابو الجنوب! [[پیامبر خدا]] را دیدم که خشکتر از این را میخورد و خشنتر از این را میپوشید (و به لباسش اشاره کرد) و من اگر روشی را که او در پیش داشت، در پیش نگیرم، میترسم که به او نپیوندم"<ref>الغارات، ج ۱، ص ۸۴.</ref>. | * [[الغارات (کتاب)|الغارات]]- به [[نقل]] از [[عقبة بن علقمه]]-: وارد [[خانه علی]]{{ع}} شدم. در پیش رویش ماست ترشی- که ترشی آن مرا [[آزار]] میداد- و نان خشکی قرار داشت. گفتم: ای [[امیرمؤمنان]]! این را میخوری؟ فرمود: "ای ابو الجنوب! [[پیامبر خدا]] را دیدم که خشکتر از این را میخورد و خشنتر از این را میپوشید (و به لباسش اشاره کرد) و من اگر روشی را که او در پیش داشت، در پیش نگیرم، میترسم که به او نپیوندم"<ref>الغارات، ج ۱، ص ۸۴.</ref>. | ||
*'''[[لباس علی]]{{ع}}''' | *'''[[لباس علی]]{{ع}}''' | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: به [[خدا]] [[سوگند]]، که این لباسم چندان پینه برداشته که از پینه دوز آن خجالت میکشم. روزی کسی به من گفت: آیا این را از خودت دور نمیکنی؟ گفتم: رهایم کن! شبروان، سحرگاهان به [[سپاس]] میایستند [و از حرکت به موقع خود خُرسندند]<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: وَاللهِ، لَقَد رَقعتُ مِدرَعَتی هذِهِ حَتی استَحییتُ مِن راقِعِها، ولَقَد قالَ لی قائِلٌ: أ لا تَنبِذُها عَنک؟! فَقُلتُ: اغرُب عَنی، فَعِندَ الصباحِ یحمَدُ القَومُ السری}} (نهج البلاغة، خطبه ۱۶۰).</ref>. | * [[امام علی]]{{ع}}: به [[خدا]] [[سوگند]]، که این لباسم چندان پینه برداشته که از پینه دوز آن خجالت میکشم. روزی کسی به من گفت: آیا این را از خودت دور نمیکنی؟ گفتم: رهایم کن! شبروان، [[سحرگاهان]] به [[سپاس]] میایستند [و از حرکت به موقع خود خُرسندند]<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: وَاللهِ، لَقَد رَقعتُ مِدرَعَتی هذِهِ حَتی استَحییتُ مِن راقِعِها، ولَقَد قالَ لی قائِلٌ: أ لا تَنبِذُها عَنک؟! فَقُلتُ: اغرُب عَنی، فَعِندَ الصباحِ یحمَدُ القَومُ السری}} (نهج البلاغة، خطبه ۱۶۰).</ref>. | ||
*[[امام باقر]]{{ع}}: بیشترین لباسی که [[علی]]{{ع}} میپوشید، [[لباس]] سفید بود و میفرمود: "مردگان در پارچه سفید، [[کفن]] میشوند"<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}: إن عَلِیاً{{ع}} کانَ لا یلبَسُ إلاالبَیاضَ أکثَرَ ما یلبَسُ، ویقولُ: فیهِ تَکفینُ المَوتی}} (قرب الإسناد، ص ۱۵۲، ح ۵۵۲).</ref>. | * [[امام باقر]]{{ع}}: بیشترین لباسی که [[علی]]{{ع}} میپوشید، [[لباس]] سفید بود و میفرمود: "مردگان در پارچه سفید، [[کفن]] میشوند"<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}: إن عَلِیاً{{ع}} کانَ لا یلبَسُ إلاالبَیاضَ أکثَرَ ما یلبَسُ، ویقولُ: فیهِ تَکفینُ المَوتی}} (قرب الإسناد، ص ۱۵۲، ح ۵۵۲).</ref>. | ||
*[[الکافی (کتاب)|الکافی]]- به [[نقل]] از [[زرارة بن اعین]]-: لباسی را که [[علی]]{{ع}} در آن کشته شده بود، در نزد [[امام باقر]]{{ع}} دیدم. پایین آن، [[دوازده]] وجب و بالاتنه آن، سه وجب بود و در آن، لکههای [[خون]] را مشاهده کردم<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۵۷، ح ۹.</ref>. | * [[الکافی (کتاب)|الکافی]]- به [[نقل]] از [[زرارة بن اعین]]-: لباسی را که [[علی]]{{ع}} در آن کشته شده بود، در نزد [[امام باقر]]{{ع}} دیدم. پایین آن، [[دوازده]] وجب و بالاتنه آن، سه وجب بود و در آن، لکههای [[خون]] را [[مشاهده]] کردم<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۵۷، ح ۹.</ref>. | ||
*'''[[خانه علی]]{{ع}}''' | *'''[[خانه علی]]{{ع}}''' | ||
*[[امام باقر]]{{ع}}- در [[وصف]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}}-: پنج سال بر [[مردم]] [[حکومت]] کرد و در این مدت، آجری بر آجری ننهاد و خشتی بر خشتی نگذاشت<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}- فی صِفَةِ أمیرِ المُؤمِنینَ{{ع}}-: لَقَد وَلِی الناسَ خَمسَ سِنینَ، فَما وَضَعَ آجُرةً عَلی آجُرةٍ، ولا لَبِنَةً عَلی لَبِنَةٍ}} (الکافی، ج ۸، ص ۱۳۰، ح ۱۰۰).</ref>. | * [[امام باقر]]{{ع}}- در [[وصف]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}}-: پنج سال بر [[مردم]] [[حکومت]] کرد و در این مدت، آجری بر آجری ننهاد و خشتی بر خشتی نگذاشت<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}- فی صِفَةِ أمیرِ المُؤمِنینَ{{ع}}-: لَقَد وَلِی الناسَ خَمسَ سِنینَ، فَما وَضَعَ آجُرةً عَلی آجُرةٍ، ولا لَبِنَةً عَلی لَبِنَةٍ}} (الکافی، ج ۸، ص ۱۳۰، ح ۱۰۰).</ref>. | ||
*'''خرید کردن [[علی]]{{ع}}''' | *'''خرید کردن [[علی]]{{ع}}''' | ||
*[[الطبقات الکبری (کتاب)|الطبقات الکبری]]- به [[نقل]] از فروخ-: من نوجوان بودم که [[علی]]{{ع}} را در [محله] بنی [[دیوان]] دیدم. فرمود: "مرا میشناسی؟". گفتم: آری. تو [[امیر]] مؤمنانی. پیش دیگری رفت و فرمود: "مرا میشناسی؟". گفت: نه. از وی پیراهنی زابی خرید. آن را پوشید و آستینش را کشید، که تا انگشتان دستش میرسید. به فروشنده فرمود: "اصلاحش کن". وی آن را [[اصلاح]] کرد. فرمود: "[[سپاس]]، خدایی را که [[علی بن ابی طالب]] را پوشاند"<ref>الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۸.</ref>. | * [[الطبقات الکبری (کتاب)|الطبقات الکبری]]- به [[نقل]] از فروخ-: من نوجوان بودم که [[علی]]{{ع}} را در [محله] بنی [[دیوان]] دیدم. فرمود: "مرا میشناسی؟". گفتم: آری. تو [[امیر]] مؤمنانی. پیش دیگری رفت و فرمود: "مرا میشناسی؟". گفت: نه. از وی پیراهنی زابی خرید. آن را پوشید و آستینش را کشید، که تا انگشتان دستش میرسید. به فروشنده فرمود: "اصلاحش کن". وی آن را [[اصلاح]] کرد. فرمود: "[[سپاس]]، خدایی را که [[علی بن ابی طالب]] را پوشاند"<ref>الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۸.</ref>. | ||
*'''[[مواسات]] [[علی]]{{ع}}''' [[امام باقر]]{{ع}}- در [[وصف]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}-: دو پیراهن سنبلانی میخرید و غلامش را در [[انتخاب]] بهترینِ آن دو، آزاد میگذاشت و خود، دیگری را میپوشید<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}- فی صِفَةِ أمیرِ المُؤمِنینَ{{ع}}-: إن کانَ لَیشتَرِی القَمیصَ السنبُلانِی، ثُم یخَیرُ غُلامَهُ خَیرَهُما ثُم یلبَسُ الباقِی}} (الکافی، ج ۸، ص ۳۰، ح ۱۰۰).</ref>. | *'''[[مواسات]] [[علی]]{{ع}}''' [[امام باقر]]{{ع}}- در [[وصف]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}-: دو پیراهن سنبلانی میخرید و غلامش را در [[انتخاب]] بهترینِ آن دو، [[آزاد]] میگذاشت و خود، دیگری را میپوشید<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}}- فی صِفَةِ أمیرِ المُؤمِنینَ{{ع}}-: إن کانَ لَیشتَرِی القَمیصَ السنبُلانِی، ثُم یخَیرُ غُلامَهُ خَیرَهُما ثُم یلبَسُ الباقِی}} (الکافی، ج ۸، ص ۳۰، ح ۱۰۰).</ref>. | ||
*'''جمع بین [[عبادت]] و کار''' | *'''جمع بین [[عبادت]] و کار''' | ||
*عدة الداعی: درباره سرورمان [[امیر مؤمنان]] [[روایت]] شده که هرگاه وی از [[جنگ]] فارغ میشد، وقت خود را به [[آموزش]] [[مردم]] و [[داوری]] بین آنان میگذرانْد و هرگاه از این کار هم رهایی مییافت، در بوستانی که داشت، با دست خود، مشغول به کار میشد و در همین حال، ذِکرگوی [[خداوند]] جل جلاله بود<ref>عدة الداعی، ص ۱۰۱.</ref>. | *عدة الداعی: درباره سرورمان [[امیر مؤمنان]] [[روایت]] شده که هرگاه وی از [[جنگ]] فارغ میشد، وقت خود را به [[آموزش]] [[مردم]] و [[داوری]] بین آنان میگذرانْد و هرگاه از این کار هم [[رهایی]] مییافت، در بوستانی که داشت، با دست خود، مشغول به کار میشد و در همین حال، ذِکرگوی [[خداوند]] جل جلاله بود<ref>عدة الداعی، ص ۱۰۱.</ref>. | ||
*[[حلیة الأولیاء (کتاب)|حلیة الأولیاء]]- درباره [[امام علی]]{{ع}}-: [[علی]]{{ع}} هرگاه در زندگیاش [[تنگدست]] میشد، از [[مردم]] جدا میشد و به کسب و کار و | * [[حلیة الأولیاء (کتاب)|حلیة الأولیاء]]- درباره [[امام علی]]{{ع}}-: [[علی]]{{ع}} هرگاه در زندگیاش [[تنگدست]] میشد، از [[مردم]] جدا میشد و به کسب و [[کار و تلاش]]، رو میآورد<ref>حلیة الأولیاء، ج ۱، ص ۷۰.</ref>. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}}: [[امیر مؤمنان]]، هیزم میآورد، [[آب]] میکشید و خانه را جارو میزد و [[فاطمه]]{{س}} آرد میکرد، خمیر درست میکرد و نان میپخت<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ- صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ- یحتَطِبُ ویستَقی ویکنُسُ، وکانَت فاطِمَةُ- سَلامُ اللهِ عَلَیها- تَطحَنُ وتَعجِنُ وتَخبِزُ}} (الکافی، ج ۵، ص ۸۶، ح ۱).</ref>. | * [[امام صادق]]{{ع}}: [[امیر مؤمنان]]، هیزم میآورد، [[آب]] میکشید و [[خانه]] را جارو میزد و [[فاطمه]]{{س}} آرد میکرد، خمیر درست میکرد و نان میپخت<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ- صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ- یحتَطِبُ ویستَقی ویکنُسُ، وکانَت فاطِمَةُ- سَلامُ اللهِ عَلَیها- تَطحَنُ وتَعجِنُ وتَخبِزُ}} (الکافی، ج ۵، ص ۸۶، ح ۱).</ref>. | ||
==پیشوای صدقهدهندگان== | ==پیشوای صدقهدهندگان== | ||
*'''آیهای که جز [[امام]]{{ع}}، کسی بدان عمل نکرد''' | *'''آیهای که جز [[امام]]{{ع}}، کسی بدان عمل نکرد''' | ||
#'''قرآن''': {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است * آیا ترسیدید که پیش از رازگوییتان صدقههایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۲-۱۳.</ref>. | #'''قرآن''': {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است * آیا ترسیدید که پیش از رازگوییتان صدقههایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۲-۱۳.</ref>. | ||
#'''حدیث''': [[امام علی]]{{ع}}: آیهای از [[کتاب خدا]] هست که پیش از من، کسی به آن عمل نکرد و پس از من هم کسی به آن، عمل نخواهد کرد. نزد من یک [[دینار]] بود که آن را به ده درهم تبدیل کردم و هرگاه نزد [[پیامبر]]{{صل}} میآمدم، یک درهم [[صدقه]] میدادم. این [[آیه]] نَسخ شد و قبل از من، کسی به آن عمل نکرد: "ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید! هرگاه با [[پیامبر]] [[خدا]] گفتگوی محرمانهای دارید، پیش از گفتگوی محرمانه خود، صدقهای بپردازید"<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: آیةٌ مِن کتابِ اللهِ لَم یعمَل بِها أحَدٌ قَبلی، ولا یعمَل بِها أحَدٌ بَعدی، کانَ عِندی دینارٌ فَصَرَفتُهُ بِعَشَرَةِ دَراهِمَ، فَکنتُ إذا جِئتُ إلَی النبِی{{صل}} تَصَدقتُ بِدِرهَمٍ، فَنُسِخَت، فَلَم یعمَل بِها أحَدٌ قَبلی؛ «یا أَیهَا الذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرسُولَ فَقَدمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقَةً»}} (تفسیر الطبری، ج ۱۴ جزء ۲۸، ص ۲۰).</ref>. | #'''حدیث''': [[امام علی]]{{ع}}: آیهای از [[کتاب خدا]] هست که پیش از من، کسی به آن عمل نکرد و پس از من هم کسی به آن، عمل نخواهد کرد. نزد من یک [[دینار]] بود که آن را به ده درهم تبدیل کردم و هرگاه نزد [[پیامبر]]{{صل}} میآمدم، یک درهم [[صدقه]] میدادم. این [[آیه]] نَسخ شد و قبل از من، کسی به آن عمل نکرد: "ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید! هرگاه با [[پیامبر]] [[خدا]] گفتگوی محرمانهای دارید، پیش از گفتگوی محرمانه خود، صدقهای بپردازید"<ref>{{متن حدیث|الإمام علی{{ع}}: آیةٌ مِن کتابِ اللهِ لَم یعمَل بِها أحَدٌ قَبلی، ولا یعمَل بِها أحَدٌ بَعدی، کانَ عِندی دینارٌ فَصَرَفتُهُ بِعَشَرَةِ دَراهِمَ، فَکنتُ إذا جِئتُ إلَی النبِی{{صل}} تَصَدقتُ بِدِرهَمٍ، فَنُسِخَت، فَلَم یعمَل بِها أحَدٌ قَبلی؛ «یا أَیهَا الذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرسُولَ فَقَدمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقَةً»}} (تفسیر الطبری، ج ۱۴ جزء ۲۸، ص ۲۰).</ref>. | ||
*'''صدقههای [[علی]]{{ع}}''' [[امام علی]]{{ع}}: مرا با [[پیامبر خدا]] میدیدی که از [[گرسنگی]]، سنگ بر شکم میبستم و امروز، صدقههای [واجب] من، [[چهل]] هزار [سکه] است<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: لَقَد رَأَیتُنی مَعَ رَسولِ اللهِ{{صل}} وإنی لَأَربُطُ الحَجَرَ عَلی بَطنی مِنَ الجوعِ، وإن صَدَقَتِی الیومَ لَأَربَعونَ ألفاً}} (مسند ابن حنبل، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۱۳۶۷).</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: [[علی]]{{ع}} هزار [[بنده]] را از دستْرنج خود، آزاد کرد و تا زمانی که پیش شما بود، شیرینیاش خرما و شیر، و لباسش کرباس بود<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: أعتَقَ عَلِی{{ع}} ألفَ مَملوک مِما عَمِلَت یداهُ وإن کانَ عِندَکم، إنما حَلواهُ التمرُ وَاللبَنُ، وثِیابُهُ الکرابیسُ}} (الغارات، ج ۱، ص ۹۲).</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۷۰۱-۷۱۱.</ref>. | *'''صدقههای [[علی]]{{ع}}''' [[امام علی]]{{ع}}: مرا با [[پیامبر خدا]] میدیدی که از [[گرسنگی]]، سنگ بر شکم میبستم و امروز، صدقههای [واجب] من، [[چهل]] هزار [سکه] است<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: لَقَد رَأَیتُنی مَعَ رَسولِ اللهِ{{صل}} وإنی لَأَربُطُ الحَجَرَ عَلی بَطنی مِنَ الجوعِ، وإن صَدَقَتِی الیومَ لَأَربَعونَ ألفاً}} (مسند ابن حنبل، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۱۳۶۷).</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: [[علی]]{{ع}} هزار [[بنده]] را از دستْرنج خود، [[آزاد]] کرد و تا زمانی که پیش شما بود، شیرینیاش خرما و شیر، و لباسش کرباس بود<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: أعتَقَ عَلِی{{ع}} ألفَ مَملوک مِما عَمِلَت یداهُ وإن کانَ عِندَکم، إنما حَلواهُ التمرُ وَاللبَنُ، وثِیابُهُ الکرابیسُ}} (الغارات، ج ۱، ص ۹۲).</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۷۰۱-۷۱۱.</ref>. | ||
{{مدخل امام علی}} | {{مدخل امام علی}} |