علم در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←حسن خلق حسن
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
* [[رسول خدا]]{{صل}} عالم بیعمل را گاهی به چراغی [[تشبیه]] میکند که خود را میسوزاند و به دیگران روشنی میبخشد<ref>ابن عبدالبر، جامع بیان العلم و فضله، ج۱، ص۱۹۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref>. این در صورتی است که علمش به دیگران سودی برساند و گاهی به سنگی که بر دهانه نهری افتاده، کشتزار را از آب [[محروم]] میکند و خود نیز از آن نمینوشد<ref>مناوی، فیض الغدیر، ج۴، ص۲۰۶.</ref> چرا که دیگران نیز با [[مشاهده]] حال او به گفتارش اعتنایی نمیکنند و از آن بهرهای نمیبرند. [[علی]]{{ع}} نیز او را [[انسان]] [[سرگردانی]] میداند که هرگز از [[جهل]] خود سر برنمیدارد<ref>ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۲۴۴؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۴۷.</ref> و چون تیرانداز بیکمانی است که کاری از پیش نمیبرد<ref>حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۱۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۷-۲۶۹.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} عالم بیعمل را گاهی به چراغی [[تشبیه]] میکند که خود را میسوزاند و به دیگران روشنی میبخشد<ref>ابن عبدالبر، جامع بیان العلم و فضله، ج۱، ص۱۹۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref>. این در صورتی است که علمش به دیگران سودی برساند و گاهی به سنگی که بر دهانه نهری افتاده، کشتزار را از آب [[محروم]] میکند و خود نیز از آن نمینوشد<ref>مناوی، فیض الغدیر، ج۴، ص۲۰۶.</ref> چرا که دیگران نیز با [[مشاهده]] حال او به گفتارش اعتنایی نمیکنند و از آن بهرهای نمیبرند. [[علی]]{{ع}} نیز او را [[انسان]] [[سرگردانی]] میداند که هرگز از [[جهل]] خود سر برنمیدارد<ref>ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۲۴۴؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۴۷.</ref> و چون تیرانداز بیکمانی است که کاری از پیش نمیبرد<ref>حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۱۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۷-۲۶۹.</ref>. | ||
===[[حسن خلق | ===[[حسن خلق]] === | ||
[[خلق]] یا [[اخلاق نیکو]] به دو معنی اطلاق میشود: نخست مرتبه کمال [[نفسانی]] [[انسان]] که همه [[غرایز]] در حالت [[اعتدال]] قرار گرفته، صفتهای [[ناپسند]]، کنترل شده و سجایای [[پسندیده]] و بروز رسیده است. به این معنی است که [[اخلاق پیامبر | *[[حسن خلق]] یا [[اخلاق نیکو]] به دو معنی اطلاق میشود: نخست مرتبه کمال [[نفسانی]] [[انسان]] که همه [[غرایز]] در حالت [[اعتدال]] قرار گرفته، صفتهای [[ناپسند]]، کنترل شده و سجایای [[پسندیده]] و بروز رسیده است. به این معنی است که [[اخلاق پیامبر]] گرامی [[اسلامی]]{{صل}}، بشکوه و بزرگ است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. | ||
{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. | *معنی دیگر، برخورد خوش و [[مهربانی]] با دیگران است که با برخی رذیلتها نیز قابل جمع است و در بعضی [[روایات]]، [[حسن خلق]] به این معنی به کار رفته است. | ||
[[ | *[[امام صادق]]{{ع}} در جواب کسی که از او تعریف [[حسن خلق]] را خواسته، میفرماید: "[[حسن خلق]] آن است که [[فروتن]] و خوش [[کلام]] باشی و با برادرت با گشاده رو به رو شوی"<ref>{{متن حدیث|تُلِينُ جَنَاحَكَ وَ تُطِيبُ كَلاَمَكَ وَ تَلْقَى أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۳.</ref>. | ||
*طبق این معنی ممکن است کسی خوش [[اخلاق]] نامیده شود که دارای برخی صفتها و سجایای [[ناپسند]] نیز باشد. از نظر [[قرآن کریم]]، این صفت، عامل موفقیت [[رسول]] خداست: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | |||
[[حسن خلق]] آن است که [[فروتن]] و خوش [[کلام]] باشی و با برادرت با گشاده رو به رو شوی. | *[[حسن خلق]] به معنی دوم یکی از عواملی است که در تحقق معنی اول مؤثر از [[اخلاق]] است. دانشور به هر دو معنی، محتاج [[حسن خلق]] است؛ به معنی اول [[نیازمند]] است، چون بسیاری از [[اخلاق ناپسند]] یا کسب [[دانش]] را مشکل میکنند یا کارآمدی آن را و هم از این رو با عنوان خود در عداد زذیلتهای [[عالمان]] شمرده شدهاند؛ به معنی دوم نیز به [[حسن خلق]] محتاج است؛ زیرا: | ||
*'''اولاً،''' [[خوشاخلاقی]] نه تنها از صفتهای [[اهل]] [[ایمان]]، بلکه معیار سنجش [[ایمان]] است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "کسی [[ایمان]] کاملتر دارد که [[اخلاق]] بهتر دارد"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَكْمَلَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹.</ref>. | |||
{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت | *[[حسن خلق]] سنگینترین چیزی است که در [[میزان عمل]] بند نهاده میشود. [[امام سجاد]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] میکند: "[[روز قیامت]] چیزی سنگینتر از [[حسن خلق]] در [[میزان عمل]] [[انسان]] نهاده نمیشود"<ref>{{متن حدیث|مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ اِمْرِئٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹.</ref>. | ||
[[حسن خلق]] به معنی دوم یکی از عواملی است که در تحقق معنی اول مؤثر از [[اخلاق]] است. دانشور | *[[بهترین]] پیشکی است که [[بنده]] به درگاه پروردگارش میبرد؛ [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "[[مؤمن]] بعد از [[واجبات]]، عملی محبوبتر از اینکه [[مردم]] را با [[اخلاق]] خوش خود بهره مند کند، به پیشگاه [[خدا]] نمیبرد"<ref>{{متن حدیث|مَا يَقْدَمُ اَلْمُؤْمِنُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ اَلْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ يَسَعَ اَلنَّاسَ بِخُلُقِه}}؛محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>. | ||
*فضیلتی است که هر گناهی را جبران میکند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "چهار چیز است که اگر در هرکس جمع شود، ایمانش کامل است و اگر سر تا قدمش [[گناه]] باشد، ایمانش را ناقص نمیکند: [[راستگویی]]، [[امانتداری]]، [[حیا]] و [[حسن خلق]]"<ref>{{متن حدیث|أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ إِيمَانُهُ وَ إِنْ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ يَنْقُصْهُ ذَلِكَ قَالَ وَ هُوَ اَلصِّدْقُ وَ أَدَاءُ اَلْأَمَانَةِ وَ اَلْحَيَاءُ وَ حُسْنُ اَلْخُلُقِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>. | |||
{{متن حدیث|إِنَّ أَكْمَلَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}} | *فضیلتی است که در نهایت راه به [[بهشت]] میبرد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: "[[خوش خلق]] باشید که [[خوش خلق]] حتما به [[بهشت]] میرود"<ref>{{متن حدیث|عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ اَلْخُلُقِ فَإِنَّ حُسْنَ اَلْخُلُقِ فِي اَلْجَنَّةِ لاَ مَحَالَةَ}}؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الأخبار، ص۳۹۴.</ref>. | ||
*[[پروردگار]] تعالی نیز علاوه بر [[ستایش]] [[خوش خلقی]]، [[بندگان]] [[مؤمن]] خویش را به [[اخلاق]] خوش سفارش کرده، میفرماید: {{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref>. | |||
*چراکه [[شیطان]] از منفذ [[بداخلاقی]] [[قلوب]] [[انسانها]] را پر [[کینه]] میکند؛ {{متن قرآن|إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«شیطان میان آنان را میشوراند» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref>. | |||
*منظور از سخن بهتر در این [[آیه کریمه]]، دعای خیری است که از [[مهربانی]] برخیزد<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۴، ص۴۸۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۰ ۲۶.</ref> یا سخنی عاری از [[خشونت]] و [[بدگویی]] که با [[رعایت ادب]] [[القا]] شود<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۱۰۴.</ref>؛ یا سخن نرم آمیخته با [[مهربانی]] که موجب [[ارشاد]] [[مخالفان]] باشد، که در غیر این صورت فقط آنها را به مقابله وامی دارد<ref>سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۶۹.</ref>. | |||
[[ | *'''ثانياً،''' [[بداخلاقی]] ناسازگار با [[ایمان]] است، چنانکه سرکه با عسل. [[امام صادق]]{{صل}} میفرماید:"[[بدخلقی]] عمل را [[فاسد]] میکند چنانکه سرکه عسل را"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ سُوءَ اَلْخُلُقِ لَيُفْسِدُ اَلْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ اَلْخَلُّ اَلْعَسَلَ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۲۱.</ref>. | ||
[[ | *رذیلهای است که [[خداوند]] [[توبه]] صاحبش را نمیپذیرد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: "[[خداوند]] ابا دارد از اینکه [[توبه]] [[انسان]] بداخلاق را بپذیرد. گفتند: چرا این چنین است یا [[رسول الله]]؟ فرمود: چون هرگاه از گناهی [[توبه]] کند در گناهی بزرگتر میافتد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۲۱.</ref>. | ||
{{متن حدیث|مَا يَقْدَمُ اَلْمُؤْمِنُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ اَلْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ يَسَعَ اَلنَّاسَ بِخُلُقِه}} | *در [[دنیا]] [[جان انسان]] را [[عذاب]] میدهد. [[امام صادق]] میفرمود: "هرکس اخلاقش بد است جانش در [[عذاب]] است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۲۱.</ref>. | ||
[[ | *و در [[آخرت]] ره به [[جهنم]] میبرد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود: "از [[بدخلقی]] بپرهیزید که بدخلق حتمأ به [[جهنم]] میرود"<ref>{{متن حدیث|اَلْخُلُقِ فَإِنَّ حُسْنَ اَلْخُلُقِ فِي اَلْجَنَّةِ لاَ مَحَالَةَ وَ إِيَّاكُمْ وَ سُوءَ اَلْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ اَلْخُلُقِ فِي اَلنَّارِ لاَ مَحَالَةَ}}ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۹۴.</ref>. | ||
*از آنچه [[گذشت]] نتیجه میگیریم، [[حسن خلق]] شرط رسیدن به هر کمال و [[بدخلقی]] [[مانع]] كمال است؛ بنابراین دانشوری که در پی دستیابی به کمال [[دانش]] و [[آگاهی]] است، بدون این شرط اساسی، ره به جایی نمیبرد. از این رو [[علی]]{{ع}} تشخیص سجایای [[نیک]] و بد را ریشه [[علم]] میداند<ref>{{متن حدیث|رَأْسُ اَلْعِلْمِ اَلتَّمْيِيزُ بَيْنَ اَلْأَخْلاَقِ وَ إِظْهَارُ مَحْمُودِهَا وَ قَمْعُ مَذْمُومِهَا}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۶۴.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۹-۲۷۲.</ref>. | |||
{{متن حدیث|أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ إِيمَانُهُ وَ إِنْ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ يَنْقُصْهُ ذَلِكَ قَالَ وَ هُوَ اَلصِّدْقُ وَ أَدَاءُ اَلْأَمَانَةِ وَ اَلْحَيَاءُ وَ حُسْنُ اَلْخُلُقِ}} | ===[[فروتنی]]=== | ||
{{متن حدیث|عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ اَلْخُلُقِ فَإِنَّ حُسْنَ اَلْخُلُقِ فِي اَلْجَنَّةِ لاَ مَحَالَةَ}} | |||
[[ | |||
{{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان | |||
چراکه [[شیطان]] از منفذ [[بداخلاقی]] [[قلوب]] [[انسانها]] را پر [[کینه]] میکند؛ | |||
{{متن قرآن|إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ}}<ref> | |||
منظور از سخن بهتر در این [[آیه کریمه]]، دعای خیری است که از [[مهربانی]] برخیزد<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۴، ص۴۸۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۰ ۲۶.</ref> یا سخنی عاری از [[خشونت]] و [[بدگویی]] که با [[رعایت ادب]] [[القا]] شود<ref>سید | |||
[[ | |||
[[خداوند]] ابا دارد از اینکه [[توبه]] [[انسان]] بداخلاق را بپذیرد. | |||
گفتند: چرا این چنین است یا [[رسول الله]]؟ | |||
فرمود: چون هرگاه از گناهی [[توبه]] کند در گناهی بزرگتر | |||
در [[دنیا]] [[جان انسان]] را [[عذاب]] | |||
{{متن حدیث|مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ}} | |||
از [[ | |||
{{متن حدیث|رَأْسُ اَلْعِلْمِ اَلتَّمْيِيزُ بَيْنَ اَلْأَخْلاَقِ وَ إِظْهَارُ مَحْمُودِهَا وَ قَمْعُ مَذْمُومِهَا}} | |||
[[تواضع]] و [[دانش]]، رابطهای تعاملی دارند. [[علم]] با [[تواضع]] به دست میآید و خود باعث [[تواضع]] میشود. على{{ع}} تكبر به [[دانش]] را سبب [[خواری]] عالم میدانست: | [[تواضع]] و [[دانش]]، رابطهای تعاملی دارند. [[علم]] با [[تواضع]] به دست میآید و خود باعث [[تواضع]] میشود. على{{ع}} تكبر به [[دانش]] را سبب [[خواری]] عالم میدانست: | ||
{{متن حدیث|من ترفع بعلمه وضعه الله بعمله}}<ref>محمد ریشهری، العلم و الحکمة فی الکتاب و السنة، ص۴۰۴.</ref>. | {{متن حدیث|من ترفع بعلمه وضعه الله بعمله}}<ref>محمد ریشهری، العلم و الحکمة فی الکتاب و السنة، ص۴۰۴.</ref>. | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۰۴: | ||
بندهای که مشغول تكاليف الاهی خود باشد برای [[مجادله]] و [[فخرفروشی]] با [[مردم]] [[فرصت]] پیدا نمیکند. | بندهای که مشغول تكاليف الاهی خود باشد برای [[مجادله]] و [[فخرفروشی]] با [[مردم]] [[فرصت]] پیدا نمیکند. | ||
علاوه بر اینکه به فرمایش [[امام صادق]]{{ع}}، ترک [[مجادله]] حتی اگر محق باشی نشانه [[تواضع]] است<ref>محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۷۴.</ref> و [[تواضع]] از آرایههای ضروری [[عالمان]]. | علاوه بر اینکه به فرمایش [[امام صادق]]{{ع}}، ترک [[مجادله]] حتی اگر محق باشی نشانه [[تواضع]] است<ref>محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۷۴.</ref> و [[تواضع]] از آرایههای ضروری [[عالمان]]. | ||
==منابع== | ==منابع== |