جز
جایگزینی متن - 'زوال' به 'زوال'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'زوال' به 'زوال') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
* [[پیامبر خدا]]{{صل}}: [[فرشتگان]] بر من و بر [[علی]]، هفت سال [[درود]] فرستادند؛ چون ما [[نماز]] میخواندیم و کسی همراهمان [[نماز]] نمیگزارد<ref>{{متن حدیث|عنه{{صل}}: لَقَد صَلتِ المَلائِکةُ عَلَی وعَلی عَلِی سَبعَ سِنینَ؛ لِأَ نا کنا نُصَلی لَیسَ مَعَنا أحَدٌ یصَلی غَیرَنا}} (تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۹، ح ۸۳۶۴).</ref>. | * [[پیامبر خدا]]{{صل}}: [[فرشتگان]] بر من و بر [[علی]]، هفت سال [[درود]] فرستادند؛ چون ما [[نماز]] میخواندیم و کسی همراهمان [[نماز]] نمیگزارد<ref>{{متن حدیث|عنه{{صل}}: لَقَد صَلتِ المَلائِکةُ عَلَی وعَلی عَلِی سَبعَ سِنینَ؛ لِأَ نا کنا نُصَلی لَیسَ مَعَنا أحَدٌ یصَلی غَیرَنا}} (تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۹، ح ۸۳۶۴).</ref>. | ||
*'''[[نماز]] اول وقت''' | *'''[[نماز]] اول وقت''' | ||
*إرشاد القلوب: در [[جنگ صفین]] [[علی]]{{ع}} مشغول [[جنگ]] و [[مبارزه]] بود و در عین حال، بین دو [[سپاه]]، مراقب [[خورشید]] بود. [[ابن عباس]] گفت: ای [[امیر مؤمنان]]! این چه کاری است؟ فرمود: "[[منتظر]] | *إرشاد القلوب: در [[جنگ صفین]] [[علی]]{{ع}} مشغول [[جنگ]] و [[مبارزه]] بود و در عین حال، بین دو [[سپاه]]، مراقب [[خورشید]] بود. [[ابن عباس]] گفت: ای [[امیر مؤمنان]]! این چه کاری است؟ فرمود: "[[منتظر]] زوال خورشیدم تا [[نماز]] به جای آوریم". [[ابن عباس]] گفت: آیا اکنون وقت [[نماز]] است؟! [[جنگ]]، فرصتی برای [[نماز]] باقی نگذاشته است. فرمود: "برای چه با آنان میجنگیم؟! همانا ما برای [[نماز]] با آنان میجنگیم"<ref>إرشاد القلوب، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
*'''چگونگی [[نماز]] او''' | *'''چگونگی [[نماز]] او''' | ||
* [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح البخاری]]- به [[نقل]] از مطرف بن [[عبد الله]]-: من و [[عمران بن حصین]]، پشت سرِ [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[نماز]] بهجا آوردیم. هرگاه [[سجده]] میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه سر بلند میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه برمیخاست، [[تکبیر]] میگفت. هنگام پایان [[نماز]]، [[عمران بن حصین]] [[دست]] مرا گرفت و گفت: این [[نماز]]، [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را به یاد من آورد (و یا گفت: با ما [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را بهجا آورد)<ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص ۲۷۲، ح ۷۵۳.</ref>. | * [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح البخاری]]- به [[نقل]] از مطرف بن [[عبد الله]]-: من و [[عمران بن حصین]]، پشت سرِ [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[نماز]] بهجا آوردیم. هرگاه [[سجده]] میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه سر بلند میکرد، [[تکبیر]] میگفت و هرگاه برمیخاست، [[تکبیر]] میگفت. هنگام پایان [[نماز]]، [[عمران بن حصین]] [[دست]] مرا گرفت و گفت: این [[نماز]]، [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را به یاد من آورد (و یا گفت: با ما [[نماز]] [[محمد]]{{صل}} را بهجا آورد)<ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص ۲۷۲، ح ۷۵۳.</ref>. |