دین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←دین امر فطری
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==[[دین]] امر [[فطری]]== | ==[[دین]] امر [[فطری]]== | ||
*در معرفی [[دین]] شاخصه مهم، [[ارجاع به فطرت]] و دریافت طبیعی و [[عقلانی]] است. بر اساس [[آیات قرآن]] [[دین]] با [[فطرت]] و [[سرشت]] [[انسانها]] هماهنگ است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۱۴، ص۱۹۰- ۲۲۰؛ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۷۲-۵۸۱.</ref> فِطرت یعنی [[طبیعت]] و خصلتی که [[خداوند]] در [[آغاز آفرینش]] هر چیز از جمله [[انسان]] در آن نهاده است<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص۶۱۹؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص:۱۷۴-۱۷۵.</ref>. | *در معرفی [[دین]] شاخصه مهم، [[ارجاع به فطرت]] و دریافت طبیعی و [[عقلانی]] است. بر اساس [[آیات قرآن]] [[دین]] با [[فطرت]] و [[سرشت]] [[انسانها]] هماهنگ است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۱۴، ص۱۹۰- ۲۲۰؛ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۷۲-۵۸۱.</ref> فِطرت یعنی [[طبیعت]] و خصلتی که [[خداوند]] در [[آغاز آفرینش]] هر چیز از جمله [[انسان]] در آن نهاده است<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص۶۱۹؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص:۱۷۴-۱۷۵.</ref>. | ||
* [[خداوند متعال]] همۀ [[انسانها]] را به آفرینشی یکسان (که [[فطرت]] نام دارد) [[آفریده]] است. در این خصوصیت، [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[شقی]] و سعید | * [[خداوند متعال]] همۀ [[انسانها]] را به آفرینشی یکسان (که [[فطرت]] نام دارد) [[آفریده]] است. در این خصوصیت، [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[شقی]] و سعید مشترکاند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص۶۱۹.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} در [[مقام]] [[ستایش پروردگار]] میفرماید: «و ای آفرینندۀ [[دلها]] مطابق [[فطرت]] آنها، چه دلهای [[شقی]] و چه دلهای سعید»<ref>{{متن حدیث|وَ جَابِلَ الْقُلُوبِ عَلَی فِطْرَتِهَا شَقِیِّهَا وَ سَعِیدِهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۷۱.</ref>. | ||
* [[فطریات]] وجود [[انسان]] در دو قالب تحقق مییابند که عبارتاند از: | * [[فطریات]] وجود [[انسان]] در دو قالب تحقق مییابند که عبارتاند از: | ||
# [[فطرت ادراکی]]: یعنی [[دین]]، به خصوص اصل [[توحید]] از نظر [[فکری]] برای [[بشر]] [[فطری]] است و [[عقل انسان]] [[بالفطره]] [[آموزههای دینی]] به خصوص مبانی [[توحیدی]] را میپذیرد و به [[تعلیم و تعلم]] نیازی ندارد. | # [[فطرت ادراکی]]: یعنی [[دین]]، به خصوص اصل [[توحید]] از نظر [[فکری]] برای [[بشر]] [[فطری]] است و [[عقل انسان]] [[بالفطره]] [[آموزههای دینی]] به خصوص مبانی [[توحیدی]] را میپذیرد و به [[تعلیم و تعلم]] نیازی ندارد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
#ناکامی [[تبلیغات]] ضد [[دینی]]: در دورههایی از [[تاریخ]] برخی تلاش کردهاند علیه [[دین]] [[تبلیغ]] کنند و [[گرایش به دین]] و [[دینداری]] را از [[جان انسان]] بزدایند، ولی فروغ [[دین]] هیچگاه خاموش نشده است. | #ناکامی [[تبلیغات]] ضد [[دینی]]: در دورههایی از [[تاریخ]] برخی تلاش کردهاند علیه [[دین]] [[تبلیغ]] کنند و [[گرایش به دین]] و [[دینداری]] را از [[جان انسان]] بزدایند، ولی فروغ [[دین]] هیچگاه خاموش نشده است. | ||
#شواهد شخصی: [[انسانها]]، هنگام مواجهه با [[سختیها]] و [[خطرها]] و [[ترس]] و [[هراس]] زمانی که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] میکننَد، نیرویی در وجودشان [[جان]] میگیرد و به کسی توجه میکنند که مبدأ همه چیز است و در هر زمان و مکانی میتواند [[بیچارگان]] را [[پناه]] دهد و دستشان را بگیرد، این نشان میدهد که [[انسان]] به گونۀ [[فطری]] [[خداجو]] و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>. | #شواهد شخصی: [[انسانها]]، هنگام مواجهه با [[سختیها]] و [[خطرها]] و [[ترس]] و [[هراس]] زمانی که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] میکننَد، نیرویی در وجودشان [[جان]] میگیرد و به کسی توجه میکنند که مبدأ همه چیز است و در هر زمان و مکانی میتواند [[بیچارگان]] را [[پناه]] دهد و دستشان را بگیرد، این نشان میدهد که [[انسان]] به گونۀ [[فطری]] [[خداجو]] و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>. | ||
==دو رویکرد درباره [[منشأ دین]]== | ==دو رویکرد درباره [[منشأ دین]]== | ||
* [[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو [[پرسش]] بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و علت [[دینداری]] [[انسان]] چیست؟ نظریههای [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای میگیرند. | * [[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو [[پرسش]] بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و علت [[دینداری]] [[انسان]] چیست؟ نظریههای [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای میگیرند. |