توسل در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←شبهه شرک و توسل
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==[[شبهه]] [[شرک]] و [[توسل]]== | ==[[شبهه]] [[شرک]] و [[توسل]]== | ||
برخی از [[فرقهها]] از جمله [[وهابیت]]، [[توسل]] به واسطههای [[الهی]]، از جمله [[ائمۀ اطهار]]{{ع}} را [[حرام]] دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی [[شرک]] به [[خداوند]] است، چراکه [[توسل]] از نگاه آنان به این معناست که واسطهها در [[جایگاه]] [[خداوند]] قرار گرفته و مستقلا میتوانند امور [[بندگان]] را اداره کنند<ref>توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، ۸۳- ۸۴. </ref>. | *برخی از [[فرقهها]] از جمله [[وهابیت]]، [[توسل]] به واسطههای [[الهی]]، از جمله [[ائمۀ اطهار]]{{ع}} را [[حرام]] دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی [[شرک]] به [[خداوند]] است، چراکه [[توسل]] از نگاه آنان به این معناست که واسطهها در [[جایگاه]] [[خداوند]] قرار گرفته و مستقلا میتوانند امور [[بندگان]] را اداره کنند<ref>توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، ۸۳- ۸۴. </ref>. | ||
چنین [[فکر]] و بدعتی از سوی ابنتیمیه در [[قرن هشتم هجری]] پایهگذاری شد و سپس [[محمد]] بن عبدالوهاب آن را [[گسترش داد]]، این عده معتقدند هرگونه [[توسل]] و کمک گرفتن از غیر [[خداوند]] گناهی نابخشودنی است و مرتکبین این عمل باید از آن [[توبه]] کنند، در غیر این صورت خونشان [[حلال]] و مالشان [[مباح]] شمرده میشود<ref>سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل </ref>.<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰. </ref> | چنین [[فکر]] و بدعتی از سوی ابنتیمیه در [[قرن هشتم هجری]] پایهگذاری شد و سپس [[محمد]] بن عبدالوهاب آن را [[گسترش داد]]، این عده معتقدند هرگونه [[توسل]] و کمک گرفتن از غیر [[خداوند]] گناهی نابخشودنی است و مرتکبین این عمل باید از آن [[توبه]] کنند، در غیر این صورت خونشان [[حلال]] و مالشان [[مباح]] شمرده میشود<ref>سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل </ref>.<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰. </ref> | ||
این [[شبهه]] با توجه به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] قابل [[پذیرش]] نیست. | *این [[شبهه]] با توجه به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] قابل [[پذیرش]] نیست. | ||
[[ادله عقلی]]: | '''[[ادله عقلی]]''': | ||
# [[خداوند]] [[نظام آفرینش]] را بر اساس قاعده علت و معلول و به عبارتی قاعدۀ اسباب و مسببات اداره میکند تا تمام [[نعمتها]] از مجرای طبیعی به موجودات برسند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۰-۲۲۱. </ref>، چنانکه در [[قرآن]] به این موضوع چنین اشاره شده است: {{متن قرآن|أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا}}<ref>«ما آب را به فراوانی فرو ریختهایم. سپس زمین را به درستی شکافتهایم، و در آن دانهای رویاندهایم، و انگور و سبزی» سوره عبس، آیه ۲۵ ـ ۲۸</ref>. همچنین در عرف [[مردم]] نیز اگر کسی [[تشنه]] باشد ولی برای رفع [[تشنگی]] به سراغ وسیلۀ رفع [[تشنگی]] یعنی آب نرود تشنگیاش برطرف نخواهد شد<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۷. </ref>. بدین ترتیب میتوان مدعی شد تمام نعمتهای مادی و [[معنوی]] با توجه با قاعدۀ علت و معلول، باید توسط واسطهها انجام بگیرد و این امر به تصریح [[قرآن کریم]] [[امر تکوینی]] و جزء [[سنتهای الهی]] است. با این بیان میتوان به این [[شبهه]] ([[شرک]] در [[توسل]]) اینگونه پاسخ داد: حوایج و [[اداره امور]] [[بندگان]] از قاعده علت و معلول مستثنی نیست و باید برای رسیدن به حوایج مادی و [[معنوی]] متمسک و متصل به واسطههای [[الهی]] شد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۱-۲۲۲. </ref>. | # [[خداوند]] [[نظام آفرینش]] را بر اساس قاعده علت و معلول و به عبارتی قاعدۀ اسباب و مسببات اداره میکند تا تمام [[نعمتها]] از مجرای طبیعی به موجودات برسند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۰-۲۲۱. </ref>، چنانکه در [[قرآن]] به این موضوع چنین اشاره شده است: {{متن قرآن|أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا}}<ref>«ما آب را به فراوانی فرو ریختهایم. سپس زمین را به درستی شکافتهایم، و در آن دانهای رویاندهایم، و انگور و سبزی» سوره عبس، آیه ۲۵ ـ ۲۸</ref>. همچنین در عرف [[مردم]] نیز اگر کسی [[تشنه]] باشد ولی برای رفع [[تشنگی]] به سراغ وسیلۀ رفع [[تشنگی]] یعنی آب نرود تشنگیاش برطرف نخواهد شد<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۷. </ref>. بدین ترتیب میتوان مدعی شد تمام نعمتهای مادی و [[معنوی]] با توجه با قاعدۀ علت و معلول، باید توسط واسطهها انجام بگیرد و این امر به تصریح [[قرآن کریم]] [[امر تکوینی]] و جزء [[سنتهای الهی]] است. با این بیان میتوان به این [[شبهه]] ([[شرک]] در [[توسل]]) اینگونه پاسخ داد: حوایج و [[اداره امور]] [[بندگان]] از قاعده علت و معلول مستثنی نیست و باید برای رسیدن به حوایج مادی و [[معنوی]] متمسک و متصل به واسطههای [[الهی]] شد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۱-۲۲۲. </ref>. | ||
# [[شبهه]] [[شرک]] نسبت به موضوع [[توسل]] زمانی قابل [[پذیرش]] است که [[معتقد]] شویم واسطههای [[الهی]] مستقلا میتوانند حوایج [[بندگان]] را برآورده کنند، در حالی که [[شیعه]] به هیچ عنوان چنین [[اعتقادی]] ندارد، بلکه [[معتقد]] است [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] از جمله [[ائمه اطهار]]{{ع}} به معنای برآورده شدن حوایج توسط ایشان، به صورت استقلالی نیست؛ بلکه بدین معناست که عده ای به سبب [[مقام]] و منزلتشان میتوانند واسطۀ بین مخلوق و [[خالق]] برای برآورده شدن [[حاجات]] مادی و معنویشان باشند<ref>الغدیر ج ۵ ص ۱۴۴، و ج ۳ ص ۲۹۳ </ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۵۶ تا ۱۵۹. </ref> | # [[شبهه]] [[شرک]] نسبت به موضوع [[توسل]] زمانی قابل [[پذیرش]] است که [[معتقد]] شویم واسطههای [[الهی]] مستقلا میتوانند حوایج [[بندگان]] را برآورده کنند، در حالی که [[شیعه]] به هیچ عنوان چنین [[اعتقادی]] ندارد، بلکه [[معتقد]] است [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] از جمله [[ائمه اطهار]]{{ع}} به معنای برآورده شدن حوایج توسط ایشان، به صورت استقلالی نیست؛ بلکه بدین معناست که عده ای به سبب [[مقام]] و منزلتشان میتوانند واسطۀ بین مخلوق و [[خالق]] برای برآورده شدن [[حاجات]] مادی و معنویشان باشند<ref>الغدیر ج ۵ ص ۱۴۴، و ج ۳ ص ۲۹۳ </ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۵۶ تا ۱۵۹. </ref> | ||
#در بعضی از مواقع [[توسل]] و [[استمداد]] به [[اولیای الهی]] به سبب [[راهنمایی]] برای [[هدایت]] شدن به [[هدف خلقت]] یعنی [[عبودیت]] است و چون واسطههای [[الهی]] از جمله [[اهل بیت]]{{ع}} به سبب [[نزدیکی به خداوند]] چنین مسیری را پیمودهاند میتوانند در مسیر [[عبودیت]] ما را [[یاری]] کنند. بنابراین به هیچ وجه توسلی که به معنای [[راهنمایی]] کردن [[اولیای الهی]] نسبت به [[بندگان]] [[خداوند]] است نمیتواند به معنی [[شرک]] باشد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰. </ref>. | #در بعضی از مواقع [[توسل]] و [[استمداد]] به [[اولیای الهی]] به سبب [[راهنمایی]] برای [[هدایت]] شدن به [[هدف خلقت]] یعنی [[عبودیت]] است و چون واسطههای [[الهی]] از جمله [[اهل بیت]]{{ع}} به سبب [[نزدیکی به خداوند]] چنین مسیری را پیمودهاند میتوانند در مسیر [[عبودیت]] ما را [[یاری]] کنند. بنابراین به هیچ وجه توسلی که به معنای [[راهنمایی]] کردن [[اولیای الهی]] نسبت به [[بندگان]] [[خداوند]] است نمیتواند به معنی [[شرک]] باشد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰. </ref>. | ||
[[ادله نقلی]] | '''[[ادله نقلی]]''': | ||
#در [[قرآن کریم]] موضوع [[توسل]] نه تنها امری مذموم و [[قبیح]] شمرده نشده، بلکه [[خداوند]] [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] از جمله [[پیامبر]] را موجب [[بخشش گناهان]] دانسته است، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا}}<ref>«و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> بیانگر همین مطلب است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱. </ref>. | #در [[قرآن کریم]] موضوع [[توسل]] نه تنها امری مذموم و [[قبیح]] شمرده نشده، بلکه [[خداوند]] [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] از جمله [[پیامبر]] را موجب [[بخشش گناهان]] دانسته است، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا}}<ref>«و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> بیانگر همین مطلب است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱. </ref>. | ||
#آیۀ دیگری که به صراحت [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] را [[تأیید]] میکند آیۀ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> است. [[آیه]] به [[مؤمنین]] [[دستور]] میدهد برای نزدیک شدن به [[قرب الهی]] [[متوسل]] به وسیلۀ [[تقرّب]] شوند. | #آیۀ دیگری که به صراحت [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] را [[تأیید]] میکند آیۀ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> است. [[آیه]] به [[مؤمنین]] [[دستور]] میدهد برای نزدیک شدن به [[قرب الهی]] [[متوسل]] به وسیلۀ [[تقرّب]] شوند. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
#بر اساس [[روایات]]، پیشینۀ [[توسل به اهل بیت]]{{ع}} به آغاز [[خلقت حضرت آدم]]{{ع}} برمی گردد، چنانکه [[حضرت]] [[جبرئیل]] برای [[قبول توبه]] [[حضرت آدم]] به ایشان [[آموزش]] داد که [[متوسل]] به [[پنج تن آل عبا]] شوند. [[ابنعباس]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سؤال کرد: کلماتی که [[آدم]]{{ع}} از پروردگارش دریافت کرد چه بود؟ [[حضرت]] فرمودند: «از [[خداوند]] به [[حقّ]] این [[پنج تن]] [[مقدس]]، تقاضا کرد [[توبه]] او را بپذیرد و [[خداوند]] [[توبه]] او را پذیرفت<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۳-۲۲۴. </ref>. | #بر اساس [[روایات]]، پیشینۀ [[توسل به اهل بیت]]{{ع}} به آغاز [[خلقت حضرت آدم]]{{ع}} برمی گردد، چنانکه [[حضرت]] [[جبرئیل]] برای [[قبول توبه]] [[حضرت آدم]] به ایشان [[آموزش]] داد که [[متوسل]] به [[پنج تن آل عبا]] شوند. [[ابنعباس]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سؤال کرد: کلماتی که [[آدم]]{{ع}} از پروردگارش دریافت کرد چه بود؟ [[حضرت]] فرمودند: «از [[خداوند]] به [[حقّ]] این [[پنج تن]] [[مقدس]]، تقاضا کرد [[توبه]] او را بپذیرد و [[خداوند]] [[توبه]] او را پذیرفت<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۳-۲۲۴. </ref>. | ||
#یکی از [[دعاها]] در جهت [[اثبات]] [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] [[دعای توسّل]] است، در این [[دعا]] علاوه بر [[تأیید]] [[توسل]] به واسطۀ [[الهی]]، نقش واسطه را هم در آن مشخص شده است. چنانکه در این [[دعا]] [[چهارده معصوم]] را در پیشگاه [[خداوند]] وسیله ای برای نزدیکی و [[قرب به خداوند]] نشان میدهد: {{متن حدیث|وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ}}؛ این مطلب به صراحت [[شبهه]] [[شرک]] به [[خداوند]] را از بین میبرد زیرا نقش [[اهل بیت]] به عنوان واسطه به هیچ وجه به معنای هم رتبه بودن با [[خداوند]] نیست، بلکه دلالت بر وسیله بودن آنها برای رسیدن به [[خداوند]] دارد<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۶۱. </ref>. | #یکی از [[دعاها]] در جهت [[اثبات]] [[توسل]] به واسطههای [[الهی]] [[دعای توسّل]] است، در این [[دعا]] علاوه بر [[تأیید]] [[توسل]] به واسطۀ [[الهی]]، نقش واسطه را هم در آن مشخص شده است. چنانکه در این [[دعا]] [[چهارده معصوم]] را در پیشگاه [[خداوند]] وسیله ای برای نزدیکی و [[قرب به خداوند]] نشان میدهد: {{متن حدیث|وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ}}؛ این مطلب به صراحت [[شبهه]] [[شرک]] به [[خداوند]] را از بین میبرد زیرا نقش [[اهل بیت]] به عنوان واسطه به هیچ وجه به معنای هم رتبه بودن با [[خداوند]] نیست، بلکه دلالت بر وسیله بودن آنها برای رسیدن به [[خداوند]] دارد<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۶۱. </ref>. | ||
==[[شبهه]] [[توسل]] به اولیای [[خداوند]] بعد از [[مرگ]]== | ==[[شبهه]] [[توسل]] به اولیای [[خداوند]] بعد از [[مرگ]]== | ||
*برخی معتقدند توسل به واسطههای [[الهی]] بعد از [[حیات]] دنیویشان، امری محال و ناممکن است. در پاسخ به این [[شبهه]] پاسخهایی داده شده است مانند: | *برخی معتقدند توسل به واسطههای [[الهی]] بعد از [[حیات]] دنیویشان، امری محال و ناممکن است. در پاسخ به این [[شبهه]] پاسخهایی داده شده است مانند: |