پرش به محتوا

امام مهدی قیام خود را از کجا آغاز می‌کند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کف' به 'کف'
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}')
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
خط ۴۳: خط ۴۳:
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::«وقتی [[ظلم]] و [[تباهی]]، چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن‌گاه که [[ستمگران]]، گستره [[زمین]] را جولانگاه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و [[مظلومان]] [[جهان]]، دست [[یاری]] خواهی را به [[آسمان]] گشوده‌اند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه [[خدا]] [[رمضان]]، [[ظهور]] [[موعود]] بزرگ را [[بشارت]] می‌دهد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۱۷، ص ۳۶۵.</ref> قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از [[طلوع صبح]] [[ایمان]]، در پی راه چاره‌ای هستند و [[منتظران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از هر کسی سراغ کوی یار می‌گیرند و برای [[دیدار]] او و حضور در زمره [[یاوران]] او سر از پا نمی‌شناسند. در آن زمان، [[سفیانی]] که بر منطقه وسیعی مانند [[سوریه]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] [[سلطه]] دارد، سپاهی را تجهیز می‌کند، تا با [[امام]] مقابله کند. [[لشکر]] [[سفیانی]] که در مسیر مکّه به تعققب [[امام]] پرداخته است، در محلی به نام [[بیدا]] به کام [[زمین]] می‌رود و نابود می‌شود.<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ح ۱، ص ۱۰.</ref> پس از [[شهادت]] [[نفس زکیه]] به فاصله کوتاهی، [[امام مهدی]]{{ع}} در سیمای مردی [[جوان]] در [[مسجد الحرام]] [[ظهور]] می‌کند؛ در حالی که پیراهن مبارک [[پیامبر]]{{صل}} را بر تن دارد و [[پرچم]] آن حضرت را به دست گرفته است. او به [[دیوار کعبه]] تکیه می‌زند و در بین [[رکن و مقام]]،<ref>مراد مقام [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نزدیک خانه کعبه و مقصود از "رکن"، رکن حجر الاسود است.</ref> سرود [[ظهور]] را زمزمه می‌کند و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[درود]] و [[سلام]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او می‌فرماید: ای [[مردم]]! ما از خدای توانا [[یاری]] می‌طلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری می‌خوانیم. آن‌گاه خود و خاندانش را معرفی می‌کند و ندا می‌دهد: {{عربی|" فَاللَّهَ‏ اللَّهَ‏ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ‏ اللَّهُ‏ تَعَالَى‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را [در میدان عدالت‌گستری و ستم ستیزی] تنها نگذارید و یاری‌مان کنید تا خدا شما را یاری کند.</ref> پس از پایان گرفتن سخنان [[امام]]، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با [[امام]] [[بیعت]] می‌کنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها [[فرشته وحی]]، [[جبرئیل]]{{ع}} است. آن گاه ۳۱۳ [[انسان]] وارسته که از نقاط مختلف عالم به سرزمین [[وحی]] آمده‌اند همچون ستارگانی بر گرد [[خورشید]] تابناک [[امامت]] حلقه زده، [[پیمان]] [[وفاداری]] می‌بندند. این جریان سبز، جاری است تا آنکه ده هزار سرباز [[جان]] بر [[کف]] در اردوگاه [[امام]]{{ع}} حضور می‌یابند و با آن [[فرزند]] [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] می‌کنند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷، ص ۳۹۴.</ref> [[امام]]{{ع}} با خیل [[یاوران]]، [[پرچم قیام]] را برافراشته و به سرعت بر [[مکه]] و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین [[پیامبر]] را از وجود نااهلان، [[پاک]] می‌کنند. آن گاه راهی [[مدینه]] می‌شود تا سایه [[عدالت]] و [[مهر]] را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم [[عراق]] گشته و شهر [[کوفه]] را به عنوان مرکز [[حکومت جهانی]] برمی‌گزیند و از آنجا به [[مدیریت]] [[قیام]] می‌پردازد. آن حضرت برای [[دعوت]] جهانیان به [[اسلام]] و زندگی در پرتو [[قوانین]] [[قرآن]] و در هم کوبیدن بساط [[ظلم و ستم]]، [[یاران]] و [[سپاهیان]] [[نور]] را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد. [[امام]]{{ع}} یک به یک سنگرهای کلیدی [[جهان]] را [[فتح]] می‌کند؛ زیرا علاوه بر یارانِ [[وفادار]] و [[مؤمن]]، از امداد [[فرشتگان الهی]] نیز برخوردار است و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} از [[لشکر]] [[رعب]] و [[وحشت]] مدد می‌گیرد؛ یعنی [[خداوند]] توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های [[دشمنان]] می‌افکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] از ما به وسیله رُعب [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] [[یاری]] می‌شود".<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳.</ref> گفتنی است یکی از نقاط [[جهان]] که به وسیله [[سپاه]] [[امام]] [[فتح]] می‌شود، [[بیت المقدس]] است.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۶۱، ص ۱۷۵.</ref> و پس از آن، واقعه بسیار مبارکی اتفاق می‌افتد که در جریان [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} [[سرنوشت]] ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌کند و آن، فرد آمدن [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] است. [[حضرت مسیح]]{{ع}} که به فرموده [[قرآن]] زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به [[زمین]] می‌آید و پشت سر [[امام مهدی]]{{ع}} به [[نماز]] می‌ایستد. بدین وسیله [[فضیلت]] و [[برتری]] پیشوای دوازدهم [[شیعیان]] را بر خود و [[پیروی]] خود را از [[امام مهدی]]{{ع}} به همگان اعلام می‌کند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} فرمود: "[[سوگند]] به آن کس که مرا به [[حق]] برانگیخت در حالی که [[بشارت دهنده]] مردمان باشم! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] نمانده باشد مگر یک روز، [[خداوند]] آن روز را چنان طولانی می‌کند تا فرزندم [[مهدی]]{{ع}} در آن [[قیام]] کند. پس از آن، [[عیسی بن مریم]] فرود می‌آید و پشت سر [[مهدی]] [[نماز]] می‌خواند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۱.</ref> به دنبال این [[اقدام]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} بسیاری از [[مسیحیان]] که جمعیت فراوانی از [[جهان]] را تشکیل می‌دهند به [[پیشوایان]] [[شیعیان]]، [[ایمان]] می‌آورند. گویی [[خدا]] [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} را برای چنان روزی حفظ کرده است، تا چراغ هدایتی برای [[حق]] طلبان باشد. البتّه [[ظهور]] [[معجزات]] به دستِ [[هدایت‌گر]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و طرح مباحث فکری برای [[راهنمایی]] [[بشریت]] از برنامه‌های [[انقلاب]] بزرگ [[مهدوی]] است که راه را برای [[هدایت مردم]] باز می‌کند. در همین راستا [[امام]]{{ع}} [[الواح]] [[تورات]] [[تحریف]] نشده –کتاب [[مقدس]] یهود- را که در نقاط خاصی از [[دنیا]] [[دفن]] شده است، خارج می‌کند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۳، ح ۲۶، ص ۳۳۵.</ref> [[یهودیان]] که نشانه‌های [[امامت]] او را در [[الواح]] می‌بینند، به آن حضرت [[ایمان]] می‌آورند و [[پیروان ادیان]] دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن [[پیام]] [[حق]] [[امام]] و دیدن [[معجزات]] از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند. این گونه است که وعده حتمی [[پروردگار]] محقّق می‌شود و [[اسلام]] عزیز همه عالم را می‌گیرد همان گونه که [[قرآن کریم]] [[بشارت]] داده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref> او خدایی است که پیامبرش را با [دلائل] هدایت و دین حق فرستاد تا [سرانجام] آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند؛ اگر چه مشرکان را خوش نیاید؛ سوره توبه: ۳۳.</ref> با توجه به تصویری که ترسیم شد، تنها قلدران و [[ظالمان]] می‌مانند که حاضر به [[تسلیم]] شدن در برابر [[حق]] و [[حقیقت]] نیستند. این عدّه در مقابل جریان غالب و [[اکثریت]] [[مؤمنان]] تاب [[مقاومت]] ندارند و با [[شمشیر]] [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به [[کیفر]] اعمال ننگین خود خواهند رسید و [[زمین]] و اهل آن برای همیشه از شرّ و [[فساد]] آنها ایمن خواهد شد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۸۲ - ۱۸۵.</ref>.
::::::«وقتی [[ظلم]] و [[تباهی]]، چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن‌گاه که [[ستمگران]]، گستره [[زمین]] را جولانگاه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و [[مظلومان]] [[جهان]]، دست [[یاری]] خواهی را به [[آسمان]] گشوده‌اند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه [[خدا]] [[رمضان]]، [[ظهور]] [[موعود]] بزرگ را [[بشارت]] می‌دهد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۱۷، ص ۳۶۵.</ref> قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از [[طلوع صبح]] [[ایمان]]، در پی راه چاره‌ای هستند و [[منتظران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از هر کسی سراغ کوی یار می‌گیرند و برای [[دیدار]] او و حضور در زمره [[یاوران]] او سر از پا نمی‌شناسند. در آن زمان، [[سفیانی]] که بر منطقه وسیعی مانند [[سوریه]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] [[سلطه]] دارد، سپاهی را تجهیز می‌کند، تا با [[امام]] مقابله کند. [[لشکر]] [[سفیانی]] که در مسیر مکّه به تعققب [[امام]] پرداخته است، در محلی به نام [[بیدا]] به کام [[زمین]] می‌رود و نابود می‌شود.<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ح ۱، ص ۱۰.</ref> پس از [[شهادت]] [[نفس زکیه]] به فاصله کوتاهی، [[امام مهدی]]{{ع}} در سیمای مردی [[جوان]] در [[مسجد الحرام]] [[ظهور]] می‌کند؛ در حالی که پیراهن مبارک [[پیامبر]]{{صل}} را بر تن دارد و [[پرچم]] آن حضرت را به دست گرفته است. او به [[دیوار کعبه]] تکیه می‌زند و در بین [[رکن و مقام]]،<ref>مراد مقام [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نزدیک خانه کعبه و مقصود از "رکن"، رکن حجر الاسود است.</ref> سرود [[ظهور]] را زمزمه می‌کند و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[درود]] و [[سلام]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او می‌فرماید: ای [[مردم]]! ما از خدای توانا [[یاری]] می‌طلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری می‌خوانیم. آن‌گاه خود و خاندانش را معرفی می‌کند و ندا می‌دهد: {{عربی|" فَاللَّهَ‏ اللَّهَ‏ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ‏ اللَّهُ‏ تَعَالَى‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را [در میدان عدالت‌گستری و ستم ستیزی] تنها نگذارید و یاری‌مان کنید تا خدا شما را یاری کند.</ref> پس از پایان گرفتن سخنان [[امام]]، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با [[امام]] [[بیعت]] می‌کنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها [[فرشته وحی]]، [[جبرئیل]]{{ع}} است. آن گاه ۳۱۳ [[انسان]] وارسته که از نقاط مختلف عالم به سرزمین [[وحی]] آمده‌اند همچون ستارگانی بر گرد [[خورشید]] تابناک [[امامت]] حلقه زده، [[پیمان]] [[وفاداری]] می‌بندند. این جریان سبز، جاری است تا آنکه ده هزار سرباز [[جان]] بر کف در اردوگاه [[امام]]{{ع}} حضور می‌یابند و با آن [[فرزند]] [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] می‌کنند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷، ص ۳۹۴.</ref> [[امام]]{{ع}} با خیل [[یاوران]]، [[پرچم قیام]] را برافراشته و به سرعت بر [[مکه]] و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین [[پیامبر]] را از وجود نااهلان، [[پاک]] می‌کنند. آن گاه راهی [[مدینه]] می‌شود تا سایه [[عدالت]] و [[مهر]] را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم [[عراق]] گشته و شهر [[کوفه]] را به عنوان مرکز [[حکومت جهانی]] برمی‌گزیند و از آنجا به [[مدیریت]] [[قیام]] می‌پردازد. آن حضرت برای [[دعوت]] جهانیان به [[اسلام]] و زندگی در پرتو [[قوانین]] [[قرآن]] و در هم کوبیدن بساط [[ظلم و ستم]]، [[یاران]] و [[سپاهیان]] [[نور]] را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد. [[امام]]{{ع}} یک به یک سنگرهای کلیدی [[جهان]] را [[فتح]] می‌کند؛ زیرا علاوه بر یارانِ [[وفادار]] و [[مؤمن]]، از امداد [[فرشتگان الهی]] نیز برخوردار است و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} از [[لشکر]] [[رعب]] و [[وحشت]] مدد می‌گیرد؛ یعنی [[خداوند]] توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های [[دشمنان]] می‌افکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] از ما به وسیله رُعب [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] [[یاری]] می‌شود".<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳.</ref> گفتنی است یکی از نقاط [[جهان]] که به وسیله [[سپاه]] [[امام]] [[فتح]] می‌شود، [[بیت المقدس]] است.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۶۱، ص ۱۷۵.</ref> و پس از آن، واقعه بسیار مبارکی اتفاق می‌افتد که در جریان [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} [[سرنوشت]] ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌کند و آن، فرد آمدن [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] است. [[حضرت مسیح]]{{ع}} که به فرموده [[قرآن]] زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به [[زمین]] می‌آید و پشت سر [[امام مهدی]]{{ع}} به [[نماز]] می‌ایستد. بدین وسیله [[فضیلت]] و [[برتری]] پیشوای دوازدهم [[شیعیان]] را بر خود و [[پیروی]] خود را از [[امام مهدی]]{{ع}} به همگان اعلام می‌کند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} فرمود: "[[سوگند]] به آن کس که مرا به [[حق]] برانگیخت در حالی که [[بشارت دهنده]] مردمان باشم! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] نمانده باشد مگر یک روز، [[خداوند]] آن روز را چنان طولانی می‌کند تا فرزندم [[مهدی]]{{ع}} در آن [[قیام]] کند. پس از آن، [[عیسی بن مریم]] فرود می‌آید و پشت سر [[مهدی]] [[نماز]] می‌خواند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۱.</ref> به دنبال این [[اقدام]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} بسیاری از [[مسیحیان]] که جمعیت فراوانی از [[جهان]] را تشکیل می‌دهند به [[پیشوایان]] [[شیعیان]]، [[ایمان]] می‌آورند. گویی [[خدا]] [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} را برای چنان روزی حفظ کرده است، تا چراغ هدایتی برای [[حق]] طلبان باشد. البتّه [[ظهور]] [[معجزات]] به دستِ [[هدایت‌گر]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و طرح مباحث فکری برای [[راهنمایی]] [[بشریت]] از برنامه‌های [[انقلاب]] بزرگ [[مهدوی]] است که راه را برای [[هدایت مردم]] باز می‌کند. در همین راستا [[امام]]{{ع}} [[الواح]] [[تورات]] [[تحریف]] نشده –کتاب [[مقدس]] یهود- را که در نقاط خاصی از [[دنیا]] [[دفن]] شده است، خارج می‌کند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۳، ح ۲۶، ص ۳۳۵.</ref> [[یهودیان]] که نشانه‌های [[امامت]] او را در [[الواح]] می‌بینند، به آن حضرت [[ایمان]] می‌آورند و [[پیروان ادیان]] دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن [[پیام]] [[حق]] [[امام]] و دیدن [[معجزات]] از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند. این گونه است که وعده حتمی [[پروردگار]] محقّق می‌شود و [[اسلام]] عزیز همه عالم را می‌گیرد همان گونه که [[قرآن کریم]] [[بشارت]] داده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref> او خدایی است که پیامبرش را با [دلائل] هدایت و دین حق فرستاد تا [سرانجام] آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند؛ اگر چه مشرکان را خوش نیاید؛ سوره توبه: ۳۳.</ref> با توجه به تصویری که ترسیم شد، تنها قلدران و [[ظالمان]] می‌مانند که حاضر به [[تسلیم]] شدن در برابر [[حق]] و [[حقیقت]] نیستند. این عدّه در مقابل جریان غالب و [[اکثریت]] [[مؤمنان]] تاب [[مقاومت]] ندارند و با [[شمشیر]] [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به [[کیفر]] اعمال ننگین خود خواهند رسید و [[زمین]] و اهل آن برای همیشه از شرّ و [[فساد]] آنها ایمن خواهد شد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۸۲ - ۱۸۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش