پرش به محتوا

بنی هاشم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۰
خط ۶۶: خط ۶۶:
برخی منابع [[شیعی]] [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ  ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ }}<ref>«بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن)  واپس گریختید آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمی‌دیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است» سوره توبه، آیه ۲۵-۲۶.</ref>را در [[شأن]] این افراد می‌‌دانند. در این آیات [[خداوند]] ابتدا ضمن [[یادآوری]] [[خودبینی]] و [[غرور]] [[مسلمانان]] در [[جنگ حنین]] و فرار آنها، به [[نصرت]] و [[یاری]] خود در این [[جنگ]] اشاره می‌‌کند<ref>الارشاد، ج ۱، ص ۱۴۰ ـ ۱۴۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص ۳۸۶؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۶۸.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «بنی عبدالمطلب»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
برخی منابع [[شیعی]] [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ  ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ }}<ref>«بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن)  واپس گریختید آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمی‌دیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است» سوره توبه، آیه ۲۵-۲۶.</ref>را در [[شأن]] این افراد می‌‌دانند. در این آیات [[خداوند]] ابتدا ضمن [[یادآوری]] [[خودبینی]] و [[غرور]] [[مسلمانان]] در [[جنگ حنین]] و فرار آنها، به [[نصرت]] و [[یاری]] خود در این [[جنگ]] اشاره می‌‌کند<ref>الارشاد، ج ۱، ص ۱۴۰ ـ ۱۴۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص ۳۸۶؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۶۸.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «بنی عبدالمطلب»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.


==پیامبر و [[بنی هاشم]]==
==[[پیامبر]] و [[بنی هاشم]]==
به رغم حمایتهای بنی‌‌هاشم و [[بنی عبدالمطلب]] از پیامبر{{صل}} چه در دوره حضور در [[مکّه]] و چه پس از [[هجرت به مدینه]]، پیامبر{{صل}} هیچ گاه امتیازی خاص برای بنی‌‌هاشم از آن جهت که از [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از [[منابع اهل سنّت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کرده‌‌اند که در آنها تلاش شده بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب به عنوان [[بهترین]] [[عرب]] و حتی بهترین [[انسان‌ها]] معرفی شوند؛<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۹، ص ۲۱۰؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۳۲۸ ـ ۳۳۰؛ القول الجازم، ص ۱۵۳.</ref> اما با توجه به آنکه این [[احادیث]] عموماً در دوره [[حکومت]] بنی‌‌عباس [[نقل]] شده ممکن است در [[حمایت]] از [[عباسیان]] [[حاکم]] نقل شده باشد، از این رو باید عکس‌‌العملهای پیامبر{{صل}} در برابر برخی از افراد بنی‌‌هاشم را از منظر [[احترام]] آن [[حضرت]] به [[مؤمنان]] [[هاشمی]] و [[یاوران]] خود دانست، چنان که آمده است که چون فردی از بنی‌‌هاشم می‌‌مرد [[پیامبر]] پس از خاک‌‌سپاری او، [[قبر]] را با آب خیس می‌‌کرد و بعد [[کف دست]] خود را بر [[گِل]] قبر می‌‌فشرد به طوری که اثر دست پیامبر روی قبر می‌‌ماند. این عمل به حدّی در خصوص [[قبور]] بنی‌‌هاشم [[شهرت]] یافته بود که اگر غریبه‌‌ای وارد [[مدینه]] می‌‌شد و چنین قبری را می‌‌دید از [[وفات]] فردی از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} [[آگاه]] می‌‌شد،<ref> الکافی، ج ۳، ص ۲۰۰؛ تهذیب، ج ۱، ص ۴۶۰؛ الذکری، ص ۶۸.</ref> همچنین آورده‌‌اند که با [[شهادت]] جعفربن ابی‌‌طالب، پیامبر به [[فاطمه]] (علیها [[السلام]]) [[فرمان]] داد تا سه [[روز]] غذای [[خانه]] [[جعفر]] را آماده کند. این عمل بعدها به صورت سنّتی در میان بنی‌‌هاشم باقی ماند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۵۷؛ الحدائق، ج ۴، ص ۱۶۰.</ref> نیز آمده که چون روزی پیامبر از [[منزل]] خود بسیار خوشحال بیرون آمد و [[مردم]] [[راز]] آن را پرسیدند، فرمود: [[جبرئیل]] از سوی [[خداوند]] آمد و گفت: خداوند ۷ تن از بنی‌‌هاشم را برگزید که در گذشته و [[آینده]] مانند آنها نیافریده و نخواهد آفرید: تو ای پیامبر، [[علی]] [[وصی]] تو، [[حسن]] و [[حسین]] [[نوادگان]] تو، [[حمزه]] عموی تو، جعفر پسر عموی تو و [[قائم]]{{ع}} که [[عیسی]] پشت سر او [[نماز]] می‌‌گزارد.<ref>الکافی، ج ۸، ص ۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۷ ـ ۷۸.</ref> نیز در خبری آمده که چون [[مهاجران]]، [[انصار]] و بنی‌‌هاشم در اینکه کدام‌‌یک نزد پیامبر محبوب‌‌ترند [[اختلاف]] کردند [[حضرت]] خود را [[برادر]] انصار، و از میان مهاجران خواند؛ ولی در خصوص بنی‌‌هاشم فرمود: شما از من و با من هستید.<ref>مناقب، ج ۳، ص ۳۷۹؛ المعجم‌‌الکبیر، ج ۱۹، ص ۱۳۳؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۱۲.</ref> [[حرام]] شدن [[زکات]] بر بنی‌‌هاشم <ref>الخصال، ج ۱، ص ۶۲؛ قرب الاسناد، ص ۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۲۱.</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]] به آنان از [[احکام]] ویژه این تیره است.<ref> جامع‌‌البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۸؛ المغنی، ج ۲، ص ۷۱۴؛ المحلی، ج ۷، ص ۳۲۷.</ref> که اعتبار آنان را در نزد [[خداوند]] نیز آشکار می‌‌کند. [[مفسران]] ضمن استناد به [[آیه]] ۴۱ [[انفال]] / ۸ که در آن خداوند [[خمس]] استفاده‌‌های [[مالی]] را برای خود، [[پیامبر]]، [[نزدیکان]] [[حضرت]]، [[یتیمان]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] معرفی کرده است مراد از نزدیکان پیامبر را بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب می‌‌دانند.<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص ۶۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۲۵؛ البرهان، ج ۲، ص ۶۹۱.</ref> در این میان بسیاری از [[مفسران شیعه]] مراد از [[ذی القربی]] را اهل‌‌بیت پیامبر{{صل}} می‌‌دانند،<ref>التبیان، ج ۵، ص ۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۵؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۴۳.</ref> چنان‌‌که برخی نیز مجموعه [[قریش]] را از نزدیکان پیامبر و از مصادیق ذی القربی دانسته و در خمس [[غنایم]] سهیم کرده‌‌اند: «و اعلَموا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَیء فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ ولِلرَّسولِ ولِذِی القُربی والیَتـمی والمَسـکینِ وابنِ السَّبیلِ اِن کُنتُم ءامَنتُم بِاللّهِ وما اَنزَلنا عَلی عَبدِنا یَومَ‌‌الفُرقانِ یَومَ التَقَی الجَمعانِ واللّهُ عَلی کُلِّ شَیء قَدیر». <ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۹؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۳۰۳ ـ ۳۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۰.</ref> همین [[تفاسیر]] از سوی مفسران در خصوص واژه ذی‌‌القربی در آیه ۷ [[حشر]] / ۵۹ نیز ارائه شده است و این آیه را در [[شأن]] بنی‌‌هاشم یا اهل‌‌بیت پیامبر{{ع}}<ref>جامع‌‌البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۹؛ التبیان، ج ۹، ص ۵۶۳؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۵.</ref> دانسته‌‌اند: «ما اَفاءَ اللّهُ عَلی رَسولِهِ مِن اَهلِ القُری فَلِلّهِ و لِلرَّسولِ ولِذِی القُربی والیَتـمی والمَسـکینِ وابنِ السَّبیلِ = آنچه خدای از] [[دارایی]] [ساکنان آن قریه‌‌ها عاید پیامبرش گردانید از آنِ [[خدا]] و پیامبر و متعلق به [[خویشاوندان]] نزدیک] وی [و [[یتیمان]] و [[مستمندان]] و در راه ماندگان است. همه از [[ذریه]] پیامبر ـ است».... (‌‌ <= ‌‌فیء) البته این سهم پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} توسط [[خلفا]]، به بهانه آنکه [[پیامبران]] از خود ارثی نمی‌‌گذارند حذف گردید.<ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۱۱؛ مجمع‌‌البیان، ج ۴، ص ۸۳۵ ـ ۸۳۶.</ref> با نزدیک شدن [[رحلت پیامبر]]، آن [[حضرت]] بنی‌‌هاشم را فرا خواند و با آنان سخن گفت.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص ۴۲۵؛ الامالی، ص ۶۰۲؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «بنی عبدالمطلب»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
به رغم حمایت‌های بنی‌‌هاشم و [[بنی عبدالمطلب]] از پیامبر{{صل}} چه در دوره حضور در [[مکّه]] و چه پس از [[هجرت به مدینه]]، پیامبر{{صل}} هیچ گاه امتیازی خاص برای بنی‌‌هاشم از آن جهت که از [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از [[منابع اهل سنّت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کرده‌‌اند که در آنها تلاش شده بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب به عنوان [[بهترین]] [[عرب]] و حتی بهترین [[انسان‌ها]] معرفی شوند؛<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۹، ص ۲۱۰؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۳۲۸ ـ ۳۳۰؛ القول الجازم، ص ۱۵۳.</ref> اما با توجه به آنکه این [[احادیث]] عموماً در دوره [[حکومت]] بنی‌‌عباس [[نقل]] شده ممکن است در [[حمایت]] از [[عباسیان]] [[حاکم]] نقل شده باشد، از این رو باید عکس‌‌العملهای پیامبر{{صل}} در برابر برخی از افراد بنی‌‌هاشم را از منظر [[احترام]] آن [[حضرت]] به [[مؤمنان]] [[هاشمی]] و [[یاوران]] خود دانست، چنان که آمده است که چون فردی از بنی‌‌هاشم می‌‌مرد [[پیامبر]] پس از خاک‌‌سپاری او، [[قبر]] را با آب خیس می‌‌کرد و بعد [[کف دست]] خود را بر [[گِل]] قبر می‌‌فشرد به طوری که اثر دست پیامبر روی قبر می‌‌ماند. این عمل به حدّی در خصوص [[قبور]] بنی‌‌هاشم [[شهرت]] یافته بود که اگر غریبه‌‌ای وارد [[مدینه]] می‌‌شد و چنین قبری را می‌‌دید از [[وفات]] فردی از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} [[آگاه]] می‌‌شد،<ref> الکافی، ج ۳، ص ۲۰۰؛ تهذیب، ج ۱، ص ۴۶۰؛ الذکری، ص ۶۸.</ref>
 
همچنین آورده‌‌اند که با [[شهادت]] [[جعفر بن ابی‌‌ طالب]]، پیامبر به [[فاطمه]]{{س}} [[فرمان]] داد تا سه [[روز]] غذای [[خانه]] [[جعفر]] را آماده کند. این عمل بعدها به صورت سنّتی در میان بنی‌‌هاشم باقی ماند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۵۷؛ الحدائق، ج ۴، ص ۱۶۰.</ref> نیز آمده که چون روزی پیامبر از [[منزل]] خود بسیار خوشحال بیرون آمد و [[مردم]] [[راز]] آن را پرسیدند، فرمود: [[جبرئیل]] از سوی [[خداوند]] آمد و گفت: خداوند ۷ تن از بنی‌‌هاشم را برگزید که در گذشته و [[آینده]] مانند آنها نیافریده و نخواهد آفرید: تو ای پیامبر، [[علی]] [[وصی]] تو، [[حسن]] و [[حسین]] [[نوادگان]] تو، [[حمزه]] عموی تو، جعفر پسر عموی تو و [[قائم]]{{ع}} که [[عیسی]] پشت سر او [[نماز]] می‌‌گزارد.<ref>الکافی، ج ۸، ص ۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۷ ـ ۷۸.</ref> نیز در خبری آمده که چون [[مهاجران]]، [[انصار]] و بنی‌‌هاشم در اینکه کدام‌‌ یک نزد پیامبر محبوب‌‌ترند [[اختلاف]] کردند [[حضرت]] خود را [[برادر]] انصار، و از میان مهاجران خواند؛ ولی در خصوص بنی‌‌هاشم فرمود: شما از من و با من هستید.<ref>مناقب، ج ۳، ص ۳۷۹؛ المعجم‌‌الکبیر، ج ۱۹، ص ۱۳۳؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۱۲.</ref> [[حرام]] شدن [[زکات]] بر بنی‌‌هاشم <ref>الخصال، ج ۱، ص ۶۲؛ قرب الاسناد، ص ۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۲۱.</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]] به آنان از [[احکام]] ویژه این تیره است.<ref> جامع‌‌البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۸؛ المغنی، ج ۲، ص ۷۱۴؛ المحلی، ج ۷، ص ۳۲۷.</ref> که اعتبار آنان را در نزد [[خداوند]] نیز آشکار می‌‌کند.
 
[[مفسران]] ضمن استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> که در آن خداوند [[خمس]] استفاده‌‌های [[مالی]] را برای خود، [[پیامبر]]، [[نزدیکان]] [[حضرت]]، [[یتیمان]]، [[مساکین]] و [[در راه ماندگان]] معرفی کرده است مراد از نزدیکان پیامبر را بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب می‌‌دانند.<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص ۶۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۲۵؛ البرهان، ج ۲، ص ۶۹۱.</ref> در این میان بسیاری از [[مفسران شیعه]] مراد از {{متن قرآن|لِذِي الْقُرْبَى}} را [[اهل‌‌ بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} می‌‌دانند،<ref>التبیان، ج ۵، ص ۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۵؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۴۳.</ref> چنان‌‌که برخی نیز مجموعه [[قریش]] را از نزدیکان پیامبر و از مصادیق ذی القربی دانسته و در خمس [[غنایم]] سهیم کرده‌‌اند<ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۹؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۳۰۳ ـ ۳۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۰.</ref> همین [[تفاسیر]] از سوی مفسران در خصوص واژه ذی‌‌القربی در آیه {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref> نیز ارائه شده است و این آیه را در [[شأن]] بنی‌‌هاشم یا [[اهل‌‌ بیت]] [[پیامبر]]{{ع}}<ref>جامع‌‌البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۹؛ التبیان، ج ۹، ص ۵۶۳؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۵.</ref> دانسته‌‌اند. البته این سهم پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} توسط [[خلفا]]، به بهانه آنکه [[پیامبران]] از خود ارثی نمی‌‌گذارند حذف گردید.<ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۱۱؛ مجمع‌‌البیان، ج ۴، ص ۸۳۵ ـ ۸۳۶.</ref> با نزدیک شدن [[رحلت پیامبر]]، آن [[حضرت]] بنی‌‌هاشم را فرا خواند و با آنان سخن گفت.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص ۴۲۵؛ الامالی، ص ۶۰۲؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «بنی عبدالمطلب»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.


==[[بنی هاشم]] پس از [[پیامبر]]{{صل}}==
==[[بنی هاشم]] پس از [[پیامبر]]{{صل}}==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش