حدیث غدیر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت') |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
===اشکال سوم=== | ===اشکال سوم=== | ||
*[[ابن قبه رازی]] اشکال سوم را اینگونه شروع میکند که در [[منابع روایی اهل سنت]] آمده [[رسول خدا]] مولای [[زید بن حارثه]] به شمار میرفت، اما به [[دست]] [[امیرالمؤمنین]] [[آزاد]] شد؛ از اینرو [[پیامبر]] [[ولایت]] خود بر [[زید]] را به [[امام علی]] واگذار کرده است. از طرفی [[اخبار]] دیگری هم [[نقل]] شده که [[پیامبر]] [[جانشینی]] [[امام علی]] را [[انکار]] کرده است. از اینرو نمیتوان [[حدیث غدیر]] را بر آن معنایی که امامیان میگویند حمل کرد. [[ابن قبه رازی]] بیان میکند که [[مخالفان]] [[امامیه]] تلاش کردهاند با این دو دسته [[اخبار]] موضوع [[خلافت امیرالمؤمنین]] را با تردید روبهرو کنند که بر فرض [[پیامبر]] در [[غدیر خم]] [[علی]] را ولی قرار داده باشد، منظور [[پیامبر]] [[ولایت]] او بر زیدبن حارثه است نه بر همه [[مسلمانان]]. او در پاسخ به این اشکال [[عقیده]] میگوید طرح اینگونه مباحث هیچ کمکی به [[اثبات]] ادعای [[مخالفان]] [[عقیده امامیه]] نخواهد کرد؛ زیرا در حوزه نقد [[اخبار]] اگر یکی از طرفین بحث بخواهد خبر مورد استناد طرف مقابل را بر اساس خبر دیگری نقد کند باید آن خبر مورد توافق [[روایی]] دو طرف بحث باشد، نه اینکه [[راویان]] آن خبر تنها از [[مذهب]] مدعی باشند. | *[[ابن قبه رازی]] اشکال سوم را اینگونه شروع میکند که در [[منابع روایی اهل سنت]] آمده [[رسول خدا]] مولای [[زید بن حارثه]] به شمار میرفت، اما به [[دست]] [[امیرالمؤمنین]] [[آزاد]] شد؛ از اینرو [[پیامبر]] [[ولایت]] خود بر [[زید]] را به [[امام علی]] واگذار کرده است. از طرفی [[اخبار]] دیگری هم [[نقل]] شده که [[پیامبر]] [[جانشینی]] [[امام علی]] را [[انکار]] کرده است. از اینرو نمیتوان [[حدیث غدیر]] را بر آن معنایی که امامیان میگویند حمل کرد. [[ابن قبه رازی]] بیان میکند که [[مخالفان]] [[امامیه]] تلاش کردهاند با این دو دسته [[اخبار]] موضوع [[خلافت امیرالمؤمنین]] را با تردید روبهرو کنند که بر فرض [[پیامبر]] در [[غدیر خم]] [[علی]] را ولی قرار داده باشد، منظور [[پیامبر]] [[ولایت]] او بر زیدبن حارثه است نه بر همه [[مسلمانان]]. او در پاسخ به این اشکال [[عقیده]] میگوید طرح اینگونه مباحث هیچ کمکی به [[اثبات]] ادعای [[مخالفان]] [[عقیده امامیه]] نخواهد کرد؛ زیرا در حوزه نقد [[اخبار]] اگر یکی از طرفین بحث بخواهد خبر مورد استناد طرف مقابل را بر اساس خبر دیگری نقد کند باید آن خبر مورد توافق [[روایی]] دو طرف بحث باشد، نه اینکه [[راویان]] آن خبر تنها از [[مذهب]] مدعی باشند. | ||
*[[ابن قبه رازی]] در [[تبیین]] این اصل مینویسد [[اهل سنت]] خبری را که در [[نقل]] آن با [[امامیه]] اتفاق دارند، با اخباری شرح و [[تفسیر]] میکنند که تنها در منابع رواییشان آمده است. اگر این روش صحیح باشد، [[امامیه]] نیز [[اخبار]] بسیاری در [[تأیید]] [[حدیث غدیر]] دارد که میتواند به آنها استناد جوید، ولی چون مقبول خودشان است، در فرایند [[استدلال]] آنها را نادیده میگیرند. در واقع نصوصی که ویژه [[امامیه]] است در برابر نصوصی قرار میگیرد که تنها [[اهل سنت]] [[نقل]] کردهاند و از اینرو [[استدلال]] به اینگونه [[روایات]] نمیتواند صحیح باشد و هیچگونه حجیتی ندارد؛ در نتیجه خبر [[مورد اتفاق]] {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} باقی میماند که برای [[فهم]] صحیح آن هر دو گروه [[امامیه]] و [[اهل سنت]] باید به لغت و عرف [[رجوع]] کنند تا بر اساس آنچه که لغتشناسان بیان کردهاند یا بر پایه استعمال شایع در عرف با یکدیگر به بحث بپردازند. [[ابن قبه رازی]] [[معتقد]] است در صورت اجرای صحیح این روش برداشت [[امامیه]] به [[اثبات]] میرسد. او بیان میکند [[اهل سنت]] خبری ندارد که در آن اتفاق باشد یا دلالستش همچون خبر مورد ادعای [[امامیه]] روشن باشد. در ضمن آنچه درباره [[ولای علی]]{{ع}} بر [[زید بن حارثه]] بر زبانشان جاری است، بیاساس بودن آن را مشخص میسازد؛ زیرا بر اساس روایاتی که در کتب [[اهل سنت]] [[نقل]] شده، [[زید]] در [[غزوه]] [[موته]] (سال هشت [[هجرت]] و دو سال قبل از [[جریان غدیر]] [[خم]]) با [[جعفر بن ابی طالب]] به [[شهادت]] رسید<ref>برای نمونه ر.ک: ابنسعد، طبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۹؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۵۲.</ref> پس چگونه [[پیامبر]] میتواند [[ولای علی]]{{ع}} را بر [[زید بن حارثه]] که مدتی از [[وفات]] او میگذرد، | *[[ابن قبه رازی]] در [[تبیین]] این اصل مینویسد [[اهل سنت]] خبری را که در [[نقل]] آن با [[امامیه]] اتفاق دارند، با اخباری شرح و [[تفسیر]] میکنند که تنها در منابع رواییشان آمده است. اگر این روش صحیح باشد، [[امامیه]] نیز [[اخبار]] بسیاری در [[تأیید]] [[حدیث غدیر]] دارد که میتواند به آنها استناد جوید، ولی چون مقبول خودشان است، در فرایند [[استدلال]] آنها را نادیده میگیرند. در واقع نصوصی که ویژه [[امامیه]] است در برابر نصوصی قرار میگیرد که تنها [[اهل سنت]] [[نقل]] کردهاند و از اینرو [[استدلال]] به اینگونه [[روایات]] نمیتواند صحیح باشد و هیچگونه حجیتی ندارد؛ در نتیجه خبر [[مورد اتفاق]] {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} باقی میماند که برای [[فهم]] صحیح آن هر دو گروه [[امامیه]] و [[اهل سنت]] باید به لغت و عرف [[رجوع]] کنند تا بر اساس آنچه که لغتشناسان بیان کردهاند یا بر پایه استعمال شایع در عرف با یکدیگر به بحث بپردازند. [[ابن قبه رازی]] [[معتقد]] است در صورت اجرای صحیح این روش برداشت [[امامیه]] به [[اثبات]] میرسد. او بیان میکند [[اهل سنت]] خبری ندارد که در آن اتفاق باشد یا دلالستش همچون خبر مورد ادعای [[امامیه]] روشن باشد. در ضمن آنچه درباره [[ولای علی]]{{ع}} بر [[زید بن حارثه]] بر زبانشان جاری است، بیاساس بودن آن را مشخص میسازد؛ زیرا بر اساس روایاتی که در کتب [[اهل سنت]] [[نقل]] شده، [[زید]] در [[غزوه]] [[موته]] (سال هشت [[هجرت]] و دو سال قبل از [[جریان غدیر]] [[خم]]) با [[جعفر بن ابی طالب]] به [[شهادت]] رسید<ref>برای نمونه ر.ک: ابنسعد، طبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۹؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۵۲.</ref> پس چگونه [[پیامبر]] میتواند [[ولای علی]]{{ع}} را بر [[زید بن حارثه]] که مدتی از [[وفات]] او میگذرد، ثابت کند. غیر از آن میتوان گفت هیچ دلیلی برای [[اثبات]] [[ولای علی]]{{ع}} بر [[زید بن حارثه]] از طرف [[پیامبر]] وجود ندارد. [[ابن قبه رازی]] [[معتقد]] است خبر [[زید بن حارثه]] با اشکالی که بر پایه [[منابع اهل سنت]] به آن وارد است، هیچگاه شأنیت مقابله با خبری را که مورد [[اتفاق مسلمانان]] است ([[خبر غدیر]]) ندارد. | ||
*او احتمال دیگری را برای مدعای [[اهل سنت]] مطرح میکند که فرض از [[دنیا]] نرفتن [[زید]] پیش از [[جریان غدیر]] و حضور در [[روز غدیر]] و شنیدن فرمایشهای [[رسول خدا]] چیزی را [[اثبات]] نمیکند؛ زیرا تمامی [[عرب]] میدانستند [[زید بن حارثه]] [[غلام]] [[آزاده]] [[پیامبر]] و [[غلام]] [[آزاده]] کرده [[خاندان]] او نیز [[آزاد]] شده پسر عموی اوست. چنین امری در لغت و عرف آن [[جامعه]] دارای [[شهرت]] بود و [[دلیل]] نداشت که ایشان در آن موقع و شرایط [[مردم]] را جمع کند و بگوید آنچه را شناختهاید و در میان شما [[شهرت]] دارد، دوباره بشناسید. مثل اینکه کسی گفته باشد پسر [[برادر]] [[پدر]] [[پیامبر]] [[امام علی]] پسر عموی وی نیست، آنگاه [[رسول خدا]] در بازگشت از [[حج]] در [[غدیر خم]] [[مسلمانان]] را جمع کند و بگوید [[مردم]] بدانید هر که پسر [[برادر]] [[پدر]] من است، او عموزاده من میباشد. [[بدیهی]] است این گفتار و [[رفتار شایسته]] [[مقام پیامبر]] [[خدا]] نیست و نمیتواند مقبول باشد. این عمل هیچگاه از [[ساحت]] [[نبی]] [[خدا]] سر نمیزد<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۱.</ref>. | *او احتمال دیگری را برای مدعای [[اهل سنت]] مطرح میکند که فرض از [[دنیا]] نرفتن [[زید]] پیش از [[جریان غدیر]] و حضور در [[روز غدیر]] و شنیدن فرمایشهای [[رسول خدا]] چیزی را [[اثبات]] نمیکند؛ زیرا تمامی [[عرب]] میدانستند [[زید بن حارثه]] [[غلام]] [[آزاده]] [[پیامبر]] و [[غلام]] [[آزاده]] کرده [[خاندان]] او نیز [[آزاد]] شده پسر عموی اوست. چنین امری در لغت و عرف آن [[جامعه]] دارای [[شهرت]] بود و [[دلیل]] نداشت که ایشان در آن موقع و شرایط [[مردم]] را جمع کند و بگوید آنچه را شناختهاید و در میان شما [[شهرت]] دارد، دوباره بشناسید. مثل اینکه کسی گفته باشد پسر [[برادر]] [[پدر]] [[پیامبر]] [[امام علی]] پسر عموی وی نیست، آنگاه [[رسول خدا]] در بازگشت از [[حج]] در [[غدیر خم]] [[مسلمانان]] را جمع کند و بگوید [[مردم]] بدانید هر که پسر [[برادر]] [[پدر]] من است، او عموزاده من میباشد. [[بدیهی]] است این گفتار و [[رفتار شایسته]] [[مقام پیامبر]] [[خدا]] نیست و نمیتواند مقبول باشد. این عمل هیچگاه از [[ساحت]] [[نبی]] [[خدا]] سر نمیزد<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۱.</ref>. | ||