پرش به محتوا

اثبات امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}}' به '')
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
خط ۳۵: خط ۳۵:
*با توجه به ذیل [[آیه]]، روشن می‌شود که [[عقل انسان]] ممکن است به مراتب نازله ای از [[کتاب الهی]] و یا [[حکمت]] دست یابد و بتواند بر اساس [[حسن و قبح عقلی]]، برخی [[محاسن]] و معایب را بشناسد و خود را تا حدّ محدودی [[تزکیه]] کند، اما هرگز [[قادر]] نیست که بدون [[استمداد]] از [[وحی]]، بر ظرایف [[حکمت]] و دقایق [[کتاب الهی]] و راه و روش عمیق و کامل [[تهذیب نفس]] [[دست]] یازد. سیاق ادبی ذیل [[آیه]] ۱۵۱ [[سوره بقره]] نیز [[شاهد]] بر همین [[حقیقت]] است: {{متن قرآن|يُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. یعنی سنخ [[معارف]] [[انبیاء]]{{عم}} به گونه‌ای است که هرگز حتّی در گذر زمان و با [[پیشرفت]] [[علوم]] بشری نیز در دسترس قرار نمی‌گیرد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۶۸-۱۷۰.</ref>.
*با توجه به ذیل [[آیه]]، روشن می‌شود که [[عقل انسان]] ممکن است به مراتب نازله ای از [[کتاب الهی]] و یا [[حکمت]] دست یابد و بتواند بر اساس [[حسن و قبح عقلی]]، برخی [[محاسن]] و معایب را بشناسد و خود را تا حدّ محدودی [[تزکیه]] کند، اما هرگز [[قادر]] نیست که بدون [[استمداد]] از [[وحی]]، بر ظرایف [[حکمت]] و دقایق [[کتاب الهی]] و راه و روش عمیق و کامل [[تهذیب نفس]] [[دست]] یازد. سیاق ادبی ذیل [[آیه]] ۱۵۱ [[سوره بقره]] نیز [[شاهد]] بر همین [[حقیقت]] است: {{متن قرآن|يُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. یعنی سنخ [[معارف]] [[انبیاء]]{{عم}} به گونه‌ای است که هرگز حتّی در گذر زمان و با [[پیشرفت]] [[علوم]] بشری نیز در دسترس قرار نمی‌گیرد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۶۸-۱۷۰.</ref>.
===رفع [[خوف]] از [[بندگان]] و [[حجیّت]] در [[افعال عباد]]===
===رفع [[خوف]] از [[بندگان]] و [[حجیّت]] در [[افعال عباد]]===
*[[دلیل]] دوم [[علامه]]، با حدّ وسط قرار دادن [[بندگی]] عباد حاصل می‌شود و اینکه [[عبد]] باید بداند که [[تصرف]] او در [[ملک]] مولای خود غاصبانه نیست و او تحصیل [[رضایت]] مولا را می‌نماید. [[علامه]] می‌فرمایند: "برداشته شدن [[خوف]] از مکلّفین در تصرّفاتی که می‌نمایند؛ زیرا با [[دلیل عقلی]] [[ثابت]] شده که همگی، [[بندگان]] [[پروردگار]] هستیم و عقلاً [[تصرف]] در [[ملک]] غیر، بدون [[اذن]] او [[قبیح]] است. و اگر بعثتی در کار نباشد، راه تشخیص [[حسن]] [[تصرف]] در [[ملک]] غیر روشن نیست. در نتیجه، در چگونگی تصرّف، برای مکلّف [[ترس]] پدید می‌آید؛ زیرا [[عقل]] [[حکم]] به امری می‌کند که راهی در تشخیص آن، جز با [[بعثت]] وجود ندارد و در نتیجه، در صورت عدم [[بعثت]]، [[خوف]] همیشه برای [[بندگان]] باقی می‌ماند"<ref>{{عربی|إزاله الخوف الحاصل للمکلف عند تصرفاته: إذ قد علم بالدلیل العقلیّ أنه مملوک لغیره و أن التصرف فی ملک الغیر بغیر إذنه قبیح فلولا البعثه لما علم حسن التصرفات فیحصل الخوف بالتصرف و بعدمه إذ یجوز العقل طلب المالک من العبد فعلا لاسبیل إلی فعله إلا بالبعثه فیحصل الخوف}}</ref>
*[[دلیل]] دوم [[علامه]]، با حدّ وسط قرار دادن [[بندگی]] عباد حاصل می‌شود و اینکه [[عبد]] باید بداند که [[تصرف]] او در [[ملک]] مولای خود غاصبانه نیست و او تحصیل [[رضایت]] مولا را می‌نماید. [[علامه]] می‌فرمایند: "برداشته شدن [[خوف]] از مکلّفین در تصرّفاتی که می‌نمایند؛ زیرا با [[دلیل عقلی]] ثابت شده که همگی، [[بندگان]] [[پروردگار]] هستیم و عقلاً [[تصرف]] در [[ملک]] غیر، بدون [[اذن]] او [[قبیح]] است. و اگر بعثتی در کار نباشد، راه تشخیص [[حسن]] [[تصرف]] در [[ملک]] غیر روشن نیست. در نتیجه، در چگونگی تصرّف، برای مکلّف [[ترس]] پدید می‌آید؛ زیرا [[عقل]] [[حکم]] به امری می‌کند که راهی در تشخیص آن، جز با [[بعثت]] وجود ندارد و در نتیجه، در صورت عدم [[بعثت]]، [[خوف]] همیشه برای [[بندگان]] باقی می‌ماند"<ref>{{عربی|إزاله الخوف الحاصل للمکلف عند تصرفاته: إذ قد علم بالدلیل العقلیّ أنه مملوک لغیره و أن التصرف فی ملک الغیر بغیر إذنه قبیح فلولا البعثه لما علم حسن التصرفات فیحصل الخوف بالتصرف و بعدمه إذ یجوز العقل طلب المالک من العبد فعلا لاسبیل إلی فعله إلا بالبعثه فیحصل الخوف}}</ref>
*توضیح: [[خداوند]] در [[سوره بقره]]، ذیل داستان [[حضرت آدم]]{{ع}}، بعد از ذکر ماجرای [[هبوط]] ایشان به [[زمین]] و پذیرفته شدن [[توبه]] او و همسرش، در قالب یک قاعده کلّی، خطاب به همه [[بنی‌آدم]] بیان می‌فرماید:{{متن قرآن|قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«گفتیم: همه از آن (بهشت فرازین) فرود آیید، آنگاه اگر از من به شما رهنمودی رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۳۸.</ref>.
*توضیح: [[خداوند]] در [[سوره بقره]]، ذیل داستان [[حضرت آدم]]{{ع}}، بعد از ذکر ماجرای [[هبوط]] ایشان به [[زمین]] و پذیرفته شدن [[توبه]] او و همسرش، در قالب یک قاعده کلّی، خطاب به همه [[بنی‌آدم]] بیان می‌فرماید:{{متن قرآن|قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«گفتیم: همه از آن (بهشت فرازین) فرود آیید، آنگاه اگر از من به شما رهنمودی رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۳۸.</ref>.
*این خطاب، به یک [[تبیین]] [[عقلی]] اشاره دارد. بدین ترتیب که بعد از آنکه [[امّت]] از راه [[عقل]] به [[توحید]] و [[نبوّت]] و [[معاد]] [[معتقد]] شدند و بنا را بر رعایت [[آداب]] [[بندگی]] گذاشتند، باید این [[معرفت]] را نیز کسب کنند که در قلمرو [[ملک]] [[مولی]] [[زندگی]] می‌کند، اما نمی‌دانند چه باید بکنند تا مولایشان از ایشان [[راضی]] باشد و تصرّفاتشان در [[ملک]] [[مولی]] غاصبانه محسوب نگردد. در نتیجه، [[بنده]] دائماً در [[خوف]] از [[خشم]] [[مولی]] و [[حزن]] از [[عذاب اخروی]] قرار می‌گیرد. لذا [[عقل]] [[حکم]] می‌کند که باید هدایت‌گران و حججی از سوی [[خداوند]] فرستاده شوند تا راه تحصیل [[رضایت]] و دفع [[غضب]] [[پروردگار]] را به [[انسان]] ارائه نمایند.
*این خطاب، به یک [[تبیین]] [[عقلی]] اشاره دارد. بدین ترتیب که بعد از آنکه [[امّت]] از راه [[عقل]] به [[توحید]] و [[نبوّت]] و [[معاد]] [[معتقد]] شدند و بنا را بر رعایت [[آداب]] [[بندگی]] گذاشتند، باید این [[معرفت]] را نیز کسب کنند که در قلمرو [[ملک]] [[مولی]] [[زندگی]] می‌کند، اما نمی‌دانند چه باید بکنند تا مولایشان از ایشان [[راضی]] باشد و تصرّفاتشان در [[ملک]] [[مولی]] غاصبانه محسوب نگردد. در نتیجه، [[بنده]] دائماً در [[خوف]] از [[خشم]] [[مولی]] و [[حزن]] از [[عذاب اخروی]] قرار می‌گیرد. لذا [[عقل]] [[حکم]] می‌کند که باید هدایت‌گران و حججی از سوی [[خداوند]] فرستاده شوند تا راه تحصیل [[رضایت]] و دفع [[غضب]] [[پروردگار]] را به [[انسان]] ارائه نمایند.
۲۱۸٬۳۵۲

ویرایش