حدیث غدیر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←تلازم امامت و محبت
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۹: | ||
==تلازم امامت و محبت== | ==تلازم امامت و محبت== | ||
[[امامت]] و [[محبّت]] دو معنای ناسازگار و غیرقابل جمع نیستند تا اینکه ما در [[تفسیر]] [[مولی]] در [[حدیث غدیر]] ناچار از [[انتخاب]] یکی از آن دو باشیم، بلکه محبّت از لوازم امامت است؛ یعنی در [[جهانبینی الهی]] کسی که عهدهدار امر [[رهبری]] [[مردم]] است باید [[دوستدار]] آنان نیز باشد و به آنان مهر بورزد، چنان که [[خداوند]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را [[پیشوایی]] معرفی کرده است که ناگواریهای مردم بر او گران بود، بر [[هدایت]] و [[سعادت]] آنان حریص بود، و با آنان [[مهربان]] و [[رحیم]] بود<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. | |||
از سوی دیگر، پیامبر اکرم{{صل}} علاوه بر [[مقام نبوت]] و [[رسالت]]، دارای [[مقام امامت]] بود<ref>{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، چنان که [[ناصر]] و [[یاور]] [[مسلمانان]] نیز بود، و در این باره، میان مسلمانان اختلافی وجود ندارد. بر این اساس میگوییم در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} نخست، مولی بودن [[پیامبر]]{{صل}} بیان شده، آنگاه مولی بودن [[علی]]{{ع}} بر آن متفرع شده است. بنابراین، مقصود از مولی درباره علی{{ع}} همان است که درباره پیامبر{{صل}} مقصود است. پیامبر{{صل}} هم [[محب]] و ناصر مسلمانان، و هم [[رهبر]] و صاحب [[اختیار]] در امور آنان بود، یعنی [[ولایت پیامبر]]{{صل}} بر مسلمانان، دارای ابعاد سهگانه [[محبت]]، [[نصرت]] و [[زعامت]] بود. این ابعاد سهگانه، در حدیث غدیر برای علی{{ع}} [[اثبات]] شده است<ref>{{عربی|إن لفظة مولی لو کانت مشترکة بین سائر الأقسام و غیر مختصة ببعضها لوجب حمل خطابه{{صل}} بها علی جمیع محتملاته الا ما منع مانع، کوجوب مثل ذلک فی خطاب مشترک فقدت الدلالة من المخاطب به علی تخصیص مراده ببعض محتملاته}}. تقریب المعارف، ص۱۵۴.</ref>. این مطلب را دو گونه میتوان تقریر کرد: | |||
*[[مولی]] مشترک [[معنوی]] است و همه کاربردهای آن یک معنای جامع و مشترک دارد که با توجه به ریشه کلمه مولی (و - ل -ی) [[قرب]] و نزدیکی خاصی است میان دو [[انسان]] که مستلزم [[محبت]]، [[نصرت]] و [[حق تصرف]] یکی در امور دیگری است<ref>{{عربی|الواو و اللام و الیاء اصل صحیح یدل علی قرب، من ذالک الولی: القرب، یقال تباعد بعد ولی، ای قرب، وجلس مما یلینی، ای یقارینی... و من الباب المولی: المعتق والمعتق، و الصاحب، و الحلیف و ابن العم و الناصر، و الجار، کل هؤلاء من الولی و هو القرب، و کل من ولی امر آخر فهو ولیه}}. معجم المقاییس فی اللغة، ص۱۱۰۴. | |||
{{عربی|الولاء و التوالی ان یحصل شیئان فصاعدا حصولا لیس بینهما ما لیس منها، و یستعار ذلک للقرب من حیث النسبة و من حیث الدین و من حیث الصداقة و النصرة و الاعتقاد}}. [[المفردات]] فی [[غریب]] القرآن، ص۵۳۳. | |||
{{عربی|ولی مثل فلس القرب، و جلست مما یلیه ای یقاربه، و قیل: الولی حصول الثانی بعد الأول من غیر فصل}}. المصباح المنیر، ج۲، ص۳۹۶. | |||
{{عربی|فالمحصل من معنی الولایة فی موارد استعمالها هو نحو من القرب یوجب نوعا من حق التصرف و مالکیة التدبیر}}. [[المیزان]] فی التفسیر القرآن، ج۶، ص۱۲.</ref>. | |||
به عبارتی دیگر، معنای مشترک میان همه کاربردهای مولی، [[اولویت]] داشتن نسبت به [[فرد]] یا چیزی است که در هر یک از کاربردهای آن ویژگی خاصی دارد؛ [[ولایت]] محبت اقتضا میکند که [[دوست]] یک فرد رابطه نزدیکتری از دیگران به او داشته باشد و در حل [[مشکلات]] او نسبت به وی از دیگران [[برتر]] و سزاوارتر باشد. همین گونه است ولایت نصرت، یعنی کسی که با دیگری [[پیمان]] نصرت بسته است، در [[یاری کردن]] و [[مقابله با دشمنان]] او از دیگران سزاوارتر است، و در ولایت [[زعامت]] و [[رهبری]]، [[زعیم]] و [[رهبر]] [[مردم]] در [[تصمیمگیری]] نسبت به امور آنان از دیگران سزاوارتر است<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص۶۴۸-۶۵۱، {{عربی|لیس للمولی الا معنی واحد و هو الأولی بالشیء و تختلف هذه الاولویة بحسب الاستعمال فی کل من موارده}}. شایان ذکر است که این مطلب را برخی از محققان قبل از علامه امینی بیان کردهاند چنان که علامه کراجکی گفته است: {{عربی|ان الأولی هی الأصل و الیها یرجع معنی کل قسم، لان مالک الرق لما کان اولی بتدبیر عبده من غیره کان لذلک مولاه، و المعتق لما کان اولی بمعنقه فی تحمله لجریرته و ألصق به من غیره کان مولاه، و ابن العم لما کان اولی بالمیراث ممن هو ابعد منه فی نسبه و اولی ایضا من الأجنبی بنصرة ابن عمه کان مولی، و الناصر لما اختص بالنصرة و صار بها اولی کان لذلک مولی. و اذا تأملت فی بقیة الأقسام وجدتها جاریة هذا المجری، و عائدة بمعناها الی الأولی}}. کنز الفوائد، ج۲، ص۹۱. ابوالصلاح حلبی نیز این مطلب را در تقریب المعارف، ص۱۵۴ بیان کرده است.</ref>. | |||
*بنابراین که کلمه [[مولی]] مشترک لفظی است یکی از معانی سهگانه [[محبت]]، [[نصرت]] و [[زعامت]] مدلول مطابقی، و معانی دیگر مدلول التزامی آن است. بنابر اینکه معنای مطابقی مولی در [[حدیث غدیر]] [[رهبری]] و زعامت است، [[رهبر]] [[امت اسلامی]] [[دوستدار]] [[مسلمانان]] است، چنانکه [[خداوند]] درباره [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. | |||
[[پیشوایی]] که نسبت به [[مردم]] چنین مهر و محبتی دارد، در [[یاری]] آنان نیز دریغ نخواهد کرد. بنابراین، محبت و نصرت از لوازم آشکار [[رهبری اسلامی]] است و بنابر اینکه مدلول مطابقی مولی در حدیث غدیر، محبت یا نصرت باشد<ref>اینکه معنای محبت و نصرت مدلول مطابقی مولی در حدیث غدیر باشد به این است که مولی را به مُحِبّ و ناصر (دوست و یاور) معنا کنیم، نه محبوب و منصور، زیرا محبوب و منصور از معانی با کاربردهای مولی نیست، آنچه از معانی یا کاربردهای مولی است، مُحبّ و ناصر است، و محبوب و منصور از لوازم معنای محبّ و ناصر است، بنابراین، مفاد و مدلول مطابقی حدیث بنابر فرض یاد شده این است که هر کس من ناصر یا محب او هستم، علی{{ع}} ناصر یا مُحبّ اوست و لازمه این محبّت و نصرت- به حکم {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}} محبت و نصرت مؤمنان در حق پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} است. بنابراین، تفسیر معروفی که از حدیث غدیر میشود و مورد نظر اهلسنت است؛ یعنی اینکه هر کس مرا دوست دارد باید علی را دوست بدارد، یا هرکس یاور من است باید یاور علی باشد، در حقیقت، مدلول التزامی حدیث غدیر است، نه مدلول مطابقی آن. از کسانی که به این مطلب تفطن یافته، محبّ الدین طبری است، وی پس از نقل این دیدگاه که معنای حدیث غدیر این است که هر کس مرا دوست دارد، علی را دوست بدارد گفته است: این معنا بعید است، زیرا اگر این معنا مقصود بود مناسب بود پیامبر بفرماید: {{عربی|من کان مولی فهو مولی علی}} در آن صورت مولی به معنای ولی نقطه مقابل عدو بود، ولی چون لفظ حدیث برعکس است، معنای حدیث این است که: “هرکس را من دوست دارم، علی دوستدار او است”. الریاض النضرة، ج۱، ص۱۹۶؛ نیز ر.ک: تقریب المعارف، ص۱۵۵.</ref>، [[محبت]] و نصرتی خواهد بود که در عالیترین [[درجه]] ممکن، پس از محبت و [[نصرت خداوند]] است؛ محبت و نصرتی که در [[پیامبر]]{{صل}} تجسم و تبلور یافته است، چنین محبت و نصرتی از [[شئون]] و لوازم [[رهبری]] و [[زعامت دینی]] است. بر این اساس، [[اثبات]] آن برای [[علی]]{{ع}} مستلزم [[امامت]] و رهبری اوست<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۳۹.</ref> | |||
==مفاد حدیث غدیر از نگاه اهل بیت و صحابه پیامبر== | ==مفاد حدیث غدیر از نگاه اهل بیت و صحابه پیامبر== | ||
==امامت علی و خلافت خلفا== | ==امامت علی و خلافت خلفا== |